یادگیری زبان انگلیسی می تواند پنجره ای رو به دنیایی جدید باشد، امروز بسیاری از اطلاعات مفید را می توان به سادگی از راه زبان انگلیسی بدست آورد اما ابتدا باید قابلیت خود در این زبان را افزایش دهیم. هر زبان برای خود کلمات پایه ای دارد که برای شروع باید حتما معنای آنها را دانست. در این پست می خواهم ۲۸۰ کلمه پایه ای زبان انگلیسی را به شما معرفی کنم. با به خاطر سپردن این کلمات یادگیری زبان انگلیسی برایتان ساده تر خواهد شد:
۱- account ( حساب ) – قراردادی بین شما و بانک برای نگهداری از پولتان و اجازه دسترسی به آن در زمان نیازتان. البته از این واژه برای باز کردن حساب کاربری در سایت ها و برنامه های مختلف نیز استفاده می شود.
۲- air ( هوا ) – ترکیبی از گازهایی که زمین را احاطه کرده اند و ما تنفسش می کنیم.
۳- amount ( مقدار ) – اجتماع یا حجم، مخصوصا برای چیزهایی که نمی توان شمرد.
۴- animal ( حیوان ) – چیزی که زندگی و حرکت می کند، اما انسان، پرنده، حشره یا ماهی نیست.
۵- answer ( پاسخ ) – واکنش به یک سوال، نامه یا تماس تلفنی.
۶- approval ( تصویب ) – احساس داشتن نظر مثبت نسبت به چیزی یا کسی.
۷- art ( هنر ) – عمل ایجاد اشیاء، نقاشی، موسیقی، رنگ آمیزی، مجسمه سازی و غیره که زیبا هستند و احساسات را درگیر می کنند.
۸- attack ( حمله ) – تلاش برای آسیب رساندن یا نابود کردن ( بیشتر به صورت آسیب فیزیکی به کار می رود اما کاربرد کلامی و احساسی نیز دارد ).
۹– attention ( توجه ) – تمرکز حواس روی کسی یا چیزی.
۱۰- back ( بازگشت ) – ( قید ) برگشتن، به، به طرف مکان یا موقعیت پیشین و یا زمانی قبل تر. ( اسم ) قسمتی از بدن که مخالف جلوی آن است از شانه تا پایین.
۱۱- base ( پایه ) – قسمت پایین یک شیء، جایی که روی آن قرار می گیرد و یا پایین ترین قسمت هر چیز.
۱۲- behavior ( رفتار ) – اخلاق یک شخص در برابر دیگران و موقعیت ها.
۱۳- belief ( باور ) – عقیده داشتن به وجود کسی یا چیزی.
۱۴- birth ( تولد ) – به دنیا آمدن یک کودک یا حیوان از مادرش.
۱۵- blood ( خون ) – مایع قرمزی که توسط قلب به اطراف بدن فرستاده می شود.
۱۶- blow ( دمیدن ) – حرکت و ایجاد جریان هوا و یا صدا درست کردن با خارج کردن با فشار هوا از دهان.
۱۷- body ( بدن ) – ساختار کامل فیزیکی که یک فرد یا حیوان را تشکیل می دهد.
۱۸- bread ( نان ) – غذایی که از ترکیب آرد، آب و معمولا مخمر درست شده است.
۱۹- breath ( تنفس ) – هوایی که از به ریه ها داخل و خارج می شود.
۲۰- brother ( برادر ) – مرد یا پسری که پدر ومادرش با دیگری یکی باشد.
۲۱- building ( ساختمان ) – یک سازه با دیوارها و سقف مانند یک خانه یا کارخانه.
۲۲- burn ( سوختگی ) – آسیب دیدن یا از بین رفتن توسط آتش یا حرارت شدید.
۲۳- business ( کسب و کار ) – فعلیت خرید و فروش کالا و خدمات.
۲۴- butter ( کره ) – غذایی با رنگ زرد روشن که حاوی مقدار زیادی چربی است و از خامه درست می شود، معمولا روی نان مالیده می شود و یا در آشپزی مصرف می شود.
۲۵- care ( مراقبت ) – فرآیند نگهداری و مواظبت از کسی یا چیزی و برآورده کردن آنچه نیاز دارند.
۲۶- cause ( علت ) – دلیل اتفاق افتادن چیزی، مخصوصا اگر چیزی بد باشد.
۲۷- chance ( شانس ) – موقعیتی که باعث می شود چیزی انجام شود.
۲۸- change ( تغییر ) – تبادل یک چیز با چیزی دیگر، و یا ایجاد تغییر یا عوض شدن.
۲۹- cloth ( پارچه ) – یک نوع ماده بافته شده، معمولا برای تمیز کردن و از بین بردن گرد و خاک یا مایعات به کار می رود.
۳۰- color/colour ( رنگ ) – قرمز، آبی، سبز، زرد، نارنجی و غیره.
۳۱- comfort ( راحت ) – حس خوب آرامش و آزاد بودن از درد.
۳۲- company ( شرکت ) – تشکیلاتی که کارش فروش کالا یا خدمات است.
۳۳- comparison ( مقایسه ) – عمل مقایسه کردن دو فرد یا دو چیز.
۳۴- competition ( رقابت ) – موقعیتی که در آن یک فرد سعی می کند چیزی را ببرد و یا در چیزی نسبت به دیگران موفق تر باشد.
۳۵- connection ( ارتباط ) – مربوط بودن یا وصل شدن به کسی یا چیزی.
۳۶- cook ( طبخ ) – ( فعل ) وقتی غذا آماده می کنید و حرارت می دهید تا آماده شود. ( اسم ) شخصی که غذا را آماده می کند و می پزد.
۳۷ – country ( کشور ) – سرزمینی که دولت، ارتش و … خود را دارد.
۳۸- cover ( پوشش ) – قرار دادن یا پخش کردن چیزی روی چیزی دیگر و یا روی سطح چیزی خواباندن.
۳۹- credit ( اعتبار ) – تحسین، تایید یا افتخار
۴۰- cry ( گریه ) – تولید اشک در نتیجه احساسات قوی از جمله ناراحتی، ترس، خوشحالی یا درد.
۴۱- current ( جاری ) – مربوط است به زمان. زمان حال.
۴۲- damage ( آسیب ) – صدمه زدن یا از بین بردن چیزی.
۴۳- danger ( خطر ) – احتمال آسیب یا مرگ برای کسی.
۴۴- daughter ( دختر ) – فرزند مونثتان.
۴۵- day ( روز ) – یک دوره ۲۴ ساعته.
۴۶- death ( مرگ ) – پایان زندگی.
۴۷- decision ( تصمیم ) – انتخابی که بعد از فکر کردن به تمام احتمالات درباره چیزی می کنید.
۴۸- detail ( جزئیات ) – اطلاعات و یا حقایقی درباره چیزی.
۴۹- development ( توسعه ) – فرآیندی که در آن کسی یا چیزی رشد می کند یا تغییر می کند و پیشرفته تر می شود.
۵۰- direction ( جهت ) – موقعیتی که سی یا چیزی به طرفش می رود یا رو می کند.
۵۱- discovery ( کشف ) – فرآیند پیدا کردن اطلاعات، یک مکان یا یک شیء مخصوصا برای اولین بار.
۵۲- discussion ( بحث ) – فعالیتی که در آن افراد درباره چیزی صحبت می کنند و به یکدیگر ایده ها و نظرات خود را می گویند.
۵۳- disease ( بیماری ) – مرضی که انسان، حیوانات و گیاهان به دلیل عفونت یا کمبود سلامت دچارش می شوند.
۵۴- distance ( فاصله ) – مقدار مسافت بین دو محل
۵۵- doubt ( شک ) – مطمئن نبود درباره چیزی، مخصوصا درباره خوبی یا حقیقت بودن آن چیز.
۵۶- drink ( نوشیدن ) – ( اسم ) نوشیدنی که از طریق دهان وارد بدن می شود یا ( فعل ) نوشیدن یک مایع از طریق دهان به بدن.
۵۷- driving ( رانندگی ) – قابلیت راندن یک ماشین، فعالیت رانندگی و یا نحوه رانندگی یک فرد.
۵۸- dust ( غبار ) – گرد و خاک به حالت پودر که سطمح داخل ساختمان یا هر سطح خشک دیگری را می پوشاند.
۵۹- earth ( زمین ) – سیاره ما، سومین سیاره از خورشید، بین سیاره زهره و مریخ، دنیایی که در آن زدگی می کنیم. همچنین یکی دیگر از عباراتی است که برای خطاب قرار دادن خاک زمین از آن استفاده می شود.
۶۰- education ( آموزش ) – فرآیند یاد دادن یا یاد گرفتن در مدرسه یا دانشگاه و یا دانشی که از آنجا دریافت کرده اید ( تحصیلات ).
۶۱- effect ( تاثیر ) – نتیجه نفوذی خاص.
۶۲- end ( پایان ) – قسمتی از یک مکان یا چیزی که از شروع دورتر است یا آخرین قسمت از چیزی مانند یک دوره زمانی، فعالیت یا داتسان.
۶۳- error ( خطا ) – یک مشکل.
۶۴- example ( مثال ) – روشی برای کمک به یک فرد به وسیله نشان دادن چگونگی استفاده از آن.
۶۵- experience ( تجربه ) – فرآیند دریافت دانش یا مهارت از انجام، دیدن یا احساس کردن چیزها. یا اتفاقی که برایتان افتاده و احساستان را تحت تاثیر قرار داده است.
۶۶- expert ( متخصص ) – فردی با سطح بالای دانش یا مهارت که مربوط به موضوع یا فعالیتی خاص می شود.
۶۷- fact ( واقعیت ) – چیزی که رخ دادن یا وجودش شناخته شده است، مخصوصا چیزهایی که وجودشان به اثبات نیاز دارد.
۶۸- fall ( سقوط ) – ناگهان بدون قصد و اتفاقی به سمت زمین پایین رفتن یا به سمت زمین افتادن. به فصل پاییز هم گفته می شود.
۶۹- family ( خانواده ) – گروهی از افراد که با یکدیگر پیوند دارند مانند پدر، مادر و فرزندانشان.
۷۰- father ( پدر ) – شریک زندگی مذکر
۷۱- fear ( ترس ) – احساس یا فکر ناخوشایندی که زمان نگرانی یا وحشت زده شدن توسط چیزی خطرناک، دردآور، یا بد که اتفاق افتاده یا ممکن است اتفاق بیفتد به سراغمان می آید.
۷۲- feeling ( احساس ) – واقعیت احساس کردن چیزی به صورت فیزیکی و احساسی.
۷۳- fire ( آتش ) – حالتی از سوختن که تولید شعله می کند و حرارت و نور از خود بروز می دهد و ممکن است دود تولید کند.
۷۴- flight ( پرواز ) – سفر با هواپیما.
۷۵- flower ( گل ) – قسمتی از گیاه که معمولا رنگی براق و بویی دلنشین دارد.
۷۶- food ( غذا ) – چیزی که مردم و حیوانات می خورند یا گیاهان جذب می کنند تا زنده نگهشان دارد.
۷۷- friend ( دوست ) – کسی که خوب می شناسیدش و دوستش دارید، اما کسی است که معمولا عضو خانواده تان نیست.
۷۸- front ( جلو ) – قسمتی از بدن یک فرد، ساختمان یا شیء که رو به جلو باشد و یا بیشتر دیده و مورد استفاده قرار می گیرد.
۷۹- fruit ( میوه ) – قسمت نرمی که حاوی دانه است و توسط یک گیاه تولید شده. بسیاری از انواع میوه شیرین هستند و می توان آنها را خورد.
۸۰- glass ( شیشه ) – ماده ای سخت و شفاف که برای ساخت بطری های شیشه ای و دیگر اشیاء از آن استفاده میشود.
۸۱- gold ( طلا ) – عنصر شیمیایی که با ارزش، درخشان و فلزی زرد است و برای ساخت سکه و جواهرات از آن استفاده می شود.
۸۲- government ( دولت ) – گروهی از افراد که به صورت رسمی یک کشور را ادراه می کنند.
۸۳- grain ( غلات ) – دانه یا دانه های یک گیاه، مخصوصا گیاهی شبیه علف نظیر برنج یا گندم.
۸۴- grass ( علف ) – گیاه سبز رنگی که به صورت طبیعی از خاک روی سطح زمین رشد می کند.
۸۵- growth ( رشد ) – بزرگ شدن یک فرد، حیوان یا گیاه. فرآیند بزرگ شدن اندازه یک چیز.
۸۶- guide ( راهنما ) – اطلاعات نوشته شده یا شخصی که تاریخچه یا مهمترین حقایق را درباره چیزی یا موضوعی ارائه می دهد.
۸۷- harbor/harbour ( بندر ) – قسمتی از آب که کنار ساحل قرار دارد، معمولا با دیواری ضخیم در برابر آب محافظت شده، جایی که کشتی ها و قایق ها می توانند لنگر بیندازند.
۸۸- hate ( تنفر ) – دوست نداشتن شدید یک فرد یا یک چیز.
۸۹- hearing ( شنوایی ) – قابلیت شنیدن یا دیداری رسمی که برای جمع آوری حقایق درباره مناسبت یا مشکلی برگزار می شود.
۹۰- heat ( حرارت ) – کیفیت گرم یا داغ بودن و یا میزان حرارت چیزی.
۹۱- help ( کمک ) – انجام کاری را برای کسی ممکن یا راحت کردن با انجام بخشی از کار.
۹۲- history ( تاریخ، سابقه ) – ( مطالعه یا سابقه ) در نظر گرفتن حوادث گذشته با هم، مخصوصا اتفاقات یک دوره ، کشور یا موضوع مشخص.
۹۳- hole ( سوراخ ) – فضای خالی در یک شیء، معمولا همراه با دهانه ای روی شیء.
۹۴- hope ( امید ) – خواستن اتفاق افتادن یا درست بودن یک چیز.
۹۵- hour ( ساعت ) – یک دوره ۶۰ دقیقه ای.
۹۶- ice ( یخ ) – آبی که منجمد شده و به صورت جامد در آمده.
۹۷- idea ( ایده ) – پیشنهاد یا نقشه برای انجام یک کار.
۹۸- increase ( افزایش ) – بیشتر شدن در اندازه یا مقدار.
۹۹- industry ( صنعت ) – کمپانی ها و فعالیت هایی که درگیر تولید کالا برای فروش مخصوصا در کارخانه یا محیطی مخصوص هستند.
۱۰۰- instrument ( ابزار موسیقی ) – اشیایی مانند گیتار یا درام که برای تولید آهنگ نواخته می شوند.
bedunim