سوالاتی که باید در مصاحبه شغلی بپرسید
شاید هزاران بار این را شنیده باشید که اگر واقعا میخواهید در شرکتی که برای مصاحبه دعوت شدهاید کار کنید، باید در مصاحبهی شغلی، علاوهبر پاسخ دادن به سؤالات مصاحبهکنندگان، شما هم از آنها سؤالاتی کنید. اما آیا واقعا هر بار که به مصاحبه دعوت میشوید، به این توصیه عمل میکنید؟ اگر پاسخ منفی است، خوب است بدانید که متأسفانه فرصتی عالی را برای کسب اطلاعات در مورد حالوروز شرکت از دست دادهاید. همچنین فرصتی عالی برای نشان دادن آمادگی و اعتمادبهنفس خود (که همیشه یک ویژگی جذاب از سوی کارفرمایان قلمداد میشود) را هم از دست میدهید. بنابراین شاید از خودتان بپرسید، سؤالات مهمی که میتوانم در مصاحبهی بعدی از کارفرما بپرسم چیست؟ ما در این مقاله میخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم و پرسیدن پنج سؤال را به شما توصیه کنیم؛ حتی با اینکه ممکن است جواب این پرسشهابه طور کامل توسط کارفرما پاسخ داده نشوند، اما شما میتوانید کارفرما، سازمان و همکارانتان را بهتر بشناسید.
۱. آیا این پست خالی شده یا پست جدیدی در سازمان ایجاد شده است؟
در توضیح این مطلب از یک مثال استفاده میکنیم: چند ماه پیش رضا به مرحلهی نهایی استخدام در سِمت معاون رئیس بازاریابی و فروش یک شرکت معتبر و سودآور راه یافته بود. به باور او چیزی نمانده بود که آن جایگاه شغلی را از آن خود کند. ولی متوجه شده بود که ظرف سه سال گذشته، این شرکت در همین جایگاه شغلی او سه معاون دیگر هم استخدام کرده است و از سال ۹۳ این چهارمین باری است که شرکت در سِمَت معاون رئیس بازاریابی و فروش اقدام به جذب نیرو کرده است.
این وضعیت، رضا را با چالش و سردرگمی بزرگی روبهرو کرده بود. از یک طرف بهخاطر این موقعیت شغلی خیلی هیجانزده بود و برای دعوت به مصاحبه به خود میبالید، اما از طرفی وقتی متوجه شد که این جایگاه شغلی، عروسِ هزارداماد است، جا خورد و لبخند روی لبش ماسید؛ باید همینطور هم میشد. این نوع خروج و استخدام مجدد کارمندان قطعا نشانهی این است که در سازمان، مخصوصا در قسمت بالای آن، خبرهایی است.
رضا در مراحل ابتدایی مصاحبه این سؤال را مطرح نکرده بود که چرا جایگاه شغلی معاون رئیس همچنان خالی است و او باید آن را پر کند. او باید این سؤال را حتما میپرسید، چراکه این سؤال کاملا بهجاست و حتی اگر پاسخ روشن و کاملی به آن داده نشود، تقریبا میتوان از نحوهی پاسخ دادن مصاحبهکننده فهمید که قضیه واقعا چیست و او راست میگوید یا دروغ.
رضا در نهایت برای آن جایگاه شغلی دعوت به کار شد ولی تصمیم گرفت آن را رد کند. او این روزها در یک شرکت کوچکتر با رهبرانی حامی و فوقالعاده کار میکند. حتما میپرسید نرخ جابهجایی کارکنان این شرکت چقدر است؟ باید بگویم که صفر.
۲. نرخ خروج و استخدام مجدد کارمندان چقدر است؟
باید بدانید که سؤال دربارهی نرخ خروج و استخدام مجدد در شرکت یا آن سازمان مهم و بهجاست. اگر این موضوع را به شیوهای بپرسید که اعتمادبهنفس شما را نمایش دهد و درعینحال، کارفرما را هم متهم نکند، به او نشان دادهاید که بهطور راهبردی و دقیق تصمیمگیری میکنید؛ هر کارفرمایی بهخاطر این ویژگی به شما احترام میگذارد.
اگر دربارهی نرخ خروج و استخدامِ مجدد پرسیدید و متوجه شدید که نرخ آن بسیار بالاست، باید (البته باز هم با لحن آرام و به شیوهای که کارفرما حس نکند دارید به او حمله میکنید) بپرسید: «فکر میکنید علت این نرخ بالای جابهجایی چیست؟» و «آیا سازمان برنامه یا راهبردی برای کاهش این نرخ بالا دارد؟»
نرخ بالای خروج و استخدام مجدد کارمندان میتواند نشانهای از ضعف مدیریت، محیط کاری پراسترس، قدرنشناسی نسبت به کارکنان، افزایش نیافتن یا افزایش دیربهدیر حقوق یا همهی این موارد باشد.
۳. آیا کارکنان معمولا برای ناهار به بیرون از محل کار میروند یا ناهار خود را سر میز کار میخورند؟
این سؤال اصلا عجیب نیست و شما میتوانید آن را بهگونهای مطرح کنید که انگار میخواهید راجعبه دوستانهبودن و راحتی فضای کاری مطلع شوید. اما با فرض اینکه مصاحبهکننده صادقانه جواب این سؤال شما را بدهد، با طرح این پرسش از این موضوع مطلع میشوید که آیا کارکنان این شرکت آنقدر تحت فشار کاری هستند که باید ناهار خود را سر میز کارشان میل کنند و آیا از شما هم انتظار میرود که همین کار را بکنید؟
تیمهایی که اعضایشان وقت استراحت ندارند معمولا خسته و ناراضی هستند. حتما از این قضیه مطلع شوید؛ مخصوصا اگر اصلا نمیخواهید هر روز چند ساعت به میز کار خود زنجیر شوید.
۴. اوضاع مالی شرکت چطور است؟
کم نیستند کارمندانی که پس از مدت کوتاهی و گاهی بلافاصله بعد از اینکه دعوت به کار شدهاند، بر اثر از بین رفتن بازار هدف یا ورشکستگی ناگهانیِ شرکت از کار بیکار شدهاند، زیرا حتی روحشان هم از اوضاع نابسامان مالی شرکت خبر نداشته است.
دوستان عزیزم، بهتر است بدانید که پرسش از چندوچون اوضاع مالی و حسابکتابهای شرکت، حتی اگر شرکت خصوصی یا یک کسب و کار خانوادگی باشد، طی فرایند مصاحبه نهتنها هیچ اشکالی ندارد، بلکه مهم است. در واقع اگر نتوانستید اطلاعات مالی شرکت را با یک جستوجوی ساده در گوگل بهدست آورید، حتما باید این سؤال را در مصاحبه مطرح کنید.
اصلا نباید باریبههرجهت دعوت به کار را بپذیرید و این اطلاعات مالی مهم را سرسری بگیرید. شاید با خودتان بگویید: «حالا بریم ببینیم چی میشه»، اما این خردمندانه نیست. بههرحال، آگاهی از وضعیت مالی شرکت قبل از استخدام، بسیار مهم است.
۵. در پایان مصاحبه بپرسید، آیا راجعبه شایستگیهای من تردیدی در ذهنتان مانده است؟
خیلی از افراد از طرح این پرسش میترسند چون نگران این هستند که کارفرما به آن پاسخ مثبت بدهد، اما این سؤال مهمی است چراکه اگر کارفرما کوچکترین تردید و دودلی نسبت به شما داشته باشد، احتمالا همان لحظه آخرین شانسی است که برای شفاف سازی و اثبات تواناییهایتان باقی مانده است، پس بهتر است که از آن استفاده کنید.
اگر از طرح این سؤال میترسید، به این نکته بیندیشید: اگر در وجود شما چیزی است که باعث تردید مصاحبهکننده میشود و شما راجعبه آن سؤال نکنید، او با احتساب این نگرانیها راجعبه استخدام شما تصمیمگیری میکند. با توجه به این نکته، خوب است بدانید اگر این سؤال را مطرح کنید اگر سودی نکنید، ضرر هم نمیکنید.
وقتی در فرایند کاریابی یا تغییر مسیر شغلی قرار دارید، باید پیوسته به خود یادآوری کنید که نباید راه را گم کنید و به جادهخاکی بزنید. افسار مصاحبه و مسیر شغلی را دراختیار داشته باشید. پیدا کردن یک موقعیت شغلی جدید و عالی (یا سازمانی فوقالعاده) برای هیچکس بهغیر از خود شما اهمیت ندارد. سؤالاتی را که پاسخشان برایتان اهمیت دارد از مصاحبهکننده بپرسید؛ وکیلمدافع درجه یک خودتان باشید و پس از کسب پست جدید، از آن لذت ببرید.
برگرفته از themuse