7 سریالی که پیش از اتمام تعطیلات باید ببینید
حدودا یک هفته تا پایان تعطیلات نوروزی مانده و در این بلبشوی میهمانی و درکنار برنامههای وزین و جذابی که صداوسیما و شبکههای ماهوارهای برای ما تدارک دیدهاند (به خدا دروغ آپریل نیست!)، گاهی هم بد نیست که سری به فیلم، سریال و کتابهایی که از قبل برای دیدن و خواندنشان برنامه داشتیم بزنیم. اگر هم برنامهای در این مورد نداشتید و حالا سرگردانید، و ادامهی مطلب را بخوانید! در این مقاله سعی شده سریالهایی متفاوت و عمدتا کوتاه را به شما معرفی کنیم که نسبت به کیفیتی که ارائه میدهند، کمتر اسمشان به گوش شما خورده است و در ایام تعطیلات نوروز و البته بهار میتوانند گزینههای بسیار خوبی برای شما باشند.
Stranger Things
یک مینی سریال 8 قسمتی علمی-تخیلی ساخته شده توسط شبکه نتفلیکس که داستان آن در دهه هشتاد میلادی روایت دارد و تا حد زیادی از فیلمهای علمی-تخیلی دهه هشتاد الهام گرفته است. داستان این مینی سریال در مورد گم شدن ناگهانی پسربچهای به نام “ویل” است که مادر و سه دوست ویل به جست وجوی او میپردازند، اما به جای ویل با دختری عجیب و مرموز به نام “یازده” روبرو میشوند. تیم بازیگری در این سریال عملکرد بسیار خوبی از خود نشان داده و کارکترهای دوست داشتنی و جذابی را خلق کردهاند. به مانند بیشتر کارهای نتفلیکس موسیقی سریال نیز فوق العاده است. این سریال برای طرفداران ژانر علمی-تخیلی و حتی وحشت میتواند یکی از بهترینها باشد.
The Young Pope
سورنتینو که پیشتر با آثاری همچون The Great Beauty توانایی خود را در خلق آثار در خور توجه و منتقد پسند به نمایش گذاشته بود، تصمیم داشت تا فیلمی را با محوریت کلیسای کاتولیک و واتیکان خلق کند که به دلیل حجم بالای کار تصمیم به تبدیل آن به یک سریال گرفت. The Young Pope یک درام با رگههای کمدی است و تلاش میکند تا موضوعات مهمی را به چالش بکشد. از تاثیر مدیا بر جهان امروز و جهتگیریهای مختلف کلیسای واتیکان گرفته تا اتهامات مختلفی که به کلیسا و کشیشهای کاتولیک زده میشوند. اما کیفیت سریال به نوشتار آن ختم نمیشود. از نظر فنی نیز در حد و اندازههای یک سریال تلویزیونی نیست و میتوان آن را با فیلمهای بزرگ سینمای جهان مقایسه کرد.
تماشای The Young Pope در این هیاهوی سریالهای بیکیفیت و بدون محتوا قطعا تصمیمی عاقلانه است.
The Americans
The Americans در دوران جنگ سرد و کشمکشهای سازمان جاسوسی شوروی (K.G.B) با FBI و دولت آمریکا اتفاق میافتد و توسط یک مامور سابق CIA خلق شده است. نکتهی برتری که The Americans نسبت به دیگر سریالهای جاسوسی و جنایی دارد این است که چالشهای آن به پیروزی و شکست، خیانت یا انتقام ختم نمیشود بلکه لایههای عمیقی از شخصیتپردازی و جزئیات در آن وجود دارد که باعث میشود مخاطب بیش از چیزی که فکرش را میکند درگیر روابط شخصیتها و نحوهی رفتار آنها با یکدیگر شود. The Americans از سال 2013 در حال پخش است و با هر فصل مرتبا در حال ارتقای خود و به تصویر کشیدن چالشهای بزرگتر است. با توجه به اینکه فصل پنجم سریال به تازگی آغاز شده است فرصت مناسبی است که وارد دنیای پرتنش و عمیق The Americans شوید و شاهد اجرای تحسینبرانگیز بازیگران و روایت بینقص آن باشید.
Fargo
برادران کوئن، از باهوشترین نویسندگان تاریخاند. فقط به همین فارگو (فیلم البته!) نگاه کنید؛ ببینید چگونه یک تریلر به تراژدی تبدیل میشود. چگونه فیلم در هر لحظه خود را میکشاند بیانکه خودنمایی بکند. برای همین تا پیش از دیدن قسمت اول سریال، مشکوک بودم؛ به خصوص آن که جوئل و ایتن نقشی در پرداخت داستان نداشتند.
“فارگو”ی سریال، بسطی میدهد بر تاریخ جنایت در غرب میانهی آمریکا. مکانی بکر و دست نخورده برای داستانهای جنایی و تراژدیک. مکانی که مردمان خون گرمش سرمای محیطش را خنثی میکنند. این را ترکیب کنید با هوش ذاتی داستانهای کوئنی و جذابیت سناریوهای ممکن نتیجهاش میشود “فارگو”، یکی از بهترین سریالهایی است که از ذهن بشر، این حیوان ناطق (و گاه باهوش!) درآمده. اغراق نیست اگر بگویم تک تک اپیزودهای فارگو، یک سطح بالاتر از باقی آثار هستند؛ چه در نویسندگی، چه در هنرپیشگی و چه در اجرا. برای همین صحبت در موردش واقعا سخت است. درک این موضوع که چگونه این همه نکتهی مثبت در 60 دقیقه محتوا جمع شده ممکن نیست مگر با دیدنش.
به طور کلی اگر علاقهای هر چند کم یا سطحی به مدیوم تلویزیون دارید، فارگو جزو لیست مشاهداتتان باشد. و حالا که چند هفتهای بیشتر تا پخش فصل سوم فاصله نداریم، این روزها بهترین موقع برای دیدنش (و آنهایی که چشمشان به مال رویاش خورده، دوباره دیدنش!) است. پس تا فرصت دارید، تاریخچهی غمبار و هولناک جنایت آمریکایی را ورق بزنید!
Outlander
شبکه استارز در سالهای اخیر سریالهای درخشانی تولید کرده. دو نمونهی متاخرش: outlander و the girlfriend experience؛ دو سریالی که امسال در بخش سریالهای برتر گلدن گلوب نامزد بودند. پیشنهاد من outlander است. سریال در دو بازهی زمانی روایت میشود. یکی در سالهای ابتدایی بعد از پایان جنگ جهانی دوم و دیگری نزدیک دویست سال قبلتر از زمان اول، یعنی در زمان جنگهای بین اسکاتلند و انگلستان اتفاق میافتد.
سریال علاوه بر خط قصه درخشانش که کمی جلوتر از آن کمی خواهم نوشت، یک پرسش مهم مطرح میکند: آیا فاتحین جنگها افرادی اخلاقمدار بودهاند؟ روایت اینگونه آغاز میشود که “کلیر بیچمب” به همراه همسرش به مسافرت رفته طی حادثهای به دویست سال قبل برمیگردد . آنجا با یکی از اجداد همسرش رو به رو میشود؛ مردی که در زمان معاصر از او به احترام یاد میشود اما حقیقت چیز دیگریست.
دیگر چه؟
۱ -اگر به لهجه بریتیش و اسکاتلندی علاقه دارید، در سراسر سریال گوشهایتان نوازش خواهد شد.
۲ – Caitriona Balfe، بازیگر نقش کلیر بیچمب دو سال پیاپی است که نامزد بهترین بازیگر زن سریالهای درام گلدن گلوب میشود.
Firefly
این سریال ناتمام جاس ودون، احتمالا حال که مس افکت آندرومدا انقدر خرابکاری کرده بهترین نوشداروی نوروزی ممکن باشد. یکی از بهترین اپراهای فضایی ممکن در مقابل ماست، یک حکومت بد، یک سری شورشی، روابط و داستانهای آبگوشتی همه و همه در یک تم وسترن بینظیر غلتیده شدهاند تا فایرفلای را برای ما به ارمغان بیاورند، پس درنگ نکنید و این 14 قسمت به مثابه چیزی که نمونهاش پیدا نخواهد شد در تعطیلات نوروزی در کنار اجیل و سایر تنغلات ببلعید.
Louie
(2010 – 2015) – 5 Season
Louis C.K
عزیزانی که طرفدار پر و پاقرص استندآپ کمدی هستند و دوران بلوغشان را با شوخیهای جرج کارلین و جیم کری و رابین ویلیامز و امثالهم پشت سرگذاشتند ( دمشان هم گرم که چنین دورهی حساسی را با چنین افرادی پشت سر گذاشتند !) ، قاعدتا باید جناب آقای Louis C.K را بشناسند. مرد غرغروی دوست داشتنی که دائما از زندگی خود شکایت دارد و شاکلهی کلیِ داستان و ماجراهایی که تعریف میکند براساس اتفاقات روزمرهی زندگی خودش است.
سریال لوئی حرفهای زیادی برای گفتن دارد، در اوج فان و کمدی بودن موقعیتهایی که برای لوئی پیش میآید، همانقدر هم نیز ممکن است داستانی عبرت آمیز درآن وجود داشته باشد و احتمالا مردهای زیادی با او همذات پنداری خواهند کرد. مردی پا به سن که از زن خود جدا شده و با دو دختر 9 و 13 سالهاش زندگی میکند، ترجیحا این سریال را به دور از کانون گرم خانواده ببینید. دلیلش را نپرسید، لوئی یک استندآپ کمدین است!
خب دوستان این هفت سریالی بود که برای روزهای باقیمانده از تعطیلات و البته ادامه فصل بهار گزینههای خوبی برای گیمرها محسوب میشوند. شما هم اگر نظراتی در مورد این پیشنهادات دارید لطفا آنرا با ما در میان بگذارید. بزودی هم با قسمت دوم و سوم این مطلب با محوریت فیلمها و کتابها با شما خواهیم بود!