سبک شوتر اول شخص را به طور کلی میتوان به دو دستهی شبیه ساز و آرکید تقسیم کرد. دسته ی اول همان طور که از نامش پیداست به شبیه سازی میدان نبرد میپردازد و سعی میکند تا جای ممکن جنگ را به صورت طبیعی و حالت حقیقی اش جلوه دهد. از نمونه های بارز این سبک میتوان به سری بسیار معروف ” میدان نبرد” اشاره کرد که در هر نسخه، با توجه به برهه ی زمانی که بازی در آن جریان دارد و نوع نبردی که بازی روایت میکند نظیر: جنگ های مدرن امروزی، نبرد میان پلیس و کارتل های مواد مخدر و یا جنگ های جهانی، تلاش میکند حقیقت آن نوع نبرد و جنگ را به گیمر نشان دهد. در سبک شوتر اول شخص شبیه ساز، شاهد بازسازی نسبتا دقیق اسلحه ها به خصوص در بعد ظاهری آن ها هستیم و اغلب گان پلی که در بازی پیاده میشود حالتی نه چندان دقیق و کمی واقع گرایانه دارد. به عبارتی دیگر در این سبک، هدف قرار دادن یک فرد و از پای در آوردنش کمی دشوار تر از حالت آرکید طراحی شده و چندان ساده انجام نمیپذیرد. در سبک شبیه ساز نه تنها اسلحه ها، بلکه ظاهر افراد و نوع پوششان، طراحی ساختمان ها و حتی وسایل نقلیه ی موجود در آن نیز حالتی شبیه ساز و واقع گرایانه را برای گیمر تداعی میکنند و از جزئیات به مراتب بالاتری نسبت به سبک آرکید برخوردار هستند. از سوی دیگر در سبک آرکید، بازی با استاندارد های حقیقی دنیای اطرافمان مغایرت دارد. سرباز ها بدون خسته شدن برای مدتی نامتناهی اسلحه ها را بر دوششان حمل میکنند، دقت نشانه گیریشان بسیار بالا و خطایی در حد سانتیمتر و چه بسا کمتر دارند. اسلحه ها چندان واقعی نیستند و سرباز ها در بسیاری مواقع از قابلیت های غیر حقیقی مثل بالا رفتن از دیوار یا پرواز کردن برخوردار اند. شخصیت ها و افکت هایی که برایشان در گیم پلی طراحی شده در بسیاری مواقع حالتی مصنوعی و رباتیک دارند و چندان ” انسان گونه” نیستند! شاید با خواندن این چند سطر فکر کنید که مگر گیمر مشکلی دارد که بیاید شبیه ساز را رها کند و به آرکیدی روی بیاورد که تمامی استاندارد هایش چندین درجه از حالت شبیه ساز پایین تر است؟ و اینجاست که در جواب باید گفت گانپلی بازی است که تمامی این مشکلات و کمبود ها را جبران میسازد! در سبک آرکید گان پلی بازی به نحوی کاملا متفاوت اجرا میشود: در این سبک سرعت حرف اول را میزند و کشتن و کشته شدن در کسری از ثانیه اتفاق میافتد. تیر اندازی با اسلحه ها نیازمند دقت و مهارتی بسیار بالا است و سرعت بسیار بالای این سبک هیجان بازی را چندین برابر میسازد. شاید در این سبک کوچکترین چیزی طبیعی نباشد اما همین غیر حقیقی بودن باعث میشود تا بازی سطح بالایی از استرس را به شما وارد کند و شما را همیشه برای تیر اندازی در لحظه آماده سازد. به عبارتی دیگر عمده کسانی که این سبک را برای خود انتخاب میکنند مهم ترین دلیلشان هیجان و سرعت بسیار بالایی است که دراین سبک تجربه میکنند.
یکی از پدران سبک شوتر اول شخص آرکید، سری فوق العاده موفق Counter Strike است که با رکورد شکنی های بیسابقه در هر زمینه ای که فکر کنید، مرز ها را جا به جا کرده و هنوز هم میکند! این سری که ریشه اش در حقیقت برخواسته از بازی Half-Life است اولین نسخه اش با نام Counter Strike یا همان Cs 1.6 در سال ۱۹۹۹ به بازار عرضه شد و توانست موفقیت بسیار بالایی کسب کند، سپس کمپانی Valve که متوجه پتانسیل بیحد و حصر این بازی شده بود بلافاصله ساخت نسخه ی بعدی را آغاز کرد تا سرانجام در سال ۲۰۰۴ به ترتیب نسخه های Condition Zero و Source را به بازار عرضه کرد و توانست به کمک نسخه ی سورس به فروشی کم نظیر دست پیدا کند و ضمن حفظ طرفداران این سری، جمعیت کثیری را هم به علاقه مندان آن اضافه کند. با نقد و بررسی عنوان Counter Strike Source همراه باشید تا علت این حجم از علاقه و این تعداد از پلیر را در این بازی را پیدا کنیم.
سری کانتر استرایک از همان اولین نسخه هم هیچ خط داستانی خاصی را شامل نمیشد. نسخه ی سورس هم از این قاعده استثنا نیست و بازی هیچ بخش تک نفره و داستانی ندارد. در حقیقت در زمانی که وارد بازی میشوید هیچ منوی Single Player گونه ای را نخواهید دید و بازی با دو گزینه ی Find servers و Create Server از شما استقبال میکند که بدین معنی است که اگر میخواهید کانتر بازی کنید باید چند نفره انجامش دهید. تنها رد پای داستانی که در بازی میتوان یافت مربوط به سناریو های موجود در بازی برای دو حالت گیم پلی آن است. یکی سناریوی Bomb Defuse که بازی در چند خط کوتاه برایتان توضیح میدهد که گروه تروریست در این نقشه قرار است بمب گذاری کنند و وظیفه گروه ضد تروریست خنثی سازی آن است، البته در حالتی که گروه ضد تروریست بتواند مانع بمب گذاری هم بشود برنده محسوب میشود. سناریوی دوم بازی مربوط به مود Hostage Rescue است که در آن تیم ضد تروریست بایستی گروگان هایی که در دست تروریست ها هستند را نجات دهند البته بدون آن که به این گروگان ها آسیب برساند. همین و تمام! شاید باورتان نشود اما یکی از بزرگترین شوتر های اول شخص دنیا تنها چند خط داستان دارد! البته بازی هنگامی که میخواهید شخصیت خود را در تیم CT یا TR هم انتخاب کنید چند خطی در مورد هر شخصیت توضیح میدهد که توضیحات بازی در این بخش بیشتر حالت تاریخچه دارد که اتفاقا بر اساس واقعیت نوشته شده اند نظیر اطلاعاتی که در مورد تروریست های طالبان یا نیروی SAS در بازی مشاهده میشود. این که بازی به این عظمیت هیچ خط داستانی ندارد قطعا یک ضعف محسوب میشود و حتی وجود یک خط داستانی کوتاه که پشتیبان گیم پلی بازی و حالت های موجود در آن نیز باشد میتوانست برای این بازی کافی باشد تا هدف از بازی و شخصیت های موجود درآن مشخص تر بشود. با این که بازی در ابتدای عرضه اش تنها دو حالت داشت اما به لطف علاقه مندان و توسعه دهندگان مشتاق در زمان کوتاهی مود های بسیار گوناگونی برای این بازی درست شد تا به این وسیله از تکراری شدن بازی جلو گیری شود. این علاقه و اشتیاق به ساختن حالات جدید برای کانتر سورس به حدی زیاد بود که حالا ده ها حالت مختلف در این بازی وجود دارد که در ادامه به تعدادی از آن ها اشاره میکنم:
Gun Game: در این حالت افراد دو تیم از حالتی شروع میکنند که ارزان ترین و پایه ای ترین اسلحه بازی در دستشان است سپس هر فرد با کشتن دو فرد از تیم مقابل لول آپ میشود و اسلحه ی بهتری در اختیارش قرار میگیرد و این جریان تا زمانی که فرد به گران ترین اسلحه ی بازی یعنی ماشین گان دست پیدا کند ادمه دارد و سپس نوبت به مرحله ی Grenade و در نهایت مرحله ی Knife کردن میرسد و کسی که بتواند آخرین مرحله را پشت سر بگذارد برنده ی بازی خواهد بود، از طرفی هر فردی که در بازی Knife کند در جا لول آپ میشود و حریفش را به یک لول پایین تر میفرستد.
مود های تک اسلحه ای: در این حالات بازی تنها با یک اسلحه دنیال میشود و بازی بیشتر جنبه ی تمرینی دارد. در این حالات مهم ترین چیز نقشه ی بازی است که مناسب برای تمرین با آن اسلحه ساخته شده است. مپ های AWP, Knife, M4A, AK-47, desert Eagle در میان مپ های تک اسلحه ای بیشترین محبوبیت را دارند که در حقیقت ناشی از کاربرد زیاد این اسلحه ها و نیاز مبرم به مهارت در کار کردن با آن ها است.
Zombie Mod: در این حالت همان طور که از نامش پیداست زامبی ها به شما حمله میکنند و شما بایستی به کمک اسلحه های موجود در مپ از خودتان و هم تیمی هایتان مراقبت کنید تا از نقطه ابتدایی به نقطه ی انتهایی که در نقشه مشخص شده برسید. البته حالت زامبی خودش چندین زیر شاخه دارد به عنوان مثال در یکی از حالات آن یک از اعضای تیم حریف زامبی میشود و قصدش گاز گرفتن باقی بازیکن ها است و شما بایستی به کمک اسلحه هایتان جلوی این اقدام را بگیرید و آخرین کسی که زنده بماند یا تیمی که بتواند خودش را از این مخمصه نجات دهد برنده است و بسیاری حالات دیگر.
به غیر از این تعداد، حالات بسیار دیگری نظیر مود های Soccer, Surf, Mini Game, Death match و… نیز در بازی وجود دارند که باعث میشود، هر کس با هر سلیقه ای که دارد حداقل یکی از این حالات برایش جذابیت بالایی داشته باشد و بتواند برای مدتی حتی اگر صرفا جنبه فان و تفریحی هم دارد، در این بازی اوقات خوبی بگذراند. علاوه بر مود های بسیار گوناگون، بازی به مدد توسعه دهندگان و طرفداران نقشه های بسیار زیادی را هم دارد که باعث تنوع بالای این بازی میشوند و از تکراری شدن تجربه ی شما به خوبی جلو گیری میکنند.
همان طور که در مقدمه ی مقاله هم ذکر کردم، کانتر استرایک سورس یک بازی آرکید است و همین آرکید بودنش است که این قدر جذابش کرده! سورس، گان پلی بسیار دقیقی دارد، این نکته را از همان چند دقیقه ی اول بازی میتوان به خوبی فهمید چرا که تک تک اسلحه های بازی حسی کاملا متفاوت به شما میدهند انگار که شما اسلحهی واقعی در دست گرفته باشید. هر کدام از اسلحه های بازی طراحی منحصر فرد خود را دارند که نسبتا به نسخه ی حقیقیشان شبیه اند. اما از آن مهم تر هر کدام از اسلحه های موجود در بازی به معنای واقعی کلمه یک اسلحه ” جداگانه” هستند چرا که شوتینگ، نحوه ی تیر اندازی در فواصل نزدیک، دور زدن، اسپری کردن هر کدام از آن ها کاملا متفاوت است، بعضی اسلحه ها لگد زیادی دارند نظیر AK-47 اما قدرت و دقت بالایی در تیر اندازی به شما میدهند. بعضی نظیر M4A لگد کمتری دارند اما آسیب کمتری هم وارد میکنند. هر کدام از اسلحه های کلاس Rifle در بازی ویژگی های منحصر به فردی دارند که با توجه به سبک بازیتان میتوانید آن ها را انتخاب کنید. به عنوان مثال به کمک بعضی اسلحه ها خیلی خوب میتوان فواصل دور را هدف گرفت اما در فاصله های نزدیک نمیتوان اسپری مناسبی انجام داد( اسپری کردن به معنای آن است که تیر هایتان را در یک محدوده ی کوچک وارد کنید و آن بخش را به اصطلاح اسپری کنید). تمام اسلحه های بازی الگوی اسپری مخصوص به خود را دارند به این معنا که بعضی به سمت چپ، بعضی بالا و بعضی به چندین جهت خاص منحرف میشوند و این بازیکن است که باید با شناخت کافی از اسلحه ها با موس حرکاتی را انجام دهد که بتواند این لگد زدن های اسلحه را خنثی کند. زمان پر کردن خشاب اسلحه ها با یک دیگر متفاوت است و حتی سرعت بازیکن با توجه به این که چه اسلحه ای در دستش باشد متفاوت خواهد بود. سورس نظیر دیگر نسخه های کانتر از سیستم سلامتی صد تایی استفاده میکند و بر خلاف سری میدان نبرد یا ندای وظیفه سلامتی بازیکن ها بعد از گذشت زمان به وضعیت عادی بر نمیگردد. هم چنین طراحان بازی با بهره بری از این سیستم سلامتی،با دقت فراوان آسیبی که اسلحه های متفاوت به نقاط متفاوت بدن وارد میکنند را نیز حساب کرده و در بازی وارد کرده اندکه به خوبی شاهد آن خواهید بود به گونه ای که بازیکن های حرفه ای در نبرد های رو در رو تقریبا حساب این که حریفشان چه مقدار Damage خورده دستشان است و میدانند برای این که بخواهند کار حریفشان را یک سره کنند به چند تیر و از چه فاصله ای نیاز دارند. تمامی این موارد یعنی هر گیمر برای این که بتواند حتی بر یک اسلحه ی بازی تسلط خوبی پیدا کند نیاز به ساعت ها و ساعت ها تمرین دارد، آن هم نه تمرین های سبک، بلکه همیشه در جریان تمرین ها باید حواسش به مکان جای گیری، نوع اسلحه ای که در دست گرفته، نحوه ای که با این اسلحه باید هدشات کند و فواصل دور و نزدیک را بزند، باشد. به عبارتی چنانچه بخواهید بازیکن خوبی در سورس باشید باید “هنر تیر اندازی” را بیاموزید!
به غیر از کلاس Rifle کلاس ماشین گان، ساب ماشین گان، Pistol و شات گان هم در بازی وجود دارد که هر یک در قسمتی از بازی کاربردی حیاتی دارند. تنوع بالای اسلحه ها موجب میشود هر بازیکن کلاس کاری مخصوص به خود را که از آن لذت میبرد داشته باشد و سبک بازی اش منحصر به فرد باشد. به معنای دقیق تر در سورس تقریبا هیچ دو بازیکنی شبیه یک دیگر بازی نمیکنند چرا که آنقدر اسلحه ها و شیوه ی کنترل و تیر اندازی با آن ها متفاوت است که انتخاب های بیپایانی در هر نبرد پیش روی گیمر قرار میگیرد. به عنوان مثال بسیاری در فواصل نزدیک استفاده از Pistol ها را بر رایفل ترجیح میدهند و سعی میکنند با خط گرفتن( منظور از خط گرفتن در کانتر پنهان شدن در یک گوشه و گرفتن نشانه ی اسلحه در نقطه ای است که گیمر پیش بینی میکند دشمن از آنجا وارد میشود) دشمن را به محض مشاهده هدشات کنند. اما بسیاری دیگر اسپری کردن را ترجیح میدهند و برای اینکه میدان دید گسترده تری داشته باشند از خط گرفتن پرهیز میکنند. از طرفی دیگر با توجه به سبک های متفاوت بازی، کانتر سورس را میتوان ” بهشت استراتژی” خواند چرا که برای پیروزی در هر راند با توجه به اینکه در تیم تروریست باشید یا ضد تروریست میتوان هزاران استراتژی تهاجمی یا دفاعی تدارک دید و با ترکیب بازی های مختلف به پیروزی رسید. همین بهشت استراتژی بودن و هیجان و سرعت بسیار بالای این بازی همه در کنار هم باعث شده اند تا سری کانتر استرایک و برای مدت طولاتی تا قبل از آمدن آخرین نسخه این سری، سورس پای ثابت مسابقات E-Sport باشد و گیمر های حرفه ای از سراسر جهان برای قهرمانی در این رشته تلاش کنند!
کانتر استرایک سورس با آن که در سال ۲۰۰۴ منتشر شده، یعنی سیزده سال پیش اما با این حال، حتی در آن زمان هم از نظر گرافیکی چندان حرفی برای مظرح شدن نداشت البته نه به این معنا که گرافیک این بازی دچار مشکل باشد اما بازی هایی در آن زمان با طراحی هنری و گرافیک بصری بالاتر هم وجود داشتند. سورس طراحی هنری ضعیفی دارد و اثری از نورپردازی های خیره کننده یا آسمان های زیبا در آن نیست. طراحی شخصیت ها هم چندان چنگی به دل نمیزند. از سوی دیگر گرافیک فنی بازی هم سطح متوسطی دارد به گونه ای که پخش شدن خون و اثر گلوله ها در روی بدن یا دیوار ها نسبتا طبیعی جلوه میکند اما افکت هایی نظیر مردن یا سقوط کردن در بازی به شدت مصنوعی طراحی شده اند. کیفیت تکسچر ها در بازی پایین است و در فواصل نزدیک بافت ها تار دیده میشوند. هر چقدر که طراحی بخش های مختلف بازی ساده باشد، طراحی اسلحه ها و جلوه ای که به وسیله شلیک کردن آن ها ایجاد میشود در عوض جزئیات کافی و سطح مناسبی دارند. سورس موسیقی متن یا ترانه و قطعه ی خاصی ندارد چرا که در حقیقت پخش شدن هر گونه ترانه در بازی در عملکرد سایر بخش ها اختلال ایجاد میکند و باعث میشود گیمر نتواند منبع صدا های دریافتی را به درستی بفهمد. اما صدا گذاری آبجکت ها و اشیاء در بازی بسیار دقیق انجام شده است. هر اسلحه صدای مخصوص به خود را چه در زمان شلیک و چه در زمان پر کردن خشاب دارد و صدای اصابت تیر با هر سطحی با توجه به نوع اسلحه استفاده شده کاملا متفاوت است. یکی از مهم ترین ویژگی های سورس و به طور کلی سری کانتر استرایک جهت تولید منبع صداست که بازیکن ها به خصوص حرفه ای تر هایشان با توجه به جهت صدا بازی میکنند به عنوان مثال صدای پای بازیکن های حریف یا سمتی که صدای شلیک گلوله از آنجا میآید در جای گیری و فهمیدن موقعیت دشمن نقشی حیاتی ایفا میکند.
کانتر سورس در زمان عرضه اش به باراز طوفانی به پا کرد و تا مدت ها پای ثابت مسابقات E-Sport بود، اثر گذاری این بازی به قدری زیاد است که میتوان گقت این بازی در زمان خودش استاندارد های تازه ای را در سبک شوتر اول شخص پدید آورد، هیجان، سرعت و مهارت بسیار بالایی که این بازی لازم دارد حتی در زمان حال میتواند شما را تا مدت ها مجذوب خود کند. کانتر سورس نشان داد که یک گیم پلی آنقدر میتواند غنی و پر جزئیات باشد که بازی حتی در صورت نداشتن بخش داستانی و گرافیک خیره کننده هم جذاب واقع شود و تا مدت ها هر گیمری را در دنیای خودش غرق کند!
گیمفا