مفهوم آخرالزمان، در بازی های ویدیویی و چه در فیلم های هالیوودی در اکثر موارد به صورت منفی برداشت میشود، در بیشتر موارد وقتی واژه ی آخرالزمان را میشنویم ناخودآگاه به یاد زمینی که فجایع طبیعی آن را به طرز دهشتناکی مورد حمله قرار داده و نسل انسان هایی که رو به زوال و نابودی اند میافتیم. تصوری که در مورد پایان زمان یا همان آرماگدون به صورت عمومی در ذهن ما ایجاد شده، به طرز عجیبی با واژه ی آشوب و دردسر پیوند خورده و عاملی که موجب این آشوب و مشکلات هم میشود چیزی جز بلایای طبیعی، انسان ها و یا کمپانی های شیطانی، قدرت طلب و خودخواه یا موجودات انسان ستیز فضایی نیستند( به راستی این که چرا برای پایان دنیا حتی یک سناریوی خوب هم نوشته نشده، جای بسی تعجب دارد) اگر بخواهیم علاقه ی نویسندگان و سازندگان به عوامل ایجاد کننده ی پایان دنیا را به لحاظ زمانی مرتب کنیم، قطعا موجودات فضایی مربوط به زمان های گذشته هستند و در زمان حال کمتر کسی حاصر است دوباره نبرد خیر و شر را در قالب موجودات بیگانه ی آدم خوار بازسازی کند. چندین سال پیش هم، اگر بخواهم دقیق باشم دقیقا از سال ۲۰۱۲ و همزمان با اکران فیلمی با همین نام و آن پیشبینی کذایی در مورد پایان دنیا تا مدت ها تمام فیلم هایی که پایان دنیا را هدف قرار داده بودند موضوعشان به سمت فجایع طبیعی و بعضا غیر طبیعی! تغییر مسیر داد و سیل، زلزله، طوفان های سهمگین و شهاب سنگ بود که پایان دنیا را در پرده ی سینما رقم میزد. اما از یکی دو سال پیش تا به حال، قدرت طلبی شیطان گونه تبدیل به عامل نابود کننده ی سیارهمان شده است! افراد یا کمپانی هایی که قصدشان اداره ی دنیا و تسلط به دیگران است، با هر روشی که شده، میخواهند هدفشان را جامه ی عمل بپوشانند و در این مسیر از هیچ کاری من جمله نابودی نوع بشر و سیاره زمین هم فروگذار نیستند! البته قابل ذکر است که بازی های ویدیویی مدت طولانی تری است که عامل اشاره شده را در پلات داستانیشان به کار میگیرند اما گویا در این اواخر تعداد جاه طلب های دنیا رو به فزونی گذاشته است! به تازگی استودیوی Deck 13 interactive، سازنده بازی نسبتا موفق Lords Of The Fallen نیز در همین راستا قدم برداشته و قرار است بازی جدیدی اش را که این ماه به بازار عرضه میشود با همین زمینه ی داستانی به دست طرفداران برساند. بازی قبلی این استودیو یعنی Lords Of The Fallen به عقیده ی بسیاری از گیمر ها من جمله بنده مورد توجه کافی منتقدان قرار نگرفت و در حقش بیانصافی شد، چرا که این بازی از هر لحاظ، تجربه ی کامل و روانی را به گیمر ارائه میکرد در حالی که منتقدان برای آن که به این بازی امتیاز چندان بالایی ندهند، ایراد های عجیب و مسخره ای را به آن وارد کردند. خوشبختانه Deck 13 استودیویی نبود که به این آسانی ها تسلیم شود و حالا ثمرهی این ایستادگی و تلاش چندین ساله، قرار است بازی The Surge باشد. عنوانی پر از ایده های تازه و جذاب در سبک نقش آفرینی که میتواند به منتقدان و گیمر ها ثابت کند، این استودیو قرار است حداقل در سبک نقش آفرینی تاریخ ساز شود. با پیش نمایش بازی The Surge همراه باشید.
The Surge در آینده ای نه چندان دور به وقوع میپیوندد، زمانی که مرز های کشور، مرز های حکومت کردن و فرمانروایی کمرنگ شده و دیگر دستگاه های سیاسی به شیوه ی سابق بر کشور ها حکومت نمیکنند یا به عبارتی قدرت انجام این کار را ندارند، بلکه کمپانی های بسیار عظیم چند ملیتی و صد البته شخصی هستند که این کار را به جایشان انجام میدهند. کمپانی هایی که هدفشان دیگر توسعه ی یک کشور و کمک به یک ملت واحد نیست بلکه تنها میخواهند قلمرو ی خود را گسترش داده و آن را تثبیت کنند تا از این طریق گوی رقابت را از حریفانشان بربایند. به عبارتی دیگر برای این شرکت ها مردم و مشکلاتشان نظیر فقر، گرسنگی، آلودگی هوا و گرمایش زمین اهمین چندانی ندارند و به این دلیل نوع بشر و خانه اش یعنی کره ی زمین تحت حکومت این قدرت ها مدت ها است که در سرازیری نابودی قرار گرفته است. در این بازی شما در نقش مردی به نام Warren قرار میگیرید، فردی که بعد از تحمل سختی ها و مشکلات فراوان در زندگی اش به استخدام یکی از کمپانی های پر قدرت جهانی به نام CREO Industries در میآید. کمپانی آنقدر با نفوذ، که به واسطه ی قدرت بیانتهایش به دولت مردان دستور میدهد بر مسائلی بسیار مهم نظیر افزایش بیرویه جمعیت و تغییرات اقلیمی و آب و هوایی سرپوش بگذارند تا بتواند راه حل های جاه طلبانه و خطرناک خود برای حل این مسائل را آزمایش کند. وارن اما در بخشی دیگر از این کمپانی مشغول به فعالیت میشود، او قرار است تراشه ها و بازو های مکانیکی فوق مدرنی که این کمپانی در یکی از پروژه های آزمایشی اش ساخته را به بدنش پیوند بزند تا از این طریق به یک ابر انسان با توانایی های بدنی بالا بدل شود. اما این پروژه از آنجا که نام آزمایشی را بر دوش میکشد چندان خوب پیش نمیرود و چیپ های هوشمند آن طور که برنامه ریزی شده بودند عمل نمیکنند که نتیجه اش آسیب های دردناکی است که بدن وارن آن را متحمل میشود. داستان اصلی بازی از جایی آغاز میشود که وارن خود را در یک محل نگهداری اوراق و زباله های الکترونیکی در حالی پیدا میکند که ربات های پرنده مانند و انسان گونه قصد جانش را کرده اند و بایستی از آن منطقه فرار کند، بعد از گریز وی از این منطقه ی مرگبار، حالا وارن میخواهد دلیل اتفاقی که برایش افتاده است را بداند و مسبب این حوادث را پیدا کند. داستان بازی هم در جریان هایی که پیش روی او قرار میگیرد راز های مختلف این کمپانی را برای گیمر بر ملا میکند تا کم کم بازیباز را برای رویارویی نهایی قهرمان داستان با CREO و آنچه قرار است رخ دهد آماده سازد و هیجان بازی را نیز از این طریق حفظ کند.
در نگاه اول شاید بگویید داستان این بازی یک کلیشه ی تمام عیار است و باید بگویم احتمالا همینطور نیز خواهد بود، اما Surge عنوانی است که داستان را تنها برای یاری بزرگترین برگ برنده اش میخواهد به عبارتی نیاز این بازی به داستان تنها برای آن است که هسته ی اصلی بازی به بهترین شکل ممکن اجرا شود و این هسته چیزی نیست جز گیم پلی آن. Surge یک اکشن سوم شخص نقش آفرینی است که طبق سخن سازندگان تجربه ای Rise Of The Robots گونه و Souls گونه به شما هدیه میدهد و این یعنی قرار است بازی در حد میازاکی گونه ای برایتان سخت باشد! و نبرد های دشواری در این بازی در انتظار شما خواهند بود. یعنی وارن قرار است نوار سلامتی نه چندان طولانی داشته باشد که با هر ضربه ی دشمن مقدار زیادی از آن را از دست خواهد داد. طبق اطلاعات و تریلر های فروانی که از بازی منتشر شده اند و گزارش های پر تعدادی که از بازی در مراحل ساختش تهیه شده میتوان گفت “سرج” به معنای واقعی کلمه قرار است در کلمات اکشن و نقش افرینی تعریف شود. سیستم مبارزاتی بازی که تقریبا بیشترین بخش بازی را این سیستم تشکیل داده به طرز شگفت آوری ترکیبی از دو کلمه ی مذکور است. وارن در طی مبارزاتش هیچ رحم و شفقتی از خودش نشان نمیدهد و بدون حتی یک استثنا تمام دشمنان خود را به قتل میرساند به گونه ای که خون و اجزای بدن دشمنان قرار است زمین نبرد را هر بار رنگین تر از قبل کند. حتی ضربات نهایی یا Finisher نیز در بازی تعبیه شده اند تا بازیباز تا آن جا که دلش میخواهد دشمنانش را با حرکات نمایشی از وسط به دو، سه و بعضا حتی بیشتر تقسیم کند! شخصیت اصلی بازی در جریان نبرد میتواند قسمت های مختلف بدن حریفش را نشانه بگیرد که بعضی از آن ها حفاظت شده اند و بعضی هم نه، به عنوان مثال در اکثر موارد قسمت سر دشمنان بدون زره یا همان Armor است و شما با هدف گرفتن آن قسمت میتوانید با سرعت بیشتری دشمن را از پای در آورید. اما با انجام این کار بازی تنها بابت از پای درآوردن هدف به شما امتیاز میدهد و نه بیشتر. چنانچه شما به جای حمله کردن به نقاط محافظت نشده به نقاط Armored حمله کنید، کشتن حریف بیشتر به طول خواهد انجامید چرا که ضربات شما دمیج کمتری وارد میکنند اما وقتی دشمن را شکست دهید میتوانید آیتم هاییش در اختیار خودتان بگیرید، چیز هایی نظیر اسلحه، پا و دست های مکانیکی و یا بعضا اجزایی که میتوانید در بدنتان کار بگذارید یا به قولا “implant” کنید. اما به غیر از این روش در نقاط مختلف نقشه نیز آیتم های بسیار متنوعی وجود دارد که با صرف کمی وقت میتوانید آن ها را پیدا کنید.
آیتم های بازی همان طور که پیشتر گفتم تنوع بسیار بالایی دارند اما عموما در دسته های اسلحه، لباس،اجزای کاشتنی قرار میگیرند و شما بعد از به دست آوردن این kit و Gear ها به بخش نقش آفرینی بازی وارد میشوید جایی که بازی دست شما را برای خلاقیت باز میگذارد. در این بخش میتوانید هر یک از اجزای وارن را دست کاری کنید و یا تغییر دهید؛ میتوانید دست یا پای جدید برای او بگذارید، اسلحه ی جدید به دستش بدهید، زره جدید برایش بگذارید و از صفر تا صد قیافه و کارکردش را تغییر دهید. شما نه تنها میتوانید اجزای جدید به وارن بدهید بلکه توانایی تعمیر قطعات فعلی را هم دارید و حتی میتوانید تک تک اجزای بدن وارن نظیر پا و دست او را را هم طبق سلیقه ی خود با چیپ های هوشمندی که هر یک کارایی خاص خود را دارند شخصی سازی کنید. نکته ی جالب توجه دیگر بازی توانایی ساختن قطعات جدید به کمک آیتم های بازی است که با این روش میتوانید دقیقا اجزایی که میخواهید را برای خودتان طراحی کنید. اما دلیل این همه آزادی عمل در بخش نقش آفرینی برای یک بازی اکشن سوم شخص چیست؟ جواب در بخش دشمنان بازی نهفته است. Surge به راستی تعداد بسیاز زیادی دشمن برای شما تدارک دیده! آن هم از هر نوعی که دلتان بخواهد از ربات های انسان نما گرفته تا پرنده گون، اتومبیل مانند، زامبی وار، سایه مانند و … نکته ی بسیار مثبت بازی آن جا است که این تفاوت ها تنها ظاهری نیست. بلکه سیستم مبارزاتی تک تک این موجودات با یک دیگر تفاوت دارد، برخی ریتم حرکتشان کند است اما با یک ضربه نصف سلامتیتان را از بین میبرند، برخی هم ضرباتشان آسیب چندانی وارد نمیکند اما آنقدر سریع حرکت میکنند که تا به خودتان بیایید، کارتان را ساخته اند. علاوه بر مبارزات متفاوت برخی از ربات ها توانایی های منحصر به فردی هم دارند مثلا نوعی از آن ها خود را تقسیم میکنند و از چند جهت به شما حمله ور میشوند، نوعی نیز حتی از بعد از کشته شدن دست از سرتان برنمیدارند و دنبالتان میافتند، برخی هم آنقدر بزرگ و عظیم هستند که چند دست اول را تنها به این دلیل از ان ها میبازید که نمیدانید به کجایشان باید ضربه بزنید! پس در نهایت این تنوع بالای دشمنان است که باعث میشود شما دست به دامن آیتم ها و نقش آفرینی بازی شوید. برای مقابله با بعضی ربات ها نیاز است تا زره قوی تری داشته باشید و برای بعضی نیز نیاز به اسلحه ای دارید که آسیب زیادی را در همان ضربه ی اول وارد کند به عبارتی دقیق تر شما برای مبارزه با هر یک از دشمنانتان نیاز به یک شخصی سازی خاص دارید تا بتوانید آن ها را شکست دهید و برای این کار از المان های نقش آفرینی میتوان حداکثر استفاده را کرد. با توجه به تریلر های پخش شده یکی از لذت بخش ترین قسمت های بازی باس فایت های آن است که شما را حسابی به چالش میکشند به گونه ای که برای شکست دادن بعضی از آن ها بایستی چند نوع اسلحه و زره را امتحان کنید تا دست آخر بفهمید که دقیقا به چه روشی میتوان از دست این باس فایت خلاصی پیدا کرد!
The surge نظیر دیگر بازی های نقش آفرینی به شما امکان انتخاب میان دیالوگ های بازی را میدهد اما به نظر نمیرسد که انتخاب شما در دیالوگ هایتان در نتیجه ی بازی تاثیر چشم گیری داشته باشد و در انتها تمامی دیالوگ ها به یک جا ختم خواهند شد. سیستم گفت و گو های بازی نیز بیشتر با دوربینی از فاصله ی دور انجام میشود و چندان چهره ی شخصیت ها به هنگام صحبت کردن مشخص نیست(خوشبختانه این کار باعث میشود اگر ایرادی هم در بخش انیمیشن های بازی وجود دارد نظیر مس افکت آندرومدا به چشم نیاید)در تریلر های بازی به کرات شاهد استفاده از موسیقی الکتریک بودیم و دیدیم که مبارزات بازی به لطف این نوع موسیقی به خوبی حالت Sci-Fi گونه ای به خودش میگیرد و جو بازی را تقویت میکند. از حالت علمی تخیلی گونه ی بازی صحبت کردیم، به لطف موتور FLEDGE که از پایه توسط Deck 13 ساخته شده بازی حداقل در نمایش هایش گرافیک چشم نوازی دارد و نورپردازی و تکنیک های سایه زنی و گرد کردن اجسام به خوبی در بازی پیاده شده اند. همین طور تخریب پذیری بازی نیز در وضعیت خوبی قرار دارد چرا که بار ها در نمایش های بازی شاهد برخورد اجسام و افراد با یک دیگر و تاثیرپذیری مناسبشان از یک دیگر بودیم. تخریب پذیری نسبتا خوبی هم در بازی پیاده شده چرا که دیوار ها، زمین ها و از همه مهم تر ربات ها به خوبی بر اثر ضربه های مختلف دچار آسیب میشوند.
به عنوان جمع بندی میتوان گفت The Surge مطمئنا از ساخته ی قبلی استودیو ی Deck 13 موفق تر ظاهر خواهد شد و المان های اکشن- نقش آفرینی آن قطعا طرفداران این ژانر به خصوص طرفداران سری سولز را برای مدتی به خوبی سرگرم خواهد ساخت. این بازی فرمول خیلی خوبی از عوامل کسب امتیاز بالا و خشنود ساختن گیمر ها را دارد، تنها سوال این است آیا پیاده سازی های فنی هم در بازی به خوبی انجام شده اند؟یعنی زمانی که متغیر ها در این فرمول قرار بگیرند، آن خروجی مطلوب به دست خواهد آمد یا خیر.
گیمفا