استخدام کنید
اگر میخواهید درباره روشی صحبت کنید که صددرصد به نگرانی کمتر ارتباط دارد، این همان روش است. فکر استخدام کردن امری حیاتی برای موفقیت شماست. استخدام کردن یعنی استخدام و کار کردن با افرادی که شایسته تر از شما هستند. درست فهمیدید، شایسته تر از شما.
برای بسیاری از شما تعجبی ندارد که عامل بازدارنده مردم در پیروی از فلسفه، ترس است. ترس داشتن از: “کسی را جایگزین من کنند” یا “شاید کسی بهتر از من باشد”.
آیا تا به حال به این امر فکر کرده اید که چرا بعضی از افراد طوری عمل میکنند که گویی هیچکس نمیداند چه کند؟ گاهی جواب این است که واقعا هیچکس نمیداند چه کند. یک شغل معمولی را فرض کنید که براساس ترس است. یک مدیر زن را فرض کنید که مسئول استخدام افرادی است که با آنها کار میکند. اگر بترسد که کسی جایگزین او شود یا کسی بالای دستش پیدا شود، ترجیحا باید کسانی را به کار بگیرد که هوش یا لیاقت او را نداشته باشند. به احتمال خیلی زیاد این خانم حتی از برنامه ناآگاهانه خود بی اطلاع است. او افراد کم صلاحیت تر از خود را استخدام می کند چون فکر میکند اینگونه خودش بهتر جلوه میکند. جالب است بدانید که کسب و کار های بر اساس ترس محکوم به شکست هستند.
مردمی که کار آزاد دارند اغلب گرفتار همین دام میشوند. “خودم میتوانم بهتر از هرکس دیگر انجام دهم” جمله ای احمقانه و براساس ترس است. مسخره است که وقت خود را صرف انجام کارهایی بکنیم که دیگران بهتر از پس آن برمیآیند، زیرا وقت شما باید در جایی که در آن بهترین هستید نتیجه بخش تر است. حقیقت این است که هیچ کدام از ما در همه کارها تخصص نداریم ولی اکثر ما در کاری مهارت داریم. مثال ساده: اگر شما دائما بتوانید ساعت 50 دلار از طریق کاری که انجام میدهید کسب کنید، عاقلانه تر است که به این کار بپردازید و کسی را برای انجام کار دفترداری خود استخدام کنید. بدین ترتیب وقت ارزشمند درآمدزای خود را تلف نمیکنید و کار شما سازمان یافته تر خواهد شد.
یک روز دوستی بسیار موفق به شوخی گفت که توان مالی “تجمل” رانندگی از سانفرانسیسکو به شمال غربی سواحل اقیانوس آرام را با وجود گران تر بودن بلیت هواپیما در آن زمان نداشت. او ترجیح میداد بجای آنکه بیش از 12 ساعت وقتش را در ماشین صرف کند و فرصت های کاری را از دست بدهد،مبلغ بالاتری را برای بلیت هواپیما بپردازد تا بهترین کاری که از دستش بر میآید (او را سریع تر به مقصد برساند) را انجام دهد.
به محض اینکه نگرانی را کنار بگذارید و استخدام کنید، اتفاقاتی جادویی رخ می دهد. شما از سر راه خود کنار می روید و اجازه ظهور موفقیت را می دهید. یکی از نقاط عطف شغل من هنگامی بود که تشخیص دادم درحالی که در نویسندگی استاد هستم، در ویرایشگری چندان عالی نیستم. به محض آنکه نگرانی از این بابت که یک ویرایشگر ممکن است پیام اصلی مرا تغییر دهد را از خود دور کردم و شروع کردم با ویرایشگران مختلف کار کردن. استخدام کردن را آغاز کردم. حدس بزنید چه شد؟ آنها پیام مرا تغییر ندادند، بلکه آن را بهتر کردند. و مهمتر از آن، یک ویرایشگر خوب میتوانست نوشته هایم را در زمانی کوتاه تر از آنچه که با آن کلنجار میرفتم درست کند و بدین ترتیب وقت بیشتری برای انجام کار های دیگر داشتم.
وقتی ترس را رها کنید، درخواهید یافت که خیلی راحت می توانید از دیگران کمک بخواهید. به جای از دست دادن شغلتان، از شما به خاطر سهیم بودن در پیشبرد کسب و کارتان تحسین خواهید شد. نگران نباشید وقتی تفکر استخدام کردن را داشته باشید موقعیت های استخدامی بهتری در انتظارتان است.
تعریف خوب از یک مدیر موسس این است که، بتواند با تلاش های خود و دیگران به هدف های از پیش تعیین شده دست یابد. چرا با استخدامی شایسته استاندارد های آن نتایج را ارتقا ندهیم؟ کیفیت کارتان بهبود مییابد و مزایای آن زیاد می شود.