آنچه از دنیای نوجوانان نمیدانید
بسیای از نوجوانان احساس افسردگی خود را به صورت احساس ملال و بیقراری، خودبیمارانگاری یا پرخاشگری و رفتار بزهکارانه بروز میدهند. ۴۰ درصد از نوجوانان گزارش دادهاند که بعد از بلوغ دچار احساس غمگینی، بیارزشی و بدبینی نسبت به آینده شدهاند. افسردگی در کشور ما به صورت یک مشکل روانی زندگی بزرگسالی درآمده است. در مراکز خرید و محل کار و اتوبوسهای عمومی و در کوچه و خیابان به شمار زیادی از افراد بر میخوریم که سر در گریبان و مبهوت و افسرده و عصبی هستند، چهرههایشان در هم کشیده است و گویی نمیتوانند بخندند. مصرف قرصهای ضد افسردگی نیز افزایش یافته است.
افسردگی در نوجوانان
* افسردگی غالبا علت مشکلات دیگر یا همراه با مشکلات دیگر (بیاشتهایی عصبی، پراشتهایی عصبی، پرخوری، اعتیاد، سوء استفاده جنسی، ناتوانی یادگیری و مشکل در نقش جنسیتی است. تشخیص افسردگی در نوجوانان کار نسبتا دشواری است. اکثر نوجوانان نوسانات اخلاقی زیادی از خود نشان میدهند. این اُفت و خیزها به ویژه در آغاز نوجوانی مشاهده میشود. چند عامل را میتوان از جمله دلایل سرعت تغییرات خلقی نوجوانان به شمار آورد. اول اینکه رشد زیستی باعث بالا رفتن سطح خودآگاهی نوجوان میشود. در اوایل نوجوانی حساسیت فرد نسبت به خود و تمام افکار و اعمالش بالا می رود. نامتناسب شدن اندامها در این دوره باعث میشود فرد در ارزیابی از بدن خود تجدیدنظر کند که ممکن است باعث ایجاد حساسیت منفی شود.
* افزایش ترشحات هورمونی دومین عامل تغییرات خلقی نوجوان است. در واقع تغییرات سریع بدنی در اوایل نوجوانی متأثر از تغییر سطح ترشحات هورمونی نیز هست و این امر باعث تغییرات خلقی و احساسات نوجوان میشود به گونهای که او گاهی احساسات مثبت و گاهی احساسات منفی پیدا میکند.
* عامل سوم در تغییرات خلقی نوجوان، آگاهی یافتن بیشتر نوجوان از احساسات خود است. در اوایل نوجوانی فرد احساسات متفاوتی پیدا میکند و بتدریج خودآگاهی او نسبت به این احساسات نیز افزایش مییابد و این امر باعث مبالغه او درباره تغییرات خلقی و بالا و پایین رفتن آن میشود.
* عامل دیگری که باعث اُفت احساس نوجوان میشود، مشکلات مربوط به رشد هویت آنان است. کشف جنبههای مختلف خود و ایفای نقشهای مختلف باعث میشود که آنان در برخی از این نقشها موفق نباشد و این امر باعث احساسات ناخوشایند میشود. در برخی از موارد نوجوانانی که به تجویز پزشک یا روانپزشک از داروهای ضدافسردگی استفاده میکنند اما به دلیل دشواری و طولانی بودن و عدم دسترسی به درمان روانی، اجتماعی و تربیتی امکان رفع مشکل خود را پیدا نمیکنند تغییر قابل ملاحظهای در احساسات منفی و افسردگی آنان ایجاد نمیشود و این امر ممکن است وضع آنان را بدتر کند.
میل به خودکشی در نوجوانان
آمارهای جهانی نشان میدهد که ۸ تا ۱۰ درصد نوجوانان میل به خودکشی داشتهاند. به اعتقاد کوران خودکشی نوجوان به خاطر تحریک عصبی لحظهای نیست بلکه ناشی از عدم موفقیت در تلاشهای بسیاری است که برای حل مشکلات کرده است.
ناامیدی نوجوانان مهمترین عامل خودکشی در آنها محسوب میشود. عدم اثبات و عدم سازگاری خانوادگی از مشخصات بارز نوجوانانی است که اقدام به خودکشی را در آنها تقویت میکنند. وقتی نوجوانی حرف از خودکشی میزند باید او را جدی تلقی کنیم و در این موارد مداخله درمانی باید زود آغاز شود.