یوونتوس با پیروزی مقابل کروتونه در هفته سی و هفتم سری آ، صاحب ششمین اسکودتوی متوالی شد. شاگردان ماسیمیلیانو آلگری چند روز قبل از این بازی نیز با پیروزی مقابل لاتزیو توانستند سومین قهرمانی متوالی خود در کوپا ایتالیا را نیز جشن بگیرند. به عبارت دیگر، یوونتوس در سه فصل اخیر توانسته «دو گانه» داخلی (سری آ و کوپا ایتالیا) را فتح کند. البته تفاوت یوونتوس با فصل گذشته در این است که بیانکونری در کمال شایستگی، به فینال لیگ قهرمانان اروپا نیز راه یافته و در صورت شکست رئال مادرید، فاتح «سه گانه» خواهد شد. آخرین تیم ایتالیایی که موفق به فتح «سه گانه» شده، اینتر تحت هدایت ژوزه مورینیو بود. جالب این که هیچ تیمی در انگلیس، ایتالیا، اسپانیا یا آلمان نتوانسته به این تعداد جام های متوالی در عرصه رقابت های داخلی دست یابد.
در جشن قهرمانی یوونتوس، روی پیراهن ویژه بازیکنان عبارت « LE۶END» ثبت شده بود که این واژه ترکیبی، به دو واقعیت اشاره داشت؛ هم ششمین قهرمانی پیاپی در سری آ و هم تبدیل شدن بازیکنان این تیم به یک اسطوره. به هر حال تیم یوونتوس به یک بزنگاه تاریخی رسیده و این فرصت بزرگ نصیب شاگردان ماسیمیلیانو آلگری شده تا فتح الفتوح «سه گانه» را در تاریخ بیانکونری ثبت کنند. طی سه دهه اخیر فقط چند باشگاه بزرگ همچون منچستر یونایتد، بارسلونا، اینتر و بایرن مونیخ به این موفقیت بزرگ دست یافته اند. حضور یوونتوس در دو فینال لیگ قهرمانان طی ۳ سال اخیر، حاکی از قدرت با ثبات شاگردان آلگری است.
اگر چه یوونتوس برای ششمین بار پیاپی به قهرمانی سری آ دست یافت ولی باید به این نکته اعتراف کرد که قهرمانی یاران آلگری در فصل جاری سری آ، به آسانی چند فصل گذشته نبود. یوونتوس دو رقیب جدی یعنی رم و ناپولی را پشت سر خود می دید و به راستی که جالوروسی تحت هدایت لوچانو اسپالتی، تا آخرین نفس و شاید فراتر از ظرفیت خود، به تعقیب یوونتوس در صدر جدول ادامه داد. حتی خود اسپالتی نیز به این نکته اذعان داشت که یوونتوس یک تیم دست نیافتنی در فوتبال ایتالیا بوده و تعقیب آنها توسط رم نیز به اندازه یک قهرمانی برای تیمش ارزش خواهد داشت.
وقتی که ماسیمیلیانو آلگری جانشین آنتونیو کونته روی نیمکت یوونتوس شد، کمتر کسی گمان می کرد که او بتواند همان موفقیت ها و افتخارات کونته را تکرار کند. بسیاری از هواداران یوونتوس (یوونتینی ها) در بدو حضور آلگری، استقبال چندان گرمی از وی به عمل نیاورده و بابت جدایی کونته، خشمگین بودند اما آلگری که به یک تئوریسین تاکتیکی تمام عیار در فوتبال ایتالیا مشهور است، یک بار دیگر ارزش های خود را به رخ کشید و به همه منتقدین خود اثبات کرد که موفقیت های او در میلان، هرگز بر حسب اتفاق و تصادف نبود.
آلگری پس از حضور روی نیمکت یوونتوس، تغییرات تدریجی را در تیمش ایجاد کرد. او هرگز روابط گرمی با آندریا پیرلو نداشت اما در نخستین فصل حضور در تورین و علی رغم برخی شایعات، ترجیح داد تا از وجود پیرلو استفاده کند. وقتی که پیرلو در اوج آمادگی از یوونتوس جدا شد، باز هم منتقدین آلگری به جوش آمده و او را به شدت تحت فشار قرار دادند ولی آلگری می خواست یوونتوس را مطابق با اندیشه های خود ببندد. سرمربی بیانکونری با فتح دو اسکودتو طی دو فصل گذشته و البته قهرمانی در کوپا ایتالیا، پاسخ محکمی به این منتقدین داد. به قول نویسنده وبسایت تخصصی football-italia، اگر آنتونیو کونته توانست یوونتوس را به زندگی بازگردانَد، ماسیمیلیانو آلگری نیز یوونتوس را به جمع بزرگان فوتبال ایتالیا و اروپا بازگردانید. مهم ترین کار آلگری در تورین، حضور در فینال لیگ قهرمانان اروپا در سال ۲۰۱۵ بود. تیمی که تا چند سال پیش در سری ب حضور داشت، توسط کونته و سپس آلگری به طرز فوق العاده ای ساخته شد و به فینال لیگ قهرمانان رسید هر چند که یوونتوس در آن فینال، تسلیم بارسلونا شد اما حضور در فینال برلین یک نقطه عطف برای شاگردان آلگری بود.
تغییرات تدریجی آلگری منجر به حضور ستاره هایی همچون گونزالو هیگوایین، میرالم پیانیچ، دنی آلوز، مهدی بن عطیه و توماس رینکون در یوونتوس شد. بسیاری از بازیکنان کنونی یوونتوس، حتی در فینال ۲۰۱۵ لیگ قهرمانان اروپا نیز عضو این تیم نبودند. به جز آندریا پیرلو، چهره های مطرح دیگری همچون پل پوگبا، آرتورو ویدال، آلوارو موراتا و کارلوس تِوِز نیز یوونتوس را ترک کردند اما این جدایی ها نیز ذره ای در مسیر بلند پروازانه آلگری، اخلال به وجود نیاورد. جالب این که تنها جان لوئیجی بوفون، لئوناردو بونوچی، جورجو کیِلینی، آندریا بارزالی، اشتفان لیششتاینر و کلودیو مارکیزیو در هر ۶ قهرمانی اخیر یوونتوس در سری آ، سهیم بوده اند.
یکی دیگر از عوامل اصلی موفقیت یوونتوس طی چند فصل اخیر به سطوح مدیریتی به ویژه جوزپه ماروتا مدیر کل این باشگاه مربوط می شود. ماروتا یکی از مدیران فوتبالی کارکُشته در ایتالیا بوده که تخصص ویژه ای در جذب بازیکنان در بازار نقل و انتقالات دارد. او با کمترین هزینه ممکن توانست بهترین ستاره ها را به تورین بیاورد. بازیکنانی همچون آندریا پیرلو، دنی آلوز و سامی خدیرا به عنوان بازیکن آزاد توسط ماروتا شکار شدند و بدون هیچ هزینه ای، پیراهن یوونتوس را بر تن کردند. همچنین پوگبا نیز با مبلغی بسیار پایین از منچستر یونایتد خریداری و سپس با گران ترین مبلغ در تاریخ فوتبال، دوباره به همان باشگاه فروخته شد.
یوونتوس بابت خرید پائولو دیبالا و گونزالو هیگوایین به ترتیب ۴۰ و ۹۰ میلیون یورو خرج کرد ولی درخشش خارق العاده این دو ستاره آرژانتینی، مهر تأییدی بود بر تصمیم صحیح جوزپه ماروتا بابت هزینه این مبالغ گزاف. بدون شک، ریسک بزرگ ماروتا و چراغ سبز وی برای جدایی پوگبا، چیزی نبود که هر مدیری جرأت پذیرش مسئولیت آن را داشته باشد ولی ماروتا این ریسک را انجام داد. حال که به پایان نخستین فصل یوونتوس بدون حضور پوگبا رسیدیم، کمتر کسی از فروش وی به منچستر یونایتد پشیمان است. ماروتا درباره سامی خدیرا بازیکن فراموش شده رئال مادرید و دنی آلوز مدافع پُر حاشیه بارسلونا نیز چنین ریسک های مشابهی کرد که به موفقیت ختم گردید.
سیاست های مدیریتی موفق جوزپه ماروتا باعث شد تا علاوه بر دستاوردهای فنی در مستطیل سبز، شاهد شکوفایی اقتصادی باشگاه یوونتوس و دو برابر شدن درآمد سالیانه باشیم. شاید بتوان آلگری را خوش شانس نامید که دوران سرمربیگری وی در یوونتوس با جلوس ماروتا روی کرسی مدیریت اجرایی این باشگاه، مقارن گردید و حاصل آن، تشکیل چنین تیم پُر قدرتی بود. همان اولتراهای یوونتوسی که در سال ۲۰۱۴ با تخم مرغ از ماسیمیلیانو آلگری در جایگاه جنوبی ورزشگاه یوونتوس استقبال کردند، در بازی با کروتونه و حین برگزاری جشن قهرمانی، ملتمسانه از آلگری می خواستند تا جام قهرمانی اروپا را از کاردیف، برای آنها به ارمغان بیاورد!
الکس ماشیتی نویسنده وبسایت تخصصی italianfootballdaily، اعتقاد دارد که آندریا آنیلی رئیس باشگاه یوونتوس توانسته روحیه جنگندگی و جسارت را نزد زیر مجموعه خویش، متبلور سازد و در هر سه مؤلفه کلیدی فوتبال مدرن یعنی زیرساخت ها، ایجاد کادر بازیکنان مناسب و همچنین درآمدزایی و برندینگ به توفیق دست یابد. بیلی ویلکینسون یکی دیگر از نویسنده های italianfootballdaily، از جوزپه ماروتا به عنوان معمار یوونتوس نوین و مغز متفکر نام می برد. وی در یادداشت خود به این نکته اشاره کرد که ماروتا همچون یک آرشیتکت توانست ساختمان خود (منظور تیم یوونتوس) را پشت درهای بسته بسازد. حال که این ساختمان زیبا ساخته شد، مردم از تماشای آن لذت برده و راجع به زیبایی های آن صحبت می کنند ولی کمتر کسی از آرشیتکت آن حرف می زند.
ماسیمیلیانو آلگری هنوز هم مطابق عادت همیشگی، اصرار دارد به خبرنگاران بگوید که نحوه چیدمان بازیکنان درون زمین و نوع سیستم ها، نقش مهمی را ایفا نمی کند ولی نباید از این حقیقت غافل شویم که آلگری با یک چرخش آشکار و یک جراحی اساسی در میانه فصل، سیستم ۲-۵-۳ را کنار گذاشت و به سراغ هیبرید ۱-۳-۲-۴ رفت. به عقیده اغلب کارشناس های فوتبال، همین تصمیم انتحاری آلگری باعث دگردیسی تاکتیکی یوونتوس و تبدیل آن به یک تیم قدرتمند تر از همیشه شد. حالا یوونتوس نه تنها پیروز می شود و جام می گیرد، بلکه فوتبال تهاجمی و تماشاگر پسند را نیز ارائه می دهد. اگر چه نقطه قوت بارز یوونتوس همچون گذشته در خط دفاعی است ولی نسخه جدید بانوی پیر، در امور تهاجمی نیز بسیار مخوف به نظر می رسد.
هنوز هم فراموش نکرده ایم که پس از توقف مقابل سویا در تورین یا شکست مقابل فیورنتینا، چه فشاری روی آلگری وجود داشت و حتی در روزهایی که یوونتوس به بردهای متوالی دست پیدا می کرد، باز هم این منتقدین دست از سر او بر نمی داشتند. هیگوایین، مانژوکیچ، دیبالا، کوادرادو و پیانیچ پس از انقلاب تاکتیکی آلگری در میانه فصل، چارچوب اساسی وظایف تاکتیکی خود را درک کردند. به عنوان مثال، مانژوکیچ در پست نامأنوس هافبک چپ و پیانیچ نیز در جلوی خط دفاعی به بازی گرفته شدند. بدین ترتیب، یوونتوس پس از اتخاذ سیستم ۱-۳-۲-۴ به ۱۰ پیروزی پیاپی رسید و به قول پائولو باندینی نویسنده Guardian، «یوونتوسِ ۵ ستاره» متولد گردید. پس از شکست دردناک مقابل فیورنتینا در اواسط ژانویه و دو روز پیش از مسابقه بعدی (مقابل لاتزیو)، به یک باره آلگری تصمیم گرفت که ایده دیوانه واری (به قول خودش) را به مرحله اجرا در بیاورد. همگان منتظر بودند تا سرمربی بانوی پیر، یکی از دو ستاره خود یعنی کوادرادو یا مانژوکیچ را روی نیمکت قرار دهد اما او راه سوم را انتخاب کرد. بدین ترتیب، مانژوکیچ از یک مهاجم هدف و بازیکن داخل محوطه جریمه تبدیل به یک بال چپ جنگنده و درگیر شونده گردید. پیانیچ نیز از یک بازیساز فانتزی در رم تبدیل به یک هافبک دونده شد که علاوه بر قابلیت های فانتزی، اکنون در قطع توپ و کارهای تدافعی نیز مشارکت دارد.
خط دفاعی یوونتوس پس از آن انقلاب تاکتیکی، طی ۱۸ مسابقه بعد در سری آ، فقط ۱۰ گل دریافت کرد و در لیگ قهرمانان اروپا نیز، به جز مسابقه برگشت با موناکو، حتی یک گل نیز نخورد. برای اعتبار دادن به خط دفاعی یوونتوس، کافی است تا یادآوری شود که این تیم طی ۱۸۰ دقیقه بازی مقابل بارسلونا و گلزن های مخوفی همچون لیونل مسی و لوئیز سوارز، دروازه اش را بسته نگه داشت. در ضمن، چیدمان تاکتیکی جدید یوونتوس باعث شد تا پیانیچ و خدیرا عقب تر قرار گرفته و با صف آرایی در جلوی خط دفاع خودی، بهره وری بیشتری از قدرت پاسوری این دو هافبک ارزشمند صورت گیرد.
یکی دیگر از هنرهای آلگری در فصل جاری سری آ، وجود یک نیمکت ذخیره قوی بود. می توان یکی از عمده ترین دلایل موفقیت تیم های رئال مادرید و یوونتوس را در وجود یک نیمکت ذخیره غنی دانست. آلگری نیز همچون زیدان، در بسیاری از روزهای دشوار که باید در مسابقات لیگ قهرمانان اروپا به میدان می رفت، به بازیکن های ذخیره اش اعتماد کرد و یوونتوس بسیاری از بازی های خود در سری آ، به ویژه در اواخر فصل را با یاران ذخیره به میدان رفت.
ماسیمیلیانو آلگری از آن دسته مربیانی است که به تنوع تاکتیکی اهمیت زیادی داده و هرگز شاگردان خود را در انحصار قرار نمی دهد. او در بسیاری از بازی ها، تاکتیک تیمش را قبل یا حین مسابقه تغییر داد و حریف را غافل گیر کرد. به عنوان مثال، در اوایل بازی با موناکو، سیستم دفاعی ۳ نفره و در ادامه بازی بنا به اقتضای شرایط، دوباره از سیستم دفاع ۴ نفره استفاده نمود. حال باید منتظر ماند و دید که یوونتوس قدرتمند و مقتدر برای فینال لیگ قهرمانان چه چیزهایی در چنته داشته و آیا مکس آلگری قادر به غافلگیری زیزو خواهد شد یا خیر؟ آیا یوونتوس ۱۰ سال پس از حضور در سری ب، فاتح لیگ قهرمانان اروپا می شود؟ آیا در صورت قهرمانی احتمالی یوونتوس در اروپا، شاهد احیای فوتبال باشگاهی ایتالیا و بازگشت باشگاه های ایتالیایی به جمع غول های اروپا خواهیم بود؟
برنامه نود