یوبیسافت ناشر بزرگی است، این را همه ما به خوبی میدانیم. این ناشر قدرتمند و البته دوست داشتنی، حداقل در سالهایی که زیاد هم از آنها دور نشدهایم. به عنوان یکی از محبوب ترین ناشران عرصه بازیهای ویدئویی شناخته میشد. عناوین یوبیسافت متنوع بودند و برای همه اقشار مناسب. از بازیهای فانتزی و زیبا گرفته، تا عناوین ماجرایی که یوبیسافت سابقه طولانی و درخشانی در ساختشان دارد. یوبیسافت شهزاده پارسی را برایمان ساخته، سم فیشر بی نظیر و تکرار نشدنی را، یگان نیروهای گوست، ماجراهای عجیب انقلابی در سرزمین های مختلف، آن ریمن دیوانه و دوستانش، یوبیسافت حتی با آن ربیدهای بیمصرف و به غایت بی عقلش هم حسابی دلمان را شاد کرده، این کمپانی سازنده فرنچایز بی نظیر Assassin’s Creed است. دیگر چه میخواهیم؟ عناوین جدید و نوآورانه؟ یوبیسافت حتی چنین کاری هم کرده است، Beyond Good And Evil را یادتان هست؟ For Honor را چطور؟ نسخه ابتدایی WatchDogs و ایدههای دیوانه وارش را که یادتان نرفته؟
یوبیسافت برخلاف سرزمین بتزدا، شبیه به یک رستوران درجه یک است که منویی رنگارنگ و متنوع دارد، منویی که ضامن چهرهی رسانهای و شهرت خوب این کمپانی است. اما این چهره خوب و دوست داشتنی، در چند سال گذشته کمی (فقط کمی؟) خدشه دار شده است. دلیل چنین رویدادی برای هرکسی مشخص است، تکرار فرمولهای یکسان گیمپلی برای بازیهای متفاوت، استفاده بیش از حد از شهرت یک فرنچایز، ساخت دوباره و دوباره عناوین شبیه به هم و در آخر، توجه بیش از حد این کمپانی به بازیهای انلاین و کسب درآمد از طریق پرداختهای درون برنامهای، کاری کرده که منوی رنگارنگ یوبیسافت طعمهایی یکسان داشته باشد و گاهی، گران تر از آنچه که ارائه میکند به نظر برسد و هیچ کس، دلش نمیخواهد، دو غذای متفاوت سفارش دهد و هردو مزهای یکسان داشته باشند.
اما با همه اینها، یوبیسافت هنوز هم از آن شرکتهای دوست داشتنی صنعت است، با همه اعمالی که بازیبازها را کمی ناراحت کرده، یوبیسافت همچنان یکی از بهترین ناشران بازیهای ویدئویی است. ناشری که هرچند دیر، اما برخلاف دیگران بالاخره به بازخوردهای عمومی در مقابل بازیهایش (و نه فقط سود حاصله از آنها) توجه کرد و با استراحت دادن به موقع به سری Assassin’s Creed، تلاشی را برای بهتر کردن این سری آغاز کرد. ناشری که با کنفرانس بسیار جنجالی، هوشمندانه و البته هیجان انگیزش در E3 2017، به همه نشان داد که هنوز هم قابل اعتماد است. برای بازبینی مختصر کنفرانس شرکت یوبیسافت در E3 2017 با گیمفا همراه باشید.
کنفرانس یوبیسافت را به جرأت میتوان یکی از بهترین نمایشهای ارائه شده در E3 2017 دانست. کنفرانسی که بدون زرق و برقهای سال گذشته برگذار شد و تمرکزی بسیار زیاد بر روی نمایش بازیهایی بی نظیر داشت. یوبیسافت با هوشمندی و زیرکی مثال زدنی، مراسم پر سر و صدا و موزیکالِ آغازین هرسالهاش را با معرفی عنوانی تعویض کرد که می تواند به عنوان یک برگ برنده هم معرفی شود. عنوانی که با شروع کنفرانس یوبیسافت و حضور مهمانی بی نظیر معرفی شد. مهمانی که پیشتر در رابطه با او بسیار سخن گفتهایم(اینجا). با شروع کنفرانس شاهد معرفی رسمی عنوانی بودیم که به دور از زرق و برقهای گول زننده، ساده اما دوست داشتنی و قطعاً سرگرم کنند خواهد بود. مراسم با معرفی بازی Mario + Rabbids Kingdom Battle عنوانی استثنایی و مثل همیشه منحصر به فرد. اما جدا از معرفی یک بازی کعه با همکاری مستقیم نینتندو و به طور انحصاری برای کنسول نینتندو سوییچ ساخته شده است.
این حضور پدر صنعت بازیهای ویدئویی بود که حاضران در مراسم و همه بینندگان را شوکه کرد. شیگرو میاموتو با آن لبخند همیشگی و فراموش نشدنیاش روی صحنه آمد و از همکاری با یوبیسلافت گفت. ورود میاموتو به صحنه کنفرانس یوبیسافت، در حالی که چندسالی است کنفرانسهای نینتندو به صورت زنده پخش نمیشوند، شبیه به یک معجزه بود. اما این معجزه نوید بخش عصری جدید است. خوش و بشهای میاموتو و صحبتهایش، نشان دهنده شروع همکاری طولانی مدت یوبیسافت و نینتندو است. همکاری خوبی که در همین ابتدایی کار یک عنوان انحصاری برای کنسول سوییچ به ارمغان اورده، آن هم عنوانی که شاید شبیهاش را روی کنسولهای نینتندو شاهد نبوده باشیم. Mario + Rabbids Kingdom Battle یک بازی تاکتیکان با نبردهای نوبتی است که حداقل در بخش نبردهایش شباهت زیادی با عنوان زیبایی X Com دارد.
حضور ربیدهای دیوانه یوبیسافت و آن خندههای بیمارگونهشان هم حسابی فضای فانتزی ماریو را با خشونت و دیوانگی همراه کرده، شخصیت های متنوع، محیشهای بسیار زیاد و گیم پلی کاملاً نوآورانه بازی، کاری میکند که هرکسی به Mario + Rabbids Kingdom Battle امیدوار باشد و خواهان تجربه کردن این بازی. یوبیسافت بیش از ۱۰ دقیقه از وقت کنفرانسش را در اختیار این بازی و صخبتهای میاموتو میگذارد و این موضوع به خوبی روی اهمیت Mario + Rabbids Kingdom Battle و همکاری یوبیسافت با نینتندو تاکید میکند. به هرحال آنچه که از بخش های ابتدایی کنفرانس یوبیسافت میتوان برداشت کرد، بی شک نمادی است برای ادامه همکاری نینتندو و یوبیسافت، همکاری زیبایی که حاصلش، قطعاً عناوین خلاقانه و زیبا هستند. چرا که در این عرصه تجاری شده و دور از نوآوری، همین یوبیسافت و نینتندو هستند که هنوز حاضر به خطر پذیری برای معرفی عناوین جدید هستند.
اما پس از معرفی Mario + Rabbids Kingdom Battle، اشرف اسماعیل با آن لبخند گنده و پهنش روی صحنه آمد تا نمایشی سینمایی و کوتاه از جدید ترین نسخه Assassin’s Creed را شاهد باشیم. به نظر میرسید که اشرف از بازی جدیدش خیل راضی باشد، بازی جدیدی که قرار است سری Assassin’s Creed را با نمایش دادن ریشه های اصلی این فرقه، دوباره به اوج بازگرداند. البته باید ذکر کنم که نمایشهای گیم پلی بازی در کنفرانس Microsoft با همه هیجاناتش، به اندازه لبخند پهن اشرف اسماعیل دوست داشتنی نبود.
یوبیسافت با استراحت یکساله و انتشار شایعات بسیار زیاد پیرامون این عنوان، کاری کرده بود که انتظارات ما، از Origins بسیار زیاد شود. انتظاراتی که هیچ کدامشان در نمایشهای بازی برآورده نشدهاند. درست است که یوبیسافت وقتش را برای نمایش گیم پلی Assassin’s Creed Origins تلف نکرد. اما اجازه دهید کمی از این عنوان صحبت کنیم. در نگاه اول، بازی جدید بسیار خوش ساخت به نظر میرسد. یوبیسافت بازهم در ساخت بافت جغرافیایی بازی سنگ تمام گذاشته و فضاسازی بینظیری خلق کرده، اما گیم پلی؟ مگر قرار نبود پر از نواوری باشد؟ درست است که شتر سواری و کنترل عقاب به بازی اضافه شده و Origins سیستم مبارزه کاملاً جدیدی را معرفی میکند. اما یوبیسافت جان، شتر سواری که دولا دولا نمیشود. همه ناوریهایی که به ما نشان داده شدند، قبلاً به شکلهایی متفاوت در بازیهای دیگر یوبیسافت استفاده شدهاند. شتر سواری شکل دیگری از اسب سواری است و عقاب همان درونی (Drone) است که در واچ داگز هم شاهدش بودیم.
این وسط فقط سیستم مبارزات باقی میماند که حداقل در نمایشها خاص و منحصر به فرد نبود. در حقیقت سیستم مبارزه به نظر شبیه به نیرنگی است که مخاطبان را جذب کند. با این حال اما همه ما میدانیم که یوبیسافت هیچ وقت Assassin’s Creed بد نمیسازد (متوسط میسازد تا دلتان بخواهد). به همین دلیل امیداوریم که در آینده بیشتر از سیستم مبارزات بازی بشنویم و واقعاً شاهد نوآوری در آن باشیم. همچنین دست به دعا برمیداریم که یوبیسافت تمام ویژگیهای به اصطلاح جدید بازیش را یک شبه رو نکرده باشد که اگر این چنین باشد، با همه خوبیهای Origins، کمی نسبت به این بازی ناامید خواهیم شد.
اما بعد از رفتن اشرف اسماعیلِ با اعتماد به نفس، نوبت به معرفی The Crew 2 رسید. بازی جنجالی، بزرگ و البته نوآورانه یوبیسافت که شماره اول چندان موفقی نداشت. پیشرفتهای نسخه دوم و در واقعه تصمیم به ساخت این بازی، نشان میدهد که شماره اول، پول خوبی را به جیب های کمپانی تزریق کرده. بازی پر است از وسایل نقلیه مختلف، اما حضور قایق و هوایپما را میتوان برگ برنده این بازی زیبا تلقی کرد، بازی مسابقهای و آنلاینی که تقریباً به شما اجازه میدهد هر وسیله نقلیهای که دیدید را برای مسابقه دادن به کار ببرید. وسیع تر شدن این بازی امری غیرقابل اجتناب بود. وسایل نقلیه متفاوت و گسترش نقشهای که حتی در شماره اول هم به طرز اعجاب اوری وسیع بود، The Crew 2 را تبدیل به یک بازی مورد انتظار میکند. مسابقات هیجان انگیز با هواپیماها و قایقها از آن مسائلی هستند که باعث میشوند بازیبازهای بسیاری به سراغ The Crew 2 بیایند، چرا که تجربه چنین مسابقاتی، با گرافیک بسیار چشم نواز بازی، و وسعت نقشه پرمحتوایش بسیار لذت بخش و البته کاملاً خاص خواهد بود. چرا که این روزها هیچ بازی مسابقهای خوبی نداریم که کنترل هواپیما و قایق را دستتمان بدهد.اما نکته مهم این است که استدیو Ivory Tower مشکلات بازی قبلی را به خوبی رفع کند. مشکلاتی که به عقیده منتقدها، تمرکز بسیار بر بخش آنلاین، داستان ضعیف، عدم پشتیبانی خوب سرورها و البته خریدهای بسیار زیاد درون برنامهای بوده است. به این ترتیب میتوان نتیجه گرفت که The Crew 2 با بخش داستانی غنی تر، پشتیبانی بهتر سرورها و البته تکیه کمتر یوبیسافت بر خریدهای درون برنامهای، تبدیل به بازی خوبی شود. بازی زیبایی که میتواند در عرصه بازیهای مسابقهای سلطنت کند.
چه کسی فکرش را میکرد چندین و چند شخصیت بی اعصاب و بددهن که همگی توسط دو نفر خلق شدهاند، علاوه بر سریالی تلویزیونی، در یک بازی ویدئویی هم بدرخشند؟ این تری پارکر لعنتی با South Park دوست داشتنیاش، در همکاری با یوبیسافت، موفق به ساخت بازی هایی شدهاند که نه تنها طرفداران سری، بلکه دوستداران بازی را هم جذب میکند. محتوای هجوی، بیپرده، خشن و پر از پیام سریال به بازی هم انتقال پیدا کرده و شوخی های کلامی خاص(!) South Park را در این بازی هم می بینیم. در واقع بگذارید اینطور بگویم که در کنفرانس یوبیسافت، به طور کلی شاهد بیشترین محتوای بزرگسالانه هستیم. محتوایی که رویکرد خاص یوبیسافت در سال آینده را مشخص میکند. رویکردی که به جدی تر شدن و ساخت بازیهایی جدی تر تمایل دارد. این موضوع را میتوان حتی در نمایشهای دیگر بازی ها هم مشاهده کرد. باید راستش را بگویم که این محتوای جدی و بزرگسالانه (که شاید در نگاه اول چندان هم به چشم نیاید) یکی از دلایلی است که به شخصه نسبت به کنفرانس یوبیسافت احساس رضایت کردم. این ناشر به خوبی نشان میدهد که در ساخت بازیهایش، هنوز هم خطر پذیر است و حاضر نیست محتوای اصلی عناوینش را به علت سود بیشتر که حاصل دریافت درجه بندی سنی پایین تر است، از میان بردارد. تم خشن، به نوعی عریان و بی ادبانه South Park به خوبی در محتوا و حتی در عنوان بازی south park fractured but whole هم خودنمایی میکند. جنگ داخلی بین بر و بچههای پارک و طنز سیاه سری داستان را در ادامه نسخه قبلی یعنی South Park: The Stick of Truth ادامه میدهد و این بار،اریک کارتمن و رفقا را در قالب نقش ابرقهرمان ها به جنگ با همدیگر میفرستد.
الیجا وود؟ فرودو اینجا چه کار میکند؟ وسط کنفرانس یوبی سافت؟ بابا دمتان گرم، اول میاموتو و حالا الیجا وود؟ با صحبتهای این بازیگر و چندتن از دست اندرکاران بازی، عنوانی به شدت مرموز و عجیب معرفی میشود که البته در قالب واقعیت مجازی است. این بازی، به خوبی نشان میدهد که یوبیسافت قصد دارد فعالیت هایش را در ساخت بازی های مخصوص واقعیت مجازی گسترش دهد، تم خاص و عجیبِ بازی گیرا و هیجان انگیز است. همچنین استفاده از یک بازیگر سرشناس، باعث میشود که بازی قدرت تبلیغاتی خوبی داشته باشد. نمایش Transference کوتاه اما تاثیر گذار است و نوید یک بازی جدی و بزرگسالانه را میدهد، چیزی که در کنفرانس امسال یوبیسافت خیلی زیاد شاهدش بودیم.
درست پس از این بازی است که یوبی سافت یک عنوان کاملا جدید رو میکند. عنوانی که حداقل در بخش گیم پلی، امتحان شده و حساب پس داده است. Skull & Bones شباهت های بسیاری با بلک فلگ دارد. شباهت های عنوان جدید نشان میدهد که یوبی سافت، شاید گاهی ایده هایش را هدر دهد و خراب کند، اما حداقل قدرشان را میداند. گیم پلی شگفت انگیز Black Flag و حضور دزدهای دریایی، باعث شده که امروز شاهد عنوانی باشیم که تمرکز کاملی برروی نبردهای دریای و دوران طلایی دزدان دریایی دارد. ایدههای امتحان شده یوبیسافت قرار است بار دیگر، در معرض آزمایش قرار بگیرد. اما اینبار دز قالب یک بازی آنلاین و بسیار وسیع. نمایش بازی بیشتر از آن که هیجان انگیز باشد، شبیه به یک نسخه بهبود یافته از Black Flag است. اما سیاستهای خاص یوبیسافت در بازیهای انلاین، نوید بخش محیطی غنی، گیم پلی بسیاز زیبا، نقشه وسیع و البته خالی کردن جیب بازیبازان است. یک بخش داستانی خوب و زیبا، در کنار نبردهای PvP که نمایش داده میشوند هم می تواند تضمین کننده موفقیت Skull & Bones باشد. اما معرفی این بازی به خوبی روی دیگری از هزاران چهره یوبیسافت را فاش میکند. از همان ابتدایی تحلیل از این ناشر بزرگ خوب گفتیم و از خطرپذیریاش، اما باید یادمان بماند که یوبیسافت، هنوز هم در حال ساخت عناوینی است که در هسته اصلی گیم پلی بسیار شبیه به همدیگر هستند. و یوبیسافت هم حسابی از این قضیه سود میبرد. البته باید اعتراف کرد که یوبیسافت در مقاطع بسیاری، به علت نوآوری و خطرپذیری صاحب موفقیتهای بسیار شده است.
پس از معرفی و نمایش بازیهای بزرگ کمپانی، چند بازی سالانه و البته نسخه موبایل South Park معرفی میشود که به خوبی نشان دهنده ادامه همکاری تری پارکر و یوبیسافت است. اما شوک بعدی، Starlink: Battle For Atlas است. عنوانی که اسباب بازیهای فضایی و بازیهای ویدئویی را باهم ادغام کرده، سبک هنری گرافیک، داستان وسیع، گیم پلی دیدنی و البته استفاده از ابزارهای فیزیکی در بازی ویدئویی، ردپای نینتندو و البته دروازههای گشوده یوبیسافت برای ایدههای جدید را نشان میدهد. بازی به خوبی این نکته را ثابت میکند که همکاری نینتندو و یوبیسافت قرار است ایدههای جدید و نو بسیاری را به عرصه بازیهای ویدئویی بکشاند. به همین دلیل به شدت امیدوار هستیم که Starlink: Battle For Atlas بازی موفقی باشد، تا دیگر شرکت ها هم جایی برای نوآوری و ایدههای جدید بازکنند. نمایش بازی آنقدر زیبا و درگیر کننده است که یاداور اثار بزرگ در ژانر اپرای فضایی است. نبرد کشتیهای فضایی و دسترسی به دنیایی بزرگ در کنار نسخههای فیزیکی کشتیهای فضایی، ترکیبی عجیب است که نمایش بعدی یوبیسافت، یعنی بسته الحاقی المپیک برای بازی Steep را به طور کلی محو میکند.
حالا که به انتهای مراسم رسیدهایم. یوبیسافت دوباره سراغ بازیهای بزرگش میرود و در راس این بازی ها، FarCry 5 قرار دارد. همه از تم مذهبی و عجیب بازی که حداقل برای من یادآور کامیکهای پریچر و سریال اقتباسی از روی این کامیک هاست. فرقهای مذهبی و شما که این بار دیگر قرار نیست یک تنه در مقابلشان ایستادگی کنید. در ابتدا باید بگویم FarCry در بخش گیم پلی عالی است، در نسخههای قبلی چنین بوده و توانسته اعتماد مورد نیازش را ایجاد کند. اما موضوع مهم در رابطه با این فرنچایز، داستانی است که قصد روایتش را دارد. داستانی که در ظاهر خیلی خوب به نظر میرسد و مسائلی جدی تر و بزرگسالانه تر (درست مثل دیگر عناوین کنفرانس) نسبت به نسخههای قبلی را مد نظر قرار داده.
اما بیایید رو راست باشیم. داستان دست و پا شکسته و کپی برداری شده نسخه چهارم، کمی ما را ترسانده، وجود یک دشمن شرور، برای فارکرای الزامی است، اما دشمنی که خوب پرداخت شود. واس را یادتان هست؟ این شخصیت دیوانه که در ابتدا عالی بود، اما در انتهای داستان فدای ایدههای عجیب داستانی بازی شد و به بدترین شکل ممکن حذف شد؟ نویسنده ها باید توجه کنند که پوچ گرایی و دیوانگی یک شخصیت شرور، تنها چیزی نیست که او را ماندگار میکند. چرا که سفیروث هرگز دیوانه نبوده! اما همان تم بزرگ سالانه بازیهای امسال، نشان میدهد که FarCry 5 در بخش داستانی، قرار است حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد، از شکل گرفتن نوعی بنیادگرایی و تروریسم در منطقه و یا ابزاری شدن دین گرفته تا روایت انتقامی خونین. نقش کلیسا، مذهب و البته مردم بومی که به نظر میرسد اینبار بالاخره قرار است خوب شخصیت پردازی شده و ماندگار شوند، به طرز عجیبی بشارت دهنده داستانی زیبا است.
میشل انسل افسانهای، با چشمانی خیس روی صحنه میاید و ما با حیرت شاهد معرفی شدن Beyond Good & Evil 2 هستیم. این کنفرانس چقدر چهره داشت، چقدر بازی جدید داشت، و برخلاف همه کنفرانسهای دیگر E3 2017 پر بود از موارد غیرقابل انتظار. انسل به قدری خوشحال به نظر میآید که مارا هم مجبور میکند خوشحال باشیم. Beyond Good & Evil برگشته و این بار دنیایش را بسیار بزرگ تر از قبل میسازد. بازی قبل از تولد جید، پروتاگونیست بازی قبلی رخ میدهد و به نوعی پیش درامد است. نمایش سینمایی بازی به قدری زیباست که ارزش بارها تماشا کردن را دارد. Beyond Good & Evil 2 قرار است پر باشد از مسائل مهم. تم خشن و خاص بازی، دنباله روی سیاست شاید ناخودآگاه یوبیسافت در این کنفرانس است. خشن، جدی و بزرگسالانه. طنز تلخ حاکم بر نمایش، استثمار، جامعه چند فرهنگی و چند قومیتی که انسل از ان میگوید و وجود مبارزه برای ازادی، BG&E 2 را تبدیل به یک بازی بی نظیر میکند.
اما نکته اصلی اینجاست که این نمایش کوتاه، که به نوعی اختتامیه کنفرانس است، با حضور همه دست اندرکاران بازی و بسیاری از کارکنان کمپانی یوبیسافت روی سن ادامه پیدا میکند و صحنهای بی نظیر میسازد. اتحاد و البته دوستی خاصی که با این حرکت نشان داده میشود، پس از نمایش شگفت آور Beyond Good & Evil 2، شبیه به برگ آخری است که یوبیسافت رو میکند و به عقیده من، بهترین کنفرانس E3 2017 را به پایان میرساند. این کنفرانس نشان میدهد که گرچه سیاست یوبیسافت برای کسب درآمد کلان از بازیهایش هنوز پابرجاست، اما این ناشر قدرتمند قصد دارد با بهتر کردن بازیهایش، در کنار کسب سود، حداقل مخاطبهایش را نه به وسیله تبلیغات عظیمی که قبلاً بهشان دست میزد، بلکه با بازیهایی با کیفیت، راضی و البته خریدار نگه دارد. امیدوارم که این برداشت درست باشد و یوبیسافت برای کسب بازار هدفش، بیشتر از تبلیغات، به کیفیت محصولات و روی بیاورد، چیزی که حداقل در این کنفرانس شاهدش بودیم.