قدرت… توانایی… قابلیت… اینها کلماتی هستند که همیشه در بازی های رایانه ای و در شخصیت های گوناگون این بازی ها به درجات مختلف وجود داشته و دارند و خواهند داشت. هر شخصیتی در هر بازی رایانه ای، مخصوصا اگر شخصیت اصلی بوده و سبک بازی نیز اکشن باشد، به نوعی توانایی هایی دارد و میزان قدرتی دارد و می تواند از قابلیت های خاصی که سازندگان بازی به وی داده اند و خالقان شخصیت برای او تعریف کرده اند، استفاده کند و به وسیله آن ها بازی را برای ما پیش ببرد. برخی شخصیت ها و قهرمانان یا ضد قهرمانان در بازی های رایانه ای اشخاصی عادی و مانند سایر انسان ها هستند که حالا مثلا بسته به شرایط خاصی که در آن هستند و یا برای بقا، کارهایی انجام می دهند و اگر هم قابلیت خاصی دارند، در محدوده توانایی ها و قدرت انسان است و قدرت عجیب و خاصی ندارند. مثلا شخصیت هایی مانند جوئل در بازی The Last of Us یا مثلا یک سرباز ارتشی در بازی بتلفیلد شاید مقداری از سایر انسان ها قوی تر و سرسخت تر باشند ولی نهایتا یک انسان عادی هستند و سطح قدرت خیلی عجیب و بالایی ندارند. اما دنیای بازی های رایانه ای دنیای شگفتی ها و عجایب است و در آن فرا انسان ها و هیولاها و قدرت های فرابشری و خدایان و ابرانسان ها و نامیرایان و سوپرهیروها در قالب شخصیت های مختلف در بازی های مختلف فرو می روند و کنترلشان به دست ما داده می شود یا مقابل آن ها قرار می گیریم. شخصیت هایی که خیلی خیلی قدرتمندتر از انسان های عادی هستند و توانایی ها و قابلیت هایی دارند که آن ها را بسیار مرگبار و نیرومند کرده است و سطح توانایی و قدرت عجیب و شگفت انگیزی را به آن ها بخشیده است.
موضوع مطلب امروز ما در مورد همین نوع شخصیت هاست که بسیار بسیار قدرتمند و مرگبار هستند و کارهایی در بازی ها با آن ها انجام داده ایم یا شاهد بوده ایم انجام داده اند که تنها و تنها از یک شخصیت با قدرت های شگفت انگیز بر می آید (یاد کشتن کرونوس با کریتوس کبیر بخیر). حالا باز در بین این شخصیت های بسیار قدرتمند، برخی هستند که از بقیه قوی تر بوده و به نوعی گل سرسبد شخصیت های نیرومند با توانایی های شگفت انگیز محسوب می شوند. شخصیت هایی که واقعا مانند آن ها را ندیده ایم و قادر به انجام کارهایی هستند که حتی بازیبازی که صدها شخصیت قدرتمند را بازی های مختلف دیده، باز هم از مشاهده آن ها به وجد می آید. کیست که وقتی آسورا با ۶ مشتش شروع به ضربه زدن به خدایی می کند که کره زمین اندازه شکمش است و مشت هایش تک تک می شکند ولی آن خدا را نابود می کند، به وجد نیاید و احساس قدرت نکند (انتهای ژاپنی بازی!)؟ کیست که از سلاخی کردن قدرتمندترین خدایان توسط لرد کریتوس هیجان زده نشود و از قدرت وی حس غرور به او دست ندهد؟ کیست که از قدرت بایونتا وقتی با موهایش هیولایی مخوف می سازد و بزرگترین باس ها را ناکار می کند، شگفت زده نشود و قدرت وی را تحسین نکند؟ بله… در دنیای بازی های شخصیت هایی داریم که بین هزاران ابر شخصیت و نقش های مثبت و منفی مختلف با قدرت های بسیار زیاد و فرابشری، از همه بالاتر می ایستند و در راس نیرومندترین شخصیت ها در تاریخ بازی های رایانه ای قرار می گیرند. طرف صحبت ما در مقاله امروز همین شخصیت های بسیار قدرتمند هستند که می توانند در جایگاه برترین ها از نظر قدرت و توانایی قرار بگیرند.
در این مطلب قصد داریم تا به ۱۰ عدد از برترین و قدرتمندترین شخصیت ها در بازی های رایانه ای اشاره کنیم و آن ها را همراه شما برشماریم. شخصیت هایی که هر کدام برای ما خاطرات زیادی را رقم زده اند و بسیار محبوب و در جای خود مرگبار هستند. به مانند همیشه و در مقالات ۱۰ برتر و ۲۰ برتر و … قبل از شروع این مطلب باید نکاتی را ذکر کنم که از شما عزیزان خواهشمندم آن ها را مطالعه نمایید تا شک و شبهه ای برای شما دوستان پیش نیاید. در ابتدا باید عرض کنم که قطعا جدا از این لیست که بنده تهیه کرده ام تعداد بسیار زیادی گزینه های دیگر وجود داشته اند که می توانستند در این مطلب حاضر باشند اما به هر حال تعداد محدودیت دارد و نویسنده، انتخاب هایی را که از نظر خود برتر بوده اند در لیست جای داده است. پس دقت کنید که این مقاله، “۱۰ شخصیت فوق العاده قدرتمند در بازی های رایانه ای” به انتخاب بنده است، زیرا که اساس چنین مقالاتی این گونه است و سلیقه شخصی نیز بسیار اهمیت دارد. همچنین لازم به ذکر است که از هر فرنچایز سعی شده است تا یک شخصیت و قدرتمندترین آن ها انتخاب شود و شاهد دو شخصیت از یک فرنچایز مشترک نخواهید بود.
رتبه بندی و ترتیبی که در این لیست برای بازی های مختلف لحاظ شده است کاملا نظر شخصی نویسنده است و هیچ معیار و میزانی برای درست یا غلط بودن آن وجود ندارد زیرا پای سلیقه مطرح است البته سلیقه منطقی، نه این که مثلا کسی یک شخصیت بسیار ضعیف را بیاورد و در صدر لیست برترین ها قرار دهد و بگوید این سلیقه من است زیرا که این توهین به شعور مخاطب است اما به هر حال سلیقه شخصی نیز در چنین مقالاتی بسیار اهمیت دارد. قطعا در رده بندی این شخصیت ها سلائق و علائق با هم متفاوت است و بر اساس تجربه و خاطراتی که هر شخص دارد جایگاه ها را تعیین می کند و قاعدتا هر شخصی از هر شخصیتی که بیشتر از آن خاطره داشته باشد و به آن علاقمند باشد، آن را بالاتر قرار خواهد داد. البته ما در این مطلب سعی کرده ایم تا شخصیت هایی را قرار دهیم که یک وفاق جمعی بین بسیاری از بازیبازان دنیا در مورد فوق العاده قدرتمند بودن آن ها برقرار است و بدون شک افراد حاضر در این لیست در خیلی از ویدئوها و مطالب مربوط به برترین شوترهای سوم شخص تاریخ، با مطلب ما مشترک هستند. در نظر داشته باشید که شخصیتی که مثلا من در رتبه ششم قرار داده ام دلیلی بر این نیست که وی حتما و به صورت وحی منزل، ششمین شخصیت قدرتمند تاریخ است، بلکه برای من این گونه است و شاید برای شما اول یا دهم باشد و یا شاید اصلا در لیست شما حضور نداشته باشد. نکته بعدی این که تمامی گزینه های این لیست بر اساس داشته ها و اطلاعات نویسنده گرد آوری شده اند و در این مطلب قرار گرفته اند. شاید شما عقیده داشته باشید که مثلا فرد دیگری می توند به جای فلان شماره از این لیست قرار بگیرد و یا جایگاه آن فرق کند. در اینجا نیز معیار و میزان ثابتی نداریم و عقل و منطق در کنار احساس و خاطرات است که در ذهن هر شخص با هم ترکیب می شوند و اسم هایی مختلف را به عنوان خروجی بیرون می دهند. پس بهتر است تا این مطلب را به عنوان یک مقاله سرگرم کننده که به همراه آن برخی خاطراتتان را مرور خواهید کرد، نگاه کنید. با بیان این نکات اگر تا کنون به خواندن مقاله ادامه داده اید از شما دعوت می کنم تا در ادامه مطلب “۱۰ شخصیت فوق العاده قدرتمند در بازی های رایانه ای” با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید.
۱۰ – Shao khan
فرنچایز: Mortal Kombat
نخستین بازی: Mortal Kombat II
سال اولین حضور شخصیت: (Mortal Kombat II (1993
سری مورتال کامبت جایگاه و به نوعی میعادگاه شخصیت های بی نهایت نیرومند با انواع و اقسام قدرت های فرابشری و بسیار مرگبار است. درواقع می توان یک مطلب جدا در مورد شخصیت های بسیار قدرتمند سری مورتال کامبت نوشت و یا در همین مطلب چندین نفر را از این سری انتخاب کنیم اما از آنجا که یک شخصیت را باید برگزینیم کار خیلی ساده ای نیست. وقتی در یک بازی که همه شخصیت های بی نهایت نیرومند هستند یک نفر به عنوان باس نهایی بازی قرار دارد یعنی وی توانایی به چالش کشیدن تمامی آن شخصیت ها را دارد و وقتی میبینیم در سری مورتال کامبت این شخصیت شائو کان است دیگر حرفی نمیتوان زد و باید تنها تایید کرد که وی به واقع حتی برای شخصیت های مرگبار مورتال کامبت هم یک کابوس است. یادتان است زمانی که در انتهای یک ستون سنگی و پس از بالا آمدن مرحله به مرحله آن و شکست کلی شخصیت مختلف، تصویری از یک شخصیت مخوف با پوششی بر روی صورت مانند جمجمه یک اسکلت و دو شاخ خوفناک را می دیدیم. نام او شائوکان بود. همیشه غول آخر یک بازی تصویری پر ابهت و مخوف در ذهن ما داشته است و دارد. همیشه در ذهن داریم که غول آخر یک موجود و یک شخصیت بسیار قدرتمند است که کار آسانی را برای شکست وی نخواهیم داشت. شائو کان دقیقا با این تعریف مطابقت داشت و چه از نظر ظاهری و چه قدرت، یک غول اخر به تمام معنا بود. حالا حساب کنید غول آخر در یک بازی مبارزه ای که چیزی به اسم دشمن معمولی ندارد و همه شخصیت های آن هر کدام یک غول آخر قدرتمند هستند، چقدر باس آخر واقعی آن، برای ما پرابهت و عظیم جلوه می کند. آن هم در بازی که نماد خشونت افسارگسیخته و صحنه های مرگبار است. همه ما بارها و بارها از او شکست خورده ایم و البته بارها نیز وی را شکست داده ایم، البته نه در درجات سختی خیلی بالا، زیرا که در این درجات گاهی شکست وی غیر ممکن به نظر می رسید. هیچ گاه حس و حال صحنه ای که بعد از شکست وی در مبارزه به نمایش در می آمد و او با فریادی بلند و نعره کشان در حالی که دستهایش را باز کرده بود از بین می رفت از خاطرمان پاک نخواهد شد.
شخصیتی که می دانستیم زیاد به ما امان نخواهد داد و از چپ و راست به سمت ما به سرعت ضربه خواهد زد. تنه هایی بسیار سریع که با شانه خود که با پوششی تیغ دار مجهز بود به ما می زد یا تبر خود را بیرون می کشید و بر ما فرود می اورد. با پای خود لگدی مرگبار به سمت ما روانه می کرد و از همه روی اعصاب تر این که، در حالی که ما غرق در استرس مبارزه و ترس از شکست از او بودیم، می ایستاد و دست به کمر می زد و بلند بلند در وسط مبارزه به ما می خندید. در مطلبی در مورد داستان زندگی و چگونگی به قدرت رسیدن وی آمده است: “همانند اوناگا، شائوکان هم میخواست با تسخیر دیگر قلمروها حکومت و قدرت خود را گسترش دهد. او آرام آرام و در طی هزاران سال قدرت خود را با حمله و تسخیر قلمروهای کوچک افزایش داد . بالاخره ، قدرت شائوکان آن قدر افزایش پیدا کرد که بتواند قلمرویی هم اندازه دنیای خارج را تصاحب کند، قلمروی باشکوه و حاصلخیز ادنیا. برای تسخیر ادنیا، شائوکان باید در تورنمنت مورتال کمبت برنده می شد. با وجود تلاش های فراوان جنگجویان ادنیا ، شائوکان در دهمین تورنمنت پی در پی هم برنده شد . آسمان آبی ادنیا به پورتال های در حال باز شدن تبدیل شد و شائوکان و نییروهای مهاجمش وارد ادنیا شدند. حاکم ادنیا، شاه جراد (King Jerrod) به قتل رسید. شائوکان همسر او، سیندل (Sindel) را به عنوان ملکه خود و دختر او ، کیتانا (Kitana) ، را به عنوان دختر خود برگزید و او را به عنوان محافظ شخصی خود و یک آدمکش تربیت کرد. سیندل که نمی توانست ملکه شائوکان بودن را تحمل کند، دست به خودکشی زد، اما شائوکان روح او را در دنیای خارج نگه داشت و مانع رفتن او به دنیای پس از مرگ شد. او هرگز نمی گذاشت که ملکه مورد علاقه اش به این راحتی از دستش برود.” در داستان زندگی شائوکان و اعمال و رفتار وی حتی نقطه ای به غیر از سیاهی و پلیدی دیده نمی شود و وی معنای کامل شیطانی بودن است، آن هم یک شیطان فوق العاده نیرومند و مرگبار و بی رحم. بی شک شخصیت Shao khan در تاریخ بازی های رایانه ای جزو قدرتمندترین شخصیت ها به شمار می رود و در لیست ما از “۱۰ شخصیت فوق العاده قدرتمند در بازی های رایانه ای” در جایگاه دهم قرار گرفته است.
۹ – Alex Mercer
فرنچایز: Prototype
نخستین بازی: Prototype
سال اولین حضور شخصیت: ۲۰۰۹
پلتفرم ها: پلی استیشن ۳ – پلی استیشن ۴ – پی سی – ایکس باکس ۳۶۰ – ایکس باکس وان
نسخه اول سری Prototype در نسل هفتم یک بازی جذاب و سرگرم کننده بود که بازیبازان زیادی آن را تجربه کردند و بازخوردهای اغلب مثبتی را نیز دریافت نمود. یکی از نکاتی که از همان ابتدای انتشار این بازی توسط بازیبازان و منتقدان مطرح می شد، قدرت بیش از اندازه و بسیار زیاد شخصیت اصلی بازی یعنی Alex Mercer در مقایسه با دنیای اطراف و دشمنانش بود که اعتقاد داشتند وی مقداری بیش از حد قوی و قدرتمند طراحی شده است و به راحتی می تواند همه را به خاک و خون بکشد. از ضربات مرگبار دستهایش گرفته تا بیرون آوردن کلی تیغ های مرگبار از زمین و حملات با دامنه بسیار زیاد و البته تسخیر جسم دشمنان و بسیاری حملات مخوف دیگر، باعث شده بودند تا Alex Mercer تبدیل به یکی از قدرتمندترین و مخوف ترین شخصیت هایی شود که در دنیای بازی های رایانه ای تا امروز مشاهده کرده ایم.
Alex Mercer در ابتدا در بیمارستانی به هوش می آید و هیچ چیزی از این که چگونه به اینجا آمده و از گذشته خود را به یاد نمی آورد. وی از ساختمان تحقیقات علمی بیمارستان فرار می کند و سپس توسط یک سرباز مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و قرار است که کشته شود! اما وی نجات می یابد و خیلی زود متوجه می شود که وی فرسنگ ها از طبیعی بودن فاصله دارد. در جستجوی خود برای یافتن جواب این که چگونه وی تبدیل به این پروتوتایپ شده است، Alex Mercer شخصی به نام Elizabeth Greene را که فکر می کند پاسخ سوال هایش را می داند آزاد می کند اما بعدا اوضاع بسیار بدتر می شود و وی می فهمد که الیزابت خودش نیز در این مشکلات و قضایا درگیر است. تشنه انتقام و گیر افتاده در وسط جنگی مرگبار با سربازان و تانک ها و هلیکوپترها، Alex Mercer سعی می کند کسی که پشت تمامی این قضایاست را بیابد که این موضوع وی را به یک ماجراجویی و کشت و کشتار باورنکردنی در منهتن هدایت می کند و در این مسیر او کم کم گذشته خود و وقایعی را که سبب شده اند وی به این هیولای ویروسی تبدیل شود را نیز به خاطر می آورد.
Alex Mercer به همراه سری پروتوتایپ به نسل هشتم نیز آمده است و نسخه پلی استیشن ۴ و ایکس باکس وان دو بازی اول و دوم پروتوتابپ توسط سازندگان و ناشر بازی در دسترس علاقمندان قرار دارد. Alex Mercer که پروتاگونیست (البته بهتر است بگوییم ضد قهرمان) نسخه اول بود در بازی دوم تبدیل به آنتاگونیست اصلی بازی شد و باید با وی و قدرتهای مرگبارش مبارزه می کردیم. البته شخصیت اصلی بازی دوم نیز از این قدرتهای مخوف بهره مند بود و آلکس مرسر را مسبب بدبختی خود و مرگ خانواده اش می دانست و قصد انتقام از وی را داشت. لازم به ذکر است قدرتمندی شخصیت اصلی بازی در نسخه دوم مقداری نسبت به بازی اول و آلکس مرسر تعدیل و بالانس شده بود و بازی را مقداری چالش برانگیزتر کرده بود.
مشخص نیست که آیا سری پروتوتایپ تبدیل به یک ۳ گانه خواهد شد یا خیر و آیا باز هم با شخصیت قدرتمند آلکس مرسر دیدار خواهیم کرد یا نه، اما به هر حال کنترل کردن دوباره وی در قالب یک نسخه جدید از پروتوتایپ آن هم با کیفیت نسل هشتم، قطعا خالی از لطف نخواهد بود. بدون هیچ تردیدی آلکس مرسر در عنوان پروتوتایپ یکی از قدرتمندترین و مرگبار ترین شخصیت ها در دنیای بازی های رایانه ای قلمداد می شود که کمتر شخصیتی به مانند او دارای این سطح از قدرت بی اندازه و مخوف بوده است. آلکس مرسر حتی می تواند در جایگاه های بالاتر لیست ما نیز قرار بگیرد، اما در هر صورت و بنا بر نظر نویسنده، آلکس مرسر در مطلب ما از “۱۰ شخصیت فوق العاده قدرتمند در بازی های رایانه ای” در جایگاه نهم قرار گرفته است.
۸ – Master Chief
فرنچایز: Halo
نخستین بازی: Halo: Combat Evolved
سال اولین حضور شخصیت: ۲۰۰۱
پلتفرم ها: ایکس باکس – ایکس باکس ۳۶۰ – ایکس باکس وان – رایانه های شخصی
بی تردید یکی از نمادها و اسطوه های شخصیت های با ابهت و قدرتمند و محبوب در دنیای بازی های رایانه ای، نقش اصلی و پروتاگونیست محبوب سری عناوین Halo یعنی Master Chief دوست داشتنی و قدرتمند است که خاطرات بسیار بسیار شیرینی را برای ما در یکی از برترین فرنچایزهای شوتر اول شخص تاریخ، رقم زده است و بی شک در قلب تک تک بازیبازانی که عناوین Halo را تجربه کرده اند جای گرفته است. Master Chief که توسط استودیو بانجی خلق شده است، نخستین بار در سال ۲۰۰۱ و با عنوان زیبا و خاطره انگیز Halo: Combat Evolved و به عنوان پروتاگونیست اصلی بازی، به دنیای بازی های رایانه ای پای گذاشت و به بازیبازان معرفی گردید. وی خیلی زود پتانسل بالای خود برای تبدیل شدن به یکی از محبوب ترین شخصیت ها در تاریخ بازی های رایانه ای را نشان داد و به سرعت تبدیل به محبوب قلب بازیبازان و دوستداران سری هیلو گردید که روز به روز بر تعداد طرفداران آن افزوده می شد.
این شخصیت بزرگ و قدرتمند تا به امروز در بازی های Halo: Combat Evolved, Halo 2, Halo 3, Halo 4 و Halo 5: Guardians به عنوان شخصیت قابل بازی حضور داشته است و شخصیت اصلی کل این فرنچایز به شمار می رود. Master Chief یک ابرسرباز فوق العاده قدرتمند است که هم از لحاظ بیوشیمیایی و هم سایبرنتیکی تقویت شده است و از خردسالی طوری تربیت شده و آموزش دیده است که تبدیل به یک سلاح مرگبار شود و به واقع نیز همین طور شده است و وی قدرت هایی فراتر از حد تصور دارد. Master Chief بدون شک یکی از قدرتمندترین و قوی ترین شخصیت هایی است که تا کنون خلق شده اند و بارها و بارها شاهد قدرت نمایی های شگفت انگیز وی در مقابله با لشکری از دشمنان مرگبار سری هیلو بوده ایم و بین اسپارتان ها که همگی جزو برترین و قدرتمندترین مبارزان هستند، Master Chief یک رهبر و یک الگو به شمار می رود و قدرت بسیار زیاد وی باعث شده است تا ابهت خاصی بین اسپارتان ها داشته باشد.
همین طور باید گفت طراحی ظاهری Master Chief و زره و کلاه زیبایش و این که تاکنون وی را بدون کلاه مشاهده نکرده ایم و صورت تقریبا ناشناخته ای دارد (تقریبا هیچ گاه Master Chief را بدون زره و کلاه سبزرنگش ندیده ایم)، مزید بر علت شده اند تا وی با ابهت تر، مرموز تر و قدرتمند تر نیز به نظر برسد و هر دشمنی در سری هیلو از نام وی هراس دارد و با شنیدن نام Master Chief لرزه بر اندامشان می افتد. یکی از دلایل اصلی تاثیرگذار بودن و موفقیت و محبوبیت سری هیلو و شخصیت Master Chief آن است که علاوه بر پرداختن بسیار عالی به جنبه های اکشن و و هیجان انگیز و تصمیمات سختی که Master Chief می گیرد، به جنبه های احساسی تر شخصیت وی نیز پرداخته می شود و از این رو وی را تبدیل به یک شخصیت کامل و نه فقط تک بعدی کرده است. به واقع اگر نگاهی به رابطه Master Chief و Cortana بیاندازیم، متوجه می شوید که جنبه های احساسی داستان این سری نیز هرگز از جنبه های اکشن آن کمتر و ضعیف تر نیست و به خوبی به عشق میان این دو شخصیت می پردازد و به نوعی بیانگر این است که عشق هیچ حد و مرزی ندارد و انتهایش مشخص نیست. علیرغم تمام مشکلات و سختی ها Master Chief و معشوق هوش مصنوعی گونه و هولوگرافیک او، هیچ گاه هم را رها نمی کنند. حتی در سخت ترین و حساس ترین و پیچیده ترین شرایط و موقعیت ها نیز این دو نفر بیشتر یکدیگر را شیفته خود می کنند تا بار احساسی فوق العاده ای نیز به عناوین اکشن و پر از هیجان فرنچایز بی نظیر هیلو ببخشند. بدون شک Master Chief یکی از قدرتمندترین و محبوب ترین شخصیت ها در دنیای بازی های رایانه ای قلمداد می شود و همواره از او به عنوان یکی از نمادهای صنعت بازی های رایانه ای و شخصیت های قدرتمند این صنعت یاد خواهد شد. Master Chief در مطلب ما از “۱۰ شخصیت فوق العاده قدرتمند در بازی های رایانه ای” در جایگاه هشتم قرار گرفته است.
۶ – Bayonetta
فرنچایز: Bayonetta
نخستین بازی: Bayonetta
سال اولین حضور شخصیت: ۲۰۰۹
پلتفرم ها: پلی استیشن ۳ – ایکس باکس ۳۶۰ – پی سی – وی یو
با ساحره در نیافت… شخصیت Bayonetta از آن دست شخصیت هایی است که ظاهرش می تواند خیلی گول زننده باشد ولی می تواند در کسری از ثانیه شما را قلع و قمع کند و تمامی دشمنان را از صفحه روزگار محو نماید. برخلاف ظاهر ظریف و دخترانه اش و عینکی که بر چهره دارد، Bayonetta جزو قدرتمندترین و مرگبارترین شخصیت ها در تاریخ بازی های رایانه ای است که قدرت ها و توانایی هایی را در اختیار دارد که هیچ شخصیت دیگری در بازی ها چنین قدرت های شگفت انگیز و بیش از اندازه قدرتمندی را ندارد. وی حتی لازم نیست که به خودش زحمت دهد و از دست ها و پاهایش برای مبارزه استفاده کند و فقط کافیست تا از خرمن موهایش استفاده کند و هیولایی مخوف بسازد که قدرتمندترین باس ها و دشمنان را با یک ضربه ناکار کند. وی نیز به مانند یکی دیگر از شخصیت های این لیست یعنی دانته محبوب و دوست داشتنی، توسط هیدکی کامیا خلق شده است و کامیا به واقع ثابت کرده است که در خلق شخصیت هایی بیش از اندازه قدرتمند و مرگبار تبحر زیادی دارد.
شخصیت Bayonetta پروتاگونیست اصلی فرنچایزی هم نام خودش است که تاکنون در نسخه اول و دوم منتشر شده است و در هر دو نیز این شخصیت به عنوان شخصیت اصلی قابل بازی حضور یافته است. یک ساحره جذاب و مرموز با قدرت هایی فراتر از تصور و انواع و اقسام فنون و حرکات و جادو های مرگبار. شخصیتی که معمولا به هیچ کس اجازه نمی دهد تا به حریم شخصی وی نزدیک شود و به قول معروف به کسی رو نمیدهد و همواره کارها را به تنهایی پیش می برد. نخستین بار Bayonetta در سال ۲۰۰۹ با عنوان Bayonetta به دنیای بازی های رایانه ای پای گذاشت و به بازیبازان معرفی شد. عنوانی که توسط Platinum Games ساخته شد و تا به امروز توسط شرکت سگا برای پلتفرم های PlayStation 3, Xbox 360, Wii U و Microsoft Windows منتشر گردید. نسخه دوم این سری توسط نینتندو منتشر گردید و متاسفانه عنوانی انحصاری برای Wii U بود و باعث شد تا طرفداران پرتعداد این سری که با نسخه اول خاطرات زیادی داشتند موفق به تجربه بازی دوم نشوند. عنوان Bayonetta یک بازی جنجالی و بسیار جذاب بود. جنجالی از این جهت که توسط سازنده و خالق سری محبوب “شیطان هم میگرید” ساخته شده بود و با آن مقایسه می شد و جذاب از نظر کمبو های فوق العاده پرتعداد و زیاد و زیبا که چندین برابر عناوین هم سبک خود بود و البته جذابیت خود شخصیت اصلی بازی. Bayonetta با آن قد کشیده، اسلحههای پاشنه کفش هایش و موهای بسیار بلند و جادویی خود که هنگام استفاده از جادو تبدیل به هیولاهای مختلف می شوند، یک شخصیت بسیار خاص و متفاوت از هر شخصیت دیگری است که تاکنون دیدهایم و همین خاص بودن و البته بسیار قدرتمند بودن، باعث دو چندان شدن محبوبیت و جذابیت Bayonetta شده است.
جالب است بدانید که نام اصلی شخصیت بایونتا، Cereza است و وی یکی از دو ساحره Umbran باقی مانده و نجات یافته در دنیاست. وی فرزند یک ساحره و یک Lumen Sage است که این نیز وی را خاص تر از تمامی ساحره ها کرده است. در عنوان اول وی به دنبال یافتن گذشته فراموش شده اش می رود و پای به سرزمین و خانه کودکی اش یعنی Vigrid می گذارد و در این راه با نیروهای فرشتگان پارادیسو مبارزه می کند. جالب است بدانید که نسخه اول و دوم سری Bayonetta تنها بازی هایی نیستند که این شخصیت محبوب در آنها حضور یافته است و شاهد نقش آفرینی وی به عنوان شخصیت مهمان در بازی های Anarchy Reigns, The Wonderful 101 و Super Smash Bros (نسخه های Nintendo 3DS و Wii U) نیز بوده ایم.
Bayonetta فوق العاده قدرتمند، سریع و مرگبار است و توانایی اجرای تعداد بیشماری کمبوهای مختلف را در اختیار دارد که شاید باید گفت هیچ شخصیتی در یک بازی هک اند اسلش این تعداد کمبویی که وی می تواند احرا کند را در اختیار ندارد، حتی دانته افسانه ای که خالق آن Bayonetta را نیز حلق کرده است تعداد کمبوهای Bayonetta را ندارد. وی با ترکیب حملات نزدیک مرگبار و سریع با سلاح های گرمی که به کفش هایش متصل است و قابلیت های جادویی که دارد، صدها کمبوی ترکیبی مختلف را خلق می کند که باعث می شود بازیباز حتی لحظه ای هم در بازی احساس خستگی و دلزدگی نداشته باشد و تا پایان بازی از تنوع بی نظیر گیم پلی بازی و قدرت فوق العاده بالای Bayonetta لذت ببرد. قطعا باید گفت شخصیت Bayonetta در تاریخ بازی های رایانه ای جزو قدرتمندترین و قوی ترین شخصیت ها به شمار می رود و حتی کمتر شخصیت مذکری نیز قدرتی در حد و اندازه وی را داراست. Bayonetta در لیست ما از “۱۰ شخصیت فوق العاده قدرتمند در بازی های رایانه ای” در جایگاه هفتم قرار گرفته است.
۷ – Albert Wesker
فرنچایز: Resident Evil
نخستین بازی: Resident Evil
سال اولین حضور شخصیت: ۱۹۹۶
یکی از دلایل اصلی محبوبیت بسیار بالای سری عناوین قدیمی Resident Evil در گروی شخصیت های قدرتمند و جذابی است که این سری از همان ابتدا داشته است. بدون شک با داشتن شخصیت های مثبت بی نظیری مثل کریس، لئون، کلیر، جیل و … وجود یک آنتاگونیست قدرتمند که در سطح این پروتاگونیست ها باشد برای سری Resident Evil بسیار لازم و حیاتی بود که خوشبختانه اقای شینجی میکامی و همکارانش شخصیتی به نام Albert Wesker را خلق کردند که یک تنه برای تمامی پروتاگونیست های بازی کفایت می کند و شاید می توان گفت به اندازه مجموع تمامی آنها قدرتمند و مرگبار است. Albert Wesker با وجود این که دارای شخصیتی کاملا منفی و خیانت کار است اما اگر نظر سنجی در مورد محبوب ترین شخصیت های تاریخ بازی های رایانه ای برگزار شود که در آن شخصیت های مثبت و قهرمانان نیز حاضر باشند، باز هم به عنوان یکی از محبوب ترین شخصیت های تاریخ معرفی خواهد شد و باید اذعان داشت که واقعا محبوبیتی که او از آن برخوردار است بسیار عجیب به نظر می رسد و این تنها به لطف هنر شخصیت پردازی اقای میکامی است که شخصیت هایی تا این حد فراموش نشدنی را چه مثبت و جه منفی در سری بی نظیر Resident Evil خلق کرده است که تا همیشه در دفتر تاریخ جاودانه شده اند.
Albert Wesker را برای اولین بار در اولین نسخه از سری Resident Evil دیدیم که به عنوان یک شخصیت مثبت و رئیس گروه پلیس S.T.A.R.S معرفی شد، ولی در پایان مشخص گردید که او یک خیانتکار است و به عنوان یک دانشمند و جاسوس شرکت آمبرلا کار می کند. وسکر در طول عناوین مختلف این سری کم کم با اتفاقات مختلفی که برایش رخ داد و خود آن ها را رقم زد، تبدیل به یک فراانسان بی نهایت نیرومند شد. “بدن او به دلیل ژنوم خاص و منحصر به فردی که داشت، در برابر ویروس های جهش زای مختلف مقاومت نشان میداد و همین باعث می شد تا تنها قدرت ویروس ها را کسب کند و شخصیت، ظاهر و روح انسانی خود را در مجموع حفظ نماید. وسکر این توانایی را داشت که از فاصله ای بسیار نزدیک نیز از شلیک گلوله ها در امان بماند؛ حرکت های بسیار سریع، تصمیم گیری در لحظه، قدرت بدنی فرا بشری، همه و همه از او یک نمونهٔ بی نظیر از فرا انسان ساخته بود. او یک فرا انسان بود ولی همچنان مانند انسانهای عادی کینهتوز و قدرت طلب بود و همین هم در نهایت باعث نابود شدن وی شد.” در نسخه پنجم سری Resident Evil و در نبرد نهایی بازی، شاهد مبارزه Albert Wesker که ویروس Uroboros virus را در اختیار داشت، با کریس ردفیلد و شوا آلومار در منطقه ای پر از موارد مذاب بودیم و آن ها در مرز نابود شدن توسط Wesker بودند که جیل ولنتاین با هلیکوپتر سر می رسد و آن ها سوار بر هلیکوپتر با شلیک آر پی جی موفق می شوند تا Albert Wesker را از صحنه روزگار محو نمایند.
Albert Wesker جدا از قدرت بی نهایت بالایی که دارد، شخصینی بسیار پیچیده نیز دارد و در عین که همواره از او و کارهایش متنفر هستیم ولی حالتی را نیز حس می کنیم که شاید برای او راه برگشتی وجود داشته باشد، هر چند خودمان هم ته دلمان می دانیم که او دیگر بیشتر از این حرف ها در سیاهی فرو رفته که بخواهد به راه بازگشت فکر کند و این ما هستیم که دوست داریم وی بازگردد. وی همواره شخصیت با ابهت در این سری محسوب شده و دشمنی بسیار قدرتمند و قابل احترام برای قهرمانان ما در این سری بوده است که هیچ گاه در مبارزه با وی راحت و اسوده نبوده ایم. بد نیست تا نگاهی کلی به اطلاعات و زندگی این شخصیت بیاندازیم تا شما عزیزان هر چه بیشتر با وی آشنا شوید. برای این منظور به برخی اطلاعات ثبت شده در مورد Albert Wesker رجوع می کنیم. در مورد این شخصیت آمده است “آلبرت وسکر در سال ۱۹۶۰ متولد شد. او یکی از چندین نوزادی بود که به شکل مخفیانه توسط شرکت آمبرلا ربوده شد تا در “پروژه کودکان وسکر (Wesker Children یا Project W)” مورد آزمایش قرار بگیرد. دستور اجرای این پروژه توسط اوزول ای. اسپنسر، مدیر عامل شرکت آمبرلا به شخصی به نام “آقای وسکر” داده شد. هدف از اجرای این پروژه، آزمایش ویروس مادر روی نوزادانی بود که از والدینی نخبه و تیزهوش به دنیا آمده بودند. البته ویروس مادر بسیار مرگبار بود و از همین رو پروژههای مختلفی برای قابل استفاده نمودن آن انجام شد. “ویروس نمونه اولیه (Prototype Virus)” یکی از ویروسهایی بود که از ریشه ویروس مادر، مخصوصا برای پروژه کودکان وسکر ساخته شده بود. تزریق این ویروس به نوزادان اما نتایجی فاجعه بار به دنبال داشت؛ به شکلی که از میان تمامی کودکان، تنها آلبرت وسکر و آلکس وسکر زنده ماندند. هر دوی این شخصیتها در ادامه نیز تحت آموزش و پرورش پیشرفته شرکت آمبرلا قرار گرفتند و در آینده به عنوان دانشمند و محقق به استخدام همین شرکت در آمدند.”
“Albert Wesker گاه به مانند یک پژوهشگر و گاهی به عنوان جاسوس برای آمبرلا کار میکرد و پیوستن وسکر به ادارهٔ پلیس شهر راکون آر. پی. دی (R.P.D) و بنیانگذاری استارز نیز بخشی از مأموریتی بود که آمبرلا برای او برنامهریزی نمود ولی از آغاز تا انتهای مسیر، پیشرفت او بر مبنای خیانت به همپیمانانش بود. این شخصیت برای منافع شخصی خود حتی به آمبرلا نیز خیانت کرد و در نابودی این شرکت، از طریق به قتل رساندن اوزول ای. اسپنسر و سرگی ولادیمیر نقش داشت. پس از رویدادهای نسخه اول Resident Evil، او به همگان وانمود کرد که مرده است اما حقیقت این نبود و او زنده بود و در این شرایط ویژه تلاش می کرد تا خود را به هدفهایش نزدیک کند. آلبرت وسکر بیشترین تعداد حضور در سری بازی رزیدنت ایول را نیز داراست.” Albert Wesker بدون شک یکی از نیرومندترین شخصیت هایی است که تا کنون خلق شده اند و بارها و بارها شاهد قدرت نمایی های شگفت انگیز وی در نبرد با پروتاگونیست های محبوب سری رزیدنت ایول بوده ایم و به نوعی نماد و الگوی یک شخصیت منفی قدرنمند و با ابهت به شمار می رود و قدرت بسیار زیاد وی باعث شده است تا با ابهت تر نیز به نظر برسد. Albert Wesker در لیست ما از “۱۰ شخصیت فوق العاده قدرتمند در بازی های رایانه ای” در جایگاه ششم قرار گرفته است.
۵ – Superman
فرنچایز: Injustice
نخستین بازی: Injustice Gods Among Us
سال اولین حضور شخصیت: ۱۹۷۸
مگر می شود صحبت از نبرومندترین شخصیت ها در تاریخ بازی ها یا سینما یا کمیک ها و …. باشد و خبری از Superman نباشد؟ آقا بگذارید خیالتان را راحت کنم. Superman هیچ جوره هیچ چیزیش نمی شود و کوچکترین آسیبی نمی بیند و فقط با کریپتونایت است (یاد آهنگ بی نظیر و معرکه گروه ۳ Doors Down با نام Kryptonite و موزیک ویدئوی زیبای آن بخیر) که می توان به وی آسیب زد. دیگر از این قوی تر می خواهید؟ وی به نوعی شکست ناپذیر است و جزو مورتال هایی است که یک جورایی ایمورتال است! سوپرمن در دنیای بازی های رایانه ای تاکنون در عناوین زیادی حضور داشته است اما هیچ گاه نتوانسته موفقیتی را که شوالیه تاریکی بتمن که به نوعی رقیب مستقیم اوست مخصوصا در دو نسل اخیر کسب کرده است را به دست آورد. اما خب اینجا صحبت از موفقیت نیست بلکه نیرومندی و قدرت تعیین کننده هستند که خب در این زمینه سوپرمن بسیار بالاتر است و یک فرا انسان با قدرت های غیرطبیعی و بی نهایت نیرومند است که هیچ سلاح و قدرتی به وی کارساز نیست و تنها و تنها یک نقطه ضعف دارد و بس. بی شک یکی از موفق ترین حضورهای سوپرمن در بازیهای رایانه ای و در دو نسل اخیر در بازی زیبای اینجاستس بوده است که ساخته دست سازندگان توانمند مورتال کامبت است و اتفاقا اخیرا نیز نسخه دوم آن در نسل هشتم منتشر گردید و موفقیت زیادی را نیز کسب کرد.
در واقع می توان گفت نقش سوپرمن و قدرت بی حد و مرز او در شماره دوم بازی اینجاستیس، حتی بسیار هم بیشتر از نسخه اول به چشم می آید زیرا که نسخه دوم از لحاظ داستانی بسیار فراتر از بازی اول عمل کرده است و خیلی بیشتر در خصوص شخصیت پردازی کاراکترهای مختلف این بازی از جمله سوپرمن، در اینجاستیس ۲ کار شده است و تمامی این شخصیت های قدرتمند را برای بازیباز ملموس تر و باورپذیر تر جلوه می دهد. اما به هر حال پر واضح است که قدرت اصلی سری اینجاستیس بر روی سوپرمن و بتمن می چرخد و این دو شخصیت ستون های اصلی این عنوان هستند و البته بدون شک قدرتمندترین نیز به حساب می آیند که از بین این دو همانطور که گفته شد جناب سوپرمن بیشتر با خصوصیات مورد نظر ما در این مقاله سنخیت دارند و می توانند در لیست ما قرار بگیرند. بدون شک Superman یکی از قدرتمندترین و محبوب ترین شخصیت ها در دنیا و مخصوصا در صنعت سینما و کمیک ها قلمداد می شود که البته در دنیای بازی های رایانه ای نیز در سال های اخیر با عناوین Injustice بسیار موفق عمل کرده و به نوعی اوج گرفته است. قطعا در طول تاریخ همواره از Superman به عنوان یکی از نمادهای ابرقهرمانان و شخصیت های بی نهایت قدرتمند یاد خواهد شد. Superman در مطلب ما از “۱۰ شخصیت فوق العاده قدرتمند در بازی های رایانه ای” در جایگاه پنجم قرار گرفته است.
۴ – Sephiroth
فرنچایز: Final Fantasy
نخستین بازی: فاینال فانتزی ۷
سال اولین حضور شخصیت: ۱۹۹۷
سری فاینال فانتزی در طول تاریخ مملو است از شخصیت هایی که می توانند لیست های شخصیت های برتر و ۱۰ برتر و ۲۰ برتر و … را اشغال کنند و مجال به دیگر شخصیت ها ندهند. در این فرنچایز آن قدر شخصیت بی نهایت قدرتمند و مرگبار (که موضوع مطلب امروز ماست) وجود دارند که به واقع انتخاب کردن چند نفر از بین آنها کار آسانی نیست اما شاید یافتن یک نفر، یعنی رتبه اول قدرتمندترین شخصیت در سری فابنال فانتزی چندان هم سخت نباشد و بی شک علاقمندان این سری یک شخصیت را نیرومندترین شخصیت این فرنچایز معرفی خواهند کرد و آن کسی نیست جز فرشته تک بال، سفیروث (Sephiroth). آنتاگونیست اصلی در شاهکاری به نام Final Fantasy VII که برای من و بسیاری دیگر از طرفداران قدیمی این مجموعه برترین بازی ابن سری به شمار می رود. سفبروث شخصیت منفی است که از بسیاری از پروتاگونیست های بسیار بزرگ و محبوب در بازی های مختلف محبوب تر و البته بسیار قدرتمندتر است و یک اسطوره در سری فاینال فانتزی و تاریخ بازی های رایانه ای به شمار می رود. در مطلبی در مورد این شخصیت محبوب و قدرتمند آمده است “یکی از نکاتی که در شخصیت پردازی سفیروث استادانه پیاده شده است، قدرت مطلق نشان دادن اوست. رعایت این نکته در شخصیت پردازی سفیروث باعث شده است تا گیمرها همیشه از دیدن و روبرو شدن با او واهمه داشته باشند چرا که آنها نیز باور کردهاند سفیروث بینهایت قدرتمند است و شکست دادن او امکان پذیر نیست!. به همین دلیل زمانی که آنها موفق میشوند سفیروث را شکست دهند، با خود میگویند: “بالاخره تونستم سفیروث رو شکست بدم! سفیروث افسانهای رو شکست دادم!! من اینکار رو کردم.من!”. این احساس قدرت که بعد از شکست سفیروث به گیمرها دست میدهد ماحصل همین شخصیت پردازی بی عیب و نقص اوست.”
در واقع باید گفت در طول تاریخ غنی بازی های رایانه ای با هزاران شخصیت مختلف که هر کدام قدرت های عجیب و غریب و فرابشری و … داشته اند، کمتر شخصیتی را با قدرت Sephiroth مشاهده کرده ایم و در هر لیستی از نیرومندترین شخصیت ها، نام وی در بالاترین جایگاه های لیست به چشم می خورد. سری عناوین فاینال فانتزی و موفقیت جاودانه آن ها، جدا از گیم پلی همیشه جذابی که داشته اند، به دلیل حجم بالای شخصیت های بسیار عالی با قدرت های بی نظیر و فوق العاده و شخصیت پردازی های بسیار عمیق و داستان های به یادماندنی که آنها خلق کرده اند، بوده است. شاید زیباترین توضیحاتی که تا به حال در مورد شخصیت سفبروث مطالعه کرده ام مربوط به مطلبی است که قصد دارم آن را در این بخش برای شما نقل کنم و توسط علاقمندان به سری فاینال فانتزی، به زیبایی نگارش شده است و به خوبی در مورد ذات این شخصیت و خصائص وجودی او توصیح داده است.
در ادامه این مطلب می خوانیم “بنا به گفته آقای تتسویا نومورا (Tetsuya Nomura)، طراح و شخصیت پرداز سفیروث، این شخصیت نماد تمامی زشتیهای انسانها است و تمامی حرکات و رفتارهای او نمود خباثت انسانها. اگر سفیروث بد است، مقصر انسانها هستند چرا که او میتوانست خوب باشد. اگر آدم میکشد، مقصر باز هم انسانها هستند چون آنها باعث شدند تا او بکشد و اگر پلید است، تنها مقصر اصلی انسانها هستند که با پلیدی خود باعث خلق او شدند. شخصیت پردازی سفیروث به گونهای است که ما در یابیم او بد مطلق نیست و بر خلاف شخصیتهای منفی دیگر آثار هنری بعد انسانی دارد. این پرسوناژ دو بعدی شخصیت سفیروث به قدری استادانه انجام شده است که باعث شده عده زیادی از گیمرها خود سفیروث را مسوول کارهای بدش ندانسته و همواره به او و کارهایش در جهت نابودی زمین و گرفتن انتقام حق دهند. این نکته بسیار مهم مهم ترین و پر رنگ ترین نقطه شخصیت پردازی سفیروث است چرا که باعث میشود هیچ گاه گیمرها به او به عنوان یک نیروی شر یا اهریمن نگاه نکنند. شاید بتوان گفت زیبا ترین بخش در شخصیت پردازی سفیروث، دو نیمه تاریک و روشن سفیروث و قرار گرفتن او در میان این دو نیمه و عاقبت حرکت او به سمت تاریکی، است.”
“سفیروث شخصیتی است که در ابتدا در فاصله میانی بین خیر و شر قرار گرفته است. هوجو قصد دارد از او یک مبارز و آدم کش مطلق ساخته و به سمت نیمه تاریکش ببرد، اما سفیروث در اثر ارتباط با زک به سمت روشنایی گام بر میدارد و به یک قهرمان مردمی تبدیل میشود. اما با جلوتر رفتن در داستان ما شاهد تغییر ناگهانی شخصیت سفیروث خواهیم بود. او با پی بردن به گذشته خود به طور ناگهانی از انسانها متنفر شده و کاملا به یک شر مطلق تبدیل میشود. این تغییر شخصیت ناگهانی باعث دادن شک عظیمی به گیمرها میشود. یکی از نکاتی که به جذابیت های ذاتی سفیروث میافزاید، عشق بیش از حد او به مادرش است که . همه این عوامل دست در دست هم داده اند تا از سفیروث شخصیتی بسازند که در عین حال که بسیار بی رحم، سرد و خشن است، جزو محبوب ترین شخصیتهای خلق شده تا به امروز به حساب آید.” خوشحالم که بار دیگر خواهیم توانست در نسخه بازسازی شده بازی Final Fantasy VII با سفیروث در نسل هشتم دیدار کنیم. بی شک شخصیت Sephiroth در تاریخ بازی های رایانه ای جزو قدرتمندترین شخصیت ها به شمار می رود و کمتر شخصیتی توان ایستادگی در برابر او را داراست. Sephiroth در لیست ما از “۱۰ شخصیت فوق العاده قدرتمند در بازی های رایانه ای” در جایگاه چهارم قرار گرفته است.
۳ – Dante
فرنچایز: Devil May Cry
نخستین بازی: Devil May Cry
سال اولین حضور شخصیت: ۲۰۰۱
پلتفرم ها: پلی استیشن ۲ – پلی استیشن ۳ – پلی استیشن ۴ – پی سی – ایکس باکس ۳۶۰ – ایکس باکس وان
یکی از خوش تیپ ترین (شاید هم خوش تیپ ترین)، قدرتمندترین، مرگبار ترین، شوخ ترین و محبوب ترین شخصیت ها در تاریخ بازی های رایانه ای کسی نیست جز نیمه فرشته نیمه شیطان محبوب ما، پسر اسپاردا، Dante افسانه ای. لیستی نیست که در آن صحبت از خوش تیپ ترین و قوی ترین شخصیت ها باشد و نام Dante در همان اوایل لیست به چشم نخورد. همه چیز در مورد Dante کاملا بی نقص است. از طراحی و ظاهر و لباس های وی گرفته تا چهره و موها و سلاح های مرگبار و قدرت های بی نظیرش. وی نیز توسط خالق بایونتا یعنی هیدکی کامیای بزرگ خلق شده است و البته خیلی سال قبل تر از بایونتا به دنیای بازی های رایانه ای معرفی شده است. در واقع به نوعی می توان گفت اگر “شیطان هم می گرید” به خاطر حضور Dante است، زیرا که وی به قدری نیرومند و یکدنده و مرگبار است که شیاطین بزرگ را نیز به گریه می اندازد و هیچ کدامشان از دست وی قصر در نمی روند.
Dante پروتاگونیست اصلی سری عناوین هک اند اسلش و محبوب Devil May Cry محسوب می شود که توسط کپکام ساخته و منتشر شده اند. Dante نخستین بار در سال ۲۰۰۱ و با بازی زیبای Devil May Cry پای به دنیای بازی های رایانه ای گذاشت و به بازیبازان معرفی گردید. در ابتدا وی به عنوان یک مزدور و یک کارگاه خصوصی در پرونده های غیر نرمال معرفی می شود که ترجیحا به دنبال درخواست ها و ماموریت های “شیطان کشی” یا demon slaying می رود. وی به خاطر ظاهر و استایل خاصش و خصوصیات شخصیتی ویژه اش خیلی زود تبدیل به یکی از شناخته شده ترین و محبوب ترین شخصیت ها در دنیای بازی های رایانه ای شد. وی که پسر یکی از شیاطین قدرتمند به نام اسپاردا است و حاصل عشق اسپاردا و یک فرشته (عشقی ممنوعه) به حساب می آید، قدرت های بسیاری را از پدر خود به ارث برده است و بسیار بسیار قوی تر از یک انسان عادی است و بهتر است بگوییم حتی قوی تر از بسیاری از شخصیت های فوق العاده قدرتمند در دنیای بازی های رایانه ای نیز هست و ترکیبی از نیروهای شیطان و فرشته را در اختیار دارد که باعث می شود تنوع سلاح های وی بسیار بالاتر رود و بتواند از هر دو گروه سلاح های فرشتگان و شیاطین استفاده کند.
البته دانته تنها فرزند اسپاردا نیست و یک برادر نیز دارد. Vergil ضدقهرمان اصلی سری Devil May Cry و برادر و دشمن اصلی Dante است که در عنوان زیبای DMC Devil May Cry شاهد این بودیم که چگونه دشمنی بین این دو آغاز می شود و از برادری به کینه و جنگ می رسد. Vergil برادر بزرگتر Dante محسوب می شود و از لحاظ شخصیتی نیز کاملا نقطه مقابل Dante است و برخلاف برادر بذله گو و شوخ طبع خود، دارای شخصیتی جدی، خشک، بسیار کم حرف، سرد و ساکت است. از لحاظ خصوصیات مبارزه ای نیز Vergil اگر قدرتمندتر از برادرش نباشد، کمتر نیز نیست و تبحر بسیار زیاید در فنون رزمی و شمشیر زنی بسیار سریع دارد و واکنش های وی فوق العاده سریع و ناگهانی تر از Dante هستند. از همه لحاظ چه رفتاری و شخصیت، و چه ظاهری دو برادر کاملا متضاد هم هستند. پس از این که در نسخه بازسازی شده DMC Devil May Cry شاهد آغاز دشمنی دو برادر بودیم، در پایان بازی Devil May Cry 3 سرانجام Dante برادرش را شکست می دهد. مبارزه حماسی بین دو برادر در پایان نسخه سوم این فرنچایز و همچنین در پایان نسخه DMC Devil May Cry یکی از به یادماندنی ترین باس فایت هایی هستند که تاکنون تجربه کرده ایم. بی تردید شخصیت Dante تا همیشه در تاریخ بازی های رایانه ای به عنوان یکی از قدرتمندترین و مرگبارترین شخصیت ها به شمار می رود و کمتر شخصیتی را سراغ داریم که قدرتی در حد و اندازه وی را دارا باشد. Dante در لیست ما از “۱۰ شخصیت فوق العاده قدرتمند در بازی های رایانه ای” در جایگاه سوم قرار گرفته است.
۲ – Asura
بازی: Asura’s Wrath
نخستین بازی: Asura’s Wrath
سال اولین حضور شخصیت: ۲۰۱۲
پلتفرم ها: پلی استیشن ۳ – ایکس باکس ۳۶۰
سال ۲۰۱۲ و در نسل هفتم بود که کمپانی کپکام عنوانی را به نام Asura’s Wrath منتشر کرد که توسط استودیو CyberConnect2 ساخته شده بود و برای پلتفرم های PlayStation 3 و Xbox 360 در دسترس بازیبازان قرار گرفت. Asura’s Wrath به معنای واقعی کلمه یک بازی بسیار بسیار خاص بود و تلفیقی از سبک های اکشن و beat ’em up و هک اند اسلش بود اما نه شبیه به هیچ یک باز بازی هایی که در این سبک ها دیده بودیم. ژاپنی بودن از سر و روی بازی Asura’s Wrath می ریخت و اتفاقا همین موضوع و اغراق شدید و وحشتناک ژاپنی که در این بازی به کار رفته بود آن را تبدیل به یک بازی بسیار خاص کرده بود که یا عاشق آن می شدید و یا خیلی زود از آن متنفر می شدید. در طراحی شخصیت اصلی بازی یعنی آسورا نیز اغراق شدیدی وجود داشت و نوع طراحی وی به عنوان نماد خشم مطلق، فوق العاده جذاب بوده و سطح تخیل به کار رفته در خلق وی و قدرت بسیار بسیار زیاد او خیلی جذاب به نظر می رسید. آسورا به معنای واقعی کلمه نماد خشم بود و بازی هم در مورد خشم او و گرفتن انتقام مرگ همسرش و پس گرفتن دخترش از دست کسانی بود که روزی نزدیک ترین دوستان وی بودند ولی بدترین خیانت را به او کردند.
Asura شخصیتی بی نهایت نیرومند است که کارهایی را می کند که به مخیله هیچ کس راه نمی یابد (البته غیر سازندگان بازی). وی قدرت هایی دارد که خیلی راحت و رک بگویم با دیدن آنها هنگ خواهید کرد. قدرتهایی به معنای واقعی کلمه “دیوانه وار” و خاص و بی مشابه که سطح آن ها و تخیلی که در خلق آن ها به کار گرفته شده است، هر بازیبازی را متعجب می کند.
مقاومت در زیر انگشت دست باسی که بیرون اتمسفر ایستاده است و کره زمین از شکمش کوچکتر است و شکست دادن او صحنه ای نیست که در هر بازی ببینید. بگذارید صحنه را برایتان بیشتر بشکافم. شما در زیر انگشیت یک باس ایستاده اید که اندازه شما حتی از یک سلول انگشت او نیز خیلی خیلی کوچکتر است. وی دارد با انگشت به شما فشار می آورد و شما با ۶ دست زیر آن ایستاده اید و سرشار از خشم و انتقامید. شروع به زدن دکمه های پشت سر هم و سریع می کنید و آسورا با هر ۶ دست به سرعت باد به طوری که دست هایش و مشت هایش دیده نمی شوند شروع به مشت زدن به انگشت باس می کند و آنقدر ادامه می دهد و فریاد زنان مشت می زند که یکی یکی دست هایش می شکنند و نهایتا به حدی با قدرت این کار را می کند که وقتی دست ششم او هم می شکند، انرژی مشت های وی در سطح انگشت باس پخش می شوند و همینطور بالا می روند و دست باس را فرا می گیرند و دوربین به بیرون اتمسفر می رود و می بینید که آن انرژی دارد همینطور بالا می رود و بدن باس را فرا می گیرد و به سر و صورت او می رسد و وی با فریادی کشته می شود!
بی شک شخصیت Asura در تاریخ بازی های رایانه ای جزو قدرتمندترین (اگر نگوییم قدرتمندترین) شخصیت ها به شمار می رود و کمتر شخصیت و خدا و نیمه خدایی توان ایستادگی در برابر او و خشم خوفناک ناشی از حس انتقام او را داراست. Asura در لیست ما از “۱۰ شخصیت فوق العاده قدرتمند در بازی های رایانه ای”در جایگاه دوم قرار گرفته است و تنها یک شخصیت را قوی تر از خود می بیند که اتفاقا وی نیز کارش سلاخی خدایان و شخصیت های افسانه ایست، اما نه در قلمرو آسورا یعنی ژاپن، بلکه در یونان باستان.
۱ – Kratos
فرنچایز: God of War
نخستین بازی: God of War
سال اولین حضور شخصیت: ۲۰۰۵
پلتفرم ها: پلی استیشن ۲ – پلی استیشن ۳ – پلی استیشن ۴ – پلی استیشن پورتابل – پلی استیشن ویتا
اصلا مگر ممکن است صحبت از قدرت و نیرومندی و خشم و مرگبار بودن در بازی های رایانه ای مطرح باشد و شخصیتی غیر از لرد Kratos افسانه ای در صدر لیست و در راس تمام شخصیت های تاریخ قرار نداشته باشد؟ خیر ممکن نیست. Kratos نماد قدرت و خشم و مرگ در بازی های رایانه ای است و به واقع تا به حال شخصیتی نیرومندتر از او را در بازی های رایانه ای ندیده ایم. مردی که از یک موجود فانی تبدیل به یک خدا شد و تک تک خدایان و حتی تایتان های عظیم الجثه و افسانه ای را سلاخی کرد. مردی که کمتر کسی است که وی را دیده و زنده مانده باشد. مردی که تا ابد کابوس کشتن زن و فرزند خودش را با خود حمل می کند. مردی که برادر خود هرکول افسانه ای و مادر خود را می کشد. پدر خود یعنی خدای خدایان زئوس را سلاخی می کند، خدای جنگ را جنگاوری می آموزد، چشمهای پوسایدون را با انگشت کور می کند و سر هلیوس را با دست از جا می کند. مردی که کرونوس غول پیکر و عظیم را به زانو در می آورد و وی را نابود می کند. مردی که خیانت مادر زمین یعنی گایا را نیز تاب نمی آورد و دست او را قطع می کند و وی را از بلندای کوه های المپ به سقوط نابودی روانه می کند. مردی که به دل جهنم می رود و دنیای زیر زمین و جهنم را برای صاحب آن یعنی هیدیس که خودش خدای جهنم و دنیای زیرزمینی است و روح های مردگان را می گیرد، تبدیل به جهنم می کند و خدای مرگ را به کام مرگ می فرستد… بله این Kratos است. هیج انسان و خدا و قهرمان و ضد قهرمان و تایتان و … را یارای مقاومت در برابر او نیست و هر کس با وی تیغ به تیغ شده است، در انتها تیغه مرگ را بوسه زده و به خاک کریتوس افتاده است. بعد از سال ها خاطره بازی و تجربه عناوین مختلف God of War بر روی پلی استیشن ۲ و پلی استیشن ۳ و پلی استیشن پرتابل و پلی استیشن ویتا و پلی استیشن ۴ (نسخه بازسازی شده بازی سوم)، در نسل هشتم سونی دیگر به نوعی محکوم به معرفی God of War جدید بود و با معرفی این بازی در E3 2016 شور و هیجان فوق العادهای را در در دنیای بازی های رایانه ای و بین طرفداران ایجاد کرد.
با توجه به زمانی که از نسخه قبلی این سری گذشته و یک نسل هم در این بین تغییر کرده بود، دیگر قطعا زمانش فرا رسیده بود که نسخه جدیدی از God of War ساخته شود، مگر میشود که پلیاستیشنی جدید در نسلی جدید عرضه شود و یک خدای جنگ مخصوص آن نسل نداشته باشد؟ خوشبختانه همینطور نیز شد و در زمانی که همه چیز برای اعلام آمادگی مجدد کریتوس افسانهای برای حضور در صحنه آماده بود، این اتفاق رقم خورد تا مطمئن شویم بار دیگر کنترل قهرمان محبوب و قدرتمند و دوست داشتنی مان را به دست خواهیم گرفت و با کریتوس و این بار همراه فرزندش، به سلاخی دیوها و هیولاها خواهیم پرداخت و فرزندی شایسته را برای چنین پدر قدرتمندی تربیت خواهیم کرد. همچنین موضوع دیگری که واقعا آرزوی آن را داریم این است که تا قبل از انتشار بازی جدیدی این فرنچایز، بازی های قبلی سری خدای جنگ یعنی نسخه اول و دوم و دو بازی Ghost of Sparta و Chains of Olympus نیز در قالب یک مجموعه بازسازی شده همراه نسخه سوم و البته Ascension، راه خود را به کنسول پلی استیشن ۴ نیز پیدا کنند تا پیش زمینه ای برای انتشار شاهکار نسل هشتمی آن باشند.
از آرزوها بگذریم… برگردیم به همان بحث قدرت و توان و نیرومندی. وقتی صحبت از قدرت مطرح باشد هیچ کسی نمی تواند در برابر Kratos افسانه ای قد علم کند، می خواهد خدای جنگ باشد یا خدای خورشید یا خدای خدایان. میخواهد مادر زمین باشد یا تایتانی عظیم تر به نام کرونوس. وی خدای خدایان را نیز سلاخی می کند، پس دیگر بقیه شخصیت های قدرتمند و ابرقهرمانان و .. که چیزی برای او نیستند و حتی فکر نمی کنم Kratos وقتش را برای مبارزه با آن ها بگذارد. هیچ وقت و هیچ گاه در هیچ بازی ، شخصیتی قدرتمندتر، با ابهت تر، خشمگین تر و البته مرگبار تر از Kratos ندیده ایم و بی شک وی کابوس مبارزه برای هر شخصیت دیگری در دنیای بازی های رایانه ایست. لرد Kratos کبیر و افسانه ای با قدرت تمام و با شایستگی بر تخت پادشاهی قدرتمندترین شخصیت ها در تاریخ بازی های رایانه ای تکیه زده است و با قدرت بی همتای خود در لیست ما در جایگاه اول قرار گرفته است که قطعا رتبه ای جز اول برازنده Kratos کبیر نیست.
شخصیت های زیاد دیگری نیز هستند که می توانند در این لیست قرار بگیرند که از آنها می توان به برخی شخصیت های دنیای وارکرفت و استارکرفت، شخصیت دیابلو، بسیاری از شخصیت ها و باس های سری سولز و بلادبورن و تعداد خیلی زیاد دیگری از شخصیت ها اشاره کرد که با توجه به محدودیت تعداد گزینه های لیست قرار نگرفته اند، ولی کاملا شایستگی حضور در آن را از نظر نویسنده دارا هستند. در حقیقت می توان برای این مطلب قسمت دیگری را نیز در نظر گرفت زیرا که بهتر است به جای یک مقاله ۱۰ برتر از آن به عنوان نگاهی به ۱۰ شخصیت بسیار قدرتمند در بازی های رایانه ای یاد کنیم.