ضمن آنکه از ۴۰ سالگیام روی این سیارۀ خاکی لذت میبرم، فرصت هیجانانگیزی است که که نگاهی به گذشته بیندازم و دربارۀ اشتباهات بسیاری که در طول این مسیر مرتکب شدهام فکر کنم. خوب! شاید توصیف این وضعیت به عنوان موضوعی «هیجانانگیز» درست نباشد، اما قطعاً نگاه کردن به گذشته و اندیشیدن به چیزهایی که در طول ۴۰ سال اول عمرم یاد گرفتهام بسیار ارزشمند است. با فارغالتحصیل شدن پیشگامان جوان از دانشگاهها و آماده شدن آنها برای پذیرفتن مسئولیتهای جهان، ۷ مورد هست که آرزو میکنم ای کاش وقتی ۲۱ ساله بودم آنها را میدانستم. این ۷ مورد از این قرارند:
- زندگی کردن در زمان حال به مراتب بهتر از زندگی در گذشته یا آینده است
زندگی کردن در گذشته شما را آکنده از افسوس و افسردگی خواهد کرد، و با زندگی در آینده نیز دچار اضطراب و انتظارات غیرواقعبینانه خواهید شد. من این را میدانم، چون خودم تجربه کردهام. به علاوه، واقعیت این است که ما فقط یک انتخاب داریم، و آن هم زندگی کردن در اینجا و اکنون است، و اینکه همراه با خودمان و با دیگران باشیم. بنابراین نگاه کردن به گذشته و آینده را به دقت محدود کنید، و – محض رضای خدا – گوشیهای هوشمندتان را هم کنار بگذارید.
- خواندن و نوشتن مغز را قوی میکند، درحالیکه اخبار تلویزیون باعث خستگی و رکود آن میشود
تقریباً همۀ افرادی که میشناسم تلویزیون تماشا میکنند. خود من هم تماشا میکنم. اما این روزها به هر قیمتی که باشد از اخبار تلویزیون اجتناب میکنم، چون این اخبار جنجالی و تهییجکننده، تعصبآمیز، و ناامیدکننده هستند. ای کاش در دهههای بیست سالگی و سی سالگیام این همه زمان صرف تماشای تلویزیون نکرده بودم. و برعکس، ای کاش این زمان را صرف خواندن و نوشتن کرده بودم. حالا بیشتر از هر زمان دیگری به خواندن و نوشتن میپردازم، و شکی نیست که این کار باعث تقویت قوۀ تفکرم شده است.
- گوش دادن بسیار تأثیرگذارتر از صحبت کردن است
من هم میدانم: این موضوع خیلی دور از عقل به نظر میرسد. وقتی میخواهیم چیزی را به دست بیاوریم فکر میکنیم لازم است با حرف زدن این کار را پیش ببریم. اما واقععیت این است که درست عکس این ماجرا صحیح است: اگر بخواهیم چیزی را به دست بیاوریم باید باگوش دادن این کار را انجام دهیم. همانطور که آرون بر[i] در برنامۀ تلویزیونی محبوب من به اسم «هامیلتون» میگوید: «کمتر صحبت کنید، بیشتر لبخند بزنید.» به چیزهایی که همکاران، دوستان، و اعضای خانوادهتان میخواهند توجه کنید. «علاقمند» بودن از «جالب» بودن باارزشتر است.
- ترسیدن طبیعی است. ترس را احساس کنید و دنبالش بروید
همه میترسند. من هم از خیلی چیزها به شدت میترسم – که البته عجیب هم هست، چون اغلب مرا «نترس» صدا میزنند! اما نکتۀ مهم این است که اجازه ندهید ترس شما را ناتوان کند. من قبلاً از رد شدن و شکست خوردن خیلی میترسیدم، و همین مسئله مانع از این میشد که اقدام کند. برعکس، ترس را حس کنید و در هر حال دنبالش بروید. معنی «شجاعت» همین است.
- بَرد با بخشندهها است
یک مورد دور از عقل دیگر: وقتی که جوانتر بودم نمیفهمیدم که راه دستیابی به وفور و برکت نباید این نیست که سعی کنم هرچه میتوانم برای خودم نگه دارم، بلکه باید از خودم ببخشم. چند نفر از موفقترین افرادی که طی ۲۰ سال گذشته ملاقات کردهام حقیقتاً بخشندهاند: آدام گرنت، باب برگ، جیمز آلتوکر، جیم مککان[ii]. جهان هستی در پاداش دادن به کسانی که از خودشان مایه میگذارند واقعاً حیرتانگیز است.
- مراقبت کردن از جسمتان یک امر ضروری است
باید از خودتان مواظبت کنید. اشتباه نکنید! منظورم مواظبت از نوع «اول خودم! هر چه میتوانم پول جمع کنم» نیست (نکتۀ ۵ را ببینید). نه! همانطور که کری کرپن[iii]، همسرم، که شریک کاری و همکار نویسندهام هم هست، مینویسد، باید مراقب جسمتانباشید. بدون تردید این سختترین درسی بوده که در طول بیست سال گذشته یاد گرفتهام – منی که همیشه عاشق غذا و مشتری پر و پا قرص پارتیها و مهمانیها بودم و به اندازۀ کافی هم نمیخوابیدم. اما حالا آرزو میکنم که ای کاش در ۲۱ سالگی فهمیده بودم که با تغذیۀ صحیح و ورزش و خواب کافی، و از طرف دیگر محدود کردن مصرف کافئین و الکل و دارو، انرژیتان چقدر بیشتر میشود.
- قدرشناسی بهترین داروی روی زمین است
حالا به آخرین نکته میرسیم: بهترین داروی دنیا «قدرشناسی» است، که (معمولاً) مجانی است و هرگز عوارض جانبی ندارد. کارتهای دستنویس «متشکرم»، کارهای محبتآمیز، لیستهای تشکر و قدردانی – اینها تنها چند نمونه از راههایی است که خلق و خویتان را از بد به خوب، از خوب به عالی، و از عالی به فوقالعاده تغییر میدهد. به معنی واقعی کلمه میتوانم بگویم که هر وقت دلتنگ و گرفته هستم میتوانم یک «دوز» قدردانی مصرف کنم تا حالم بهتر شود. شما هم میتوانید.
من عاشق یادگیری هستم. در واقع بیصبرانه منتظرم ظرف ۱۰ سال آینده لیستی از «هفت چیزی که ای کاش در ۴۰ سالگی میدانستم» بنویسم. در این فاصله، اینها هفت موضوعی بود که آرزو میکنم در ۲۱ سالگیام میدانستم. شما در لیست خودتان چه چیزهایی دارید؟
[i] Aaron Burr
[ii] Adam Grant, Bob Burg, James Altucher, Jim McCann
[iii] Carrie Kerpen