نقد و بررسی Reservoir Dogs: Bloody Days
“به قلم احسان عباسی نسب”
25 سال پیش بود که شش مجرم با نامهای مستعار آقای قهوهای، آقای نارنجی، آقای آبی، آقای صورتی، آقای سفید و آقای بلوند در کنار هم جمع شدند و در اثری به کارگردانی کوئنتین تارانتینو، یکی از بهیادماندنیترین فیلمهای عمرمان را به نمایش درآوردند، حالا تقریبا همان افراد این بار توسط استدیو گمنامی به نام Big Star Games به بازی گرفته شدهاند تا قطعا بدترین اگر نگویم، یکی از بدترین بازیهای لایسنس شده را (که کم هم از این موارد در تاریخ نداشتهایم) برایمان رقم بزنند. “سگهای انباری: روزهای خونین” از همان ابتدا احمقانه شروع میشود و تا انتها فاجعهبار ادامه پیدا میکند. باورتان نمیشود؟ پس با ما همراه باشید….
روزهای خونین تقریبا هیچچیزی در درونش ندارد، اگر هم داشته باشد آنقدر بد رومیکند که در نهایت مایه شرمساوی خواهد شد. بهانه سازندگانش نیز که ظاهرا جور است، تمام فکر و ذکرشان را روی گیمپلی گذاشته و مکانیزمی را ابداع کردهاند به نام “برگرداندن زمان” که از قضا فقط روی کاغذ جذاب بهنظر میرسد و در اجرا اعصابتان را با مداد رنگی سیاه خطخطی میکند.
روزهای خونین نمونه بارز یک عنوان لایسنسشده بد است. سازندگان کوچکترین بهرهای از پتانسیل والای اثر فاخر تارانتینو نبردهاند. داستان بازی بر خلاف فیلم، بینهایت بیسر و ته، غیرمنطقی و سطحی است. داستانی که نه ابتدایش معلوم است نه انتهایش و تنها بهانهایست برای پیشبرد مراحل. دیالوگها به غیر از چندتایی که از دیالوگهای اصلی فیلم قرض گرفته شدهاند، بلااستثنا آبکی نوشته شدهاند و بعد از طی کردن چند مرحله متوجه میشوید که هربار، به صورت ناخودآگاه به سرعت آنها را رد میکنید.
“روزهای خونین” به حدی با منبع الهام گرفتهاش غریبه است که حتی چهره شخصیتها هم زمین تا آسمان با آنچه که سالها پیش دیده بودیم فرق میکند. سازندگان بهقدری در توسعه عنوان زیر دستشان عجله کردهاند که حتی برای 6 تفنگدار داستان، صداپیشهای انتخاب نشده و همگی صامتاند. صحبت از هر بخشی غیر از گیمپلی عملا صحبت از نداشتههاست! لقمهای که “بیگ استار گیمز” برداشته بسیار بزرگتر از ظرفیت دهانش بوده و همین موضوع عملا تا مرز خفگی آنها هم پیش رفته است. در واقع روزهای خونین یادآور روزگاری است که بازیهای لایسنسشده افتضاحی مانندAliens colonial marines، R.I.P.D و خیلیهای دیگر، قفسه فروشگاههای بازی را به گند کشیده بودند و حالا انتشار این بازی یادآور میشود که هنوز به طور کامل از آن دوران سیاه فرار نکرده ایم.
” با وجود اینکه سطح خشونت بازی مشابه فیلم اصلی است، اما در نهایت روزهای خونین یک اقتباس سرسری و فراموششدنی باقی میماند.”
به سراغ گیمپلی میرویم، مکانیزم “برگرداندن زمان” به نوعی پایه و اساس پیشرفت در مراحل است، این ویژگی به شما اجازه میدهد که همزمان با چند نفر به سراغ سرقتها بروید و استراتژی حمله هم تماما بسته به تصمیمات خودتان است. فرمولی که روزهای خونین پیش گرفته یک فرمول عجیب و غریب است که تقریبا در هیچجای دیگری ندیده بودیم با این حال در همین بازی نیز هیچگاه آن عمق لازم را پیدا نمیکند. هر ماموریت با حداقل 3 نفر از تبهکاران رنگی کلید میخورد و یک نفر از این جمع در حکم رهبر گروه کنترل زمان را در دست میگیرد. رهبر گروه ابتدا در چند ثانیه تا حد ممکن سعی در از پا درآوردن دشمنان میکند و سپس زمان برمیگردد و باری دیگر این بار همراهان وی به صورت متوالی درست در همان زمان معینشده به کشتن بقیه دشمنان میپردازند، درحالیکه شخصیتهای قبلی “بهندرت” همان کارهایی را انجام میدهند که شما انجام داده بودید. میگویم بهندرت چون در مسیر پیشرو بسیار پیش میآید که بازی دچار باگ میشود، شخصیتها گیج شده و دستورات دقیقا مطابق با آنچه انتظارش را کشیده بودید پیش نمیرود.
شاید عامل اصلی وجود همین باگهای ریز و درشت به مفهوم اصلی تعریف شده برای برگرداندن زمان برگردد. ما از همان ابتدا متوجه میشویم که غیر از دشمنان نسبتا کمتعداد درون هرمحیط، هیچ شخص دیگری دارای هوشمصنوعی نیست و یاران خودی فقط و فقط دستوراتی که اجرا میکنید را انجام میدهند. هیچ راهی نیز برای دور زدن این وضعیت نابسامان حاکم بهمنظور از بینبردن اکشن آشفته بازی وجود ندارد. بنابراین روزهای خونین خیلی زود تکراری میشود، خیلی زود خسته کننده میشود و خیلی زود خود را به عنوان یک بازی منفور و یکبار مصرف به شما ثابت میکند.
” دوربین آن قدر به شخصیتها نزدیک است که دیدن و کشتن به موقع دشمنان همیشه از دغدغههای اصلی شما خواهد بود.”
مشکلاتی که این سیستم با خود آورده کم نیستند. نمیخواهم پافشاری کنم که “برگرداندن زمان” از ریشه، مکانیک بیخود و غیرممکنی است نه، اما حداقل در اینجا و با استانداردهایی که سازندگانش برای عملی شدن آن انتخاب کردهاند اصلا جواب نداده است. چیزی که حالا شاهدش هستیم، یک مکانیک پیچیده است که در بهترین حالت شما را گیج کرده و در بدترین حالت روزهای خونین را به جهنم غیرقابل تحمل تبدیل میکند.
جا دارد به عنوان حسن ختام به یکیدیگر از نداشتههای بازی اشاره کنم و آن هم چیزی نیست جز بخش چندنفره… تصور کنید که عنوانی را در دست گرفتهاید که پایه و اساس گیمپلیش به همکاری تیمی برمیگردد آن وقت تنها به حالت تکنفره قابل بازی است!! کاش حداقل سازندگان به این یک قلم توجه میکردند. افسوس، افسوس و صدافسوس…..
نکات مثبت
متاسفانه پیدا نکردیم
نکات منفی
شباهت بسیار بسیار اندک با فیلم اصلی
داستان و دیالوگهای بی سر و ته
اکشن آشفته، خستهکننده و منفور
نمونه بارز دیگری از بازیهای لایسنسشده افتضاح
نبود بخش چندنفره
سخن آخر:
اگر طرفدار فیلم اصلی Reservoir Dogs، خب میتوانید به دنبال سایر عناوین باارزش مشابه آن بگردید. اگر هم هنوز این اثر بهیادماندنی را ندیدهاید پیشنهاد میکنم فرصت را از دست ندهید و بیهیچ فوت وقتی به سراغش بروید. اما اخطار میدهم، هیچگاه……هیچگاه به روزهای خونین حتی فکر هم نکنید.
Verdict
If you’re a fan of the original film series of Reservoir Dogs, then let me set you straight, go and play something better. And if by the chance you have not seen the movie till now, then I’ll highly recommend you to watch it as soon as you can. And I’m warning you, do NOT ever think of playing Bloody Days
Score: 2.5 – PC Version