گرافیک و جلوه های بصری المانی است که از زمان آغاز به کار صنعت و هنر بازی های رایانه ای، هر چه زمان گذشته و به جلوتر آمده ایم، اهمیت و محوریت بیشتری پیدا کرده و تبدیل به یکی از ستون های اصلی و بسیار مهم در بازی ها شده است، به طوری که گاها دیده شده است برخی بازیبازان همه چیز را فراموش می کنند و تنها به ریسمان گرافیک چنگ می زنند! در واقع گاها می بینیم که برخی، کلا هدف اصلی یک بازی رایانه ای که سرگرم کردن است را از یاد می برند و گمان می کنند که یک بازی، آیتمی درون ویترین، برای به رخ کشیدن قدرت پلتفرمشان است. همان طور که قبلا نیز به این موضوع اشاره کرده ایم “چند سالی است که بازی برایمان تبدیل شده به یک نمره متای متحرک که در جیبمان می گذاریم تا در سایت ها با آن پز دهیم یا بقیه را آزار دهیم. بازی تبدیل شده به یک وسیله برای سنجیدن قدرت دستگاهمان و نه چیز دیگر. چند سالی است که بازی واقعا همه چیز هست غیر از بازی. با بازی همه کار می کنیم غیر از لذت بردن.” از زمانی که نقش گرافیک به طور مدام حیاتی تر و حیاتی تر شد، لذت بردن از بازی ها کمتر و کمتر شد و یک دیدگاه بسیار بدی بین بازیبازان به وجود آمد به طوری که اکنون بحث ها بر سر ۴K و رزولوشن و Native ۴K بودن یا نبودن و تعداد کمتر و بیشتر پیکسل و … شده است در حالی که هیچ کداممان از بین ۱۰ تا تصویر هم فرق آن ها را نمی توانیم تشخصی بدهیم و فقط حرف و ادایش را خوب بلدیم که “آقا این Native 4K داره تو نداری!!!”
اما خوشبختانه می بینیم که هنوز بین منتقدان و خیلی از بازیبازان ارزش “گیم پلی” به عنوان ستون اصلی یک بازی حفظ شده است و خیلی از بازی ها با گرافیک بالا، امتیازات پایینی می گیرند. در واقع با وجود این که گرافیک اکنون یکی از ارکان کلیدی برای موفقیت بازی های بزرگ محسوب می شود، اما خوشبختانه باز هم می بینیم که لااقل در دید منتقدان و اکثر بازیبازان در دنیا، گرافیک زمانی نمود خیلی بالایی می یابد که بازی مورد نظر ما، اول یک عنوان خوب و جذاب از لحاظ گیم پلی باشد و سپس بگوییم که عجب گرافیکی هم دارد. یعنی در حقیقت هنوز گیم پلی در دید اکثریت حرف اول را می زند که البته کاملا نیز درست است و اصولا بازی یعنی گیم پلی که با دیگر المان ها شاخ و برگ داده شده است و اگر غیر از این بود اکنون شاهد موفقیت بسیار بالای خیلی از عناوین مستقل که گرافیک پایینی دارند ولی گیم پلی آن ها بی نظیر است، نبودیم. مطلب امروز ما نیز در مورد همین بحث است و تاییدی است بر این موضوع که گرافیک بالا به تنهایی نمی تواند تضمینی بر موفقیت یک بازی باشد، مخصوصا زمانی که با ضعف در گیم پلی طرف باشیم و ساختار بازی دچار ایراد باشد. در حقیقت امروز قصد داریم تا بازی هایی را برشماریم که هر کدام در زمان خود گرافیک و جلوه های بصری خیلی عالی داشته اند ولی تقریبا همگی آنها شکست خورده اند و از آن ها به عنوان بازی هایی ناموفق یاد می شود. البته توجه داشته باشید که عناوین لیست این مقاله ممکن است بازی های خیلی خوبی باشند و اصلا ضعیف نباشند ولی قطعا از لحاظ متا و فروش ناموفق و پایین تر از انتظاری که از آنها داشته ایم عمل کرده اند
در این مطلب قصد داریم تا به ۱۰ عدد از عناوین ضعیف و ناموفق که گرافیک و جلوه های بصری بسیار زیبایی داشته اند اشاره کنیم و آن ها را همراه شما برشماریم. عناوینی که هر کدام برای ما خاطرات زیاد جالبی را رقم نزده اند (البته شاید برخی از آن ها برای برخی از ما جذاب بوده باشند زیرا سلائق بسیار متفاوت است). به مانند همیشه و در مقالات ۱۰ برتر و ۲۰ برتر و … قبل از شروع این مطلب باید نکاتی را ذکر کنم که از شما عزیزان خواهشمندم آن ها را مطالعه نمایید تا شک و شبهه ای برای شما دوستان پیش نیاید. در ابتدا باید عرض کنم که قطعا جدا از این لیست که بنده تهیه کرده ام تعداد بسیار زیادی گزینه های دیگر وجود داشته اند که می توانستند در این مطلب حاضر باشند اما به هر حال تعداد محدودیت دارد و نویسنده، انتخاب هایی را که از نظر خود برتر بوده اند در لیست جای داده است. پس دقت کنید که این مقاله، “نگاهی به ۱۰ بازی ناموفق با گرافیک عالی” به انتخاب بنده است، زیرا که اساس چنین مقالاتی این گونه است و سلیقه شخصی نیز بسیار اهمیت دارد.
رتبه بندی و ترتیبی که در این لیست برای بازی های مختلف لحاظ شده است کاملا نظر شخصی نویسنده است و هیچ معیار و میزانی برای درست یا غلط بودن آن وجود ندارد زیرا پای سلیقه مطرح است البته سلیقه منطقی، نه این که مثلا کسی یک بازی بسیار عالی و یا یک بازی خیلی ضعیف از لحاظ گرافیک را بیاورد و در صدر لیست قرار دهد و بگوید این سلیقه من است زیرا که این توهین به شعور مخاطب است اما به هر حال سلیقه شخصی نیز در چنین مقالاتی بسیار اهمیت دارد. قطعا در رده بندی این عناوین سلائق و علائق با هم متفاوت است و بر اساس تجربه و خاطراتی که هر شخص دارد جایگاه ها را تعیین می کند. البته ما در این مطلب سعی کرده ایم تا بازی هایی را قرار دهیم که یک وفاق جمعی بین بسیاری از بازیبازان دنیا در مورد ضعیف بودن ولی خوش گرافیک بودن آن ها برقرار است و بدون شک بازی های حاضر در این لیست در خیلی از ویدئوها و مطالب مربوط به این موضوع، با مطلب ما مشترک هستند. در نظر داشته باشید که عنوانی که مثلا من در رتبه ششم قرار داده ام دلیلی بر این نیست که آن بازی حتما و به صورت وحی منزل، ششمین بازی ضعیف با گرافیک عالی در تاریخ است، بلکه برای من این گونه است و شاید برای شما اول یا دهم باشد و یا شاید اصلا در لیست شما حضور نداشته باشد. نکته بعدی این که تمامی گزینه های این لیست بر اساس داشته ها و اطلاعات نویسنده گرد آوری شده اند و در این مطلب قرار گرفته اند. شاید شما عقیده داشته باشید که مثلا بازی دیگری می توند به جای فلان شماره از این لیست قرار بگیرد و یا جایگاه آن فرق کند. در اینجا نیز معیار و میزان ثابتی نداریم و عقل و منطق در کنار احساس و خاطرات است که در ذهن هر شخص با هم ترکیب می شوند و اسم هایی مختلف را به عنوان خروجی بیرون می دهند. آخرین نکته نیز در مورد این مطلب آن است که این مقاله جزو مقالات ۱۰ برتری است که رتبه بندی که برای آن انجام داده ام اهمیت اصلا بالایی ندارد و واقعا باید بگویم که تنها برای جذابیت بیشتر است که اعداد ۱۰ تا ۱ را کنار نام بازی ها قرار داده ایم وگرنه در این مطلب که حالتی هم منفی و هم مثبت دارد، رتبه ها و جایگاه ها تفاوت زیادی با هم ندارند و می توان جای آنها را هر جور که بخواهید عوض کرد. پس بهتر است تا این مطلب را به عنوان یک مقاله سرگرم کننده که به همراه آن برخی خاطراتتان را مرور خواهید کرد، نگاه کنید. با بیان این نکات اگر تا کنون به خواندن مقاله ادامه داده اید از شما دعوت می کنم تا در ادامه مطلب “نگاهی به ۱۰ بازی ناموفق با گرافیک عالی” با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید.
بازی مهمان: Assassin’s Creed Unity
سازنده: Ubisoft
ناشر: Ubisoft
ژانر: Action Adventure, Historic,Open-World
پلتفرم مقصد: PlayStation 4, Xbox one, Microsoft Windows
تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
امتیاز متا: ۷۰/۱۰۰
الان دارید می گویید بازی مهمان دیگر چیست؟ خب معلوم است دیگر. یعنی بازی که وقتی مهمان آمد باید آن را بازی کنید یا بدهید بازی کند!! نه شوخی کردم (نه بابا!!). Assassin’s Creed Unity از آن جهت بازی مهمان لیست ماست که گرافیکش هر دو خصوصیت بازی های این مقاله را دارد و نمی توان آن را به صورت قطعی مانند دیگر عناوین لیست شماره بندی کنیم. یعنی گرافیک این عنوان هم بالا و چشم نواز است و هم تنها دلیل عدم موفقیت بازی!! بله… گرافیک هنری Assassin’s Creed Unity معرکه است و پاریس در این بازی واقعا بی نظیر خلق شده است اما گرافیک فنی بازی و باگ های مرگبار و ترسناک آن، تنها دلیل عدم موفقیت این بازی زیبا نیز هست. در واقع اگر بازی گرافیک فنی پر ایراد و مشکلات بسیار زیادی در این زمینه نداشت، بی شک یکی از برترین نسخه های تاریخ سری Assassin’s Creed بود که البته باید بگویم از نظر بنده هست زیرا که باگ ها و … با آپدیت ها خیلی بهتر شدند و تقریبا همگی رفع گشتند ولی خب این را هم نمی توان کتمان کرد که بهینه نبودن گرافیک فنی بازی ضربات جبران ناپذیری به آن زد و تقریبا آن را به یک عنوان ناموفق تبدیل کرد که از مجموع نقدها و امتیازاتی که دریافت کرد، نهایتا امتیاز متای ۷۰ را دریافت نمود که برای عنوانی از این سری فوق محبوب اصلا جالب نبود و بین عناوین اصلی این فرنچایز کمترین متا محسوب می شود (بعد از Assassin’s Creed Liberation که البته نسخه ای مخصوص کنسول دستی بود).
Assassin’s Creed Unity به مانند دیگر عناوین اصلی این سری، عنوانی است در سبک اکشن ماجرایی و جهان آزاد که توسط Ubisoft ساخته شد و توسط همین کمپانی در سال ۲۰۱۴ برای پلتفرم های PlayStation 4, Xbox one و Microsoft Windows منتشر گردید. این نسخه از بازی در فرانسه و در شهر پاریس دنبال می شد و سازندگان به زیبایی داستان آن را با انقلاب فرانسه در هم آمیخته و مرتبط کرده بودند که همین موضوع بازی را بسیار جذاب تر کرده بود. در ابن نسخه کنترل شخصیتی به نام آرنو را بر عهده داشتیم که به واقع یکی از خوش تیپ ترین اساسین های این فرنچایز تاکنون محسوب می شود. Assassin’s Creed Unity به رغم جلوه های بصری و گرافیک هنری زیبا که به بهترین شکل شهر پاریس را به تصویر می کشید و البته تمامی دیگر بخش های بازی که فوق العاده بودند، همان ظور که گفته شد به خاطر مشکلات فنی و باگ های بیشمار و عجیب و غریب، نتوانست آن قدر که انتظار می رفت موفق عمل کند و بهتر است بگوییم تقریبا ضعیف عمل کرد و بازخوردهایی در حدی که از آن انتظار می رفت را دریافت نکرد. بدون شک بازی Assassin’s Creed Unity یکی از عناوینی است که دارای گرافیک هنری و طراحی های بی نظیر و بسیار زیبایی است، اما به خاطر مشکلات زیادی که در بخش گرافیک فنی و بهینه سازی داشت در لیست بازی های تقریبا ناموفق قرار گرفته است. بازی Assassin’s Creed Unity به دلیل گرافیک هنری عالی ولی گرافیک فنی ضعیف، در لیست ما از “۱۰ بازی ناموفق با گرافیک عالی” به عنوان بازی مهمان جای گرفته است.
۱۰ – Lords of the Fallen
سازنده: CI Games, Deck13 Interactive
ناشر: CI Games, Ubisoft
ژانر: Action role-playing game
پلتفرم مقصد: PlayStation 4, Xbox one, Microsoft Windows
تاریخ انتشار: ۲۰۱۴
امتیاز متا: پلی استیشن ۴ متای ۶۸/۱۰۰ – رایانه های شخصی متای ۷۳/۱۰۰ – ایکس باکس وان متای ۷۱/۱۰۰
درست است که ناحق ترین امتیاز متا در تاریخ بازی های رایانه ای “از نظر بنده” مربوط به بازی Lords of the Fallen است و این عنوان را یکی از برترین اکشن نقش آفرینی های این نسل می دانم، ولی نمی شود کتمان کرد که به هر حال این بازی در دید عموم بازیبازان و منتقدان عنوانی موفق به حساب نیامد و آن را جزو بازی های تقریبا ناموفق قرار می دهند که در مقاله ما نیز که به بررسی عناوین ناموفق با گرافیک عالی اختصاص دارد، کاملا هر دو گزینه مورد نیاز برای حضور در مقاله را داراست. Lords of the Fallen عنوانی است در سبک اکشن نقش آفرینی که توسط CI Games و Deck13 Interactive ساخته شد و توسط CI Games و Ubisoft در سال ۲۰۱۴ برای پلتفرم های PlayStation 4, Xbox one و Microsoft Windows منتشر گردید. این عنوان به رغم جلوه های بصری کاملا بهینه شده و گرافیک فنی و هنری زیبا که دنیایی فانتزی و جذاب را نمایش می داد، نتوانست آن قدر که انتظار می رفت موفق عمل کند و بهتر است بگوییم تقریبا ضعیف عمل کرد و متاسفانه بازخوردهایی در حدی که از آن انتظار می رفت را با بی مهری دریافت نکرد. Lords of the Fallen از مجموع نقدها و امتیازاتی که دریافت نمود، نهایتا امتیاز متای ۶۸ را در نسخه پلی استیشن ۴ دریافت نمود (البته در نسخه ایکس باکس وان اوضاع بهتر بود و متای بازی ۷۳ است) که واقعا و واقعا بی انصافی بزرگی در حق آن است (از دید بنده) ولی به هر حال متا در دنیا و بین بازیبازان بسیار تعیین کننده است و روی فروش و موفقیت بازی تاثیر مستقیم می گذارد که به همین دلیل هم Lords of the Fallen تبدیل به یک بازی متوسط رو به بالا شد، اما من هنوز و بعد از ۴ بار بازی کردن آن و انجام محتوای الحاقیاش هنوز که هنوز است متوجه نشدهام که چرا این بازی چندان مورد اقبال منتقدان قرار نگرفت و واقعا چه ایراد بزرگی داشت؟ همان گونه که قبلا نیز خدمت شما عرض کرده ام خیلی بیانصافی است که یک بازی به حق خود نرسد و با آن طوری که باید، برخورد نشود. بازی که ضعیف است باید نقد شود و ایراداتش گفته شود و امتیاز هم از آن کسر گردد و بر عکس عنوانی که قوی وقدرتمند است هم بایستی نقد شود و به حق خود که امتیازات عالی است برسد، ولی صحیح نیست که عنوانی خوب و زیبا بیش از حد سختگیرانه و متفاوت با دیگر بازیها نقد شود و به دلایل نه چندان حرفهای یا به دلیل این که مثلا سازندگان آن بازیهای بزرگی در آن سبک نساختهاند و نامشان چندان پرآوازه نیست، امتیاز آن کسر گردد.
“درست است که Lords of the Fallen از سری سولز الهام گرفته است، اما این به شکل یک تقلید محض نیست. بازی با مکانیکها و تغییراتی که به خود دیده، کاملا شخصیت بونیک خود را حفظ کرده و از هر بازی دیگری متمایز می شود. در حقیقت این عنوان کاملا از زیر سایه وسیع و نام بزرگ سولز بیرون می آید و انگ تقلیدی بودن به آن نمی چسبد. بعد از سالها تجربه بازی کردن عناوین مختلف مخصوصا نقشآفرینی خود را در جایگاهی میبینم که لااقل بتوانم بگویم کدام عنوان ضعیف و کدام بازی قوی است و باور کنید که صمیمانه و بدون تعصب میگویم که Lords of the Fallen بدون هر گونه اغراق، یکی از برترین نقشآفرینیهایی است که در نسل هشتم عرضه شده است و با گرافیک فنی و هنری عالی، گیمپلی استوار و محکم، سیستم پاداش و جزای ریسکی، مبارزات کاملا جذاب، زرهها و تجهیزات بینظیر و درجه سختی نسبتا بالا، موفق میشود تا کاملا شما را جذب و پای بازی میخکوب کند. بعد از تجربه این عنوان است که زمانی که اسامی سازندگان بازی در حال گذشتن از جلوی چشمانتان است، شما دارید با خود این فکر را میکنید که چه اشتباهی کرده بودم اگر این عنوان را بازی نمیکردم و چه گول زننده و دروغین میتواند باشد امتیاز متا.” بدون شک بازی Lords of the Fallen یکی از عناوینی است که دارای جلوه های بصری و گرافیک بسیار زیبایی است، اما در لیست بازی های متوسط قرار گرفته است و از لحاظ امتیاز متا نتوانست خود را به عنوان یک بازی جذاب به بازیبازان بشناساند. بازی Lords of the Fallen به دلیل بی مهری های منتقدان که آن را تبدیل به یک بازی ناموفق کرد، در لیست ما از “۱۰ بازی ناموفق با گرافیک عالی” در جایگاه دهم قرار می گیرد.
۹ – Dark Void
سازنده: Airtight Games
ناشر: Capcom
ژانر: Third-person shooter, Action-adventure game
پلتفرم مقصد: PlayStation 3, Xbox 360, Microsoft Windows
تاریخ انتشار: ۲۰۱۰
امتیاز متا: ۵۷/۱۰۰
Dark Void عنوانی است در سبک اکشن ماجرایی و شوتر سوم شخص که توسط استودیو Airtight Games ساخته شد و توسط کپکام در سال ۲۰۱۶ برای پلتفرم های PlayStation 3, Xbox 360 و Microsoft Windows منتشر گردید. این عنوان به رغم جلوه های بصری و گرافیک زیبا (در زمان خود) نتوانست موفق عمل کند و بهتر است بگوییم خیلی هم ضعیف عمل کرد و بازخوردهای متوسط رو به پایینی را دریافت کرد. Dark Void از مجموع نقدها و امتیازاتی که دریافت نمود، نهایتا امتیاز متای ناامید کننده ۵۷ را دریافت نمود که برای عنوانی که کپکام ناشرش باشد و با توجه به گرافیک زیبایی که داشت، یک شکست کامل محسوب می شد. وقایع بازی قبل از جنگ جهانی دوم رقم می خورد و در آن داستان یک خلبان به نام William Augustus Grey را دنبال می کردیم که اتفاقا صداگذاری او را نیز نولان نورث مشهور و محبوب برعهده داشت. وی زمانی که مشغول پرواز بر روی مثلث برمودا بود به دنیایی دیگر تلپورت می شود. در این دنیا که ‘Void’ نام دارد یک نژاد بیگانه به نام Watchers وجود دارند و همچنین تعدادی از انسان ها به نام Survivors. ویلیام به انسان های می پیوندد که درگیر جنگی با نژاد بیگانه هستند.ک سپس او متوجه می شود که این دنیا یک حالت بینابینی و میانی دارد که هم با زمین و هم با سیاره سکونت Watchers در ارتباط است و….
گیم پلی بازی نیز بر اساس دو حالت پیاده (روی سطح) و همین طور در آسمان (معلق روی هوا) بنا نهاده شده است. بازی یک سیستم منحصر به فرد کاورگیری به نام “vertical cover system” دارد و البته برای زمان هایی که روی سطح هستید هم سیستم کاورگیری استاندارد را در اختیار شما قرار می دهد. در بازی شما در ابتدا یک hover pack و سپس بعدتر یک jetpack در اختیار دارید که به شما اجازه می دهد خیلی سریع بین المان های یک شوتر معمولی سوم شخص و پرواز کردن در آشسمان و تیراندازی تغییر وضعیت دهید. بازی از سیستم نیوگیم پلاس نیز برخوردار است. شما قبل از هر مرحله می توانید با استقاده Tech point ها که از کشتن دشمنان و در طول مراحل به دست آورده اید، ارتقاهای مختلف و .. بخرید. متاسفانه عنوان Dark Void با وجود پتانسیل بالایی که داشت و گرافیک بسیار زیبا و چشم نوازی که در زمان انتشار خود داشت، ولی نمی توانست حس و حال یک بازی بزرگ را به بازیباز منتثل کند و به نوعی انگار بازی “لخت” بود و از کمبود محتوا رنج می برد و خیلی زود تکراری می شد. در واقع در بازی یک دنیای بازرگ و زیبا ولی بسیار خالی را شاهد بودیم که سبب شد تا از این بازی به عنوان یک عنوان شکست خورده یاد شود و امتیازات آن بیانگیر همه چیز است. بدون شک بازی Dark Void یکی از عناوینی است که دارای جلوه های بصری و گرافیک زیبایی (در زمان انتشار خود) است، اما به خاطر مشکلات زیادی که داشت در لیست بازی های متوسط رو به پایین قرار گرفته است و هرگز نتوانست موفق عمل کرده و خود را به عنوان یک بازی جذاب به بازیبازان معرفی نماید. بازی Dark Void به دلیل جلوه های بصری بسیار زیبا و عدم موفقیت ناامیدکننده اش، در لیست ما از “۱۰ بازی ناموفق با گرافیک عالی” در جایگاه نهم قرار می گیرد.
۸ – Lair
سازنده: Factor 5
ناشر: Sony Interactive Entertainment, Sony Computer Entertainment Europe
ژانر: Action-adventure game
پلتفرم مقصد: PlayStation 3
تاریخ انتشار: ۲۰۰۷
امتیاز متا: ۵۳/۱۰۰
قطعا تحربه کردن عنوانی که شبیه به آن را در دنیای بازی های رایانه ای نداشته باشیم می تواند بسیار جذاب باشد مخصوصا اگر قرار باشد در یک دنیای زیبا و بزرگ با گرافیک عالی، اژدها سواری کنیم و سوار بر این هیولای عظیم و مخوف با دیگر اژدهایان و هلیکوپترها و… مبارزه نماییم. این موضوع در مورد عنوان انحصاری پلی استیشن ۳ در سال ۲۰۰۷ با نام Lair کاملا صادق است با این تفاوت که ایرادات بازی بیش از حد بودند و سبب می شدند تا این ایده عالی و گرافیک زیبای بازی در زمان خود، به خاطر همین مشکلات بسیار کمرنگ شوند و حتی به چشم نیایند. بازی Lair که در سبک اکشن ماجرایی بر پایه مبارزات هوایی سوار بر اژدها (و البته مبارزات زمینی هم به میزان کمی در بازی وجود دارند) قرار دارد، توسط استودیو Factor 5 ساخته شد و در سال ۲۰۰۷ توسط شرکت سرگرمی های سونی انحصارا برای پلی استیشن ۳ منتشر گردید. متاسفانه این عنوان همان طور که گفته شد به رغم گرافیک فوق العاده در زمان خود و ایده جذاب مبارزات سوار بر اژدها، بازخوردهای کاملا متوسط رو به ضعیفی را به سبب مشکلات خود از سوی منتقدین و بازیبازان دریافت نموده و با امتیاز متای ناامیدکننده ۵۳ به کار خود پایان داد. وقایع این عنوان در زمانی رقم می خورد که زمین پر شده بود از آتشفشان های عظیم و مرگبار که تمام زمین را فرا گرفته و منابع آن را از بین برده بودند. در این شرایط مردم باقیمانده به دو دسته تقسیم شده بودند و مطابق معمول می دانید که باید یک گروه ضعیف باشند که در این بازی با نام Mokai شناخته می شوند و یک گروه قوی تر که Asylia نام دارند. داستان بازی حول محور شخصیتی به نام Rohn Partridge می چرخید که یک گارد هوایی Asylia بود و طی اتفاقاتی که در بازی رقم می خورد، سرانجام به یاری گروه ضعیف تر یعنی موکای ها می رفت و… اغلب مبارزات بازی شامل جنگ ها و نبردهای هوایی سوار بر اژدها بود و در بخش هایی نیز شاهد پیاده شدن از اژدها و نبردهای زمینی برای از بین بردن موشک اندازها و برخی دشمنان مستقر بر روی زمین بودیم. همچنین یک سیستم اخلاقی یا morale system نیز در بازی وجود داشت که شرایط خاص خودش را داشت و بر روی دشمنان تاثیرگذار بود.
جالب است بدانید که Lair نخستین بازی پلی استیشن ۳ بود که یه طور کامل با استفاده از سیستم Remote Play قابل بازی بود و می توانستید با اتصال به اینترنت آن را با PlayStation Portable بازی کنید. قبل از انتشار بازی نیز یک نسخه دموی انگلیسی برای کشورهای آسیایی غیر از ژاپن منتشر گردید. متاسفانه Lair با وجود این که تقریبا تمامی منتقدان از جلوه های بصری و کارگردانی هنری بی نظیر آن تعریف کرده بودند، به خاطر سیستم کنترل بسیار ضعیف که بر پایه Sixaxis motion control بود، نقدهای متوسط و ضعیفی را دریافت کرد. در حقیقت بازی حساب بسیار زیادی روی قابلیت Sixaxis motion controls پلی استیشن ۳ باز کرده بود. بازیباز کنترل اژدها را با تکان دادن دسته پلی استیشن ۳ انجام می داد و خیلی حرکات دیگر هم با استفاده از حسگر حرکتی کنترلر انجام می شد. مثلا باید با استفاده از تکان دادن دسته و کنترل اژدهایتان، آن را دقیقا به ارتفاع مساوی با اژدهای دشمن می بردید، سپس محکم (با شدت زیاد که حسگر حرکتی متوجه شود) کنترلر را به چپ یا راست نکان می دادید تا به اژدهای دشمن ضربه بزنید و آن را از مبارزه خارج کنید. با توجه به مشکلات کنترل بازی و ایراداتی که تقریبا همگی در این مورد از بازی گرفته شده بودند، سونی ساپورت Analog stick و DualShock 3 را نیز به بازی اضافه کرد تا خیلی از این مشکلات حل شوند اما دیگر نمرات بازی داده شده بود و همیشه از Lair به عنوان یک بازی ضعیف با گرافیکی عالی یاد می شود. بی تردید بازی Lair یکی از عناوینی است که دارای جلوه های بصری و گرافیک بسیار زیبایی (در زمان انتشار خود) است، اما به خاطر مشکلاتی که داشت در لیست بازی های متوسط رو به پایین قرار گرفته است و هرگز نتوانست تا در قالب یک بازی انحصاری موفق پلی استیشن ۳ عمل کرده و خود را به عنوان یک بازی جذاب به بازیبازان معرفی نماید. هر چند که نقدهای آن مقداری هم بیش از حد سختگیرانه به نظر می رسیدند زیرا بعدا با رفع مشکل کنترل بازی و اضافه کردن قابلیت استفاده از آنالوگ برای کنترل اژدها، ایرادات آن کاملا رفع شد. بازی Lair به دلیل جلوه های بصری بسیار زیبا در کنار عدم دستیابی به موفق، در لیست ما از “۱۰ بازی ناموفق با گرافیک عالی” در جایگاه هشتم قرار می گیرد.
۷ – Steel Battalion: Heavy Armor
سازنده: FromSoftware
ناشر: Capcom
ژانر: Action game, Vehicle simulation game
پلتفرم مقصد: Xbox 360
تاریخ انتشار: ۲۰۱۲
امتیاز متا: ۳۸/۱۰۰
بازی Steel Battalion: Heavy Armor ادامه مستقیمی بر عناوین Steel Battalion و Steel Battalion: Line of Contact بر روی Xbox بود که اولین بار در نمایشگاه Tokyo Game Show سال ۲۰۱۰ معرفی شد و ترکیبی از گیم پلی کنترلر ایکس باکس ۳۶۰ و کینکت را به همراه دارد. Steel Battalion: Heavy Armor عنوانی است در سبک اکشن و شبیه ساز وسیله نقلی جنگی که توسط استودیو FromSoftware ساخته شد و توسط کپکام در سال ۲۰۱۲ به طور انحصاری برای پلتفرم Xbox 360 و استفاده از کینکت منتشر گردید. این عنوان به رغم جلوه های بصری و گرافیک زیبا (در زمان خود) یک شکست کامل و به معنای واقعی کلمه یک بازی “افتضاح” و تقریبا “غیر قابل بازی” بود و بازخوردهای خیلی خیلی ضعیفی را نیز دریافت کرد. Steel Battalion: Heavy Armor از مجموع نقدها و امتیازاتی که دریافت نمود، نهایتا امتیاز متای ناامید کننده ۳۸ را دریافت نمود که برای عنوانی انحصاری که کپکام ناشرش باشد و گرافیک زیبایی که داشت، یک شکست کامل محسوب می شد و البته امتیاز متای آن بیانگر همه چیز است و نیازی به توضیحات اضافی ندارد. گیم پلی Steel Battalion: Heavy Armor از درون کابین یک ربات bipedal تانک مانند دنیال می شد که با نام Vertical Tank شناخته می شد و توسط بازیباز و افرادش کنترل می شد. شما باید در این بازی ماموریت های مختفی را به اتمام می رساندید که شامل نابود کردن برخی هدف ها، پاکسازی کردن مناطقی از حضور دشمنان و دفاع کردن از برخی واحدهای نظامی بود. در طول مراحل شما باید حرکات دشمنان و ربات های آنها و همچنین خدمه آنها را زیر نظر می داشتید و هر دو تهدید داخلی و خارجی را از بین می بردید.
افراد زیر نظر بازیباز یا دیگر واحدهای نظامی شما، ممکن بود کشته شوند، مجروح شوند و یا مشکلات دیگری برای آنها در طول مبارزات به وجود بیاید که این موضوع بازیباز را مجبور می کرد که همیشه کاملا متمرکز باشد و شرایط را به طور دقیق زیر نظر داشته باشد. افراد کشته شده شما، می توانستند با دیگر افراد جدید جایگزین شوند و یا جایگاه آن ها خالی بماند و خود بازیباز وظابف آن ها را انجام دهد. همانطور که گفته شد بازی از کینکت استفاده می کرد اما خیلی رک و راحت بگویم این استفاده از کینکت، بازی را تقریبا “غیر قابل بازی” کرده بود. در تمامی نقدهای بازی نیز شاهد این بودیم که منتقدان به دلیل ضعف شدید دقت کینکت در بازخوانی دقیق حرکات بازیباز، Steel Battalion: Heavy Armor را تقریبا غیر قابل بازی خوانده بودند. در واقع کنترل و پاسخگویی محدود و نه چندان دقیق و درست کینکت در برابر نیاز بازی به دقیق ترین حرکات در زمان مناسب، سبب شده بود که گاه اصلا نتوانید بازی را پیش ببرید و همین موضوع نیز بزرگترین دلیل شکست بازی بود و البته آن قدر بزرگ بود که دیگر گرافیک بسیار زیبای بازی هیچ اهمیتی نداشت و وقتی نتوان بازی را ادامه داد دیگر گرافیک می خواهیم چکار؟!! قطعا Steel Battalion: Heavy Armor یکی از عناوینی است که دارای جلوه های بصری و گرافیک بسیار زیبایی است، اما به خاطر مشکلات بسیار زیاد و بیش از حدی که داشت در لیست بازی های بسیار ضعیف قرار گرفته است و هرگز نتوانست تا به عنوان یک بازی انحصاری موفق برای کینکت، خود را به بازیبازان معرفی نماید. Steel Battalion: Heavy Armor در لیست ما از “۱۰ بازی ناموفق با گرافیک عالی” به دلیل جلوه های بصری زیبا و مشکلات بیشمار گیم پلی که باعث شکستش شد، در جایگاه هفتم قرار می گیرد.
۶ – Call of Duty: Black Ops Declassified
سازنده: nStigate Games
ناشر: Activision
ژانر: First-person shooter
پلتفرم مقصد: PlayStation Vita
تاریخ انتشار: ۲۰۱۲
امتیاز متا: ۳۳/۱۰۰
پلی استیشن ویتا کنسول دستی فوق العاده زیبا و قدرتمندی است که متاسفانه سونی غیر از ژاپن، در سایر نقاظ دنیا از پتانسیل بالای آن به غیر از یکی دو سال اول لانچ آن، استفاده خوبی نکرد. اما در همان یکی دو سال اول عرضه ویتا پشت سر هم عناوین بسیار بزرگ و انحصاری های قدرتمند برای این بزرگ کنسول کوچک منتشر می شد که قبلا در مقاله ای به برترین های این عناوین پرداخته و آن ها را با شما عزیزان بر شمرده ایم. یکی از عناوین این کنسول دستی قدرتمند که با سر و صدای بسیاری معرفی شد و خیلی ها از آن انتظار بالایی داشتند، بازی Call of Duty: Black Ops Declassified بود که با توجه به دو آنالوگه بودن کنسول ویتا و قدرت بالای آن، قرار بود تا تجربه ای اصیل و جذاب را از یک بازی کال او دیوتی به بازیازان هدیه دهد که متاسفانه حتی ذره ای، بهتر است بگویم حتی لحظه ای نیز موفق به این کار نشد و یک افتضاح واقعی خلق شد که نام این سری را نیز لکه دار کرد. Call of Duty: Black Ops Declassified نیز به مانند دیگر عناوین این سری، عنوانی است در سبک شوتر اول شخص که توسط استودیو nStigate Games ساخته شد و توسط Activision در سال ۲۰۱۲ انحصارا برای پلی استیشن ویتا منتشر گردید. Call of Duty: Black Ops Declassified گرافیک و جلوه های بصری بی نظیر و معرکه ای داشت و یکی از برترین بازی های تاریخ از لحاظ گرافیکی روی یک کنسول دستی محسوب می شود، ولی همان قدر هم در سایر بخش ها ضعیف و بی کیفیت بود. یک بازی بسیار کوتاه که شاید در کمتر از ۳ ساعت تمام می شد و تازه همان ۳ ساعت به حدی بد بود که فکر می کردیم “ای بابا چرا تموم نمیشه این بازی!!” مطابق انتظاری که با توجه به کیفیت بازی داشتیم، این عنوان بازخوردهای بسیار بسیار ضعیفی را نیز دریافت کرد. Call of Duty: Black Ops Declassified از مجموع نقدها و امتیازاتی که دریافت نمود، نهایتا امتیاز متای ناامید کننده و شاید خنده دار ۳۳ را دریافت نمود که برای عنوانی که نام کال او دیوتی را یدک می کشد و با گرافیک فوق العاده زیبایی که داشت، یک شکست بیش از حد کامل محسوب می شد!
وقایع این عنوان از لحاظ زمانی، بین بازی های Call of Duty: Black Ops و دنباله آن یعنی Call of Duty: Black Ops II اتفاق می افتد. این بازی دارای بخش های single player ،multiplayer و hostile mode های مختلف بود که هیچ کدام کیفیت خوبی نداشتند و با وجود این که بازی از دو آنالوگ دستگاه و صفحه لمسی جلو و پشت کنسول در بازی استفاده کرده بود (مثلا می توانستید با صفحه لمسی پشت کنسول نفس خود را هنگام شلیک از راه دور حبس کنید)، اصلا و ابدا در حد نام بزرگ کال او دیوتی نبودند. پرتاب نارنجک در بازی به صورت استفاده از صفحه لمسی جلو ی کنسول و شبیه به بازی Resistance: Burning Skies بود و مکانیک ضربات نزدیک و melee در بازی نیز با صفحه لمسی جلو و مانند بازی “کیلزون مرسنری” بود. بخش تک نفره بازی که Operations نام داشت بر پایه انجام اعمال مختلف در ماموریت ها و دستیابی به هدف های تعیین شده در بازی بود که می توانستید مجددا و چندین بار آن ها راتکرار کنید تا وضعیت خود در آن مرحله را بهبود ببخشید. همچنین بخش تک نفره بازی شامل یک حالت Time Trials نیز بود که سرعت عمل در آن حرف اول را می زد و باید با شلیک و عبور از بین دشمنان چوبی، بهترین رکورد را کسب می کردید. بخش چند نفره بازی شامل مسابقات ۴ در برابر ۴ بود و در مجموع این بخش شامل ۷ نقشه، ۷ killstreak، پنج مد مختلف، ۱۸ سلاح اصلی، ۱۰ سلاح ثانویه، ۶ آیتم تجهیز شونده و ۱۲ پرک مختلف بود. در بخش hostile نیز که یک قسمت کاملا جدید بود، بازیباز باید در برابر ۴ موج مختلف از دشمنان مقاومت می کرد که البته به این آسانی ها هم نبود. همانطور که می بینید مجموع این موارد بر روی کاغذ بسیار کامل و خوب و کافی به نظر می رسند و می توانستند یک بازی بی نهایت جذاب و هیجان انگیز را برای ما رقم بزنند اما نهایتا آن چه که در بازی پیاده شده بود واقعا ضعیف و سطح پایین بود، مخصوصا با توجه به یدک کشیدن نام بزرگ کال او دیوتی. بدون هیچ تردیدی Call of Duty: Black Ops Declassified در تاریخ بازی های رایانه ای یکی از عناوینی است که دارای جلوه های بصری و گرافیک خیره کننده و شگفت انگیز برای یک کنسول دستی است، اما به خاطر مشکلات زیادی که داشت در لیست بازی های خیلی ضعیف قرار گرفته و نتوانست تا تبدیل به یک انحصاری موفق برای کنسول پلی استیشن ویتا گردد. Call of Duty: Black Ops Declassified در لیست ما از “۱۰ بازی ناموفق با گرافیک عالی” به دلیل جلوه های بصری بی نظیر اما کیفیت گیم پلی افتضاحش، در جایگاه ششم قرار می گیرد.
۵ – Ninja Blade
سازنده: From Software
ناشر: From Software
ژانر: Action Adventure
پلتفرم مقصد: Xbox 360, Microsoft Windows
تاریخ انتشار: ۲۰۰۹
امتیاز متا: Xbox 360 ۶۸/۱۰۰ – PC 61/100
Ninja Blade عنوانی است در سبک اکشن ماجرایی که توسط استودیو From Software ساخته شد و توسط همین کمپانی در سال ۲۰۰۹ برای پلتفرم های Xbox 360 و Microsoft Windows منتشر گردید. این عنوان به رغم جلوه های بصری و گرافیک زیبا (در زمان خود) نتوانست آن قدر موفق عمل کند و بهتر است بگوییم ضعیف عمل کرد و بازخوردهای متوسطی را دریافت نمود. Ninja Blade از مجموع نقدها و امتیازاتی که دریافت نمود، نهایتا امتیاز متای ضعیف ۶۱ در نسخه رایانه های شخصی و متای ۶۸ را برای ایکس باکس ۳۶۰ دریافت نمود که برای عنوانی که From Software سازنده و ناشرش باشد و با توجه به گرافیک زیبایی که داشت، یک شکست محسوب می شد. البته راستش را بخواهید به شخصه اعتقاد دارم که این بازی یک عنوان زیبا و با کیفیت بود که مقداری هم در حقش بی مهری صورت گرفت و با توجه به تجربه آن، باید بگویم امتیاز بازی از نظر بنده چیزی حدود ۷۵ می تواند باشد، ولی به هر حال تاریخ، این عنوان را جزو عناوین ضعیف طبقه بندی می کند و همین موضوع و امتیاز متا نیز باعث شدند تا بازی موفق عمل نکند و به یک بازی معمولی تبدیل شود و به این شکل شاهد خلق فرنچایزی ادامه دار با نام Ninja Blade نباشیم. در بازی Ninja Blade که در زمان مدرن دنبال می شد، شما در نقش یک نینجای جوان ولی بسیار قدرتمند به نام Ken Ogawa قرار می گرفتید که می توانست از یک کاتانا، یک جفت شمشیر همزمان و همچنین یک broad sword به عنوان سلاح اصلی اش استفاده نماید. سیستم مبارزات بازی چیزی شبیه به Ninja Gaiden یا Devil May Cry بود البته نه به آن سطح از کیفیت. یک نوار chi نیز در بازی وجود داشت که هنگام استفاده از دید نیجایی “ninja vision” یا ninjutsu از آن استفاده می شد.
داستان بازی به این شکل بود که در سال ۲۰۱۵ موجوداتی ناشناخته به یک روستای کوچک حمله می کنند و بازماندگان این واقعه، به یک مرکز تحقیقاتی انتقال داده می شوند و در آنجا تحت آزمایشات و تست های مختلف قرار می گیرند. بعد از مدتی، نجات یافتگان در این مرکز تحقیقاتی شروع به نشان دادن و بروز علائمی از necrotizing fasciitis می کنند و سپس مشخص می شود که آن ها توسط یک گونه بسیار عجیب انگل hookworm که تحت نام “Alpha-worm” طبقه بندی می شود، آلوده شده اند. داروها و درمان های مختلف هیچ اثری روی بیماران ندارد و انگل ها شروع به تغییر شکل دادن کامل بیماران می کنند و از طرفی هم قدرت و مقاومت بدنی آنها بسیار بالا می رود و موجوداتی بسیار قوی را شکل می دهند. سرانجام این موجودات و بیماران عفونی آزاد می شوند و تمامی کارکنان و محققین مرکز تحقیقاتی را می کشند و ارتش نیز از ترس شیوع این بیماری به مرکز حمله کرده و تمام بیماران و موجودات و … که در آنجا هستند، می کشد تا هر ردی از این انگل و بیماری را پاک کنند (چه کلیشه ای!!). برای جلوگیری از ترس بین مردم، دولتمردان کشورهای مختلف، این موضوع “Alpha-worm” را مخفی نگاه می دارند. سازمانی به نام The G.U.I.D.E یا Global United Infestation Detection and Elimination توسط مامور Michael Wilson تشکیل داده می شود و برترین ماموران عملیاتی و میدانی در سراسر دنیا را به خود جذب می کند. می دانید که ماه پشت ابر نمی ماند و در این بازی نیز سرانجام یک شبوع عظیم و وحشتناک از “Alpha-worm” در شهر توکیو اتفاق می افتد و یک تیم برگزیده نینجا شامل شخصیت اصلی بازی که نینجای جوانی به نام Ken Ogawa است به رهبری پدر او Kanbe به این موقعیت اعزام می شوند تا ثبات را بازگردانند و این گونه است که وقایع و اتفاقات بعدی بازی رقم می خورد. بی تردید بازی Ninja Blade یکی از عناوینی است که دارای جلوه های بصری و گرافیک زیبایی (در زمان انتشار خود) است، اما به خاطر مشکلاتی که داشت در لیست بازی های متوسط رو به پایین قرار گرفته است و هرگز نتوانست تا به عنوان یک بازی موفق خود را به بازیبازان معرفی نماید. بازی Ninja Blade در لیست ما از “۱۰ بازی ناموفق با گرافیک عالی” به دلیل جلوه های بصری چشم نواز در کنار عملکرد متوسط، در جایگاه پنجم قرار می گیرد.
۴ – No Mans Sky
سازنده: Hello Games
ناشر: Hello Games, Sony Interactive Entertainment
ژانر: Action-adventure survival
پلتفرم مقصد: PlayStation 4, Microsoft Windows
تاریخ انتشار: ۲۰۱۶
امتیاز متا: PS4 71/100 – PC 61/100
زمانی که جامعه گیم مدام و مدام برای یک بازی هایپ می شوند و پشت سر هم در مورد بی نظیر بودن بازی می شنوند که فلان عنوان قرار است انقلابی به پا کند و رقیبی ندارد و… آن وقت است که آن بازی در زمان انتشار کارش خیلی خیلی سخت تر از بقیه بازی ها می شود و باید پاسخگوی هایپ وحشتناکی که در بین بازیبازان سبب شده است باشد و انتظارات را برآورده کند. قبل تر در مورد عنوان واچ داگز از سوی یوببسافت چنین موضوعی را شاهد بودیم که تبلیغات وحشتناک و تریلرهای عظیم و تعریف و تمجید مداوم سازندگان از بازیشان و مقایسه آن با جی تی ای، موجب شد تا انتظارات خیلی خیلی بالا برود و منتقدین و بازیبازان بسیار سخت گیرانه تر در مورد واچ داگز قضاوت کنند در حالی که اگر یوببسافت به صورت معقول و بدون هیاهو و جوسازی بیهوده آن را منتشر می کرد (مانند نسخه دوم)، واچ داگز بسیار بهتر بازخورد دریافت می کرد. در نسل هشتم نیز دقیقا مشابه این موضوع برای عنوانی با نام No Mans Sky رخ داد و تازه تاخیرهای بازی و طولانی تر شدن انتظار بازیبازان مزید بر علت نیز شد تا انتظارات به صورت عجیب و غریبی از این بازی بالا برود و بعد هم بسیاری را ناامید کند و عده زیادی حتی پول خود را پس بگیرند. No Mans Sky عنوانی است در سبک اکشن ماجرایی با جهان “خیلی بیش از حد آزاد!!!” که توسط استودیو Hello Games ساخته شد و توسط این استودیو و شرکت سونی در سال ۲۰۱۶ برای پلتفرم های PlayStation 4 و Microsoft Windows منتشر گردید. این عنوان به رغم جلوه های بصری و گرافیک زیبا (خصوصا از لحاظ طراحی هنری) نتوانست آن قدر که از آن انتظار می رفت و همه منتظر شاهکاری عظیم بودیم، عمل کند و با وجود بازخوردهای نسبتا خوبی که دریافت کرد، از آن به عنوان یک بازی موفق یاد نمی شود. این بازی از مجموع نقدها و امتیازاتی که دریافت نمود، نهایتا امتیاز متای ۷۱ برای نسخه پلی استیشن ۴ و امتیاز ۶۱ برای نسخه رایانه های شخصی را دریافت نمود که اصلا برای عنوانی که آن قدر مورد انتظار بود، مناسب نبود و حتی ناامید کننده بود.
No Mans Sky آن قدر در نمایش ها و تریلرها عظیم و زیبا و بی نظیر بود که حتی مورد انتظارترین بازی سال نیز شد. انصافا دنیای بازی و محیط های بیشمار آن از لحاظ بصری و طراحی هنری و گونه های جانوری و پوشش گیاهی خارق العاده و بی نظیر بودند اما کمبود محتوا و فعالیت های مفید انگار بازی را کشته بود و به قول یکی از دوستان “No Mans Sky عنوانی است با عظمت اقیانوس ولی با عمق برکه” که دقیقا بهترین توصیف کوتاه از این عنوان است و همه چیز را در مورد بازی می گوید. عنوانی عظیم و بی نهایت زیبا از لحاظ بصری و هتری ولی فاقد عمق و فعالیت های جذاب برای انجام دادن در آن دنیای زیبا که انگار بازی را به نوعی شبیه به یک شبیه ساز راه رفتن و سفینه سواری در یک تور بازدید از کهکشان کرده بود! بی شک می توان گفت No Mans Sky یکی از عناوینی است که دارای جلوه های بصری و گرافیک بسیار زیبایی خصوصا از لحاظ هنری و تنوع محیط ها است، اما به خاطر مشکلات کمبود محتوای مفید در لیست بازی های ناامید کننده قرار گرفته است و هرگز نتوانست تا به عنوان یک بازی که مورد انتظارترین بازی سال بود عمل کرده و خود را به عنوان یک بازی موفق به بازیبازان معرفی نماید. No Mans Sky به دلیل بهره مندی از گرافیک هنری عالی اما کمبود محتوای مفید که باعث شکست بازی شد، در لیست ما از “۱۰ بازی ناموفق با گرافیک عالی” در جایگاه چهارم قرار می گیرد.
۳ – Too Human
سازنده: Silicon Knights
ناشر: Microsoft Game Studios
ژانر: Action Adventure, RPG Sci-Fi
پلتفرم مقصد: Xbox 360
تاریخ انتشار: ۲۰۰۸
امتیاز متا: ۶۵/۱۰۰
Too Human خیلی جار و جنجال داشت، زمان زیادی بسیاری بازیبازان منتظر آن بودند، در نمایش های اولیه بی نظیر بود و قرار بود یکی از بزرگترین عناوین اکشن نقش آفرینی ماجرایی Sci-Fi در انحصار ایکس باکس ۳۶۰ باشد و خیلی از آن تبلیغ و تعریف و تمجید می شد. زمان مدام گذشت و بازی تاخیر و تاخیر خورد و کم کم در یک روند تحلیلی که از آن به عنوان “جهنم تولید” یاد می شود، به مدت حدود ۱۰ سال باقی ماند و گویی که تبدیل شد به یک بازی کاملا جدید که هیچ نشانی از قبل نداشت (روند مرگباری که Duke Nukem Forever را نیز نابود کرد). نهایتا نیز بعد از گذشت سال ها آن قدر انتظارات از Too Human بالا بود که وقتی منتشر شد و همگان یک بازی فقط شاید بتوان گفت “خوب” را دیدند، در ذوقشان خورد و بازی را تا سطح یک عنوان کاملا معمولی چه از لحاظ نمره و چه از لحاظ فروش و .. پایین آوردند. اجازه دهید تا اطلاعات بیشتری را در مورد Too Human برای شما مطرح کنیم تا بیشتر با این بازی آشنا شوید. Too Human همانطور که گفته شد عنوانی است در سبک Action Adventure و Sci-Fi که توسط استودیو Silicon Knights با کلی سر و صدا ساخته شد و توسط Microsoft Game Studios در سال ۲۰۰۸ انحصارا برای پلتفرم Xbox 360 منتشر گردید. این عنوان به رغم جلوه های بصری و گرافیک زیبا (در زمان خود) و انتظارات بالایی که از آن وجود داشت، نتوانست آن قدر موفق عمل کند و بهتر است بگوییم ضعیف عمل کرد و بازخوردهای متوسطی را نیز دریافت نمود. Dark Void از مجموع نقدها و امتیازاتی که دریافت نمود، نهایتا امتیاز متای ۶۵ را دریافت نمود که برای عنوانی انحصاری که Microsoft ناشرش باشد و با توجه به گرافیک زیبا و انتظارات خیلی بالایی که از آن می رفت، یک شکست محسوب می شد.
جالب است بدانید که Too Human در ابتدا قرار بود عنوانی انحصاری باشد برای کنسول پلی استیشن!! سپس ساخت بازی به سمت کنسول نینتندو یعنی GameCube در سال ۲۰۰۰ رفت و سرانجام سال ۲۰۰۵ امتیاز بازی به مایکروسافت فروخته شد و تبدیل شد به یک انحصاری ایکس باکس ۳۶۰. این عنوان در اصل قرار بود به عنوان بک قسمت از ۳ گانه ای باشد که باز گویی قصه ای از Norse mythology یا افسانه های اسکاندیناوی در زمان آینده و با تم Sci-Fi بود که خدایان Norse را به عنوان انسان هایی که از لحاظ سایبرنتیک تقویت شده اند نشان می داد که وظیفه حفاظت از بشر را در برابر ارتش ماشینی Loki بر عهده داشتند. بازیباز در نقش یکی از این خدایان به نام Baldur (یاد بازی دروازه بالدور بخیر) قرار داشت که نسبت به بقیه خدایان کمتر از لحاظ سایبرنتیکی تقویت شده بود و بیشتر انسان بود و همین موضوع چالش ها و کشمکش هایی را برای او ایجاد می کرد. گیم پلی بازی از زاویه سوم شخص دنبال می شد و قابلیت تنظیم فاصله را نیز دارا بود که دوربین را از شخصیت اصلی بازی دور یا نزدیک کنید. همچین در برخی کات سین های بازی می توانستید شما نیز دخالت داشته باشید و نقشی ایفا نمایید تا به این گونه بیشتر در داستان بازی فرو روید. المان های نقش آفرینی بازی بیشتر در قالب شخصی سازی و به عبازتی کاستومایز کردن شخصیت اصلی بازی بود. در ابتدای بازی بایستی از بین ۵ کلاس erserker, champion, defender, commando, و bio engineer یکی را انتخاب می کردید. با پیشروی در طول بازی و کشتن دشمنان و انجام کمبوهای مختلف و … شخصیت اصلی بازی لول آپ می شد و ارتقای سطح پیدا می کرد تا بازی حس و حال نقش آفرینی بیشتری به خود بگیرد. بازی Too Human یکی از عناوینی است که دارای جلوه های بصری و گرافیک بسیار زیبایی (در زمان انتشار خود) بوده است، اما به خاطر مشکلات زیادی که داشت و زمان ساخت طولانی و تغییرات بسیار زیادی که از آن چه قرار بود باشد، به خود دید، در لیست بازی های متوسط رو به پایین قرار گرفته است و هرگز نتوانست تا به عنوان یک بازی موفق و یک انحصاری جذاب ایکس باکس ۳۶۰، خود را به بازیبازان معرفی نماید. بازی Too Human در لیست ما از “۱۰ بازی ناموفق با گرافیک عالی” به دلیل جلوه های بصری بسیار زیبا و عدم موفقیت ناامیدکننده اش، در جایگاه سوم قرار می گیرد.
۲ – RYSE Son of Rome
سازنده: Crytek
ناشر: Crytek, Microsoft Studios, Deep Silver
ژانر: Third-person action-adventure hack and slash
پلتفرم مقصد: Xbox One, Microsoft Windows
تاریخ انتشار: ۲۰۱۳
امتیاز متا: Xbox One ۶۰/۱۰۰ – PC 61/100
اگر The Order 1886 به نوعی نماد کیفیت و قدرت نسل هشتم بین بازی های پلی استیشن ۴ است (البته از لحاظ کل بازی های کنسولی نیز برترین گرافیک را دارد)، عنوان RYSE Son of Rome نیز چنین نقشی را برای کنسول ایکس باکس وان در زمان انتشارش داشت و در آن شاهد جلوه های بصری بی نظیر و خیره کننده ای بودیم که هر بازیبازی را شگفت زده می کرد. RYSE Son of Rome عنوانی است در سبک Third-person action-adventure و hack and slash که توسط استودیو Crytek ساخته شد و توسط این استودیو و همینطور Microsoft Studios و Deep Silver در سال ۲۰۱۳ به عنوان یک لانچ تایتل انحصاری برای پلتفرم ایکس باکس وان منتشر گردید و البته بعدا برای رایانه های شخصی نیز منتشر شد که این نسخه نیز دقیقا به مانند ایکس باکس وان عمل کرد. RYSE Son of Rome به رغم جلوه های بصری و گرافیک خیره کننده و بی نظیر، به خاطر ضعف های گیم پلی، نتوانست آن قدر که از آن انتظار می رفت و همه منتظر یک شاهکار بودیم، عمل کند و بازخوردهای متوسطی را نیز دریافت کرد تا از آن به عنوان یک بازی شکست خورده یاد شود. RYSE Son of Rome از مجموع نقدها و امتیازاتی که دریافت نمود، نهایتا امتیاز متای ۶۱ برای نسخه رایانه های شخصی و امتیاز ۶۰ برای نسخه ایکس باکس وان را دریافت نمود که اصلا برای عنوانی انحصاری که آن قدر مورد انتظار بود، مناسب نبود و در حقیقت ناامید کننده بود. جالب است بدانید که این بازی ابتدا قرار بود یک بازی انحصاری ایکس باکس ۳۶۰ مختص کینکت به صورت اول شخص باشد که یک تریلر زیبا نیز از آن منتشر شده بود که شاهد استفاده از کینکت برای نبردها بودیم، اما بعدا تیم سازنده تغییر نظر داد و بازی تبدیل به یک هک اند اسلش سوم شخص برای کنسول ایکس باکس وان گردید که البته همچنان می توانستید از کینکت هم استفاده هایی بکنید. این بازی ابتدا در نمایشگاه Electronic Entertainment Expo 2010 با نام Codename: Kingdom معرفی گردید اما دوباره با نام Ryse: Son of Rome در نمایشگاه سال ۲۰۱۳ معرفی شد.
RYSE Son of Rome در یک ورژن خیالی از رم اتفاق می افتاد و زندگی یکی از سربازان رومی به نام Marius Titus و تبدیل او به یکی از فرماندهان Roman Legion را دنبال می کرد. گیم پلی بر اساس حملات ماریوس با استفاده از شمشیر و دفاع کردن او با سپر دنبال می شد. بازی دارای یک مد cooperative multiplayer نیز بود که باید در آن با دوستانتان در برابر موج های دشمنان مقاومت می کردید. بیشترین ایرادی که تمام منتقدان و بازیبازان از این عنوان گرفته بودند تکراری شدن و بسیار خسته کننده شدن گیم پلی بازی بود که سبب می شد داستان و گرافیک عالی و .. خیلی به چشم نیایند و به همین خاطر نیز متای ۶۰ را دریافت کرد که برای چنین عنوان بزرگی، قابل انتظار نبود و سبب شد تا فروش بازی نیز برای کرایتک اصلا راضی کننده نباشد و برای جبران این فروش کم نسخه رایانه های شخصی را نیز روانه بازار کنند تا شاید وضعیت بهتر شود. البته باید بگویم به شخصه و با توجه به اطلاعاتی که از RYSE Son of Rome دارم، اعتقاد دارم که مقداری در حق این بازی نیز کم لطفی شد و با توجه به مجموع عوامل مختلف، امتیاز این بازی باید بیشتر از ۶۰ باشد. البته نه این که منظورم امتیاز خیلی خیلی بیشتری باشد ولی نه دیگر ۶۰. پر واضح است که RYSE Son of Rome در تاریخ بازی های رایانه ای یکی از عناوینی است که دارای جلوه های بصری و گرافیک خیره کننده و شگفت انگیزی است، اما به خاطر مشکلات دیگری که داشت در لیست بازی های ضعیف قرار گرفت و نتوانست تا به عنوان یک بازی انحصاری موفق، خود را به بازیبازان معرفی نماید. RYSE Son of Rome به دلیل برخورداری از گرافیک بی نظیر و زیبا در کنار شکست بزرگی که از نظر فروش و بازخوردها داشت، در لیست ما از “۱۰ بازی ناموفق با گرافیک عالی”، در جایگاه دوم قرار می گیرد.
۱ – The Order 1886
سازنده: Ready at Dawn, SIE Santa Monica Studio
ناشر: Sony Interactive Entertainment
ژانر: Third-person shooter, Action-adventure game
پلتفرم مقصد: PlayStation 4
تاریخ انتشار: ۲۰۱۵
امتیاز متا: ۶۳/۱۰۰
با دید خیلی بدی بازی The Order 1886 را آغاز کردم. مدام منتظر بودم که چیزی ببینم که به بازی بد و بیراه بگویم و قبول کنم که چقدر بازی بدی است. هر چه جلوتر رفتم فقط یک چیز را بیشتر حس می کردم و آن هم این بود که “عجب بازی عالی است. چقدر زیباست. همه چیز این بازی فوق العاده است.” تا به حال گرافیکی مانند آن در تاریخ بازی های رایانه ای ندیده بودم و گیم پلی و سلاح ها عالی و خاص و جدید بودند. کیفیت کات سین و گیم پلی یکی بود و مستقیم به هم وصل می شدند. همه چیز شگفت انگیز بود تا این که ناگهان دیدم بازی تمام شد! چرا این قدر زود؟ یک بازی ۶۰ دلاری هم قیمت مثلا عناوینی مانند بلادبورن و ویچر ۳، آن هم بدون بخش چند نفره چطور می شود که این قدر زود تمام شود، آن هم وقتی خیلی از آن کات سین بوده است. بله ایراد The Order 1886 این بود. بازی و گرافیک و گیم پلی و شخصیت پردازی و صداگذاری و … بی نقص بودند، تنها محتوای بازی بود که به طرز بی رحمانه ای کم بود و هرگز ارزش قیمت آن را نداشت و این از نظر من باعث ضعیف شدن بازی بود و آن قدر بزرگ بود که تمام نکات مثبت را تحت الشعاع خود قرار می داد. در واقع دلیل قرار گرفتن The Order 1886 در لیست بازی های ضعیف از نظر من کمبود شدید محتوای آن است وگرنه اگر این بازی یک عنوان مثلا ۲۰ دلاری بود واقعا هیچ مشکلی نداشت و خیلی هم معرکه و خیره کننده بود. The Order 1886 عنوانی است در سبک Third-person shooter و Action-adventure که توسط استودیو Ready at Dawn ساخته شد و توسط Sony Interactive Entertainment در سال ۲۰۱۵ به طور انحصاری برای پلتفرم پلی استیشن ۴ منتشر گردید. The Order 1886 به رغم جلوه های بصری و گرافیک خیره کننده، شگفت انگیز و بی نظیر، به خاطر ضعف هایی در بخش گیم پلی (از دید منتقدان) و فقر کامل محتوا نسبت به قیمت، نتوانست آن قدر که از آن انتظار می رفت و همه منتظر یک شاهکار بودیم، عمل کند و بازخوردهای متوسطی را نیز دریافت کرد تا از آن به عنوان یک بازی شکست خورده یاد شود.
The Order 1886 از مجموع نقدها و امتیازاتی که دریافت نمود، نهایتا امتیاز متای ۶۳ را دریافت نمود که اصلا برای عنوانی انحصاری که آن قدر مورد انتظار بود، مناسب نبود و در حقیقت ناامید کننده هم بود. به نوعی می توان گفت The Order 1886 نقطه اوج نمایش قدرت نسل هشتم و کیفیت گرافیکی پلی استیشن ۴ بود و برترین گرافیک را بین تمامی بازی ها داشت، اما از طرفی هم بسیار کوتاه و کم محتوا و پر از کات سین بود. The Order 1886 به معنای واقعی کلمه از نظر جلوه های بصری خیره کننده و چشم نواز است و هر بازیبازی را با گرافیک و جلوه های بصری فنی و هنری خود شگفت زده می کند، اما امتیاز متای ۶۳ نشان می دهد که یک جای کار می لنگد و آن هم بدجوری می لنگد که از نظر من کمبود بسیار شدید محتوای بازی است. بی تردید The Order 1886 در تاریخ بازی های رایانه ای یکی از عناوینی است که دارای جلوه های بصری و گرافیک خیره کننده و شگفت انگیزی است اما به خاطر مشکلات دیگری که در مورد این عنوان کمبود شدید محتوا است، در لیست بازی های ضعیف قرار گرفته است و نتوانست تا به عنوان یک بازی و یک انحصاری موفق پلی استیشن ۴، خود را به بازیبازان معرفی نماید و چشم امیدی که به آن داشتیم را خیلی راحت ناامید کرد. The Order 1886 در لیست ما از “۱۰ بازی ناموفق با گرافیک عالی” به دلیل جلوه های بصری بی نظیر که متاسفانه با کمبود محتوای آزار دهنده همراه شده بود، در جایگاه نخست قرار می گیرد تا یک پتانسیل بسیار بالا برای خلق فرنچایزی ادامه دار و جذاب هدر رفته و احتمالا دیگر هیچ وقت نامی از این سری نشنویم.