امیدوارم قسمت اول این آموزش را با دقت خوانده باشید و آماده قسمت دوم شده باشید. در قسمت اول ۱۵ کلمه را با یکدیگر یاد گرفتیم دیالوگ های مربوط به هر کدام را خواندیم. در این قسمت به ادامه کلمات مربوط به بحث خانه داری می پردازیم. همانطور که در بخش پیشین هم گفته بودم این کلمات بسیار پر کاربرد هستند و با یادگیری آنها کمک بزرگی به پیشرفت زبان خود می کنید.

۱۶- Load the dishwasher

load the dishwasher یعنی تمام بشقاب ها، کارد و چنگال ها و دیگر لوازم آشپزخانه که کثیف شده اند را داخل ماشین ظرفشویی قرار دهید. مخالف پر کردن ماشین ظرفشویی: Empty the dishwasher

  • My grandfather always forgets to load the dishwasher before turning it on.

پدربزرگم همیشه فراموش می کرد قبل از روشن کردن ماشین ظرفشویی آن را پر کند.

  • I never have to do the washing up. I just load the dishwasher.

من هرگز مجبور نیستم ظرف ها را بشویم. فقط ماشین ظرفشویی را پر می کنم.

دیالوگ:

Vick: We never used a dishwasher at home.

ویکی: ما هرگز از ماشین ظرفشویی در خانه استفاده نمی کنیم.

Alice: Why? Didn’t you have one?

آلیس: چرا؟ یکی ندارید؟

Vick: We had one. But mom was too lazy to load the dishwasher and then take it all out again.

ویکی: یکی داریم. اما مادر برای پر کردن ماشین ظرف شویی و دوباره بیرون آوردن همه آنها تنبل است.

۱۷- Household Chore

Household Chore چیزی است که باید در خانه به عنوان قسمتی از زندگی روزانه انجام شود. برای مثال: پخت و پز، تمیز کردن، شستن لباس ها و غیره…

I hate doing household chores. I wish I could pay someone to do them for me.

من از کارهای خانه متنفرم. ای کاش می توانستم به کسی پول بدهم که برایم انجامشان دهد.

My parents used to give me pocket money for helping with household chores.

پدر و مادرم به خاطر کمک کردن در کارهای خانه به من پول توجیبی می دادند.

دیالوگ:

Mary: Hi Peter. I heard you hired someone to help your mom at home. How’s that going?

ماری: سلام پیتر. شنیده ام کسی را استخدام کرده ای که به مادرت در کارهای خانه کمک کند. چطور پیش می رود؟

Peter: Hi Mary. Yes, I hired a maid to help her with household chores. She’s getting too old to do things herself.

پیتر: سلام ماری، بله، یک خدمتکار استخدام کردم که در کارهای خانه کمکش کند. برای اینکه خودش این کارها را بکند پیر شده.

Mary: That’s nice. What kind of household chores does the maid help her with?

ماری: خوبه. چه کارهایی در خانه هست که خدمتکار در آنها کمکش می کند؟

Peter: Things like going shopping, taking out the trash, dusting and cleaning the house.

پیتر: چیزهایی مانند رفتن به خرید، بیرون بردن زباله ها، گرد گیری و تمیز کردن خانه

۱۸- Make breakfast/lunch/dinner

پختن و آماده سازی غذا برای یک وعده.

Mum taught us to make our own breakfast from a very young age.

مادر از همان سنین کودکی به ما یاد داد صبحانه خودمان را درست کنیم.

Who’s making dinner tonight? You, or me?

چه کسی امشب شام درست می کند؟ تو یا من؟

دیالوگ:

Tom: Do you want to go out for lunch?

تام: می خواهی برای ناهار بیرون بروی؟

Harry: Nah. I need to save money. I’d rather make lunch at home.

هری: نه. می خواهم پول ذخیره کنم. ترجیح می دهم در خانه ناهار درست کنم.

Tom: Good idea. I’ve started making my own dinners for the same reason.

تام: ایده خوبی است. من هم به همین خاطر شروع به درست کردن شام برای خودم می کنم.

۱۹- Make the bed

Make the bed یعنی کشیدن لحاف ها و پوشاندنشان طوری که تخت خواب به نظر مرتب و مناسب بیاید.

Did you make your bed when you were younger? How about now?

وقتی سنت کمتر بود خودت تختت را مرتب می کردی؟ الان چطور؟

My daughter loves how they make the bed for you in hotels.

دخترم شیوه ای که هتل ها تخت را مرتب می کنند دوست دارد.

دیالوگ:

Matt: Do you make your bed every morning?

مت: هر روز صبح خودت تختت را مرتب می کنی؟

Yvonne: Yes of course! Don’t you?

یونس: بله البته! تو نمی کنی؟

Matt: No. I don’t see the point. You’re just going to get in it at night again.

مت: نه. دلیلی نمی بینم. شب دوباره میخواهی داخلش بروی.

Yvonne: That’s not the point. It’s about making everything look nice and tidy.

یونس: هدف آن نیست. این است که همه چیز را خوب و مرتب کنی.

۲۰- Mop the floor

ماپ ابزار تمیز کردن کف زمین است که معمولا در کنار آب و مواد شوینده به کار می رود. Mop the floor به معنای تمیز کردن کف زمین با استفاده از ماپ است.

  • In Europe, most people use chemicals when they mop the floor.

در اروپا، بیشتر مردم وقتی کف زمین را با ماپ تمیز می کنند از مواد شیمیایی استفاده می کنند.

  • But, in Thailand they only use water when mopping the floor.

اما، در تایلند وقتی کف زمین را با ماپ تمیز می کنند فقط از آب استفاده می کنند.

دیالوگ:

Chef: We all start our careers mopping kitchen floors, mate.

سرآشپز: همه ما شغلمان را با ماپ کشیدن کفِ زمین شروع کرده ایم، رفیق

Kitchenhand: You mean to say that YOU used to mop floors?

دستیار آشپزخانه: یعنی منظورت این است که شما کف زمین را ماپ می کشیدی؟

Chef: I did! It took me 2 years before my boss even let me dice a carrot.

سرآشپز: انجام می دادم! قبل از اینکه رئیسم به من حتی اجازه دهد هویج خرد کنم دو سال طول کشید.

۲۱- Mow the lawn

استفاده از ماشینی خاص به نام lawn mower ( چمن زن ) برای زدن چمن ها.

Many kids make pocket money by mowing people’s lawns.

بسیاری از بچه ها با زدن چمن های مردم خرجی در می آورند.

We need to mow the lawn. It’s so high I can’t find the mailbox!

ما باید چمن ها را بزنیم. خیلی بند شده اند نمی توانم صندوق پست را پیدا کنم!

دیالوگ:

Jeb: We should start a lawn mowing business.

جب: ما باید کسب و کار چمن زنی راه بیندازیم.

George: What makes you say that?

جورج: چه چیزی باعث شده چنین حرفی بزنی؟

Jeb: Alex started one last year and has already made double what he made at the factory.

جب: الکس یکسال پیش شروع کرد و در حال حاضر دوبرابر آنچه در کارخانه میگرفت را در می آورد.

George: Wow. That’s amazing. Maybe we SHOULD start mowing lawns for money.

جورج: وای. این فوق العادس. شاید ما باید برای پول شروع به چمن زنی کنیم.

۲۲- Polish the furniture

Polish به معنای پاک کردن چیزی است تا درخشان و براق شود. وقتی furniture نیز در کنارش می آید معمولا منظور چوب و فلز است. بنابراین این زمانی است که شما مبلمان را برق می اندازید.

  • The store owner paid attention to every detail, polishing each piece of

صاحب مغازه به تمام جزئیات توجه می کرد، همه چیز را برق می انداخت

  • If you use bee wax to polish your wooden furniture it will help it last longer.

اگر از موم زنبور برای برق انداختن مبلمان استفاده می کنی کمک می کند عمر بیشتری کنند.

دیالوگ:

  • Sonya: The metal feet on my armchair are looking old. Could you suggest a product that’s good for polishing furniture?

سونیا: پایه های فلزی صندلی راحتی من به نظر قدیمی می آیند. می توانی محصولی توصیه کنی که برای برق انداختن مبلمان خوب باشد؟

  • Store clerk: Yes ma’am. We have different kinds of metal furniture polish that would work.

کارمند فروشگاه: بله خانم. ما انواع مختلفی از پولیش مبلمان فلزی داریم که می توانند کار کنند.

۲۳- Put away ______

گذاشتن چیزی سر جایی که باید باشد. قفسه کتاب ها، قفسه اسباب بازی ها یا دراور.

  • Now children, put away your It’s time for dinner.

حالا بچه ها، کنار بگذارید وقته شام است.

  • The librarian’s job is to organize returns and put away the books in the right place.

وظیفه کتابدار این است که کتاب های برگدانده شده را سازماندهی کند و آنها را در جای درست قرار دهد.

دیالوگ:

Jill: The dishes and cups are dry. Could you help me put them away, Jack?

جیل: بشقاب ها و فنجان ها خشک هستند. جک می توانی کمکم کنی سرجایشان بگذارم؟

Jack: Happy to help, Jill. Where do the cups go?

جک: خوشحال می شوم کمک کنم، جیل. فنجان ها کجا قرار می گیرند؟

Jill: You can put them away in that cupboard next to you.

جیل: می توانی آنها را در کابینتی که کنارت است قرار دهی.

۲۴- Scrub

با استفاده از زور و فشار چیزی دشوار را تمیز کردن. معمولا برای این نوع تمیز کردن از براش یا اسفنجی سخت استفاده می شود.

  • Those cleaners I hired are great. They even scrubbed the toilet.

نظافتچی هایی که استخدام کردم عالی هستند. حتی توالت را هم تمیز کردند.

  • I like to scrub in between the bathroom tiles once every six months to keep them clean.

من دوست دارم هر شش ماه بین کاشی های حمام را اسکراب کنم تا تمیز بمانند.

دیالوگ:

Sarah: Do you know how to get rid of mold around sink taps?

سارا: می دانی چگونه می توان از قارچ های اطراف سینک خلاص شد؟

Harley: I usually use some bleach and scrub it with a toothbrush.

هیلاری: من معمولا از مقداری سفید کننده می کنم و آن را با مسواک می سابم.

Sarah: A toothbrush?! But, can you use it after scrubbing the sink with it?

سارا: یک مسواک؟ اما، بعد از اینکه سینک را با آن سابیدی می توانی استفاده اش کنی؟

Harley: No! Of course not. I use an old toothbrush that I only use for cleaning.

نه! البته که نه. من از مسواکی قدیمی استفاده می کنم که فقط برای تمیز کردن به کار می رود.

۲۵- Set the table

قرار دادن چیزهایی که برای یک وعده استفاده می کنید روی میز غذا خوری در جای مناسبشان. برای مثال بشقاب ها، قاشق، چنگال و چاقو.

  • Son, can you set the table while mommy finishes cooking?

پسرم، می توانی تا مادر پخت و پز را تمام می کند میز را بچینی؟

  • The way they set the table in a restaurant is much different than in Burger King.

روشی که آنها میز را در رستوران میچینند با برگر کینگ خیلی فرق دارد.

دیالوگ:

Jan: I always forget. When setting the table, where does the salad fork go?

ژان: من همیشه فراموش می کنم. وقتی میز را می چینی چنگال سالاد کجا قرار می گیرد؟

Emily: It goes on the left side of main course fork.

امیلی: سمت راست چنگال غذای اصلی قرار می گیرد.

Jan: How to you know which is which?

ژان: چگونه می فهمی کدام برای کدام است؟

Emily: The salad fork is smaller. So, set the table with the biggest fork closest to the plate.

امیلی: چنگال سالاد کوچکتر است. بنابراین، میز را با گذاشتن بزرگترین چنگال نزدیم بشقاب بچین.

۲۶- Sweep the floor

استفاده از جارو برای حرکت دادن غبار، برگ ها، و یا هر چیز کوچکی که نمی خواهید روی زمین باشد. برای مثال شیشه شکسته.

  • We have to sweep the shop floor before going home tonight.

ما باید قبل از اینکه امشب به خانه برویم کف مغازه را جارو کنیم.

  • It’s good to sweep the floor before mopping it.

خوب است که قبل از ماپ کشیدن زمین را جارو کنید.

دیالوگ:

Steve: What’s on the to-do list that mom left for us?

استیو: در لیست کارهایی که مادر برای انجام دادن برایمان گذاشته چه چیزهایی است؟

Russel: It says that she wants us to buy milk, walk the dog, and sweep the floor.

راسل: نوشته از ما می خواهد شیر بخریم، سگ را بچرخانیم و زمین را جارو کنیم.

Steve: Ok. I’ll take the dog for a walk down to the corner shop to buy milk. How about you sweep the floor while I’m gone?

باشه. من سگ را برای پیاده روی به مغازه خواهم برد تا شیر بخرم. چطور است که تو تا من می روم زمین را جارو بزنی؟

۲۷- Take out the rubbish/garbage/trash

گذاشتن بیرون چیزهای دور ریختنی. در انگلیس به زباله و چیزهای دور ریختنی rubbish  یا  garbageمی گویند و در آمریکا به آن trash می گویند.

  • Honey, could you take out the garbage after dinner tonight?

عزیزم، می توانی امشب بعد از شام آشغال ها را بیرون ببری؟

  • My mom makes me walk the dog and take out the trash every day.

مادرم هر روز مجبورم می کند سگ را بچرخانم و آشغال ها را بیرون ببرم.

دیالوگ:

Matt: Hey Chan, did you remember to take the rubbish out last night?

مت: سلام چان، شب پیش یادت بود آشغال ها را بیرون ببری؟

Chan: I totally forgot. So sorry.

چان: کاملا فراموش کردم. خیلی متاسفم.

Matt: Oh no! The garbage man came this morning. They won’t be back until Monday.

مت: آه نه! امروز صبخ رفته گر آمده بود. آنها تا دوشنبه نمی آیند.

Chan: That’s ok. It’s mostly paper and plastic anyway.

چان: اشکالی ندارد. به هر حال بیشتر کاغذ و پلاستیک بود.

۲۸- Tidy up

قرار دادن همه چیز جایی که باید باشند. تا همه چیز مرتب باشد.

  • We need to tidy up this mess before my parents come home.

باید این بهم ریختگی را قبل از اینکه پدر و مادرم به خانه بیایند مرتب کنیم.

  • Remember to tidy up the garage when you’re finished in there.

یادت باشد گاراژ را وقتی کارت آنجا تمام شد مرتب کنی.

دیالوگ:

Casey: Would your parents let us have Joey’s birthday at your house?

کیسی: پدر و مادرت به ما اجازه می دهند تولد جوی را در خانه تان بگیریم؟

Candice: They should be fine with it. As long as we promise to tidy up afterward.

کاندیس: مشکلی با این ندارند. تا وقتی قول بدهیم بعدش مرتب می کنیم.

Casey: Of course we will. Jono, Sarah and I can tidy up after everyone goes home.

کیسی: البته که می کنیم. جونو، سارا و من می توانیم بعد از اینکه همه به خانه رفتند مرتب کنیم.

۲۹- Vacuum

Vacuum به عنوان فعل یعنی استفاده از جاروبرقی برای تمیز کردن غبارها و دیگر چیزها از روی زمین.Vacuum به عنوان حرف ماشینی است که از آن برای کشیدن گرد و غبار از روی کفِ زمین استفاده می شود.

  • You can’t vacuum up spilled milk! That will break the vacuum!

نمی توانی شیر ریخته شده را جارو برقی بکشی! جاروبرقی را خراب می کند!

  • Sweeping works great for flat floors, but carpets need to be vacuumed.

جار زدن برای زمین های صاف عالی عمل می کند، اما فرش را باید جارو برقی کشید.

دیالوگ:

Monica: Could you remind me to vacuum the living room this afternoon?

مونیکا: می توانی این بعد از ظهر به من یادآوری کنی جارو برقی بکشم؟

Phoebe: Ok. Why don’t you leave the vacuum out to remind you?

فایب: بسیار خب. چرا جارو برقی را بیرون نمی گذاری تا به یادت بیاورد؟

Monica: Great idea. I leave it by the door. So when I come home I’ll remember to vacuum.

مونیکا: فکر خوبی است. می گذارمش کنار در. بنابراین وقتی به خانه آمدم به یاد می آورم که جاروبرقی بکشم.

۳۰- Wash down the walls

استفاده از اسفنج خیس یا چیزی دیگر برای پاک و تمیز کردن دیوارها.

  • You can’t wash down some walls. Like when they have wallpaper on them.

نمی توانی بعضی دیوارها را بشویی. مانند وقتی کاغذ دیواری رویشان است.

  • Don’t use too much water when you wash down the walls or it will damage them.

وقتی دیوارها را می شویی از آب زیاد استفاده نکن چون به آنها آسیب می رساند.

دیالوگ:

Evan: The chef said that he wants us to wash down the walls in the kitchen today.

ایوان: سرآشپز از ما خواسته امروز دیوارهای آشپزخانه را بشوییم

Pratt: That’s going to take us hours. They’re really dirty!

پرات: این کار ساعت ها از ما زمان می برد. واقعا کثیف هستند!

و حالا نوبت کوییز رسیده

برای اینکه بسنجید از این دو بخش آموزش لغات مخصوص خانه داری چقدر یاد گرفته اید نوبت آن رسیده که یک امتحان از خود بگیرید.

جاهای خالی را با بهترین جواب پر کنید:

۱-    It’s my little brother’s job to _________ the table before dinner with cutlery, plates, and glasses.

  1. set
  2. clear
  3. dust

۲-    Please __________ while I’m gone. The kids drew all over them this morning.

  1. dust
  2. mow the lawn
  3. wash down the walls

۳-    I usually stay home on Sundays to _____________. I like to have all my clothes ready for Monday.

  1. do the ironing
  2. to the drying up
  3. detergent

۴-    Remember to _______________ today. The garbage truck is coming by tomorrow morning.

  1. hang the clothes up
  2. do the laundry
  3. take out the trash

جواب ها:

۱- A

۲- C

۳- A

۴- C

bedunim

  • مدیریت

    آموزش مدیریت پروژه در کسب و کار

    آموزش مدیریت پروژه در کسب و کار مدیریت پروژه به یک سری اعمال بهم پیوسته گفته می‌شود که آغا…
  • کارمندان جدید

    نقش آموزش در انگیزه کارمندان

    نقش آموزش در انگیزه کارمندان آیا می دانید کارکنان شما نیاز به یادگیری چه مفاهیمی برای ارائ…
  • Tor

    آموزش استفاده از شبکه تور (Tor)

    آموزش استفاده از شبکه تور (Tor) استفاده از شبکه تور برای ناشناس بودن در اینترنت، مزایای خا…
  • سافاری

    آموزش حذف اطلاعات وب سایت از سافاری

    آموزش حذف اطلاعات وب سایت از سافاری در اینجا نحوه حذف اطلاعات وب سایت از سافاری را خواهد د…
  • Gmail

    آموزش استفاده از جیمیل

    آموزش استفاده از جیمیل آیا به دنبال کمک برای ساخت اکانت جیمیل جدید خود هستید؟ آیا هنوز در …
  • آیفون

    آموزش ضبط تماس در آیفون

    آموزش ضبط تماس در آیفون آموزش ضبط تماس در آیفون از دیگر آموزش های جالب وب سایت آی تک ۲۴ می…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *