چیزی نزدیک به 150 سال از اتمام جنگ داخلی آمریکا می گذرد ولی در عمل مشاهده می کنیم که آمریکا هنوز هم در حال دست و پنجه نرم کردن با این رخداد تاریخی خود می باشد. این کشور امروزه جنگ خود را در قالب سینما و با استفاده از هالیوود به پیش می برد. با مشاهده ی آثار اخیر سینمای ایالات متحده که با مضمون جنگ داخلی این کشور ساخته شده اند متوجه می شویم که سیاست تا چه اندازه در فیلم های سینمایی رخنه کرده است.
تازه ترین اثر سینمای غرب پیرامون جنگ داخلی فیلمیست به کارگردانی «سوفیا کاپولا»، دختر «فرانسیس فورد کاپولا»ی کبیر که یکی از پیشگامان موج نوی سینمای آمریکا به حساب می آمد و تاثیر بسزایی در عملکرد کارگردان های بعد از خود داشت. فیلم «The Beguiled» موضوع بحث ماست. اثری که شخص سوفیا کاپولا، نویسندگی، تهیه کنندگی و کارگردانی آن را بر عهده داشته است. این فیلم اقتباسی از داستانی به نام «شیطان مصور» نوشته ی «توماس کالینان» می باشد. کارگردان فیلم مطمئن شده که اثرش نگاه ها را به سمت خود جلب خواهد کرد. درام او متشکل از تیم بازیگری کاربلدی است که در بین آن ها می توان افرادی چون «نیکول کیدمن»، «کالین فرل» و «کریستن دانست» را دید. این فیلم داستان خود را در بحبوحه ی جنگ داخلی آمریکا روایت می کند و در آن تقابل بین شخصیت کالین فرل و نیکول کیدمن را مشاهده می کنیم. کاپولا که پیش از این سابقه ی کارگردانی فیلم هایی چون «The Virgin Suicides»، «Somewhere» و «Lost in Translation» را دارد، از همان تکنیک های مرسوم سینمای خود استفاده کرده و فرم و محتوا را در کالبدی جدید با هم در آمیخته است و معجونی به ارمغان آورده که در نگاه اول یک سوال مهم برای مخاطب ایجاد می کند. سیاه پوست ها کجای فیلم هستند؟
این فیلم تا حد زیادی به درون مایه ی داستانی که از آن اقتباس شده پایبند بوده است. کارگردان مطابق با سلیقه و تفکری که دارد از بخش های مهم داستان کتاب «شیطان مصور» استفاده کرده و هر آن چه از تکنیک فیلم سازی می داند را صرف پر رنگ تر نشان دادن زنان در فیلم خود نموده است و در این راه از دو تن از تاثیر گذار ترین بانوان هالیوود یعنی «نیکول کیدمن و کریستن دانست» بهره جسته است. سوالی که برای مخاطبان در مرحله ی بعد ایجاد می شود این است او به چه علت قسمت های عمده ی داستان را که مربوط به نقش آفریقایی های مهاجر به آمریکاست را نادیده گرفته است؟ پاسخی که این کارگردان به سوال می دهد این است که :
دختران جوان فیلم های مرا می بینند و من دوست ندارم شخصیت آفریقایی-آمریکایی را در فیلمم به آن ها نشان دهم.
نتیجه ی این تفکر چنین می شود که او در فیلم هیچ کارکتر آفریقایی-آمریکایی را به مخاطب عرضه نمی کند. آیا در راه نشان دادن واقعیت وظیفه ی کارگردان این نیست که آن چه در جریان بوده را مستند درون فیلم خود مورد استفاده قرار دهد؟ سال گذشته سینمای آمریکا فیلمی به نام «ایالت آزاد جونز» با ایفای نقش «متیو مک کانهی» را به پرده های سینما کشاند و در آن فیلم تقریباً تمام عوامل در جای خود سهم شان را در به تصویر کشیدن چهره ی جنگ داخلی به نحو احسن انجام دادند ولی حتی این فیلم نیز نتوانست اسیر دامی به نام «منجی همیشه یک سفید پوست آمریکایی است» نشود و منصفانه به قضیه بنگرد. شاید منصفانه ترین فیلمی که در سال های اخیر از تاریخ جنگ داخلی آمریکا ساخته شده اثری به نام «The Keeping Room» باشد که «دنیل باربر» آن را کارگردانی نموده است. این فیلم در مقایسه با آن چه کاپولا ساخته یک نقطه مشترک دارد و آن این است که در همان سال های جنگ داخلی روایت می شود با این تفاوت که در فیلم نام برده، شخصیت سیاه پوست وجود دارد و انصاف تا حد زیادی در خصوص این نژاد رعایت شده است. فیلم «The Keeping Room» اثری نیست که بتوان به راحتی لفظ شاهکار را به آن داد، ولی در مقایسه با آن چه سوفیا کاپولا ساخته بسیار منصفانه تر و بهتر است. اثر او به طور کل شخصیت سیاه پوست مونثی که در داستان به آن اشاره شده را از صورت مسئله حذف نموده است و برای کارکتری که «آفریقایی-آمریکایی» بوده از بازیگری به نام «کریستن دانست» استفاده می کند که تک نژادی است و سفید پوست.
اگر بگوییم کاپولا با نقل قولی که در بالا از خود به جای گذاشته قضیه را «ماست مالی» کرده سخن به گزاف نگفته ایم. سیاست پنهانی که این شخص در فیلم خود آن را به زیبا ترین شکل ممکن پیاده کرده تا اینجای کار برایش درد سری به همراه نداشته است و می توان انتظار آن را داشت که در آینده نیز شاهد ساخت چنین آثاری از وی باشیم. آثاری که تعداد شان رو به رشد است و هر یک به نحوی سعی کرده اند در گام نخست سفید پوستان را تنها کسانی نشان دهند در خاتمه دادن به جنگ داخلی نقش حیاتی داشته اند و در گام بعد نژاد سیاه را به حاشیه رانده اند.
فیلم مذکور در سینما های ایالات متحده در حال اکران است.
30nama