شبکه نتفلیکس برخلاف سابقه درخشان سریال سازی خود، فیلمهای سینماییاش اغلب از کیفیت خوبی برخوردار نیست. اما جدیدترین اثر بونگ جون هو کارگردان مطرح کرهای توانسته این قاعده را بر هم بزند و مورد استقبال منتقدان و مخاطبان قرار گیرد. فیلم Okja داستان دختری کوچک است که تلاش میکند حیوان عظیمالجثهاش به چنگ یک کمپانی قدرتمند چند ملیتی نیفتد. طی این مسیر اتفاقات متعددی میافتد که موجب رسوایی این شرکت میشود.
فیلمسازان جوانی را میتوان نام برد که تواناییهای خود را به خوبی در فیلمهای مستقل و کم هزینهشان نشان دادند ولی در بدو ورود به هالیوود، تحت تاثیر ملاحظات صنعتی با شکست مواجه شدهاند. محدودیتهای موجود در نظام استودیویی هالیوود به راحتی میتواند استعدادهای جوان را سرکوب کند و آن زمان است که تصویر رویایی آنها در هم شکسته میشود. مقاومت کردن در برابر پیشنهادهای وسوسهانگیز استودیوهای هالیوودی دشوار است اما بونگ جون هو توانسته بر آن غلبه کند و ردپای سینمای شخصی خودش در فیلمهای انگلیسی زبانش نیز به چشم میخورد. در این میان بیش از هر چیز نقش پررنگ شبکه نتفلیکس را نباید نادیده گرفت. تامین سرمایه از طرف یک شبکه سینمای خانگی به بونگ جون هو اجازه داده است تا بیتوجه به چهارچوب و قواعد مرسوم استودیوهای مشهور، بتواند ایدههای عجیب غریبش را گسترش دهد و روایتی بازیگوش و متفاوت از داستانش ارائه کند. او پیش از این فیلمهای میزبان، مادر، برفشکن و خاطرات یک قتل را کارگردانی کرده بود که در این میان درام معمایی خاطرات یک قتل به پرفروشترین فیلم سال در کره جنوبی تبدیل شد و جایزه زنگ طلایی (مهمترین جایزه سینمایی این کشور) را برنده شد. او با ساخت این فیلم نشان داد که تا چه اندازه آمادگی ریسک در حیطههای جدید را دارد و میتواند موفق باشد. تلاش او برای تجربه پروژههای بینالمللی و در عین حال مستقل و شخصی، در فیلم Okja نیز کاملا به چشم میآید. عوامل پشت صحنه فیلم از داریوش خنجی فیلمبردار گرفته تا جان رنسون فیلمنامهنویس در صنعت سینما چهرههای شناختهشدهای هستند. فیلمنامه کار با همکاری جون هو و رانسون نوشته شده و داستان دختری است که با تمام قدرت در برابر شرکتی که قصد دزدیدن بهترین دوستش که حیوانی عظیم به نام اوکجا است را دارند، ایستادگی میکند.
داستان از آنجایی آغاز میشود که شرکت میراندو با شعار حفظ طبیعت تصمیم میگیرد تعدادی خوک – که با اصلاح ژنتیکی به موجوداتی عظیمالجثه تبدیل کرده – را به نقاط مختلف جهان بفرستد تا چند مزرعهدار آنها را پرورش دهند. یکی از این خوکها در مزرعهای در کره جنوبی زیر دستان دختری به نام میجا و پدربزرگش بزرگ شده و رابطهای عاطفی با دختر برقرار کرده است. اما ورود اعضای شرکت میراندو برای پس گرفتن خوک به بهانه شرکت او در مسابقه اَبَر خوک برتر داستان را عوض میکند. دختربچه که به حیوان دل بسته تصمیم میگیرد همراه آن تا آمریکا برود و با همکاری یک گروه مدافع حقوق حیوانات از اقدامات پشت پرده شرکت پرده بردارد.
جدیدترین ساخته کارگردان موفق کرهای، حکایتی جذاب از رابطه حیوان و انسان است. تم فانتزی فیلم Okja منجر به تجربه فضایی متفاوت و جدید شده که مخاطب میتواند با خیال راحت به تماشای آن بنشیند و از فیلم لذت ببرد. بونگ جون هو داستانش را با رابطه شیرین یک خوک جهش یافته با دختری کوچک تعریف میکند. داستان حمایت این کودک از حیوانش در برابر دیگران به راحتی میتواند E.T یا اژدهای پیت را به یاد آورد، اما او موفق میشود به فرمولی جدید در این باره دست یابد و آن را با موضوع مورد نظر خودش تطبیق دهد. در فیلمهای پیشین او هم جنگ او با جهان سرمایهداری به چشم میخورد اما این بار این تصویر واضحتر است و صراحت بیشتری دارد. تم مرکزی فیلم Okja را میتوان نحوه رویارویی فرد با سیستم بیرحم و خشن دانست که جون هو در تلاش است تا این تصویر را به روشنی هر چه تمامتر نشان دهد. مضمون اصلی فیلم در نکوهش دخالت انسان در طبیعت و تخریب محیط زیست است.
فیلم لحظاتی زندگی شیرین آن دو را در کوههای کره جنوبی نشان میدهد و سپس ما را با دنیایی تاریک و سرشار از تهدید و خطر روبرو میکند. تقابل آزمایشگاهی که اوکجا در آنجا زاده شده با کوهستانی که اوکجا در آنجا بزرگ میشود و رشد میکند. طبیعت بکر کوهستان در مقابل سیاهی نیویورک قرار میگیرد.
فیلم Okja در اولین نمایش خود در جشنواره کن با واکنشهای ضد و نقیضی روبرو شد. زیرا تاکنون فیلمی با این تم در بخش اصلی جشنواره نشان داده نشده بود که این سنت نانوشته با حضور اوکجا شکسته شد. همچنین حضور یک فیلم انگلیسی زبان ساخته نتفلیکس بحثهای زیادی را به راه انداخت. موافقان صمیمیت فیلم و جلوههای ویژهاش را ستودند و مخالفان به لوگوی نتفلیکس در ابتدای تیتراژ فیلم اعتراض کردند. با وجود تمام این اظهارنظرها حضور فیلم Okjaدر کن این نکته را یادآور شد که خیلی از فیلمهایی که ممکن است در استودیوها جایگاهی نداشته باشند، میتوانند به نتفلیکس مراجعه کنند. چرا که هم امنیت مالیشان تضمین میشود و هم کارگردان از آزادی زیادی در ساخت فیلم برخوردار است. جاناتان فریدلیند مدیر ارتباطات نتفلیکس درباره این موضوع به تلگراف میگوید: «اگر به تولیدات استودیوهای بزرگ نگاه کنید، همگی فیلمهایی بدون ریسکاند. و این باعث میشود افرادی که میخواهند فیلمهای متهورانه یا متفاوت با سلیقه غالب بسازند، جایگاهی نداشته باشند.»
بازی سیون هون در نقش دختر سیزده ساله داستان فوقالعاده است و یکی از اصلیترین نقاط قوت فیلم به حساب میآید. اما جیک جیلنهال در نقش مجری برنامه تلویزیونی در لحظاتی کسلکننده میشود و حوصله مخاطب را سر میبرد. او در نقش جانی ویلاکس دکتر جانورشناسی است که در تلویزیون یک چهره معروف و شناخته شده است و از طرفی مظهر و نماد شرکت میراندو نیز به حساب میآید. شخصیت خودشیفته او در هالهای از طنز و حماقت قرار میگیرد و دلسوزی مخاطب را به همراه دارد. شاید بتوان کاراکتر او را استعارهای از فرهنگ مصرفگرایی در جامعه غربی دانست و خوشیهای زودگذری که فرجامی ندارند. تیلدا سوئینتون هم با بازی در دو نقش به خوبی میتواند حس نفرت را در مخاطب ایجاد کند. او زنی شکستخورده است که همیشه در تلاش برای حفظ ظاهر است و میخواهد تصویر خوبی از خودش در مقابل مردم به نمایش بگذارد، اما در نهایت ناتوان و منفور است.
فیلم Okja انرژی خالصی دارد که تماشایش برای مخاطب لذتبخش و دوستداشتنی است. جلوههای ویژه فوقالعاده فیلم توانسته ارتباط موثری بین مخاطب با فیلم برقرار کند. تا جایی که تماشاگر کاملا او را به عنوان یک موجود واقعی میپذیرد و باور میکند. البته نباید این موضوع را نادیده گرفت که کارگردان با زیرکی هر چه تمام سعی در نکوهش فرهنگ مصرفگرایی آمریکایی دارد و آن را به سخره میگیرد. تلخترین لحظه فیلم را شاید بتوان سکانسهای پایانی دانست. زمانی که میجا بالاخره موفق به نجات اوکجا شده اما با تصویری روبه رو میشود که هیچگاه آن را تصور نمیکرده است. او اوکجا را نجات داد اما باقی حیوانات در شرایط ظالمانهای نگهداری میشوند و مانند اوکجا از شانسی برای نجات برخوردار نیستند. فیلم به همان اندازه که در خارج از چهارچوب تعریف شده هالیوود حرکت میکند، لحن گزندهای دارد که به خوبی نمایانگر بدبینی نسبت به عوارض دنیای سرمایهداری است.