انتظارات هر بازیکن از بازیهای ویدیویی متفاوت است. برخی بازیکنان علاقه به کمی دلهره دارند و در بازی Outlast به دنبال ترس واقعی میگردند و برخی نیز با برداشتن اسلحه به ایستگاهی فضایی در بازی Prey میروند تا موجوداتی عجیب و غریب به نام تایفون را از بین ببرند. اما بازیهای کوچکتر و به قولی خلاقانه چطور؟ این دست بازیها که این روزها بیشتر توسط استودیوهای مستقل ساخته می شوند، دنیایی کوچک دارند، اما بازیکنان را سراسر غرق در شگفتی میکنند. زمانی بازی Machinarium برای کامپیوتر منتشر شد و تا مدتی هر بازیکنی را میدیدی صحبت از این میکرد که بدون نگاه کردن به راهنما توانسته بازی را تمام کند. البته بین این بازیکنان افرادی بودند که به سخت بودن بازی اذعان میکردند و به دنبال راه حلی برای عبور از معماهای این بازی اشاره و کلیک میگشتند. بازیهای اشاره و کلیک مدتها است که در دنیای بازیهای ویدیویی حضور دارند و اگر به گذشته نگاهی بیاندازیم، بازیهایی مانند هاپکینز افبیآی و نورهودبودند که تا ماهها بازیکنان را با رازهایشان گیر میانداختند.
سال ۲۰۱۴ استودیو State of Play، بازی ویدیویی متفاوتی را عرضه کرد که با ساخت ماکتها خلق شده بود. بازی Lumino City، که ابتدا برای کامپیوتر منتشر شد، اینبار راه خود را به سوی دستگاههای موبایل باز کرد و بعد از عرضه در اپاستور، درنهایت در دسترس دارندگان اندروید نیز قرار گرفت. داستان Lumino City از صحبتهای لومینو، دخترک داستان ما و پدربزرگش آغاز میشود. جایی که پدربزرگ قصد برملا کردن رازی را دارد، اما او قبل از شروع گفتگو با نوهاش میخواهد تا چایی نوشیده و در آرامش سخن بگوید. اما دریغا که اتفاقی ناگهانی باعث ناپدید شدن پدربزرگ شده و حال لومینو باید با استفاده از کتابچه راهنمای پدر بزرگ به دنبال او بگردد. داستان بازی به صورت یکپارچه روایت میشود و این یکپارچگی تا پایان بازی ادامه پیدا میکند. توسعهدهنده توانسته با دیالوگهایی کوتاه میان لومینو و اهالی شهر، بازیکن را با هر یک از شخصیتها آشنا کند. شخصیتها اخلاق متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند و این تفاوتها به خوبی در اعمال آنها نمایش داده شده است. State of Play در معرفی هر یک از مردم شهر لومینو سیتی موفق بوده و میتوانید با آنها تا حدودی ارتباط برقرار کنید، با این حال، این بازی پتانسیل زیادی را برای طنز بیشتر در گفتگوها داشت که متاسفانه سازندگان توجه کمتری را به این موضوع داشتند و بیشتر شاهد گفتگوهایی خشک میان شخصیتهای بازی هستیم.
گیمپلی اشاره و کلیک لومینو سیتی، ترکیبی از تغییر دوربین، حرکت محیط و حل معماهای نسبتا ساده است. در این بازی باید با برداشتن آیتمها، صحبت با شخصیتها و پیشروی در داستان به مرور کتاب راهنمای پدر بزرگ را ورق زده و سعی کنید تا معماها را پشت سر بگذارید. متاسفانه یکی از بزرگترین ایرادات بازی ریز بودن نوشتهها و کلا رابط کاربری بازی برای گوشیهای موبایل است. اگر تبلت داشته باشید، به راحتی میتوانید نوشتهها را خوانده و به بازی کردن بپردازید، اما این موضوع برای گوشیهای موبایل بهینه نشده و حتی قادر به خواندن دقیق نوشتههای کتاب پدربزرگ با صدها صفحه نیستید. گاهی اوقات همین کوچک بودن شخصیت باعث میشود تا به اشتباه بارها به جای ضربه روی لومینو، روی یک آیتم یا شخص دیگر کلیک کنید و مجبور شوید تا دوباره به دیالوگهای تکراری گوش دهید که این موضوع به واقع آزار دهنده است.
دنیای رنگارنگ لومینو سیتی زمانی جادویی میشود که متوجه واقعی بودن آن میشوید. توسعهدهندگان به جای آنکه دست به دامان موتورهای گرافیکی پیچیده شوند، با برداشتن دوربینهایی با کیفیت به سراغ ساخت ماکتهایی رنگارنگ و پر جزئیات رفتهاند تا دنیای دخترک را زیبا و خواستی کنند. این دنیای خواستنی با ترکیبی مناسب با گیمپلی کوتاه بازی همراه شده و در نتیجه فرصتی عالی را برای غرق شدن در ماجراجویی لومینو در شهری با نام او خواهید داشت. معماها بخش اصلی لومینو سیتی هستند و تنوع زیادی دارند. به عنوان مثال، در حالی که در یکی از معماها باید لیموها را به عنوان وسیلهای رسانا استفاده کنید، در معمایی دیگر باید با حفظ کردن نوتهای گیتار پیرمردی در بالای نهر، به نواختن موسیقی بپردازید. این تنوع در گیمپلی و حل معما، باعث میشود تا گیمپلی طولانیتری را تجربه کنید. با این حال، هنوز هم گیمپلی بازی کوتاه است و به قولی با یک بازی جمعجور، اما پر جزئیات همراه هستیم.
هرچند پازلها نقطهی قوتی برای برخی از بازیکنان هستند، در همین حال، عمق لازم را برای درگیر کردن بازیکنان هاردکور ندارند. گاهی برای برداشتن یک آچار باید ساعتها یک محیط را بگردید و گاهی نیز معماها را آنقدر سریع پشت سر میگذارید که از آسانی آنها تعجب میکنید. هرچه که باشد برخلاف بازی Machinarium یا بازیهای کلاسیک مانند هاپکینز افبیآی یا حتی همین سالهای اخیر بازی Runaway، بازی لومینو سیتی، معماهای پیچیدهای ندارد و به راحتی میتوانید با باز کردن کتابچهی پدربزرگ پازلها را یکی پس از دیگری حل کنید. این سادگی باعث شده تا روند بازی کوتاه باشد و در زمان کوتاهی قادر به تمام کردن بازی باشید
صحبت از ویژگیهای گرافیکی بازی مشکل است زیرا بافتها و در کل جهان لومینو سیتی از نمونهای واقعی فیلمبرداری و در بازی اعمال شده است. تغییر ناگهانی فوکوس دوربین و نمایان شدن پسزمینهی متفاوت شهر لومینو، آنقدر به موقع و به خوبی انجام شده که گاهی توسعهدهندگان را به خاطر این دقت ستایش میکنید. حتی در زمینه سایهزنی و نورپردازی نیز، Lumino City نمونهای خوب از یک بازی زیبا است. موسیقی بازی، ساخته Ed Gaps، نقطهی عطفی برای ارتباط هرچه بیشتر بازیکنان با داستان لومینو سیتی و اتفاقات مرموز این بازی معمایی است. در جریان بازی موسیقی ملایمی را خواهید شنید که با توجه به شرایط تغییر میکند و گاهی با صدای حرکت آب همراه شده و گاهی نیز با نتهای پیرمردی عاشق در یک هارمونی قرار میگیرد. موسیقی لومینو سیتی در حقیقت در همکاری کاملی با صداگذاری این بازی قرار دارد و این صداگذاری خوب بازی است که به موسیقی آن معنی میبخشد.
بازی Lumino City، بدون شک اولین بازی ساخته شده از روی ماکت نیست و آخرین بازی از این دست نیز نخواهد بود. با این حال، لومینو سیتی همچنان یکی از آثار جذاب با معماهای نسبتا ساده است که میتواند بازیکنان را چند ساعتی درگیر خود کند، هرچند روند بازی به شکلی نیست که ارزش تکرار آن را زیاد کرده باشد. با توجه به قیمت ۱۹.۹۹ دلاری این بازی در استیم و قیمت ۴.۹۹ دلاری آن در نسخه گوشیهای موبایل، به شخصه پیشنهاد میکنم که این بازی را در اندروید یا iOS تجربه کنید.
Lumino City
لومینو سیتی، هرچند معماهای سادهای دارد، اما تنوعی که در گیمپلی به بازیکنان ارائه میدهد، آن را به بازی ارزشمندی تبدیل کرده است که میتوانید در گوشیهای موبایل و پیسی دانلود و تجربه کنید.صداگذاری و موسیقی این بازی هماهنگی کاملی دارند و این دو، توانستهاند مکمل یکدیگر در پیشروی در داستان باشند. طراحی لومینو سیتی از روی ماکتها انجام شده و توسعهدهندگان با فیلمبرداری زیبا، شهر لومینو سیتی را خلق کردهاند که نتیجه محصولی با کیفیت از نظر بصری شده است.
میثم خلیل زاده
نقات قوت
– دنیایی دستساز و رنگارنگ
– گیمپلی روان و زیبا
– موسیقی گوشنواز که در هارمونی کاملی با صداگذاری قرار دارد
نقات ضعف
– معماهای نچندان درگیر کننده
– ریز بودن نوشته و رابط کاربری برای گوشی موبایل
– ارزش تکرار پایین