اصول یک فرد کاریزماتیک
احتمالا شنیدهاید که میگویند فلانی مهرهی مار دارد؛ این یعنی همان کاریزما که به فرد قدرت میدهد تا بهطرزی گیرا در کانون توجه قرار بگیرد و به هر جمعی که وارد میشود، دیگران را درست مثل آهنربا به سمت خود جذب کند. اگر شما نیز تصمیم دارید به شخصیتی کاریزماتیک تبدیل شوید و روابط اجتماعی موفقتری را برای خود رقم بزنید، پیشنهاد میکنیم در ادامه با ما همراه باشید تا با ۲۹ اصل از اصول کاریزماتیک بودن آشنا شوید.
۱. محبت کنید، اما بیهیچ توقعی
به دیگران بدون هیچ چشمداشتی خوبی کنید، به این معنی که از کسی کینه به دل نگیرید، بهروی دیگران لبخند بزنید، به لطیفههایی که تعریف میکنند بخندید، به کسانیکه مِهرشان را در دل دارید، هدیه بدهید، پای درددلشان بنشینید، تجارب و شکستهایتان را نزد دیگران بازگو کنید تا از اشتباهات شما درس بگیرند. خلاصهی کلام اینکه عشق و محبتتان را با دستودلبازی خرج کنید.
کلمهی کاریزما از کلمهای یونانی با مفهوم لطف بیدریغ ریشه میگیرد. ماهیت کاریزما درواقع عشق و علاقه است و خیلی از افرادی را که در آماج محبت شما قرار میگیرند، مجاب میکند تا لطف و توجهتان را با خوبیِ متقابل پاسخ بدهند و شاید روزی درجاییکه انتظارش را ندارید، دستتان را بگیرند. اما اگر محبتتان بیپاسخ بماند یا طرف مقابلتان قدرنشناسی کرد، به خودتان یادآوری کنید که شما بدون هیچ چشمداشتی خوبی کردهاید، پس جای ناراحتی نیست!
۲. روراست و دستودل پاک باشید
هرگز دروغ نگویید و بهخلافِ آنچه عمل کردهاید، وانمود نکنید. یادتان باشد که دیگران حواسشان به شماست و رفتار و کردارتان را رصد میکنند. اگر واقعا سعی دارید که به شخصیتی کاریزماتیک تبدیل شوید، باید آنقدر شجاع باشید که از بیان حقیقت، حتی اگر به گوش مخاطب تلخ و ناگوار بنشیند، نهراسید. پس درهرحال از دورویی بپرهیزید و خودتان را به فریب و تظاهر آلوده نکنید.
۳. خوشبین و امیدوار باشید
برای اینکه کاریزماتیک شوید، ناگزیرید باور کنید که دیگران نیز ظرفیتش را دارند که خوشجنس و باذکاوت باشند یا از پسِ انجام کارهای خاص برآیند. بهجای اینکه انرژی خود را با اخم و عصبانیت هدر بدهید، لبخند بزنید تا دیگران نیز روحیه بگیرند. یکی از خصوصیات بارز «فرانکلین روزولت» این بود که در دوران ریاستجمهوری خود هرگز به توانایی مردم کشورش در مقابله با بحران اقتصادی فلجکنندهای که در سالهای پیش از جنگ جهانی دوم رخ داده بود، شک نکرد. جالب است بدانید که در آن دوران، نظر اغلب مردم نیز این بود که اوضاع رو به بهبودی است، درحالیکه «روزولت» راهحلی برای رفع بحران نداشت و سیاستهای وی اساسا نامنسجم بودند.
۴. به اهداف خود ایمان قلبی داشته باشید
از خودتان بپرسید که بهطور قطع چهچیزی برای شما اهمیت دارد و کار درست را در چه اقدامی میبینید. خیلی سخت است که دیگران را درمورد چیزی که خودتان به آن باور ندارید، قانع کنید. ناپلئون میگفت بیشتر از اینکه خودش به مردم فرانسه احتیاج داشته باشد، این مردم فرانسه هستند که به او احتیاج دارند و مردم او را پادشاه فرانسه کردند و حتی وقتی شکست خورد، مجددا عدهای کوشیدند تا بار دیگر به تاجوتختش برگردد. نقل شده است که وقتی ناپلئون از تبعید در جزیرهی اِلبا گریخت، درمیان جمعی از وفادارانش فریاد برآورد که به انجام ضرورتها پایبند بمانند و حتی اگر ضرورت در این بود که به امپراطورشان شلیک کنند، از این اقدام نگریزند. در این لحظه، نظامیان حاضر زانو زدند و شعار زنده باد امپراطور سر دادند.
۵. خوشقول باشید
تنها چیزی که در این دنیا دارید، چیزی جز آبرو و اعتبارتان نیست. برای اینکه از خود نام نیک برجای بگذارید، باید یک عمر تلاش کنید، اما فقط یک لحظه لغزش کافی است تا آبرو و اعتباری را که طی سالیان دراز جمع کردهاید، به باد فنا بدهید. خوشقولی یکی از خصوصیات بارز انسانهای آبرومند و معتبر است. پس حتی اگر دیگران سر قولشان نماندند، شما همیشه سعی کنید که قولتان قول باشد.
۶. تقصیرات را بهجان بخرید
آیا بهدنبال مقصر اتفاق اخیر میگردید؟ گاهیاوقات سیاست حکم میکند که حتی اگر خودتان مقصر نیستید، تقصیر را بهگردن بگیرید. بعد از اینکه خودتان را دستیدستی مقصر اعلام کردید، باید اتفاق تحت بررسی را عیبیابی کنید و ببینید که اول چه کاری از دست خودتان و بعدا چه کاری از دست دیگران ساخته است و درنهایت، در جستوجوی راهحلی باشید تا از بروز مجدد همان خطا در اتفاقات آینده بکاهید.
برای مثال فرض کنید که مربی یک تیم ورزشی غیرحرفهای هستید و مشکل اصلی تیمتان این است که بازیکنها در همهی بازیها یکسان تلاش نمیکنند و هرکدامشان در بازیهای مختلف بسته به میزان علاقهای که به بُردِ همان بازی دارند، انرژی میگذارند. درچنین حالتی میتوانید پیش از هر بازی از تکتک بازیکنها بپرسید که از ۱ تا ۱۰ چقدر برای بُرد بازی میکنند. سپس میتوانید استراتژی بازیِ پیشرو را براساس میانگین پاسخهای دریافتی از بازیکنانتان بچینید.
۷. سپاسگزار و قدرشناس باشید
از تمامی کسانیکه میشناسید، سپاسگزاری کنید؛ اگر از معلم محبوبتان که سالها پیش شاگردش بودید، خبر دارید، برایش پیغام تشکر و قدردانی بفرستید. خانواده و دوستانتان را از صمیم قلب درآغوش بگیرید و اعتراف کنید که چقدر مایهی افتخارتان هستند. به نویسنده یا سخنرانی که آثار و بیاناتش را میپسندید، نامه بنویسید. تنبلی نکنید و پستهای تحسینبرانگیزی را که در صفحات اجتماعی میبینید، لایک کنید. اما یادتان باشد که حتی اگر طرف مقابل اعتنایی نکرد، ناراحت نشوید، چرا که در درجهی اول قرار است با قدرشناسی نشان بدهید که انسانی بلندهمت و شریف هستید.
۸. از افراد شایسته تعریف و تمجید کنید، اما صادقانه
مردم به معاشرت با کسانی بیشتر تمایل دارند که در کنارشان علاوهبر احساس شادی و خوشی احساس امنیت و آرامش داشته باشند و از حس زیبای دوست داشتهشدن بهرهمند شوند. در نقطهی مقابل، مردم از کسانیکه هیچکدام از این حسوحال مثبت را به آنها ندهند، دوری خواهند کرد. بسیاری از مردم بهقدری که شایستهاش هستند، مورد تعریف و تمجید قرار نمیگیرند. پس چه بهتر که از این موضوع سود ببرید و خودتان را متمایز نشان بدهید. مطمئن باشید که اگر بهجا و صادقانه از دوستانتان تعریف و تمجید کنید، برای داشتن شما در جمع خود سرودست خواهند شکست.
۹. به دیگران حال بدهید
هرازگاهی دیگران را با هدایای غیرمنتظرهی خود شگفتزده کنید و آنها را خوشحال و سوپزایز کنید. برای مثال اینبار که به رستوران یا کافه میروید، دوبرابر مبلغ همیشگی انعام بدهید یا پروژهای را که دردست انجام دارید، به جزئیات جذابی، اضافهبر از سفارش مشتری، توجه کنید؛ حتی چه اشکالی دارد که زمانهایی از تکالیف دانشجویان یا وظایف کارمندانتان بکاهید تا بتوانند، حتی بهصورت تفریحی، به یادگیری مهارتهای دلخواهشان گریزی کوتاه بزنند.
۱۰. شنوندهی خوبی باشید
همهی مردم از اینکه کسی پای درددلشان بنشیند، بسیار خرسند میشوند. وقتی کسی چند لحظه از امور زندگی شخصی خود فاصله میگیرد و پای درددل دیگران مینشیند، بهطرف مقابل این حس منتقل میشود که مهم است. از آنجاییکه قصهی زندگی اغلبمان پر از تلخی و شکست است، کمتر کسی حوصلهی شنیدن این تلخیها و شکستها را دارد. اگر پای این درددلها بنشینید، میتوانید شخصیت طرف مقابلتان را بهتر بشناسید و بهطورکلی، بینش خود را درمورد طبیعت انسانها وسعت ببخشید.
با دانستن اینکه طرف مقابل چه فرازونشیبهایی را پشت سر گذاشته است، راحتتر میتوانید درمورد طرز برخوردتان با او تصمیم بگیرید. اگر جایی از قصهای که میشنوید، برایتان مبهم بود، میتوانید از طرف مقابل بخواهید که قضیه را واضحتر توضیح بدهد. بهبیاندیگر، درمورد کلمات و جملاتی که ابهامآمیز بهنظر میرسند، از حدسوگمان بپرهیزید و درعوض، سؤال بپرسید. شرایط و تجربیات خاص زندگی هرکس آنقدر منحصربهفرد است که نمیتوانید برای شناخت طرف مقابل فقط به پیشفرضهایتان بسنده کنید.
توجه داشته باشید پیش از اینکه شخصیتتان کاریزماتیکتر و قدرتمندتر شود، باید حسابی تمرین کنید تا به شنوندهی قابلی تبدیل شوید، چون خوشبختانه یا متأسفانه، خیلی از مردم در مقابل افراد کاریزماتیک و قدرتمند طوری رفتار میکنند که با طرز برخوردشان با افراد معمولی متفاوت است.
۱۱. روش همدردی را بیاموزید
یکی از اهداف تعامل با دیگران این است که بتوانیم با نحوهی خاص هر فرد در مواجهه با موضوعات مختلف آشنا شویم. باید سعی کنید که احتمال بروز سوءتفاهم را در روابطتان به حداقل برسانید تا کسی بیهوده از دستتان ناراحت نشود و بعد مجبور نباشید جهت رفع سوءتفاهم وقت و انرژی اضافی صرف کنید. اگر در ابرازهمدلی با دیگران از مهارتهای کافی برخوردار نیستید، از کسانی همچون روانشناسان کمک بگیرید. بهویژه توصیه میشود که درمورد تئوریهای شخصیت و علائم زبان بدن مطالعه کنید تا یاد بگیرید که برای نمونه گریه، نشانهی ناراحتی از یک اتفاق ناخوشایند است.
۱۲. دوست خوبی باشید
حتما بارها از دوران کودکی شنیدهاید که باید در انتخاب دوست با هوشمندی و دقت فراوان عمل کرد. دوست خوب از جمله معیارهای ثابت سنجش ثروت در زندگی بهشمار میرود. دوست خوب حداقل دارای یکی از خصوصیاتی است که مورد تحسین شماست و دلتان میخواهد که آن خصوصیت را در خودتان نیز پرورش بدهید. کسانیکه دوست واقعی هستند، ابعاد شخصیتی و اهداف زندگی یکدیگر را بهخوبی درک میکنند و حتی اگر بعد از سالها همدیگر را ببینند، اصلا انگارنهانگار که مدتها از آخرین دیدارشان گذشته است!
۱۳. هر روز یک چیز جدید یاد بگیرید
دانش خود را درمورد موضوعات مختلف ارتقا بدهید و دایرهی واژگانتان را غنیتر سازید تا بتوانید پیرامون مباحث بیشتری صحبت کنید و وقتی با کسی دمخور میشوید، شانس بیشتری جهت یافتن علایق مشترک داشته باشید. هرچه درمورد موضوعات بیشتری بتوانید صحبت کنید، با اعتمادبهنفستر جلوه خواهید کرد و هرچه با اعتمادبهنفستر ظاهر شوید، دیگران راحتتر به سمتتان متمایل خواهند شد. برای مثال بد نیست که اطلاعاتتان را در حوزهی علوم رایانه بالاتر ببرید، چراکه امروزه عدهی زیادی از مردم بهواسطهی پیشرفت سریع علم در این حوزه مایلند که درمورد نرمافزارها و سختافزارهای رایانهای بیشتر بدانند.
۱۴. درمورد روانشناسی و جامعهشناسی کاربردی مطالعه کنید
توصیه میشود حداقل در ابتدا، از نظریههای فروید و انبوه منابعی که درمورد بیماریهای روانی دردسترس است، آغاز نکنید، زیرا این قبیل اطلاعات در اکثر موقعیتها و دربرخورد با افراد نرمال کارایی چندانی ندارند. درعوض، با مطالبی پیرامون نظریهی پروکسِمیک یا همجواری، برنامهریزی عصبی-کلامی، نظریهی نفوذ اجتماعی، نظریهی قدرت یا برای نمونه نظریههای ارتباطجمعی شروع کنید. اگر تصمیم دارید که در زندگی بهجایی برسید، دقت داشته باشید که ارتباطاتتان حرف اول را میزنند. پس تا میتوانید اطلاعاتتان را در این زمینه افزایش بدهید.
۱۵. از دانشاندوزی در زمینهی سیاست، اقتصاد و تاریخ غافل نشوید
علاوهبر مطالعهی نظریههای روانشناسی و جامعهشناسی لازم است درمورد سیاست، اقتصاد و حتی جنگهای تاریخی نیز اطلاعات کسب کنید تا طبیعت انسانها را بهتر بشناسید. با مطالعه در این زمینهها با شخصیتهای تاریخی کاریزماتیک نیز آشنا خواهید شد. خالی از لطف نیست که با «فردیناند ماژلان»، سیاح و دریانورد پرتغالی، که قصد داشت به دور دنیا سفر کند، آشنا شوید. «ماژلان» در میانهی سفر درگذشت، اما همراهانش به این سفر ادامه دادند و هدف او را تحقق بخشیدند.
۱۶. فلسفه و مذهب بخوانید
افزون بر همهی آنچه گفته شد، درمورد علم اخلاق و مذهب نیز مطالعه کنید و ببینید که با چه مباحثی در این دو زمینه موافق یا مخالف هستید. سعی کنید درمورد ادیان مختلف بدانید و دانش خود را در این موضوع خاص تقویت کنید. حتی در باب ادیانی که با منطقتان سازگار نیستند، اطلاعات کسب کنید و درنهایت، از خودتان بپرسید که چرا مردم به ادیان مختلف گرایش پیدا میکنند.
۱۷. ارتباطات اجتماعی خود را تقویت کنید
ارتباطتان را با کسانیکه میشناسید، حفظ کنید. چطور میتوانید به کسی که مدت طولانی از او خبر نداشتهاید، رو بیندازید تا لطفی در حقتان بکند؟! اهل گفتوگو باشید و در شنوندگی نیز کم نگذارید. برای اینکه در زمینهی روابط اجتماعی پیشرفت کنید، باید یاد بگیرید که چطور سرصحبت را با دیگران باز کنید. برای مثال وقتی در ایستگاه مترو یا مطب دکتر منتظر نشستهاید، میتوانید بهجای اینکه با گوشی همراه خود سرگرم شوید، سر صحبت را با کسی که کنارتان نشسته است، باز کنید. شاید در دفعات اول تیرتان به سنگ بخورد و نتوانید سر صحبت را آنطور که انتظار داشتید، باز کنید، اما بهتدریج با تکرار این تمرین خواهید دید که دیگران به ادامهی صحبت با شما ترغیب خواهند شد.
۱۸. سرزنشگر نباشید
کسیکه در انجام کاری بهاصطلاح گند میزند، خودش در اکثر مواقع متوجه اشتباهش میشود و احساس خیلی ناخوشایندی دارد، اما اگر بهعنوان مافوقِ فرد خاطی خشم بگیرید و او را جلوی دیگران تحقیر کنید، قطعا کاری از پیش نخواهید برد و فقط باعث میشوید که طرف مقابل احساس ناخوشایندتری پیدا کند. این رفتار نسنجیده حتی باعث خواهد شد فردی که مرتکب اشتباه شده است و نیز سایر کسانی که شاهد دادوبیدادتان بودهاند، از شما بیزار شوند یا بترسند. برای اینکه دیگران درموردتان احساسات منفی پیدا نکنند، همانطور که پیشتر نیز گفته شد، گاهی درصورت امکان میتوانید بدون اینکه کسی را مقصر اعلام کنید، خودتان خلل ایجادشده را با تدبیری که خاص افراد کاریزماتیک است، سروسامان بدهید.
۱۹. پرسشگر باشید
از پرسیدن سؤالات واضح و بدیهی نترسید، چراکه نباید با حدسوگمان پیش بروید. ازطرفی، مردم دوست دارند مسائلی را که به حوزهی تخصصیشان مربوط میشود، برای دیگران توضیح بدهند و به این ترتیب، باهوش و کاربلد بهنظر برسند. پس چه بهتر که این فرصت جلوهگری را با سؤالپرسیدن در اختیارشان قرار بدهید.
۲۰. با مردم معاشرت کنید
باید با آدمهای خیلی زیادی معاشرت کنید تا بتوانید یاد بگیرید که چگونه با انواع شخصیتها روبهرو شوید. از روشهای ارتباطی مختلف استفاده کنید؛ صحبت رودررو با برقراری ارتباط ازطریق ارسال پیام متنی یا صوتی متفاوت است و مهارتهای خاص خودش را میطلبد. باید بفهمید که دربرقراری ارتباط با چه روشی و چه گروهی از افراد احساس راحتی نمیکنید و البته علت را نیز جویا شوید. سپس آنقدر روی خودتان کار کنید تا بتوانید دربرخورد باتمامی انواع شخصیتها و برقراری ارتباط به هر روشی احساس راحتی کنید.
۲۱. در جمع سخنرانی کنید
باید یاد بگیرید که راحت درمقابل جمع صحبت کنید. حتی اگر چندان علاقهمند نیستید که بهعنوان متکلموحده در کانون توجه قرار بگیرید، بازهم به نفعتان است که این مهارت را در خودتان تقویت کنید. وقتی درمقابل جمع صحبت میکنید، میتوانید از مشاهدهی اینکه دیگران مسحور کاریزما و جاذبهی شخصیت شما شدهاند، احساس قدرت کنید و بسیار انرژی بگیرید.
۲۲. در کلاسهای بازیگری شرکت کنید
اگر در بچگی میتوانستید حین بازیهای کودکانهتان بهراحتی در قالب نقشهای مختلف فرو بروید و هنوز هم این روحیهی بازیگری را در خودتان حس میکنید، دیگر ضرورتی ندارد که حتما به کلاسهای بازیگری بروید. بهطورکلی، توانایی بازی در قالب نقشی که بهلحاظ شخصیتی با خودتان فاصله دارد، مهارت بسیار مفیدی محسوب میشود. بهویژه، بازیگری با مِتُد اَکتینگ شیوهی بسیار قدرتمندی است که نمونهی آن را میتوانید در نقش «جوکِر» با بازی «هیث لِجِر» در فیلم «بَتمَن ۲» ببینید.
۲۳. درمورد شخصیتهای کاریزماتیک تاریخ بخوانید
درمورد شخصیتهای کاریزماتیک تاریخ ازجمله استیو جابز، روزولت، ناپلئون، ژاندارک، هانیبال، سزار، هیتلر، آیزنهاور، استالین و امثال اینها مطالعه کنید و به الگوهای رفتاریشان دقت داشته باشید. سرگذشت این افراد را بخوانید و از اشتباهاتشان عبرت بگیرید. همچنین یادتان نرود که تکنیکهای رفتاری شخصیتهای کاریزماتیک را گلچین و تمرین کنید.
۲۴. از احساسات مخرب دوری کنید
هرگز وقتی بسیار عصبانی، ناراحت، دستپاچه و مضطرب هستید، اقدام به تصمیمگیری نکنید، چراکه با این وضع در آخرِ کار بازنده خواهید شد. همچنین بهخاطر داشته باشید که اگر به هریک از این احساسات مخرب دچار شدید، سعی کنید خیلی زود بهحال طبیعی برگردید و آگاه باشید که این حالات دردسرساز میتوانند شیرهی جانتان را بمکند و از کاریزمایی که بهدنبالش هستید، منحرفتان کنند.
۲۵. زندگی را غنیمت بشمارید
عمر همهی ما انسانها محدود است و هیچکس نمیتواند تا ابد در این دنیا زندگی کند. درماندهترین مردم دنیا کسانی هستند که بدون درک زیباییهای زندگی زانوی غم به بغل میگیرند و به انتظار مرگ مینشینند. درست است که همهی ما بالاخره از این دنیا رخت برخواهیم بست، اما این واقعیت دلیل نمیشود که فرصت زندگیکردن را از دست بدهیم و لحظات عمرمان را فقط بهخاطر اینکه روزی خواهیم مرد، به بیهودگی و تباهی بگذرانیم. زندگی زیباست و این فرصت را نباید با ناسپاسی از دست داد.
۲۶. دقیق و باریکبین باشید
مردم هیچکاری را بیدلیل انجام نمیدهند. این دلایل را نادیده نگیرید، بلکه سعی کنید انگیزهای را که پسِ انحام هرکاری نهفته است، با تکیهبر دانش و تجربهی خود ردیابی کنید. خیلی بهندرت پیش میآید که مردم انگیزههایشان را در هرکاری یا رفتاری برای کسی توضیح بدهند، چراکه مسئلهای شخصی و خصوصی است. این انگیزهها میتوانند شرمآور یا آرمانگرایانه باشند و بههمینعلت، افراد ترجیح میدهند که انگیزههایشان را بهسادگی رو نکنند. اما کسی برنده است که خودش بتواند انگیزههای دیگران را در ارتکاب هرعمل یا رفتاری کشف کند.
۲۷. مهر بورزید و گذشت کنید
با دیگران با نهایتِ درک و مهربانی برخورد کنید و امیدوار باشید که میتوانید با این طرز برخورد متقاعدشان کنید. هرگز دیگران را با اِعمال ناصحیح قدرتتان از خود نرنجانید و بدون اینکه قصهی زندگیشان را بدانید، قضاوتشان نکنید. یادتان باشد که همهی مردم در این دنیای پرهیاهو با تمام توانشان در تلاشند که شاد و پربار زندگی کنند. پس باگذشت باشید و هر موضوعی را زیادی جدی نگیرید.
۲۸. دیگران را به انجام هیچکاری وادار نکنید
هرکسی حتی یک فرد کمهوش و بیدرایت نیز اگر قادر به ارتکاب اَعمال شنیع و نابههنجار باشد، میتواند دیگران را به انجام کار دلخواهش وادار کند، برای مثال تهدید جانشان. اما نیازی به گفتن نیست که چنین طرز برخوردی از اخلاق و انسانیت بهدور است. افراد کاریزماتیک قادرند بدون اینکه به اهرم اجبار متوسل شوند، دیگران را به انجام آنچه در ذهن دارند، ترغیب کنند. کاریزما یعنی اینکه در ارتباطاتتان با مردم باهوش و کاردان باشید.
۲۹. از ناامیدی بگریزید
اگر کسانیکه برایتان کار میکنند، به دام ناامیدی گرفتار شوند، ادامهی موفقیتآمیز مسیر ممکن نخواهد بود. از این روست که همیشه باید آرامش خود را حفظ کنید، خوشبین و امیدوار بمانید و در تحقق اهدافتان سست نشوید. از کسی که در رأس کار قرار دارد، انتظار میرود که با آگاهی دست به هر اقدامی بزند. مافوق که باشید، بهعلت تفکر راهبردی و دوراندیشی، شما زودتر از دیگران متوجه شکست خواهید شد. در نبرد کانای که طی دومین جنگ کارتاژ بین کارتاژ و رم درگرفت، ارتش کارتاژ به فرماندهی هانیبال توانست ارتش رقیب را که پرشمارتر بودند، زمینگیر کند. ارتش رم از سربازان بیشتری برخوردار بود، اما چون شکست محاصره را ناممکن دید، تضعیف روحیه شد و نبرد به سود ارتش مقابل پایان یافت. پس مراقب باشید که به تلهی ناامیدی گرفتار نشوید و واقعیت موجود را با سختکوشی فراوان به سود خود تغییر بدهید.
افراد کاریزماتیک موقعیتشناسهای حاذقی هستند و بهخوبی میدانند که چهزمانی میتوانند از اصولیکه تا به اینجا مرور کردیم، تخطی کنند و باز هم جذاب و گیرا باقی بمانند، به این معنی که در تشخیص موارد استثنا بسیار هوشمندانه عمل میکنند. پس تا وقتیکه حسابی استاد نشدهاید، بهتر است از همین اصول پیروی کنید، چراکه شاید هنوز در شناسایی موقعیتهای استثنا بهقدر کافی ماهر نباشید و ناخواسته طوری ظاهر شوید که دیگران را از خودتان دور کنید.
برگرفته از quora.com