نقد و بررسی بازی Sundered
بازی ساندرد (Sundered) ساخته شرکت کانادایی «تاندرلوتس» است که ساخت بازی «جوتان» را هم در کارنامه خود دارد. اگر جوتان را بازی نکردهاید ویژگی این دو بازی گرافیک زیبای آنها است که ظاهر نقاشی با دست کشیده شده را دارد. هرچند این ویژگی تازگی نداشته و ما آن را در بازیهای دیگری نیز از قبیل برید (Braid) و دراگن لیر (Dragon’s Lair) دیدهایم ولی نوع سبک طراحی خلاقانه، آنها را نسبت به دیگر بازیها متمایز میکند. ساندرد یک عنوانه سکوبازی است که در ژانر بازی متروید قرار میگیرد. ژانر بازیهای متروید شامل جستجوی محیط به همراه جنگیدن با موجودات خارقالعاده است که از دهه 80 میلادی پا به عرصه ظهور نهاد و سپس ما با حجم وسیعی از این طیف مواجه بودیم که تا اواخر دهه نود ادامه داشت. با ارتقای گرافیک بازیها به فضای سه بعدی در دهه نود میلادی، این سبک از بازیها تعدادشان رو به افول گذاشت و در سالهای هزاره جدید کمتر و کمتر شد. با رشد و ظهور عناوین مستقل در قرن جدید، سازندگان پروژههای کوچک و کم هزینهتر دوباره به ساخت این گونه بازیها روی آوردند.
حال که با پیشینه آنها آشنا شدیم به خود بازی ساندرد میپردازیم. در این بازی مانند جوتان داستان بدون نمایش فیلم یا متنی و بدون روایت خطی آغاز میشود. اسم شخصیت اصلی بازی «شه» است و شما در حال عبور از طوفانی شنی در میان یک ویرانه هستید که توسط شه به دنیای زیرین فراخوانده میشوید. در آنجا با تراپوزوهدرون آشنا میشوید که شما را راهنمایی میکند و از قابلیتهایتان میگوید. در دالانها و راههای تعبیه شده در این غار به جستجو میپردازید و سعی میکنید تا راهی برای رسیدن به انتهای آن بیابید. شه در این راه به موجودات خارقالعادهای بر میخورد که چارهای جز جنگیدن با آنها ندارد ولی همیشه تعداد سیل آسایی به شما حملهور میشوند. این قضیه در واقع نقطه تمایز این بازی با دیگر بازیهای همسبک است. در مقاطعی از بازی صفحه از سیل این موجودات پر میشود که حتی بر دید شما از محیط تاثیر میگذارد. یک سپر حفاظتی در این مواقع به کمک شما میآید و اطراف شما را در برمیگیرد. با پشت سر گذاشتن اتفاقات مختلف میتوانید هم جان و هم سپر محافظتی خود را ارتقا دهید.
با همه قابلیتهایی که ذکر شد، ساندرد مانند جوتان حتی در سطح سختی نرمال آن بسیار مشکل است تا جایی که میشود از آن به عنوان دارک سولز دنیای بازیهای مستقل نام برد. بعد از گذر از دوران مترویدی دهه هشتاد که بازیها بسیار سخت بودند مانند نینجا گایدن یا لاک پشتهای نینجا و کنترا، سازندگان به سمت آسانسازی بازیها پیش رفتند. حال ما شاهد بازگشت بازیهای سخت آن دوران هستیم. باید اعتراف کنم که چندین بار وسط این بازی بعد مردنهای مکرر میخواستم کیبورد را به سمت نمایشگرم پرت کنم. این حس استیصال فقط در کشتهشدن توسط هیولاها و غولهای اصلی بازی نیست بلکه شما هر زمان که بمیرید باید از اول هاب بازی و مرحله شروع کنید و بعد از پیمودن راهی طولانی برسید به نقطهای که در آنجا شکست خوردید. بازی به شیوه جالبی شامل تولید تصادفی مراحل است که بدان معنا است موانع و قسمتهایی از مرحله طی بازگشت شما به آن عوض شدهاند و این خود بر عصبانیت شما هنگام مبارزه با غول بازی میافزاید زیرا در بازگشت شما مانعی به آن قسمت اضافه شده است که راه فرار برای شما نمیگذارد. این میشود بازی شانسی. تحرکات داخل بازی میتواند برای بعضی خستهکننده باشد ولی با توجه به پاسخ سریع کنترلر شما و اکشن قشنگ آن کمکم به آن عادت میکنید. بازی همچنین دارای عناصر نقشآفرینی است که به موجب آن کاراکتر شما میتواند ارتقا پیدا کند. در اوایل بازی شما سپری محافظ بدست میآورید که دور شما را احاطه میکند و باعث میشود مقداری از آسیبهایی که دریافت میکنید را به خود جذب کند. اکسپی یا همان «تجربه بازی» را میتوانید برای ارتقای جان، سپر حفاظتی یا دفاع و آسیبی که میتوانید وارد و دریافت کنید، خرج نمایید. شما همچنین قابلیتها و اسلحههای جدیدی به دست میآورید، مواردی مانند پرشهای بلندتر و یک توپ دستی که قابل ارتقا هستند.
گرافیک با دست کشیده شده آن بسیار زیبا است و مانند جوتان چشمان شما را به نمایشگرتان میدوزد. ولی اسپرایتها همچون جوتان از ررزولوشن بالایی برخوردار نیستند، یعنی با دقت وقتی به آن نگاه میکنید، تار دیده میشوند و کیفیت بالایی ندارند. با این حال وقتی سرگرم بازی میشوید بعید است که برای شما آزار دهنده باشد. طراحی زیبای موجودات خارق العاده آن همراه با انیمیشن نرم و زیبای شه وصفناشدنی است. تمام جزییات انیمیشن شه به خوبی انجام گرفته است. از تکان خوردن لباس او تا حرکت دشمنان شما و جایگاههای متحرکی که در قسمتهای بعدی بازی روی آنها حرکت میکنید. حتی وقتی که بالاخره میمیرید، انیمیشن به کار رفته برای مرگ شما نیز بسیار جالب توجه است.
مانند کاراکتر جوتان، شه نیز فردی صامت است و شما از او حرفی نخواهید شنید و وی هیچ واکنشی به محیط اطراف نشان نخواهد داد. جز زمانی که از بین سکوها پرش میکند و نفس نفس میزند. همچنین ساندرد مانند جوتان به زبان اسکاندیناویایی و با زیرنویس انگلیسی روایت میشود. این جنبه صمعی به اسرارآمیز بودن دنیای بازی کمک میکند، گویی شما در دنیای اساطیری ویژهای در حال عبور و مرور هستید.
در انتها باید بگویم در این بازی صبر فاکتور موفقیت شما است. با هر بار شکست بلافاصله برگردید و سعی کنید تا مرحله را رد کنید چون با گذشت زمان و کسب مهارتها و قابلیتهای جدید بازی کمی آسانتر میشود و ترکیب این قابلیتها در زمان مواجهه با دشمنان میتواند بسیار هیجانانگیز باشد. از نقاط قوت بازی میشود به تعداد زیاد دشمنان و گرافیک زیبای آن اشاره داشت. اما همانطور که گفتیم سوال اصلی این است که آیا به اندازه کافی صبور هستید؟