10 اشتباه که افراد باهوش تکرار نمیکنند
افراد باهوش نیز مانند بقیهی انسانها هر از گاهی مرتکب اشتباهاتی در زندگی خود میشوند؛ فرق آنها با افراد معمولی این است از هر اشتباه خود درسی میگیرند.
افراد باهوش اشتباهات خود را میپذیرند و به آنها مانند موقعیتی برای یادگیری نگاه میکنند. در ادامه این مقاله که توسط دکتر ترویس بردبری نوشته شده است اشتباهاتی آشکار میشود که افراد باهوش دو بار آن را تکرار نمیکنند.
همهی انسانها اشتباه میکنند. این یک امر طبیعی است اما همگان از اشتباهات خود درس نمیگیرند. بعضی از انسانها اشتباهات را بارها و بارها تکرار میکنند، از پیشرفت باز میمانند و نمیتوانند دلیلش را پیدا کنند.
“اشتباهات همیشه قابل بخشش هستند، در صورتی که شخص شجاعت پذیرفتن آن را داشته باشد.” -بروس لی
زمانی که اشتباهی را مرتکب میشویم اقرار و پذیرفتن آن برای ما دشوار است زیرا انجام این کار باعث میشود ارزش و تواناییهای خود را زیر سؤال ببریم. این امر باعث ایجاد مشکل بزرگی شده است زیرا تحقیقات نشان میدهند پذیرفتن کامل اشتباهات و خطاها تنها راه دوری کردن از آن است. با این حال بسیاری از ما در این زمینه مشکل داریم.
محققان آزمایشگاه روانشناسی در دانشگاه میشیگان ایالت متحده به این نتیجه رسیدهاند که افراد در بحث اشتباه در دو دسته تقسیم بندی میشوند. دسته اول افرادی هستند که ذهنیت ثابت دارند ( این کار را فراموش میکنم زیرا هیچ وقت در آن خوب نمیشوم ) و دسته دوم افرادی با ذهنیت رشد هستند ( چه فرصت خوبی! باید ببینم که کجای کار را اشتباه انجام دادم تا آن را تکرار نکنم )
نویسنده جیسن ماسر میگوید “با توجه کردن به اشتباهات، ما زمان و تلاش بیشتری برای درست کردن آنها صرف میکنیم و نتیجه این میشود که اشتباه را به نفع خود تغییر میدهیم.”
افراد دارای ذهنیت رشد، رو پای خود ایستادهاند زیرا که اشتباهات خود را میپذیرند و از آنها برای بهتر شدن استفاده میکنند.
افراد داری ذهنیت ثابت، اشتباهات خود را مدام تکرار میکنند زیرا که بهترین تلاششان را برای نادیده گرفتن آنها انجام میدهند.
“ زمانی که اشتباهی را تکرار میکنید، دیگر اشتباه نیست بلکه یک تصمیم میشود.” – پائلو کوئلهو
در ادامه به معرفی اشتباهاتی که افراد باهوش از یک بار بیشتر آن را مرتکب نمیشوند میپردازیم.
۱. باور داشتن به شخص و یا چیزی که برای واقعی بودن بیش از حد خوب است.
بعضی از افراد آنقدر که با جذبه و اعتماد به نفس هستند، انجام دادن هر چه که میگویند وسوسه انگیز میشود. آنها مدام در مورد موفقیت کسب و کارشان، خوشبخت بودنشان، افرادی که میشناسند و موقعیتهایی که میتوانند در اختیارتان قرار دهند صحبت میکنند. در حالی که ممکن است افراد بسیار موفقی که قصد کمک به شما دارند وجود داشته باشند. افراد باهوش لازم است یک بار فقط فریب بخورند تا در مورد معاملهای که برای حقیقی بودن زیادی خوب است فکر کنند. افراد باهوش قبل از درگیر و وارد کردن خود سؤالات جدی و مهمی میپرسند زیرا میدانند که همگان از جمله خودشان به آن خوبی که به نظر میرسد نیستند.
۲. انجام کاری بارها و بارها و توقع نتیجهی متفاوت داشتن
البرت انیشتین میگوید تعریف دیوانگی انجام مداوم کاری و توقع نتیجهی دیگری داشتن است. بعضی از افراد به نظر میرسد که معتقدند دو به علاوهی دو در نهایت پنج میشود اما افراد باهوش تنها لازم است این کلافگی را یک بار تجربه کنند. واقعیت این امر ساده است: اگر از رویکرد یکسانی استفاده کنید، نتیجهی یکسانی خواهید داشت. افراد باهوش میدانند که اگر نتیجهی متفاوتی میخواهند باید رویکردشان را تغییر دهند حتی اگر سخت و دشوار باشد.
۳. موفق به عقب انداختن تفریح و گردش نشدن
ما در عصری زندگی میکنیم که اخبار مرز و محدودیتی ندارند و تقریباً همه چیز در نصف یک روز میتواند جلوی در خانمان ظاهر شود. افراد باهوش میدانند تفریح و سرگرمی را به سرعت نمیتوانند به دست آورند و پاداش بعد از کار سخت میآید. آنها همچنین میدانند چگونه از این امر برای انگیزه دادن به خود در هر قدم از مسیر موفقیت استفاده کنند.
۴. خرج کردن بدون بودجه مشخص
شما نمیتوانید آزادی مالی را تجربه کنید تا زمانی که در زیر محدودهی بودجهای مشخص قرار بگیرید. استفاده کردن از بودجه چه برای مسائل کاری چه شخصی ما را وادار میکند تصمیمات درست بگیریم. افراد باهوش کافی است فقط یک بار با کوهی از قبضها و قسطها رو به رو شوند تا خرج و دخل خود را محاسبه کنند و از تکرار این اشتباه خودداری کنند. آنها میدانند زمانی که خرجهای خود را مشخص کنند تصمیمات بهتری خواهند گرفت. بودجهی مشخص داشتن فقط به این دلیل نیست که بتوانیم قبضهایمان را پرداخت کنیم بلکه به ما کمک خواهد کرد فرصتی را به دلیل محدود بودن توانایی مالیمان رد نکنیم. تعیین بودجه باعث نظم میشود و نظم اساس کار با کیفیت است.
۵. به تصویر بزرگ نگاه نکردن
بسیار آسان است سخت مشغول کاری که در جلویمان قرار دارد بشویم و توجه به تصویر بزرگ را فراموش کنیم، اما افراد باهوش یاد میگیرند که این کار را با مقایسه کردن اولویتهای روزانه با هدف نهایی خود محاسبه کنند. این نیست که آنها به کارهای روزانه خود با مقیاس کوچکتر اهمیت نمیدهند، بلکه این کارهای روزانه را در راستای چشمانداز بزرگ خود انجام میدهند. زندگی به تصویر بزرگ بستگی دارد اگر این تصویر را گم کنید بر همه چیز اثر منفی خواهد گذاشت.
۶. انجام ندادن تکالیف
همهی ما بعضی از اوقات راه میانبر را رفتهایم. این راه میانبر میتواند کپی کردن جوابهای همکلاسیمان و یا رفتن به جلسهای بدون آمادگی باشد. افراد باهوش میدانند علا رقم خوش شانسی که بعضی از اوقات نصیب آنها میشود، این رویکرد از استفادهی کامل تواناییهایشان جلوگیری میکند. آنها میدانند که هیچ جایگزینی برای کار سخت وجود ندارد و اگر تکالیف خود را انجام ندهند هیچ وقت به چیزی یاد نمیگیرند و این امر باعث نابود شدن حرفهشان میشود.
۷. تلاش برای تبدیل شدن به فردی که نیستید.
تبدیل شدن به شخصی که دیگران میخواهند برای راضی نگه داشتن آنها امری وسوسه انگیز است اما هیچ کس از آدم تقلبی خوشش نمیآید و این امر هیچ وقت عاقبت خوشی نخواهد داشت. افراد باهوش زمانی که اولین بار به انجام این کار متهم میشوند از انجامش دست میکشند. در صورتی که افراد دیگر به نظر میرسد نمیدانند دیگران به سادگی متوجه این رفتارهای آنها خواهند شد و روابطی که نابود کردند و شغلها و فرصتهایی که به خاطر آن از دست دادهاند را درک نمیکنند. افراد باهوش این امر را سریع متوجه میشوند و میدانند که خوشبختی واقعی در گرو حقیقی بودن است.
۸. تلاش کردن برای راضی نگه داشتن همه
تقریباً همهی انسانها حداقل یک بار این اشتباه را در زندگیشان مرتکب میشوند. اما افراد باهوش به سرعت متوجه میشود که راضی نگه داشتن همه امری غیر ممکن است و سعی برای انجام این کار باعث میشود در آخر هیچکس راضی نماند. افراد باهوش میدانند برای مؤثر بودن باید شجاعت گرفتن تصمیاتی که حس میکنند به صلاح است را داشته باشند.
۹. نقش قربانی را بازی کردن
گزارشهای اخبار و رسانههای اجتماعی داستانهایی را به ما نشان میدهند که در آن افرادی که نقش قربانی را بازی میکنند همیشه از دیگران پیشی میگیرند و این باور غلط را در ما جا میاندازند. افراد باهوش ممکن است یک بار این کار را امتحان کنند اما زود متوجه میشوند که این کار یک نوع سوءاستفاده است و زمانی که دیگران به نقش بازی کردن شما پی ببرنند بسیار خشمگین خواهند شد. اما یک جنبه ظریفتر از این استراتژی وجود دارد که فقط افراد واقعاً هوشمند درک میکنند: برای بازی کردن نقش قربانی، شما باید قدرت خود را رها کنید و روی آن نمیتوان ارزشی گذاشت.
۱۰. تلاش برای تغییر دیگران
تنها راهی که افراد میتوانند تغییر کنند از طریق تمایل درونی آنهاست. با این حال تلاش برای تغییر شخصی که قصد عوض شدن ندارد وسوسه برانگیز است. بعضی از افراد حتی اشخاص با مشکلات را پیدا میکنند و فکر میکنند میتوانند آنها را تغییر دهند. افراد باهوش این اشتباه را فقط یک بار تکرار میکنند اما بعد متوجه خواهند شد که هیچ کس به غیر از خودشان را نمیتوانند تغییر دهند. در عوض آنها زندگیشان در کنار افراد حقیقی و مثبت بنا میکنند تا از افراد مشکل داری که آنها را نیز به پایین خواهند کشید دوری کنند.
افراد باهوش موفق هستند زیرا هیچ گاه از یادگیری دست نمیکشند. آنها از اشتباهشان و موفقیتشان درس میگیرند و همیشه در حال تغییر خود برای بهتر شدن هستند.
برگرفته از Success