5 فینالیست مسابقه استارتآپی دیسراپت برلین 2017
دیسراپت دوباره به برلین برگشته است، جایی که در آن ۱۵ تیم برای حضور در این رزمگاه استارتآپی حاضر شدهاند.
هر استارتآپ، محصول خود را به نمایش گذاشته و به سؤالات داوران کارشناس ما، پاسخ میدهد. سپس از میان آنها، ۵ شرکت را انتخاب میکنیم تا فردا برای به خانه بردن 42000 یورو و جام رزمگاه، به رقابت بپردازند.
بیلک (Bilk)
هدف بیلک، نوینسازی فرایندی است که طی آن شما خواهید دانست در انبار چه چیزی دارید. منظور از انبار هم مکانی است که شما کالاهای خاصی را در آن نگهداری میکنید و هم مکانی که آنها در فرایند تولید برای مدتی در آنجا باقی میمانند. بیلک برای انجام این کار، از ترکیبی از حسگرهای بیسیم و ردیابهای موقعیت مکانی داخلی استفاده میکند.
کاسپر هلث (Casper Health)
کاسپر هلث قصد دارد تا مراقبتهای توانبخشی را آسانتر و سهلالوصولتر کند. این سکوی دیجیتال پزشکان را قادر میسازد تا برای بیمارانی که دچار جراحت شدهاند و یا تحت عمل جراحی یا سایر موارد مشابه قرار گرفتهاند، برنامههای درمانی قابلتنظیمی تجویز کند. بیماران میتوانند با استفاده از یک اپ تلفن همراه، به این برنامهها دسترسی داشته باشند.
ای-ترک تک (eTrack Tech)
هدف ای-ترک تک، تضمین کارکرد صحیح دستگاهها و تجهیزات است، به طوری که کارکنان امنیت بیشتری داشته باشند و شرکتهای صنعتی بتوانند در یکی از بزرگترین هزینههایشان صرفهجویی کنند. دستگاه تولیدی این شرکت شبیه یک رهیاب با تعدادی حسگرهای چندکاره است که دادهها را برای جمعآوری و تحلیل به یک دستگاه مرکزی میفرستد.
تشخیص لیا (Lia)
آزمون تشخیص بارداری لیا، اولین آزمون ارائه شده به بازار است که میتوان آن را در فلاشتانک توالت از بین برد. این آزمون، روشی بدون آسیب، قابل دفع، راحت و خصوصی برای زنان فراهم میکنند تا بفهمند که آیا باردارند یا خیر. به رغم آزمونهای سنتی، آزمونهای لیا، با کاغذهای خاصی تهیه شدهاند که در آب تجریه میشود و زیستتجزیهپذیر است.
واندلباتس (Wandelbots)
واندلباتس به حل یک مشکل کلیدی در رباتیک میپردازد. اولین محصول آن،کت شلواری پر شده از حسگر است. با پوشیدن این کت شلوار و ادا کردن حرکاتی خاص، این امکان وجود خواهد داشت که یک ربات آن حرکات را تقلید کرده و تکرار کند.
از یک دستورالعمل آشپزی خانوادگی تا یک برند ملی با درآمد ۸ میلیون دلاری در طول ۶ سال
جونا راچا که قبلاً یک مدیر ساخت و ساز بود، خوردن نوعی نان پنیری به نام پائودوکیجو را در سرزمین مادری خود، برزیل، باب کرد. وقتی که راچا برای زندگی به ایالات متحده آمد، متوجه شد که جای این نان پنیری لذیذ در قفسهی مغازهها واقعاً خالی است. بعد از یک ماه بهبود روی یک دستورالعمل خانگی، راچا یک خریدار پیدا کرد. کمی بعد، سر و کلهی شرکت هول فودز (Whole Foods) پیدا شد. بعد هم، شارک تانک (Shark Tank) آمد. امروزه، برند این نان پنیری برزیلی، برازی بایتس، را میتوان در ۴۵۰۰ مغازه در ایالات متحده پیدا کرد. اینگونه بود که پورتلند (Portland)، یک شرکت واقع در ایالت ارگان برند ملیای را بنا نهاد که جزو ۵ برند برتر ثبتشده در امسال، با رتبهی ۸۱م است. — اینطور که لوران آراتانی میگوید.
پائودوکیجو در همهجای آمریکای جنوبی هم پیدا میشود. در مغازههای بقالی، کیوسک پاساژها، فرودگاهها — این نان پنیری با فرهنگ منطقه عجین شده است. ولی وقتی که در سال ۲۰۰۵ به ایالات متحده رفتم، فقط در فروشگاههای بینالمللی پیدایش کردم. امریکاییها، بیشترشان، راهی برای دریافت محصول نداشتند. فهمدم که میتوانم این قلم کالا را به ایالات متحده بیاورم.
خانوادهی من دستورالعملی برای تهیهی این نان دارند، اما این دستورالعمل مستلزم داشتن پنیرهای سنتیای است که فقط در برزیل پیدا میشود. من و شوهرم، کامرون، شبها و تعطیلات آخر هفتهیمان را صرف تهیهی نان پنیریای کردیم که در عین استفاده از پنیرهای امریکا، درست همان مزهی نان پنیریهای خانوادهام را بدهد. هر دوی ما، همزمان، مشغول به کار نیز بودیم — من یک مدیر ساخت و ساز بودم و او در زمینههای صنعتی مشغول بود. ماهها زمان برد، ولی بلاخره یک شب، چند نان پنیری عالی از فر بیرون آمد. فهمیدیم که دستورالعمل پختمان را یافتهایم.
بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵، کارمان را در ۷۰۰ مغازه در سراسر جهان توسعه دادیم. هر زمانی که ما این محصول را در برابر افراد قرار میدادیم، خوششان میآمد. با این وجود، حتی با اینکه با هول فودز شریک شده بودیم، سودی عایدمان نمیشد. حساب کتاب کردیم و فهمیدیم که برای سوددهی باید در حداقل ۲۰۰۰ مغازه کارمان را ارائه کنیم. به عبارت دیگر، باید به یک برند ملی تبدیل میشدیم.
اینجا جایی بود که شارک تانک از راه رسید. میدانستیم که شرکت در این برنامه یک ریسک است، ولی به هر حال هرکاری که شما به عنوان یک کارآفرین انجام میدهید، یک ریسک خواهد بود. مصاحبه شدیم، وارد شدیم، تمرین کردیم و بعد روی آنتن رفتیم.
روی آنتن زنده، معاملهای با لوری گرینر را پذیرفتیم، ولی معامله بر هم خورد. با این حال، این برنامه ما را به میدان آورد. قسمت مربوط به ما در نوامبر ۲۰۱۵ روی آنتن رفت و فقط در عرض سه روز، تمام محصولاتمان در همهی مغازه به فروش رفتند. با شارک تانک توانستیم در مقدار بسیار زیادی از هزینهها که صرف بازاریابی میشد، صرفهجویی کنیم.
هماکنون ما در ۴۵۰۰ فروشگاه در سراسر جهان و حتی در کاستکوی (Costco) کرهی جنوبی، در دسترس هستیم. به علاوه، تا پایان سال در کانادا نیز خواهیم بود.
برگرفته از Techcrunch