«دامنال گلیسون»: بازی در Ex Machina باعث شد تحمل قرنطینه آسانتر شود
ژانویهی گذشته، وقتی اغلب مردم آمریکا هنوز پادمی کروناویروس را جدی نگرفته بودند، فیلم «شیوع» (Contagion) به سرعت پربینندهترین فیلم آیتونز شد و پس از گذشته سه ماه همچنان در میان عناوین برتر وجود دارد و در ردهی دوم پربینندهترین عناوین استودیوی برادران وارنر در سال ۲۰۲۰ قرار گرفته است. هرچند آن فیلم شباهتهای بسیاری با پاندمی حاضر دارد، اما فیلمهای علمی-تخیلی هوشمندانهی دیگری هم وجود دارند که انزوای قرنطینه را به تصویر کشیدهاند. «های لایف» (High Life) به کارگردانی «کلر دنی» با بازی «رابرت پتینسون» و «اکس ماکینا» ساختهی «الکس گارلند» عناوینیاند که به ذهن میآیند.
در فیلم گارلند تنها پنج شخصیت وجود دارد و داستانش تماماً درون یک خانهی دورافتادهی امروزی در جنگل روی میدهد. «دامنال گلیسون» نقش برنامهنویسی به نام «کیلب» را بازی میکند که در اتاقش که برای ملاقات روزانه با یک ربات به نام «ایوا» با بازی «آلیسیا ویکاندر» و جلساتی با طراح او «نیتان» با بازی «اسکار آیزک» در نظر گرفته به سر میبرد.
گلیسون به تازگی در مصاحبهای در مورد فیلمبرداری این پروژه میگوید: «فیلمبرداری آن فیلم تجربهی بسیار سختی بود. شش هفته به طول انجامید، برای بسیاری از بخشهای آن در محیطهای داخلی بودیم، در فصل تابستان به سر میبردیم و دمای هوا بسیار بالا بود. در صحنههایی که با اسکار [آیزک] بازی میکردم، او اساساً باید به من زور میگفت، شخصیت او همیشه شخصیت مرا پیش میراند.»
فشار بر روی گلیسون بسیار بالا بود اما او یکی از هواداران گارلند است: «برادران کوئن اولین فیلمسازان محبوب من بودند، اما احساس میکنم با یکی دو کارگردانان ارتباط بیشتری برقرار میکنم. «الکس گارلند» – «۲۸ روز بعد» را بسیار دوست دارم، اما بعد «آفتاب» (Sunshine) هم کاری بسیار بسیار زیباست. بنابراین همکاری در آن فیلم برای من بسیار اهمیت داشت، بسیار زیاد، جدا از اینکه جو سختی وجود داشت، فشار زیادی بر خودم وارد آوردم تا کارم را به بهترین شکل انجام دهم.»
یکی از زیباییهای «اکس ماکینا» رابطهی صمیمانهی «کیلب» و «ایوا» علیرغم وضعیت مبهم پیرامونشان بود. گلیسون میگوید: «در دل فیلم به اعتقاد من یک داستان عاشقانهی واقعی نهفته است. شاید به این علت که من آن نقش را بازی کردم، اما معتقدم که یک داستان عاشقانهی واقعی میان «کیلب» و «ایوا» روی میدهد، هرچند «کیلب» خود بخشی از مشکل است و بخشی از پیتریارکی دنیای فیلم. هنوز فکر میکنم که او عاشق ایوا میشود.»
فیلمبرداری صحنهها با ویکاندر برای گلیسون نقطهی عطف آن پروژهی فرساینده بوده و او را به یاد دنیای امروز میاندازد: «آن روزها مرا به یاد قرنطینه میاندازد، این لحظاتی که شما با اعضای خانواده و دوستانتان از طریق فیستایم یا اسکایپ یا زوم یا هر چیز دیگر به اشتراک میگذارید، آن لحظات بسیار اهمیت پیدا میکنند.»