نقد فیلم Extraction
فیلمهای اکشن بی کله و دیوانهوار طی سالهای اخیر به محبوبیت دوبارهای دست پیدا کردند که تمرکز این فیلمها بهجای اینکه روی داستان و فیلمنامه باشد، بیشتر روی خلق صحنههای اکشن جذاب و دیوانهوار است تا مخاطب خودش را از چنین صحنههای سیراب کند. پس از موفقیت فیلم John Wick خیلی هم عجیب نبود که استودیوهای بیشتری دوباره سراغ ساخت چنین فیلمهایی بروند که فیلم Extraction با بازی کریس همسورث، یکی از همین فیلمها است که اخیرا از نت فلیکس منتشر شده است. کارگردانی فیلم استخراج بر عهده سم هارگریو بوده که این فیلم اکشن اولین فیلمی است که وی کارگردانی آن را بر عهده داشته و او بیشتر بهعنوان بدلکار کریس ایوانز در دنیای سینمایی مارول شناخته میشود. این فیلم اکشن داستان یک مزدور بهنام تایلر ریک با بازی کریس همسورث را دنبال میکند که ماموریتی برای نجات فرزند یکی از گروههای خلافکاری هند را که ربوده است، از داکا نجات دهد که علاوهبر همسورث، بازیگرانی دیگری چون رودرکش جیسول، راندیپ هودا و دیوید هاربر، را نیز در تیم بازیگری خود دارد. حال در ادامه با زومجی و نقد فیلم Extraction و جواب این سؤال که آیا همسورث و نتفلیکس توانستهاند یک فیلم اکشن موفق دیگر را خلق کنند یا اینکه در تبدیل شدن به یک جان ویک دیگر شکست خوردهاند، همراه باشید.
اگرچه Extraction شروع کندی دارد، اما در همان ابتدا تکلیفش را با بیننده روشن میکند. فیلم همان ابتدا نشان میدهد که اگر دنبال یک فیلم با فیلمنامه قوی و کم نقص که خیلی هم کلیشهای نباشد، هستید، پس قرار هست حسابی ناامید شوید، اما در مقابل اگر دنبال یک فیلم اکشن تمام عیار هستید که قرار است حسابی شما را سرگرم کند، درواقع بهترین جای ممکن آمدید. همین موضوع باعث میشود تا تکلیف ما با فیلم روشن شود و بدانیم که درواقع قرار است با چه چیزی در فیلم مواجه شویم و آن را تماشا کنیم. تمرکز فیلم Extraction روی صحنههای اکشن است و در خلق و به تصویر کشیدن هرچه بهتر آن از هیچ چیزی دریغ نمیکند. اگر از شروع کند و تقریبا خسته کننده فیلم که تنها نقش معرفی شخصیتهای اصلی فیلم و شروع داستان فیلم را دارد، بگذریم، فیلم از لحظه شروع اولین صحنه فیلم ریتم سریع و غیر قابل توقفی میگیرد و خیلی زود جواب صبر بیننده را به خوبی میدهد. صحنههای اکشن فیلم با اینکه شباهت زیادی به فیلمهای جان ویک دارد، اما شخصیت مستقل خود را در فیلم پیدا میکند و قرار نیست یک تقلید سطحی از آن باشد. صحنههایی که بسیار بیرحمانه و خشن و بسیار بدون مرز به تصویر کشیدهاند که شاید همه دل تماشای آن را نداشته باشند و هارگریو از تمام تجربه خود برای پیاده کردن این صحنهها استفاده کرده است. فیلم جشنوارهای از کشتارهای بیرحمانه دارد و خبر خوب این است که تایلر ریک قرار نیست بی رقیب باشد!
در طول هر صحنه اکشن شاهد آن هستیم که تایلر از هر وسیله ممکن در محیط برای ازبینبردن دشمنان خود استفاده میکند و صرفا کشتن با گلوله خلاصه نمیشود و در مقابل شخصیت وی خیلی هم ضد ضربه نیست و درواقع در طول فیلم بارها آسیب میبیند تا حداقل نگاهی واقع بینانهتری را در فیلم از این شخصیت شاهد باشیم و شخصیتی را نبینیم که در طول فیلم قرار است ضد ضربه باشد و حتی در انتها با ظاهری بهتر از ابتدای فیلم آن را ببینیم. در مقابل شخصیت ساجو نیز پا به پای تایلر ریک پیش میرود و باعث میشود تا به رقیبی قدرتمند و شایسته برای وی تبدیل شود. درواقع مبارزه ساجو و تایلر بهترین بخش مبارزات فیلم است که هر دو شخصیت تا سر حد مرگ با یکدیگر مبارزه میکنند و یکدیگر را بهشدت به چالش میکشند. خشونت فیلم درواقع به بخشی مهم از اکشن فیلم تبدیل میشود که شاید در نگاه اول زیادهروی باشد، اما واقعیت این است که اگر خشونت فیلم کمتر بود، شاید اصلا شاهد چنین کیفیتی از اکشنهای فیلم نبودیم. هارگریو در اولین تجربه کارگردانی خود با اینکه هنوز نیاز دارد تا روی بخشهای غیر اکشن فیلم بسیار بیشتر و بهتر کار کند، اما نشان میدهد که به خوبی میداند یک فیلم اکشن باید چگونه باشد و یک بیننده واقعا در چنین فیلمی بهدنبال چه چیزی است و همین درک درست و مناسب وی باعث میشود تا فیلمی بهشدت سرگرم کننده و جذاب را شاهد باشیم که شاید در بخشهایی داستان غیر منطقی بهنظر برسد، اما همه چیز در خدمت هرچه بهتر و دیوانهوارتر به تصویر کشیدن صحنههای اکشن فیلم است.
وقتی صحبت از یک فیلم اکشن میشود بدون شک یکی از ارکان موفقیت آن ستاره اصلی فیلم است. کریس همسورث در طول این سالها بیشتر برای بازی در نقش ثور شناخته شده و حتی باتوجهبه آخرین نسخههای این شخصیت در دنیای سینمایی مارول که نسبت به اوایل حضورش بسیار موفقتر نیز بوده، باعث شده تا بسیاری از استودیوها بهدنبال استفاده از نسخه مشابه همسورث در فیلم دیگری باشند که یکی از این تلاشها فیلم مردان سیاه پوش بود که سونی چندان در آن موفق عمل نکرد. حال شاید در ابتدا این احساس شود که در فیلم Extraction هم قرار هست شاهد نسخه دیگری از ثور نسخه همسورث باشیم، اما خبر خوب این است که نه فیلم چنین هدفی را دارد و نه همسورث تصمیم به تکرار نقش ثور داشته است. همسورث تمام تلاش خود را کرده تا شخصیتی متفاوت را خلق و ارائه کند و میتوان به جرات گفت که در این تلاش بسیار موفق عمل کرده و تایلر ریک یکی از بهترین نقش آفرینیهای وی تا به امروز بوده و بهراحتی درکنار نقش ثور در دنیای سینمایی مارول و جیمز هانت در فیلم Rush در بین سه نقشآفرینی برتر او قرار میگیرد. برخلاف چیزی که شاید در ابتدا انتظار داشته باشید، نقش همسورث در فیلم Extraction بسیار جدی است و شخصیت وی در اتفاقات فیلم بسیار خشن، سرد و بی رحم است؛ تا جایی که از هر روشی برای ازبینبردن دشمنان خودش استفاده میکند و همسورث هم به خوبی این خشونت و همچنین سرد و بیروحی تایلر را به تصویر میکشد.
گفتیم که فیلم Extraction دارای فیلمنامه کلیشهای و متوسطی است که بهراحتی میتوان مسیر فیلم را تا پایان پیشبینی کرد و درواقع در خدمت صحنههای اکشن فیلم بوده و نمیتوان خیلی ایرادی هم گرفت، اما فیلم در مورد شخصیت پردازی خیلی تلاشی نکرده و به جز تایلر و تا حدودی ساجو و اووی سایر شخصیتها حرف خاصی برای گفتن ندارند و تنها به جلو بردن اتفاقات فیلم و همچنین خلق صحنههای اکشن کمک میکنند. اگرچه بازهم نمیتوان خیلی شخصیت پردازی ساجو یا اووی را قوی دانست و درواقع بهلطف بازیگران آن به شخصیتی بهتر تبدیل شدهاند، اما تایلر از عمق بهتر و قابل قبولتری برخوردار است. با اینکه مشکلات گذشته و این چنین مسائل چیز خیلی جدیدی نیست، اما باعث شده تا شخصیت تایلر به شخصیتی قابل لمستر و جذابتری در فیلم تبدیل شود که بازی همسورث نیز به بهتر به تصویر کشیدن آن بسیار کمک کرده است. تایلر در ابتدای فیلم شخصیتی است که تنها دنبال دریافت کار و مأموریت جدید است که هر عملیات شاهد آخرین مأموریت وی باشد. بااینحال، فیلم استخراج باعث میشود تا تایلر هدف جدیدی را پیدا کند و شاهد تغییرات شخصیت وی در طول اتفاقات فیلم هستیم. تغییراتی که قابل لمس هستند و همسورث نیز توانسته تغییرات و تفاوتهای شخصیت تایلر از ابتدا تا انتهای فیلم را به خوبی به تصویر بکشد و این تغییرات رفتاری در طول فیلم به خوبی شکل میگیرند؛ بهطوری که اگر در ابتدای فیلم سرنوشت اووی برای تایلر فقط بهخاطر پول مهم بود، اما در پایان این موضوع برای تایلر کاملا تغییر کرده و کاملا به هدفی شخصی تبدیل شده است.
همین هم باعث میشود تا تایلر ریک را بهعنوان یکی از شخصیتهای اکشن با کیفیت چند سال اخیر بدانیم که بخشی زیادی از موفقیت آن مدیون همسورث است که نهتنها بخش زیادی از بدلکاری این شخصیت را انجام داده، بلکه توانسته جنبههای مختلف و تغییرات شخصیتی تایلر را نیز در طول فیلم نمایش دهد. هرچقدر میتوانیم از شخصیت تایلر در Extraction تعریف کنیم به همان اندازه هم میتوانیم از شخصیت منفی فیلم انتقاد کنیم. شخصیتی که در مجموع نه قرار است کار جدیدی را انجام دهد و نه قرار است باعث شود تا از او بترسید یا متنفر شوید. حتی کارهایی هم مثل انداختن بچه از بالای ساختمان شاید چیزی نباشد که بشه در خیلی از فیلمها دید و درواقع فیلم تنها یک خشونت بدون مرز را نشان میدهد، اما باعث نمیشود که شخصیت منفی فیلم بهتر شود و صرفا یک شخصیت کلیشهای با هدفی نه چندان جذاب است که باید جلوی مأموریت تایلر را بگیرد. بخش ناامید کننده ماجرا هم اینجا است که این دو اصلا قرار نیست با یکدیگر مواجه شوند و امیر آسف که شخصیت منفی فیلم باشد، فقط از خانه اشرافی خود در حال تماشای مأموریت تایلر و شکست ارتش خودش است و صد البته خودش هم قرار نیست در فیلم کاری انجام دهد و فقط در طول فیلم دستور میدهد.
در این بین شخصیتهایی هم مثل گاسپر با بازی دیوید هاربر هم بودند که متاسفانه از پتانسیلهای آنها به خوبی در فیلم استفاده نشد و یکی از مشکلاتی بود که با فیلم داشتم و شاید بهتر بود بیشتر به شخصیت گاسپر در فیلم پرداخته میشد تا اینکه حضور خیلی کوتاهی در فیلم داشته باشد. در پایان فیلم Extraction به وعده خود که ارائه یک فیلم اکشن و بسیار پر هیجان است که بیننده را تا پایان نگه دارد، عمل میکند و تجربه نسبتا متفاوتی را نسبت به مجموعه جان ویک ارائه میدهد. اگرچه پایان فیلم استخراج کمی غیر منتظره بود، اما این فیلم با رفع برخی از مشکلات پتانسیل تبدیل شدن به یک مجموعه اکشن جدید را دارد که آینده آن در دستان نتفلیکس است. پس اگر دنبال یک فیلم اکشن تمام عیار و سطح بالا هستید و مشکلات با خشونت بالا و بدون حد و مرز فیلم ندارید و خیلی دنبال ایراد گرفتن از مشکلات فیلمنامه نیز نیستید، بدون شک تماشای فیلم Extraction که میتوان آن را یکی از فیلمهای اکشن بیکله برتر چند سال اخیر دانست، برای هر طرفدار فیلمهای اکشن گزینه بسیار خوبی است. همچنین در پایان به فیلمبرداری فیلم نیز اشاره کرد که یکی از بهترین بخشهای فیلم بوده که شاید نسبت به سایر بخشها کمتر به آن توجه شود، اما فیلمبرداری فیلم به هرچه بهتر به تصویر کشیده شدن صحنههای فیلمبرداری بسیار کمک کرده است.