نقد انیمیشن تیم فُک ها (Seal Team) | اثری مناسب برای کودکان

انیمیشن Seal Team «تیم فُک ها» نشان می‌دهد که وقتی یک محصول سرگرم‌کننده بداند برای چه بینندگانی ساخته شده است، حداقل می‌تواند به هدف ساده‌ی خود برسد.

انیمیشن Seal Team آورده‌ای برای تماشاگر بزرگسال ندارد. ولی واضح است که تیم سازنده این را می‌دانست و روی ارائه‌ی سرگرمی یک بار مصرف مناسب به مخاطب کودک تمرکز کرد

حیوانات همیشه در جهان انیمیشن‌های سینمایی و تلویزیونی می‌توانند تبدیل به برخی از دوست‌داشتنی‌ترین شخصیت‌ها برای بچه‌ها شوند. زیرا گاهی انیمیشن‌ها به این موجودات که شاید زندگی واقعی آن‌ها در ذهن کودک بیش از حد عجیب و نه‌چندان جذاب باشد، شخصیت انسانی می‌بخشند و از این طریق موفق به داستان‌گویی ساده و در عین حال دوست‌داشتنی برای مخاطب هدف می‌شوند. یک قصه‌ی بسیار آشنا که شاید بتوان آن را در یک فضای شهری عادی و با محوریت چند نوجوان روایت کرد، ناگهان در بستر اقیانوس و با محوریت چند فُک می‌تواند برای کودک واقعا تصویرگر یک دنیای جدید باشد.

البته که همین کار در سطوح هنری مختلفی انجام می‌شود و مثلا در دست هنرمندهای پیکسار می‌توانست آثاری لایق توجه برای انواع‌واقسام تماشاگرها را پدید بیاورد. اما در جهانی که بسیاری از انیمیشن‌های آن اصلا نمی‌فهمند برای چه شخصی و به چه هدفی ساخته شده‌اند، آثاری مانند انیمیشن Seal Team شبکه نتفلیکس به اندازه‌ی کافی ساده و بی‌ادعا به نظر می‌رسند.

شباهت بسیار زیاد قصه به نمونه‌های مشابه، فاصله‌ی قابل‌توجه کیفیت فنی انیمیشن با آثار برتر روز، شکست اثر در شخصیت‌پردازی قابل‌توجه کاراکترها و صدالبته کمبود سکانس‌های شامل انیمیشن‌سازی هیجان‌انگیز و چشم‌نواز، از جمله مواردی هستند که به‌شدت شانس مخاطب بزرگسال برای همراه شدن با انیمیشن Seal Team را کاهش می‌دهند. در حقیقت مقابل مخاطبی که سینمای انیمیشن را فقط برای تجربه‌های برتر دنبال می‌کند، Seal Team هیچ حرفی برای گفتن ندارد. اما تیم سازنده این را می‌داند. Seal Team در رسیدن به هدف خود شکست نمی‌خورد؛ نه به این دلیل که می‌‌توان آن را یک انیمیشن عالی دانست. بلکه چون با تمام ضعف‌ها، هدفی منطقی و در دسترس را انتخاب کرده است.

کشتی آسیب‌دیده و کوسه ها در انیمیشن Seal Team نتفلیکس

انیمیشن Seal Team از ابتدا تا انتها فقط برای ارائه‌ی سرگرمی یک بار مصرف سالم و قابل قبول به مخاطب کودک ساخته شده است. تیم سازنده این واقعیت را از همه جهت می‌پذیرد. به همین خاطر موضوعی در فیلم‌نامه وجود ندارد که فهمیدن آن برای مخاطب‌های کم سن‌وسال دشوار باشد یا پیام پیچیده‌ای در کار نیست که سادگی اثر باعث انتقال اشتباه آن به ذهن کودک شود.

شوخی‌ها، مبارزات و حتی تصمیم‌گیری‌های هر شخصیت با درک این حقیقت شکل گرفته‌اند که چه مخاطبی قرار است به تماشای انیمیشن Seal Team بنشیند. در نتیجه شاهد شکل‌گیری اثری پرشده از تضادهای آزاردهنده نیستیم که نمی‌توان آن را به هیچ مخاطبی پیشنهاد کرد. خودآگاهی سازندگان Seal Team سبب می‌شود که به سرعت تماشاگر تشخیص دهد که آیا در گروه مخاطب‌های این انیمیشن قرار می‌گیرد یا نه.

جرالدو و خرچنگ خطرناک در انیمیشن Seal Team نتفلیکس

داستان درباره‌ی چیست؟ چند فُک بامزه که از کوسه‌ها می‌ترسند و غذای مناسب را به‌سادگی در اقیانوس پیدا نمی‌کنند. اما تلاش شخصیت‌ها برای همراهی با یکدیگر سبب می‌شود که نقشه‌هایی برای موفقیت بکشند. آن‌ها قدم به قدم شانس بیشتری برای شکست دادن دشمن و رسیدن به یک زندگی بهتر پیدا می‌کنند. در این بین خوش‌بختانه سادگی اثر سبب نشده است که در چند بخش، قصه آن‌ها را مقداری به چالش نکشد.

اهمیت کار گروهی و کمک رساندن به یکدیگر در عین آن که موضوعی بسیار ساده به نظر می‌رسد، یک ارزش اخلاقی انکارناپذیر است که قرارگیری آن در متن این انیمیشن باز هم ارزش آن برای مخاطب کودک را افزایش می‌دهد. زیرا شخصیت‌ها بدون آن که داستان بیش از اندازه تلخ شود، برخی موارد را از دست می‌دهند و به چند موفقیت می‌رسند. آن‌ها چند بار قبل از کسب پیروزی به چالش کشیده می‌شوند و همین حداقل در نگاه تماشاگرهای هدف، ارزشی واقعی به تلاش آن‌ها می‌بخشد. کاراکتری مانند جرالدو قرار نیست در چنین اثری با قوس‌های شخصیتی عالی مواجه شود. اما تغییرات درستی را تجربه می‌کند که برای بچه‌ها قابل درک است و از آن مهم‌تر می‌تواند انتقال‌دهنده‌ی پیام‌های مناسب باشد.

نور نئونی و هدفون در انیمیشن Seal Team نتفلیکس

جدا از داستان‌گویی چند خطی فیلم که به‌لطف تنوع کلی شخصیت‌ها می‌تواند آن را تبدیل به اثری جذاب برای کودکان کند، شوخی‌ها هم به تجربه‌ی کلی کمک کرده‌اند. گرگ کامرون و کین کرودس در مقام کارگردان‌ها شاید از پس ارائه‌ی اثری تازه برنیامده باشند، اما خلق موقعیت‌های بامزه‌ی مناسب را فهمیده‌اند و زمینه‌چینی برای رسیدن به لحظات خنده‌آور را هم درک کردند.

برای نمونه استفاده‌ی فک‌ها از یک موجود دریایی کوچک به‌عنوان سلاح، چند مرتبه گسترش پیدا می‌کند و لبخند را روی لب مخاطب می‌نشاند. چون سازنده در ارائه‌ی قدم به قدم شوخی‌ها موفق بوده است و آن‌ها را روی هم سوار کرد. رنگ‌آمیزی‌ها هم چه زمانی‌که ناگهانی انیمیشن سیاه‌وسفید می‌شود و چه زمانی‌که قدم به محیط روشن‌شده با نور نئونی می‌گذاریم، نشان می‌دهند که انیمیشن Seal Team توجه حداقلی اما ضروری به «تنوع بصری» و «ارائه‌ی شوخی‌های فیزیکی و دیالوگ‌محور» را داشته است.

این انیمیشن ساخته‌شده با یک تیم از آفریقا جنوبی، هیچ‌کدام از کارهای گفته‌شده را در سطحی انجام نمی‌دهد که دستاورد خاصی داشته باشد یا بتوان آن را به شکلی ویژه ستایش کرد. ولی عدم بی‌توجهی سازنده به اصول مورد بحث سبب می‌شود که اگر در میان آثار روز به‌دنبال یک انیمیشن برای بچه‌ها بگردید، بتواند بسیاری از آن‌ها را برای یک بار تماشا راضی کند. تازه وقتی یک انیمیشن نمی‌خواهد ادای اثری بزرگ‌تر از خود را دربیاورد، پذیرش هویت واقعیت آن آسان‌تر به نظر می‌رسد.

خوک دریایی سیگاری در حال سقوط به سمت آب در انیمیشن Seal Team

جمع‌بندی همه‌ی این‌ها می‌شود آن که انیمیشن Seal Team با صداگذاری خوب جی. کی. سیمونز به سرعت از پس سر و شکل دادن به موتیف‌های خود و معرفی آن‌ها به بچه‌ها برمی‌آید؛ الگوهایی که احتمالا توجه کودک را به سرعت جلب می‌کنند، چند بار به اندازه‌ی کافی سرگرم‌کننده ظاهر می‌شوند و در بهترین لحظات اثر کاری می‌کنند که حداقل تحمل آن برای فرد بزرگسال همراه‌شده با کودک، غیر قابل تحمل نباشد.

از آوازهای بامزه‌ی فک‌ها با اصوات تکراری تا خستگی آن‌ها از خوردن صدف بدمزه، چند بار مخاطب هدف انیمیشن تیم فک ها را می‌خندانند

شبکه‌های آنلاین اکنون باعث افزایش باورنکردنی تعداد آثار جدید هر سال شده‌اند و وقتی کمیت را انقدر افزایش بدهید، از دست ندادن کیفیت تقریبا غیرممکن به نظر می‌رسد. در نتیجه کنار چند اثر قابل‌توجه، تعداد بی‌شماری از آثار غیر قابل تماشا ساخته می‌شود که فقط برای بزرگ‌تر جلوه دادن کل سرویس به وجود آمده‌اند.

پس وقتی یک اثر از راه می‌رسد که از ابتدا تا انتها می‌داند قصد انجام چه کاری برای کدام مخاطب را دارد، حداقل خدمت خود به آن شبکه آنلاین را به درستی انجام داده است. Seal Team پیش پا افتاده‌تر از آن به نظر می‌رسد که توضیح طولانی کمبودهای داستانی و تصویری آن را بتوان کاری جز پرحرفی دانست. در نتیجه همان‌گونه که از بیرون پیدا است، فقط از خود می‌پرسیم که بیشتر چه افرادی ممکن است آن را برای یک بار تماشا دوست داشته باشند؟ پاسخ واضح به نظر می‌رسد؛ کودکان. چه‌قدر خوب که سازنده تمام دقایق انیمیشن را با توجه ۱۰۰ درصدی به تماشا شدن آن توسط همین کودکان ساخت.
تانی کال

زومجی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *