غلبه بر احساس نا امنی

یکی از مهم ترین دلایل احساس ناامنی در رابطه پایین بودن اعتماد به نفس است. اگر همسر شما مشغله زیادی دارد و شرایط او طوری است که نمی تواند به اندازه کافی برای شما وقت بگذارد بنابراین وضعیت دردسرساز می شود. شاید احساس کنید که برای او کافی نیستید و او از سر دلسوزی و لطف است که با شما زندگی می کند. این افکار منفی نه فقط برای شما بلکه برای کل رابطه شما خطرساز است.

با خودتان فرضیات نبافید

اولین کاری که هنگام احساس ناامنی انجام می دهید این است که افکار همسرتان را پیش خودتان تصور می کنید. این کار هم افکار منفی را در ذهن شما پرورش می دهد و هم مانع تعامل احساسات بین شما می شود. بنابراین به دلیل کاهش ارتباط بین شما در رابطه با همسرتان فرضیات بسیار بی پایه و اساس در ذهنتان پرورش می دهید.

به جای این که رو در رو با همسرتان درباره مسائلی که به شما مربوط می شود صحبت کنید ذهنتان را مشغول افکار پوچ می کنید. به عنوان مثال: منظورش از آن پیام چه بود؟ چرا تون صدایش تغییر کرد؟ یا چه افکاری در سر او می گذرد؟

ممکن است شما پیامی به همسرتان بدهید ولی او پاسخ ندهد و این خیلی طبیعی است. دلایل زیادی می تواند برای جواب ندادنش وجود داشته باشد. شاید سرش شلوغ است، شاید فراموش کرده یا احساس کرده این پیام نیازی به پاسخ ندارد. جواب ندادنش دلیل بر نادیده گرفتن شما نیست.

رابطه سالم و با صداقت ایجاد کنید

یکی از بدترین عواملی که ایجاد ناامنی در رابطه می کند عدم ارتباط است. به جای این که اجازه دهید ناامنی روی روابط شما تاثیر بگذارد سعی کنید احساسات و عواطفتان را با او در میان بگذارید و به خاطر داشته باشید که همه آدم ها در یک موقعیت خاص احساس یکسانی ندارند.

آنچه که روی شما تاثیر می گذارد ممکن است روی همسر شما هیچ تاثیری نداشته باشد و یا بالعکس. هنگام در میان گذاشتن احساسات باید صادق باشید. این باعث می شود همسرتان شما را بهتر درک کند و کمتر باعث ایجاد احساس ناامنی در شما شود.

به عنوان مثال شاید دوست ندارید همسرتان تا دیروقت بیرون بماند یا دوست ندارید در مراسم و مهمانی ها با جنس مخالف در ارتباط باشد. تمام این ها را با او در میان بگذارید تا بداند که چه چیزهایی باعث ناراحتی شما می شود. نیازی نیست که این مسائل را با جنگ و دعوا مطرح کنید. بگویید دوست دارید در این مهمانی در کنار شما هم باشد. این معقولانه تر است تا این که بگویید فقط باید کنار شما باشد. وقتی مشکلی دارید حتما آن را با همسرتان در میان بگذارید. اگر آن را پیش خودتان نگه دارید او چگونه باید تشخیص بدهد که چه اشتباهی رخ داده است.

زندگی خودتان را داشته باشید

درسته که همسرتان را دوست دارید و می خواهید تمام اوقات آزادتان را با او بگذرانید. اما آیا او هم همین را می خواهد؟ گاهی اوقات این مسئله او را آزار می دهد. اگر زندگی خودتان را داشته باشید به همان اندازه روابط خوبی هم با همسرتان خواهید داشت.

با دوستانتان در ارتباط باشید. گاهی اوقات به فعالیت و سرگرمی های مورد علاقه خودتان بپردازید تا هم افکارتان را سالم نگه دارید و هم یاد می گیرید که در یک رابطه چه احساسی داشته باشید و از آن یک رابطه ثابت و پرمفهوم بسازید.

جلب اعتماد کنید

اعتماد یکی از مهم ترین فاکتورها در روابط است و باید یاد بگیرید که چگونه آن را بسازید. عدم اعتماد باعث می شود برای هر چیزی به او شک کنید و این باعث ایجاد عدم اعتماد، شک و تردید، ناامنی و خیلی چیزهای دیگر می شود.

وقتی در گذشته هیچ دلیلی برای شک کردن به او نداشتید پس اکنون هم این افکار منفی را دور بریزید. این که همسرتان از شما زمان زیادی دور بوده و هیچ توضیحی بابت آن نداده به معنی فریب دادن شما نیست. شاید مشغله زیادی دارد. شاید هم می خواهد با وقت گذراندن در کنار دوستانش انرژی خودش را تخلیه کند. همه این ها باعث می شود روابط شما سالم و شاد باقی بماند.

سعی نکنید جاسوسی او را بکنید چون این کار نه تنها شرایط را بهتر نمی کند بلکه احساس ناامنی شما را دوچندان می کند. وقتی احساس ناامنی کردید به تمام نکات مثبتی که باعث شد جذب او شوید فکر کنید.

هیچ رابطه کاملی وجود ندارد

هیچ رابطه ای کامل و بدون مشکل نیست و فکر این که بخواهید چنین رابطه ای بسازید مثل زندگی در رویاهاست. بحث کردن در هر رابطه ای کاملا طبیعی است و باعث می شود با نقطه نظرات او آشنا شوید. شاید در همه مسائل با هم موافق نباشید اما به نظرات یکدیگر باید احترام بگذارید.

دنبال یک رابطه عالی بودن به قیمت از بین رفتن شادی لحظه ای شما تمام می شود. همه آدم ها نکات مثبت و منفی دارند. همانطور که شما دچار اشتباه می شوید همسرتان نیز ممکن است بشود. هر چه زودتر این مسائل را درک کنید برایتان بهتر است.

wikiravan