اولین باری نیست که قصد دارم در مورد عنوانی زیبا به نام Nioh بنویسم و قطعا آخرین بار نیز نخواهد بود. عنوانی که من و بسیاری دیگر از بازیبازان در سراسر دنیا و مخصوصا بازیبازان هاردکور، علاقمندان سری سولز و دوستداران بلادبورن مدت ها منتظر آن بودند تا منتشر شود. در حقیقت از همان زمانی که در مراسم E3 سال ۲۰۱۶، دو دقیقه از تریلر Nioh گذشت همه فهمیدیم که قرار است چه بازی را تجربه کنیم و در ذهن همه مان یک اسم شکل گرفت: “دارک سولز ژاپنی”. بله اولین اسم و تفسیری که می شد از تریلر اول این بازی و گیم پلی ان و هیولاهای مخوف ان داشت همین بود که شاهد یک بازی با مکانیک ها و المان های مبارزات سری سولز هستیم منتها در حال و هوا و محیط های قدیمی زاپنی و رودهای کوچک کنار خانه ها و پل های کوچک روی رودها و درب های کشویی خانه های کلاسیک ژاپن. به نظر خیلی ایده جالبی می آمد. مخصوصا وقتی که فهمیدیم سازنده بازی تیم نینجا است. همان سازنده ای که عناوین بی نظیر و مرگبار نینجا گایدن را برای ما به ارمغان اورده بودند و اینجا بود که فهمیدیم بازی Nioh یک وجه تشابه دیگر نیز با سری سولز خواهد داشت و ان هم دشواری بسیار زیاد بازی خواهد بود. حتما یادتان می آید که نسخه های اولیه نینجا گایدن چه بازی های وحشتناکی از لحاظ درجه سختی بودند و البته یادتان هم که می اید چقدر لذتبخش و زیبا بودند. تفسیر دیگری که بعد از این که متوجه شدیم سازنده بازی Nioh تیم نینجا است به ذهن خیلی از ما رسید “نینجا گایدن با حال و هوای سولز” بود. هیچ کدام از این تفاسیر غلط نبودند و بلکه بسیار هم درست و بجا می امدند.
وقتی که خوب با عنوان Nioh آشنا شدم و از فلسفه گیم پلی بازی و درجه دشواری (دوشواری؟ خیلیم عالیه!) آن اطلاع پیدا کردم به یاد یک بازی جریان ساز افتادم و جریانی که ان بازی و سازنده آن با شجاعت آغاز کردند و ریسکی را به جان خریدند تا امروز عنوانی مثل Nioh داشته باشیم. آن بازی جریان ساز Demon’s Souls بود و ان سازنده نابغه و شجاع، هیدتاکا میازاکی. Demon’s Souls و در ادامه آن، دیگر عناوین این سری، مفهوم “مرگ” در یک بازی ویدئویی را تغییر دادند و آن را به مفهومی حتی شیرین که باید از آن هر بار درس گرفت تبدیل کردند. Demon’s Souls سختی و چالش را در بازیهای رایانه ای تبدیل به یک “ارزش” کرد که نه تنها عاملی بازدارنده برای بازیباز نیست بلکه کاملا نقشی تشویق کننده و پیش برنده را برای وی بازی می کند. انجام این کار بدون شک نیاز به نبوغ داشت و خوشبختانه میازاکی این نبوغ را کاملا دارا بود. Demon’s Souls به بازیسازان ثابت کرد که گیمرها بسیار باهوش هستند و قدر و ارزش و منزلت یک بازی خوب را کاملا می دانند و اگر عنوانی با کیفیت باشد هیچ مشکلی با سختی وحشتناک ان ندارند که هیچ، بلکه همین سختی نکته مثبت بازی برای آنها نیز محسوب می شود. می دانید Demon’s Souls چه جریانی را اغاز کرد؟ جریانی که از صدقه سری آن اکنون Dark souls و Dark Souls 2 و Darl souls 3 و Bloodborne و Lords of Fallen و Salt and Sanctuary و بسیاری دیگر از بهترین عناوینی که در سال های اخیر تجربه کرده ایم را در اختیار داریم و سازندگان دیگر از ساخت بازی که به طرز وحشتناکی سخت باشد و مرگبار، هراسی ندارند.
در ادامه همین جریان است که امروز بازی Nioh را داریم و سازندگان جرات می کنند “Nioh” های مختلف بسازند. حالا بعد از این یاداوری و ارج نهادن جریانی که امروز باعث خلق Nioh و Nioh ها شده است مجددا به سراغ بحث اصلی این مطلب می رویم. همان گونه که قبلا نیز خدمت شما عرض کرده ام Nioh عنوانی است که داستانی بسیار طولانی در پشت پرده ساخت آن وجود دارد و حتی از زمان کنسول PS2 چندین بار کم و بیش ساخته شده و باز متوقف شده است و از اول آغاز شده و انواع تصمیمات مختلف را به خود دیده است تا سرانجام به عنوانی که امروز شاهد هستیم تبدیل شود. Nioh یک اکشن نقش آفرینی تاریک با محوریت سامورایی است که بازیباز در آن باید در نقش ویلیام ظاهر شود، شمشیرزنی که مهارت بسیار یالایی در فنون مختلف شمشیر زنی دارد و همین دانش و مهارت بالای وی به او و البته به شما کمک خواهد کرد تا از میان انواع و اقسام هیولاها در سرزمین سامورائی ها جان سالم به در ببرید. تمامی این تعاریف برای عنوانی در سبک اکشن نقش افرینی، جالب و جذاب به نظر می رسیدند و مدام ما را تشنه تر می کردند. هر چه که بیشتر زمان می گذشت و تریلرها و تصاویر بیشتری از این بازی منتشر می شد، بیشتر می فهمیدیم که Nioh چه جواهری می تواند باشد و این گونه ما عاشق می شدیم و عاشق می شدیم و عاشق تر و انتظار سخت می شد و سخت می شد و سخت تر.
هر بار که تریلری از بازی منتشر می شد جلوه جدیدی از یک شاهکار را می دیدیم. چه طراحی محیطی، چه شخصیت اصلی جذابی، وای! چقدر گزینه شخصی سازی، چقدر زره های مختلف، چه هیولاها و دشمنانی، چه باس های مخوفی، چه مراحل متنوعی، چه قدرت های زیبایی و…. این گونه بود که مدام تمرکزها روی این بازی بیشتر می شد و هر چه به زمان انتشار نزدیک تر می شدیم انگار فشار بیشتری روی بازی Nioh حس می کردیم و حتی با این که مطمئن بودیم یک بازی بی نظیر خواهد آمد گاهی هم نگران می شدیم که نکند اوضاع برخلاف میلمان شود. مخصوصا به این خاطر که این عنوان مدام و به طور همیشگی با سری سولز مقایسه می شد و حتی خودمان نیز آن را به عنوان جانشینی برای سولز در سال ۲۰۱۷ می دیدیم و این گونه انتظارات مدام از این بازی بالا و بالاتر می رفت. می دانستیم که سال ۲۰۱۷ احتمالا خبری از سری سولز محبوبمان نخواهد بود و به همین خاطر نیز خیلی بیشتر به Nioh دل بسته بودیم و دوست داشتیم این بازی یکی از برترین انحصاری های کنسول محبوب و قدرتمندمان یعنی پلی استیشن ۴ شود. با این عشق و اطمینان و انتظار و تردید و شوق، زمان را می گذراندیم تا سرانجام زمان انتشار نمرات Nioh رسید. دل توی دلمان نبود که ببینیم منتقدان دنیا که زودتر بازی را در اختیار داشتند چه نمراتی را به بازی می دادند و از نمره مهم تر این که در مورد بازی چه می گفتند.
در انتهای روز انتشار نمرات و نقدها بود که همگی ما اعم از علاقمندان و طرفداران و سازندگان Nioh در یک حالت بودیم: “روسفید”. بازی که مدت ها منتظرش بودیم روسفیدمان کرده بود. نقدها و نمرات یکی پس از دیگری به یک شاهکار دلالت داشتند و بازی را تحسین می کردند. ” Nioh عنوانی است برای هاردکور گیمرها و حتی آنها نیز باید در بهترین امادگی و دقت باشند تا این بازی را رد کنند”، ” Nioh هر چیزی که از یک اکشن نقش افرینی فوق العاده می خواهید داراست”، “Nioh فوق العاده است”. خواه ناخواه برخی نمرات برای ما مهمتر بودند و راستش را بخواهید همه می دانند که منظور از برخی یعنی IGN و گیم اسپات. منتظر نمره این سایت ها بودیم که باز هم شگفت زده شدیم. IGN امتیاز ۹۶ و گیم اسپات امتیاز ۹۰ را به بازی اختصاص دادند، یعنی از دارک سولز ۳ هم بیشتر. وای که چه نمره هایی. دیگر ذره ای شک نبود که Nioh یک بازی خوب یا فوق العاده عالی نیست بلکه فقط و فقط یک “شاهکار” است و بس. سرانجام Nioh بعد از انتشار دو نسخه دمو در تاریخ ۷ فبریه ۲۰۱۷ توسط تکمو کوئی به صورت انحصاری برای پلی استیشن ۴ منتشر گردید و شدیدا بی صبر بودم تا سرانجام بازی به دستم برسد و بتوانم ان را حداقل برای چند ساعت هم که شده تجربه کنم و نقد خود را از آن بنویسم. خوشبختانه سرانجام این امر محقق گردید و امروز با نقد و بررسی این بازی در خدمت شما هستیم. در این مطلب قصد داریم تا به بحث و بررسی در مورد بازی Nioh بپردازیم و ان را از زوایای مختلف برای شما عزیزان واکاوی نماییم و دلایل موفقیت و نقاط قوت و ضعف ان را برای شما شرح دهیم. پس اگر علاقمند به این عنوان هستید و یا می خواهید با توجه به نقد بازی در مورد خرید یا عدم خرید ان تصمیم بگیرید پیشنهاد می کنم بعد از این مقدمه طولانی (که البته در مطالب بنده نکته جدیدی نیست) با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا در ادامه مطلب نقد و بررسی بازی Nioh همراه شوید.
مانند همیشه بررسی قسمت های مختلف بازی را از بخش داستان آن آغاز می کنیم. در مورد بخش داستان بازی به هیچ وجه قصد نداریم تا اطلاعات مهمی را برای شما اسپویل کنیم زیرا که بازی بسیار جدید بوده و بسیاری از شما عزیزان هنوز ان را تجربه نکرده اید. به همین دلیل نیز به ارائه کلیتی از داستان بازی و توضیحی مختصر در مورد ان بسنده می کنیم. همانطور که قبلا نیز برای شما عزیزان گفته بودیم این عنوان از یک شخصیت اصلی جذاب که یک سامورایی است استفاده می کند و اتفاقا داستان بازی نیز در ژاپن فئودال جریان دارد و روایت می شود. سامورائی ها از نظام ویژه ای به نام بوشیدو پیروی می کردند. این نظام دارای انضباط شخصی، مهارت، شجاعت، اطاعت، احترام و ایثار بود. هاگاکوره (یعنی پوشیده با برگها) کتاب بوشیدو آیین نامهٔ سلحشوران ژاپن است که راه و رسم سامورایی ها را مشخص ساختهاست.” برخی از این رسوم و آموزه ها شامل مواردی که در ادامه مطرح می شوند، هستند: ” راه کمال بی پایان است. آراسته بودن نه شیوهٔ زندگی سامورایی است. برتریجویی رسم و راه سامورایی است. حسابگری ناجوانمردی است. فروتنان محبوبند. زبان را نگاه دار. اگر هم میبازی، جانانه بباز.”
Nioh در زمینه داستان و روایت آن بسیار عالی عمل می کند و برخلاف سری که از ان الهام گرفته است یعنی سری سولز، داستان و روایت سرراست تر و واضح تری دارد و به مانند عناوین سولز پایه ان بر اساس برداشت شخصی نیست. این عنوان داستان ویلیام (شخصیت اصلی بازی) را دنبال می کند که بر اساس شخصیت شوالیه بدنام انگلیسی یعنی “William Adams” بنا نهاده شده است. ویلیام از لحاظ شخصیتی بسیار پرداخت شده است و از نظر ظاهری نیز طراحی بسیار خوبی دارد و بسیار با ابهت و جذاب است، حتی در برخی تصاویر شباهت های زیادی هم به گرالت افسانه ای دارد. داستان مبارزه او با انواع و اقسام هیولاها و شیاطین در مناطق مختلف ورژن افسانهای تر ژاپن فئودال، داستان بازی را شکل می دهد. در بازی با شخصیت های گوناگونی برخورد و تعامل دارید که هر کدام شخصیتی کاملا منحصر به فرد دارند و به خوبی پرداخت شده اند و به هیچ وجه شاهد شخصیت های ابکی و سطحی در بازی نیستیم. سازندگان کاملا موفق شده اند یک داستان خوب و قابل قبول را با روایت جذاب و شخصیت هایی عمیق ترکیب کرده و یک خروجی کاملا موفق را از ان بگیرند که کاملا توانایی جذب مخاطب و علاقمند نگاه داشتن او به ادامه داستان بازی را داراست و در این زمینه کاملا نمره قبولی را دریافت می کند.
از نظر جلوه های بصری عنوان Nioh یکی از بازی های خوش گرافیک فانتزی در نسل هشتم است که پر است از انواع و اقسام هیولاهای فوق العاده مخوف با طراحی های عالی و محیط های جالبی که به خوبی حال و هوای ژاپن فئودال را به شما منتقل می کنند و شبیه به هیچ عنوان دیگری نیستند. Nioh یک بازی کاملا خاص است و طراحی و جلوه های بصری آن نیز خاص است. بازی به بهترین شکل از لحاظ جلوه های بصری فنی بهینه شده است و هرگز شما را با مواردی از قبیل باگ یا افت فریم ازار نمی دهد و شاهد یک عنوان کاملا با ثبات و جذاب هستیم که به شما اجازه می دهد بهترین تجربه را از بازی کسب کنید و شما را با موارد فنی هرگز اذیت نمی کند. مواردی مثل عمق دید و سایه زنی ها در بازی فوق العاده عالی انجام شده اند و کاملا مناسب یک بازی نسل هشتمی هستند. در این بخش تنها موردی که می توان از بازی ایراد گرفت مربوط به کیفیت تکسچرهای بازی است که گاها از نزدیک کیفیت بالایی ندارند و مانند برترین بازی هایی که در این نسل دیده ایم نیستند که البته این موضوع به هیچ وجه و کاملا به هیچ وجه به تجربه شما از بازی اسیبی وارد نمی کند و کاملا قابل چشم پوشی است.
نورپردازی های بازی فوق العاده انجام شده اند و نقش زیادی در جذاب تر نشان دادن دنیای فانتزی و مخوف بازی دارند و هیچ ایرادی در مورد نورپردازی در بازی مشاهده نمی شود. در نهایت در مورد جلوه های بصری فنی در بازی باید گفت Nioh یک عنوان بسیار عالی و باثبات در این زمینه است و ایراد خاصی در آن مشاهده نمی شود. از لحاظ جلوه های بصری هنری و طراحی محیط نیز Nioh حتی از بخش فنی نیز قدرتمندتر ظاهر شده است و شاهد طراحی هنری در حد شاهکارهایی مانند سری سولز هستیم. قطعا کسانی که سری سولز را تجربه کرده اند و می دانند که یکی از قدرتمندترین بخش های شاهکارهای سری سولز طراحی هنری آنهاست، درک می کنند که وقتی می گوییم طراحی هنری Nioh تا حد زیادی در اندازه های سری سولز است یعنی منظورمان چه سطحی از کیفیت است. به واقع Nioh در زمینه طراحی دنیای بازی و شخصیت ها و هیولاهای مخوف بازی، بی نظیر عمل کرده است و الحق که شاهد یک شاهکار بی نقص در این زمینه هستیم و یکی از زیباتری طراحی های هنری و دنیاهای بازی در نسل هشتم را در عنوان Nioh شاهد هستیم.
خلق دنیایی بر اساس ژاپن فئودال و خانه های قدیمی ژاپنی و محیط های کلاسیک و لباس های مخصوص این کشور و ترکیب این محیط با هیولاهایی مخوف و کاملا فانتزی که بهترین طراحی های ممکن را دارند کار بسیار سختی بوده است که تیم نینجا به خوبی از پس آن برامده است و از لحظه لحظه حضور خود در دنیای این بازی لذت خواهید برد و به یاد شاهکارهای سری سولز می افتید، البته با شخصیتی کاملا مجزا و بدون تقلید. کیفیت مراحل بازی از لحاظ تنوع بسیار زیاد است و انواع و اقسام محیط های باز و بسته و سیاهچال ها را در این عنوان خواهیم دید. مثلا یکی از مراحل بازی که escapes me نام دارد در یک شهر زیرزمینی که معماری و حالتی ماز گونه و پیچ در پیچ دارد اتفاق می افتد که در اولین نگاه شما را به یاد مراحل تاریک دارک Souls می اندازد. انواع تله ها، آسانسورها، طبقات مختلف و دسترسی های میان بر گونه در این مرحله کاملا الهام گرفته شده از سری Souls هستند. همچنین می توان از مرحله ای دیگر به نام “Of Withered Grass and Yokai” نام برد که منطقه ای پر از پستی و بلندی و انواع گیاهان مرده و علف های هرز است. در حقیقت باید گفت که در این عنوان هر مرجله نسبت به دیگری کاملا از نظر محیط و منطقه و .. متفاوت است و کاملا حس و حال متنوع و غیر تکراری را به شما هدیه می دهد. محیط ها و مراحل بازی و همچنین طراحی عجیب، خاص و خوفناک محیط ها و موجودات بازی، همان لذت و جاذبه بازی های سری Souls را دارند اما به سبکی متفاوت و منحصر به فرد. در نهایت در مورد کلیت بخش بصری بازی چه از لحاظ فنی و چه هنری باید گفت Nioh فوق العاده عمل کرده است و شاهد عنوان شاهکار با تنوع محیطی و طراحی هیولاهای بی نظیر هستیم که به هیچ وجه در آن باگ یا افت فریم و .. مشاهده نمی شود.
بگذارید در همین ابتدای بخش گیم پلی یک نکته اصلی را به شما بگویم. Nioh فقط و فقط و فقط عنونی برای هاردکور گیمرهاست و حتی هاردکورگیمرها که میخواهند آن را تجربه کنند باید در بالاترین سطح دقت و امادگی خود باشند تا از پس این بازی برایند. اگر فکر میکنید که چون سری سولز و بلادبورن را تمام کرده اید Nioh را هم راحت تمام می کنید کاملا در اشتباهید زیرا بازی بدجوری حال شما را خواهد گرفت. Nioh یک سرو گردن از سری عناوین سولز سخت تر است و باید خیلی خیلی برای بازی کردن آن اماده باشید و صبر و استقامت داشته باشید. قبلا با توجه به انتشار دو نسخه دموی کامل از این بازی به تفصیل در مورد مکانیک های گیم پلی و مبارزات Niohh با شما عزیزان صحبت کرده ایم که در این بخش با توجه به ثابت بودن المان های گیم پلی و مبارزات در بازی مروری دوباره نیز به ان ها خواهیم داشت در کنار موارد جدیدی که در بازی نهایی قرار داده شده اند. گیم پلی و مبارزات، ستاره اصلی بازی Nioh هستند که آن را از هر عنوان دیگری متمایز می کنند و Nioh تبدیل به یکی از شاهکارهای نسل هشتم می کنند.
گیم پلی بخشی است که در عنوان Nioh تنها باید کلمه شاهکار را در مورد ان به کار برد و سازندگان با الهام گرفتن عالی از سری سولز، سبب خلق عنوانی شده اند که نه تنها هیچ چیزی از سری یاد شده کمتر ندارد بلکه دارای شخصیتی کاملا مجزا و مبارزات و باس فایت هایی بی نقص و بی نظیر است که شبیه به هیچ بازی دیگری نیست و یک عنوان کاملا منحصر به فرد است. اشتباه نابخشودنی و بزرگی کرده اید اگر Nioh را تنها یک تقلید کورکورانه از سری Souls بدانید، زیرا المان ها و مکانیک های منحصر به فرد این بازی هستند که اصل درخشش بازی بر اساس آن هاست. برجسته ترین مثال در این مورد سیستم مبارزه بازی است و جالب اینجاست بدانید که Nioh بسیار دشوارتر از سری Souls است. سیستم مبارزات بازی ترکیبی از درگیری های بی رحمانه و مرگبار است با الهام هایی معنوی و جادویی که از تمی سامورایی گونه برخوردار هستند. مبارزات در Nioh حس کاملا متفاوتی دارند و شبیه به هیچ عنوان دیگری که تاکنون تجربه کرده اید نیست. شما ضربه می زنید، عقب می روید، خیلی با احتیاط خط قدرت بدنی خود را مدیریت می کنید و به دنیال ضعف و ضعیف کردن دشمنانتان هستید. این احساس شبیه به یک فیلم سامورایی با لحظه های سریع و مرگباری از خشونت است.
وقتی کاملا با مبارزات آشنا شوید آن گاه می توانید Ki Pulse ها را به صورت زنجیروار استفاده کنید تا کمبوهای خیلی پیچیده تری را خلق کنید و کار دشمنان را قبل از این که بخواهند پاسخ حملات را بدهند یکسره کنید. این جاست که Nioh استایل خاص و جاذبه واقعی خود را می یابد. سیستم Ki Pulse در بازی اهمیت زیادی دارد که با کمک آن می توانید استقامت از دست رفته خود را خیلی سریع بازیابید. وقتی شما قدرت بدنی مصرف می کنید آن نوار به آرامی شروع به پر شدن می کند اما با یک زمان بندی صحیح در طول مبارزات و رد و بدل کردن ضربات با دشمنان، می توانید در یک پنجره زمانی کوتاه و موقعی که ویلیام لحظاتی با نوری آبی رنگ می درخشد، بلافاصله استقامت خود را بازیابی کنید. استقامت یا قدرت بدنی نقش خیلی بزرگی را در مبارزات Nioh بر عهده دارد. هم بازیباز و هم دشمنان نوار قدرت بدنی دارند و درک صحیح شما از نحوه مدیریت نوار قدرت بدنی، بخش اعظمی از موفقیت شما در بازی را شکل می دهد. حملات قدرت بدنی مصرف می کنند و برخی از آن ها نیاز به قدرت بدنی بیشتر از دیگر حملات دارند. بر خلاف سری سولز، تمام شدن قدرت بدنی در Nioh کاملا ویران کننده است. شما کاملا آسیپ پذیر شده و حتی نمی توانید حرکت کنید و تبدیل به طعمه ای آسان برای دشمنان بسیار قدرتمند بازی می شوید. البته دشمنان نیز کاملا می توانند همین حالت را تجربه کنند.
درست است که مبارزات بازی در نحوه اجرای خود هیچ شباهتی به عناوین Souls ندارند اما به طرز مرگباری دشوار هستند و کوچکترین اشتباهی ممکن است منجر به این شود که یک Oni غول پیکر با گرز خود چیزی ار سر و صورت شما باقی نگذارد! مبارزات بازی و مدیریت نوار استقامت در بازی بسیار سخت و دشوار و نفس گیر هستند و حتی از سری عناوین Souls که الگوی این عنوان بوده است نیز سخت تر هستند. همچنین باید به این نکته اشاره کرد که کنترل راه رفتن و مخصوصا دویدن ویلیام در بازی چندان جالب نیست و گاهی حس می کنید که انگار کنترل او در دست شما نیست که این موضوع می توانست بسیار بهتر باشد. دشمنان نیز انگار تا ابد به دنبال شما می دوند و هیچ گاه شما را رها نخواهند کرد. بدون شک فرنچایز Souls برگترین منبع الهام بازی Nioh است که البته جای هیچ تعجبی هم ندارد که سازندگان این سری را به عنوان الگوی خود قرار دهند. اما نکته اصلی اینجاست که به نظر می رسد Nioh بارزترین مثال از الگو گرفتن از سری دارک سولز بدون کپی کردن از آن باشد. مبارزات و گیم پلی بازی که بر پایه سامورائی هاست، احساس فوق العاده متمایزی را از تمام عناوین دیگر به بازیباز می دهد. شما می توانید در معابد عبادت کنید که در واقع محل ذخیره بازی نیز هستند و بی شباهت نیز به بونفایرها نیستند. البته برخلاف بونفایرها شما می توانید در همین معابد شخصیت خود را ارتقا دهید و شخصی سازی کنید.
تعداد بسیار بسیار زیادی قابلیت های شخصی سازی متنوع در اختیار شما در بازی قرار دارد و چندین المان مختلف نیز وجود دارند که می توانید آنها را ارتقا دهید. برخی گزینه های شخصی سازی بسیار جالب هستند مثل تجهیز کردن روح های مختلف (Spirit) بر روی ویلیام که به شما دسترسی به برخی اسلحه های خاص و البته زنده می دهد! اگر خاطرتان باشد قبلا با توجه به تجربه دموهای بازی در مورد درجه سختی Nioh و در واقع “بالانس سختی بازی” ابراز نگرانی کرده بودیم که گاها حس می شد مبارزات بازی از بالانس خوبی برخوردار نیست و اکنون با تجربه نسخه نهایی باید بگوییم خوشبختانه این موضوع تقریبا رفع شده است و بازی از بالانس خوبی از لحاظ درجه سختی و مبارزات برخوردار است اما گفتیم “تقریبا” زیرا که هنوز هم گاهی در برخی از مبارزات بازی حس میکنید واقعا در یک نبرد ناعادلانه قرار دارید و کار بیش از حد سخت است. البته باید اشاره کرد که تنها و تنها در موراد محدودی این حالت به وجود می اید که همین موارد نیز با دقت بسیار بالا و تمرکز شما قابل رد شدن هستند، فقط ممکن است کمی بیشتر از سایر بخش ها شما را به چالش بکشند.
سازندگان در بازی Nioh سعی کرده اند تا در هیچ موردی کاملا مانند سری سولز عمل نکنند و بازیشان شخصیت منحصر به فرد و مجزای خود را در تمام زمینه ها حفظ کند که این موضوع در مورد سلاح های بازی نیز صادق است. سلاح ها در بازی نسبت به عناوین Souls، زمان استفاده کمتر و همچنین تمایزپذیری کمتری دارند. به جای تمرکز بر روی یک سلاح، Nioh شما را به سمتی می برد تا بر روی یک کلاس از اسلحه ها تمرکز کنید نه یک سلاح؛ مانند کلاس های ax ،katana یا spear. شما می توانید انواع سلاح ها را قابلیت ها و مهارت های جدید ارتقا دهید. همچنین شما می توانید درخت کمبوهای خود را شخصی سازی کنید تا تمام کننده های مخصوصی را برای هر کمبوی خود تجهیز کنید. هر سلاح همچنین چند وضعیت (Stance) مختلف دارد که شامل high ،medium و low (متوسط، بالا و پایین) هستند. این حالت های مختلف در واقع تفاوت اصلی مبارزات این عنوان را با سری عناوین Souls رقم زده اند و باعث ایجاد تاکتیک های مختلف شده اند. ضربه های حالت High stances، ضربات خیلی قوی هستند که مقدار زیادی از خط استقامت شما را مصرف می کنند و همینطور کند و آرام هستند، ولی با آسیب خیلی بالا. ضربات متوسط که همواره مشترک و با میزان مشخصی از آسیب هستند و حالت low که ضربات در آن بسیار سریع هستند ولی آسیب کمی می زنند.
شما می توانید در هر زمان حالات مختلف سلاح ها را جابجا کنید حتی در وسط یک کمبو؛ اتفاقا برخی از موثرترین روش های حملات در بازی شامل همین تعویض سریع سلاح ها هنگام مبارزه و اجرای کمبوها است. این مسئله باعث می شود تا مبارزات بازی حس بسیار متفاوتی را نسبت به سری Souls به شما منتقل کنند و همین طور نحوه وابستگی بسیار زیاد بازی به نوار استقامت نیز موضوعی متفاوت از سری Souls است. در نهایت در مورد بخش گیم پلی بازی Nioh باید گفت بدون شک این بخش بار اصلی شاهکار بودن این عنوان را به دوش می کشد و به قدری این بازی در زمینه گیم پلی و مبارزات عالی عمل کرده است که جای هیچ گونه حرف و حدیثی را باقی نمی گذارد و شاهد یک بازی بسیار چالش برانگیز اما بی نهایت جذاب هستیم که مانند سری سولز در آن بارها و بارها کشته خواهید شد اما هر بار مرگ، انگیزه شما را بیشتر خواهد کرد و از هر بار مردن نکته جدیدی می آموزید که در ادامه بازی به شما کمک خواهد کرد. در حقیقت دشوار بودن نکته اصلی قدرتمند بودن بازی است و با این که گاها در برخی مواقع حس می کنید درجه سختی بازی ناعادلانه است اما نهایتا در دل خود این موضوع را دوست دارید و سازندگان بازی را تحسین می کنید که چنین گیم پلی جذابی را برای ما خلق کرده اند. بازی Nioh در بخش گبم پلی موفق به دریافت امتیاز کامل می گردد و یکی از برترین گیم پلی ها و مبارزات نسل هشتم را به ما ارائه می دهد.
در بخش صداگذاری و موسیقی نیز شاهد یک بازی کاملا بی نقص از سوی سازندگان هستیم و سازندگان موسیقی بازی و صداگذاران شخصیت های مختلف در بازی کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام داده اند تا Nioh در این زمینه نیز کمبودی را نداشته باشد و شاهید یک بازی با کیفیت از این نظر باشیم. صداگذاران شخصیت های مختلف بازی از جمله شخصیت اصلی بازی یعنی ویلیام به خوبی از پس اجرای نقش خود بر امده اند و همینطور صدای تمامی شخصیت ها کاملا با ظاهر انها همخوانی دارد و خوشبختانه تمامی حرکات لب ها و صورت نیز هنگام حرف زدن کاملا بر هم منطیق است و شاهد هیچ ایرادی در این زمینه نیستیم. موسیقی بازی نیز به مانند صداگذاری آن بسیار عالی و بی نقص انجام شده است و در لحظه لحظه بازی شنوای موسیقی کاملا هماهنگی با حال و هوای بازی هستیم. به عنوان مثال هنگام باس فایت های مرگبار و بی نهایت دشوار بازی موسیقی که پخش می شود بسیار دلهره انگیز و مخوف است و نقش بسیار زیادی در سنگین تر کردن فضای باس فایت دارد دقیقا به مانند کاری که موسیقی در عناوین سولز و بلادبورن هنگام باس فایت ها انجام می داد. همینطور موسیقی متن بازی کاملا در پس زمینه آن حل شده است و با این که گاهی شاید اصلا موسیقی را انگار نمی شنوید اما به صورت ناخوداگاه موسیقی بازی در حال تاثیر گذاشتن بر روی شماست و بازیباز را بیشتر در دنیای جذاب و البته خوفناک بازی غرق می کند. در نهایت باید گفت خوشبختانه در بازی Nioh شاهد صداگذاری و موسیقی بسیار عالی و با کیفیتی هستیم که به مانند سایر بخش های بازی یکی از عوامل اصلی موفقیت ان است.
از روز معرفی Nioh منتظر عرضه آن بودیم و انتظار و انتظار و انتظار کشیدیم تا بازی منتشر شود و هر بار با هر تریلر و با هر نسخه دمو انتظارمان نیز بالاتر رفت و اما از طرفی نیز می ترسیدیم که نکند نهایتا آنچه که از بازی می خواهیم به دست نیاید و Nioh زیر سایه عناوین سولز قرار بگیرد. اکنون و پس از انتشار بازی خوشحالم که اعلام کنم به هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی Nioh زیر سایه عنوان دیگری نیست و شخصیتی کاملا مجزا و منحصر به فرد را داراست. با انتشار این بازی شاهد خلق یک فرنچایز شاهکار دیگر برای عناوین انحصاری پلی استیشن ۴ هستیم که نه تنها از عناوین هم سبک خود مانند سولز و بلادبورن ضعیف تر نیست بلکه کاملا می تواند هم سطح و هم تراز آنها قرار بگیرد و اکنون وقتی میخواهیم از شاهکارهای هاردکور صحبت کنیم می توانیم به راحتی نام Nioh را نیز در این لیست قرار دهیم و از آن به عنوان یکی از برترین بازی هایی که نسل هشتم تاکنون به خود دیده است یاد کنیم. Nioh بدون شک از تمامی عناوینی که با ظان ها مقایسه می شود سخت تر، هاردکورتر و چالش برانگیزتر است و برای تجربه ان باید کاملا آماده باشید. حتی گیمرهای هاردکور که تجربه عناوین سولز و بلادبورن را بارها و بارها دارند نیز برای به اتمام رساندن Nioh باید در بهترین شرایط خود از لحاظ دقت و استقامت و صبر باشند تا بتوانند از پس چالش های مرگبار این عنوان بر آیند و یک افتخار بزرگ را به کارنامه بازیباز بودنشان اضافه نمایند، زیرا که به تمام رساندن Nioh به هیچ وجه کار هر بازیبازی نیست.
همواره و در پایان هر نقد و بررسی به این نکته اشاره می کنیم که نهایتا آیا بازی مورد نقد و بررسی قرار گرفته ارزش خرید و تجربه کردن را داراست یا خیر و اگر ارزش دارد، بیشتر برای چه قشری از بازیبازان مناسب است. در این مورد باید بگویم Nioh به طور کامل و بدون لحظه ای شک ارزش خرید و تجربه کردن را داراست، اما برای چه کسانی؟ دوست داران و علاقمندان سری سولز و بلادبورن که این عناوین را به پایان رسانده اند و مشکل خاصی با این بازی ها نداشته اند باید بدون درنگ به سراغ Nioh بروند. بازیبازان هاردکور و علاقمند به عناوین بسیار بسیار چالش برانگیز قطعا از تجربه این بازی لذت خواهند برد. علاقمندان سبک نقش افرینی که خواهان تجربه ای مرگبار و سخت هستند نیز باید Nioh را تجربه نمایند. در نهایت تمام این ها به یک نکته ختم می شوند. به پایان رساندن Nioh یک سامورایی واقعی می خواهد که خود نیز مانند شخصیت اصلی بازی قدرت ذهنی و استقامت یک سامورایی را داشته باشد! Nioh شاهکاری است بی نظیر که تنها و تنها برای بازیبازان هاردکور ساخته شده است، آن هم بازیبازان هاردکور در برترین شرایط آمادگی از نظر استقامت و صبر و دقت. Nioh جامعه هدف خود را به خوبی مشخص کرده است و به دنبال جذب حداکثر بازیبازان در دنیا نبوده است بلکه بازیبازان خاصی را هدف گرفته است که برای آنها بالاترین کیفیت را عرضه کند. این جامعه هدف در بازی Nioh “بازیبازان هارکور” هستند و سایر بازیبازان از رفتن به سراغ این عنوان لذتی نخواهند برد زیرا نمی توانند در آن پیشروی کنند.