بالاخره پس از چند ماه انتظار، سومین قسمت از فصل سوم بازی The Walking Dead عرضه شد تا علاقهمندان به این مجموعه بتوانند بار دیگر در دنیای خاویر و کلمنتاین قرار بگیرند. بیایید بر وقایع دو قسمت قبلی مروری داشته باشیم. داستان بازی The Walking Dead: A New Frontier چهار سال پس از وقایع فصل دوم آغاز میشود و این بار تمرکزاستودیو تلتیل گیمز، سازنده و ناشر این بازی، بر روی شخصیت و خانوادهی جدیدی به نام گارسیا است. جایی که خاویر، فرزند کوچک این خانواده برای دیدن پدر مریضش باز میگردد و متاسفانه زمانی به منزل میرسد که وی مرده است. از آنجایی که مردهها و کسانی که در دنیای بازی زخمی میشوند، پس از مدتی به واکرها تبدیل شده و دیگر هوش و هویت خود را از دست میدهند، خانواده گارسیا نیز از هم پاشیده و حال خاویر و همسر و دو فرزند برادر خود باید برای زندگی تلاش کنند.
روزگار میگذرد و این خانواده برای زنده ماندن همانند سایرین مشغول انجام کارهای مختلف شده و قطعا دردسرهای مختلف نیز به سراغ آنها میآید. در جریان یکی از مشکلات و دست و پنجه نرم کردن با آن، کلمنتاین دوست داشتنی وارد داستان میشود که وی را بزرگتر و پختهتر از قبل مشاهده میکنیم. ماجرای اصلی فصل سوم، حول گروهی به نام A New Frontier میچرخد، گروهی که خود را یک جامعه متمدن میداند و بر این باور هستند میتوانند برای تمامی بازماندهها صلح را به ارمغان بیاورند. آنها قوانین خاص خود را دارا هستند و شخص متخلف را شدیدا مجازات میکنند. مشکل از جایی شروع میشود که خاویر میفهمد یکی از رهبران گروه A New Frontier در واقع دیوید، برادر خاویر است. از آن طرف کلمنتاین نیز که روزگاری در این گروه بوده است در طول قسمت اول و دوم فلش بکهایی از بازه زمانی بین فصل دوم و سوم را مشاهده کردیم که کلمنتاین در حال کمک به ایجی است و با یکی از اعضای این گروه آشنا میشود.
مشکلات از جایی شروع میشود که یک جای کار گروه A New Frontier میلنگد. گروهی که کلمنتاین شدیدا از آنها متنفر است و مدام در طول خط داستانی، شاهد این بودیم که خاویر را دعوت به دوری از آنها میکرد. حال در اپیزود سوم بیشتر با این گروه آشنا خواهیم شد. داستان بازی دقیقا از پایان اپیزود دوم شروع میشود. جایی که دیوید برادر و خانواده خود را ملاقات میکند. پس از رد و بدل شدن چند دیالوگ بین دیوید و خاویر، وی کیت را که در قسمت قبلی تیر خورده بود به بیمارستان پایگاه خود برده تا درمان شود. حال یک جو سنگین میان گروه خاویر به وجود میآید و دوستانش اصلا به دیوید اعتماد ندارند. هرچه باشد گروه A New Frontier که خود را جامعهای متمدن مینامد، به آنها حمله کرده و باعث کشته شدن دختر دیوید شده بودند. خاویر سعی بر آرام کردن آنها دارد که تاحدی خوب پیش میرود ولی شرایط مطابق میل وی پیش نمیرود و در نهایت خاویر و دوستانش به بیرون از ریچموند (مقر فرماندهی A New Frontier) هدایت میشوند.
با پیش روی در خط داستانی، بار دیگر شاهد حضور کلمنتاین و همراهی خاویر و دوستانش هستیم. سوالی که در این میان مدام ذهن مخاطب را مشغول میکند، این است که چه بر سر ایجی آمده است؟ چرا کلمنتاین اینقدر از این گروه و شخصیت دیوید متنفر است؟ کلمنتاین معتقد است که ریچموندیها حرف و عملشان یکی نیست و قصد دارد به خاویر بفهماند که دیوید نیز همانند آنها است. تا به اینجای کار داستان بازی در مسیر خوبی پیش میرود. نحوه شروع بازی، فلش بکها به گذشته و دانستن جای خالی پازلهایی که در ذهنمان به وجود آمده است، همگی خوب پیش میروند تا اینکه به پایان و جمع بندی اپیزود سوم بازی The Walking Dead: A New Frontier میرسیم. جایی که خاویر و دیوید وارد بازی بزرگتری شدهاند و راه خروجی از آن نیست. متاسفانه بازی در نقطهای تمام میشود که اصلا جوابی به خیلی از سوالات گذشته ما نمیدهد. در قسمت دوم، با این بازی در حساسترین نقطه خود تمام شد ولی به خوبی ما را از وقایعی که به جریان افتاده بود، مطلع ساخت. در اینجا کل شخصیتها و کارهایی که میخواستند انجام دهند، در حالهای از ابهام باقی ماند.
شاید با خود بگویید هنوز دو اپیزود دیگر باقی مانده است. ولی مشکل این نیست. مشکل اپیزود سوم این است که از نظر زمانی نیز کمتر از دو اپیزود گذشته خود است و وقایع داستانی به کندی پیش میرود و همین علت سبب شده است تا جمع بندی مناسبی برای بازی در نظر گرفته نشود. در صورتی که در اپیزود دوم اگر از نظر زمانی کمی کمتر از اپیزود اول بود، ولی روند داستانی سریعتر بود و وقایع بازی بهتر به نمایش گذاشته شد. از نظر گیمپلی بیشتر با یک قسمت سینمایی طرف هستیم که در اکثر مواقع باید به واسطه دکمهزنیهایی که برای بازی تعبیه شده است، به بازی کردن بپردازید. در اپیزود سوم المانهای گیمپلی و گشت و گذار در محیط و یافتن آیتمهای مختلف جهت حل مشکل به وجود آمده کمتر از قبل وجود دارد و شاید در نهایت دو الی سه صحنه خیلی کوتاه شما کنترل کلمنتاین یا خاویر را در دست بگیرید. اما همین سینمایی بودن بازی، سبب شده انتخابهایی که در طول بازی انجام میدهید بیش از پیش بر روی روند بازی تاثیر گذار باشند.
به عبارتی اپیزود سوم بازی The Walking Dead: A New Frontier بیشتر بر پایه دیالوگ و برقراری ارتباط با شخصیتها روایت شده و یک ریتم سینمایی پیش گرفته است تا اینکه یک بازی ویدیویی باشد و شما را به گشت و گذار وادار کند. جدا از تمامی این موارد گرافیک بازی هنوز هم از مشکل افت فریم رنج میبرد آن هم زمانی که یک چپتر جدید شروع میشود. به عبارتی هر زمان که از صفحه بارگزاری به محیط بازی بر میگردید، بازی دچار افت فریم میشود و پس از چند ثانیه به حالت ابتدایی خود بر میگردد. البته در طول بازی کردن نیز شاهد افت فریمهای کوچکی نیز هستیم.
اپیزود سوم بازی The Walking Dead: A New Frontier با اینکه قسمت خوبی است ولی اصلا در حد و اندازه اپیزود اول و دوم خود ظاهر نشده است و امیدواریم اپیزودهای بعدی هرچه سریعتر عرضه شوند تا حداقل مخاطبان از بلاتکلیفی اتفاقات رخ داده در این قسمت بیرون آیند.
اپیزود سوم بازی The Walking Dead: A New Frontier با تمام مشکلاتی که از آنها رنج میبرد، هنوز هم ارزش تجربه کردن دارد. وجود شخصیت کلمنتاین و صد البته شخصیت خاویر گارسیا سبب شده است تا مخاطب بتواند به خوبی با بازی و دنیای آن ارتباط برقرار کرده و از آن لذت ببرد. در این اپیزود، خواهیم فهمید که New Frontier چه کسانی هستند و هدف آنها چیست.
نقات قوت
- – دکمه زنیهای هیجان انگیز
- – دیالوگ محور بودن بازی
- – خاویر گارسیا
نقات ضعف
- – محتویات کم اپیزود سوم
- – افت فریمهای بیش از حد
- – جمع بندی بد بازی
Zoomg