معرفی انیمه سریالی Boku Dake Ga Inai Machi
بازگشت به گذشته! قطعاً جمله پیشین شما را به فکر فرو برده و با خود میاندیشید که اگر به گذشته باز میگشتید چه کارهایی را دوباره انجام میدادید و از انجام چه کارهایی خودداری میکردید. گذر لحظات خوب و بد همیشه انسان را به فکر وا میدارد، فکر به این که چرا از آن لحظه نهایت استفاده را نکردیم و به راحتی از کنار آن عبور کردیم یا اگر آن انتخاب را در آن روز نمیکردیم، شاید یک زندگی بهتر نصیبمان میشد و ناراحتی از آن اشتباه تا اخر عمر همراهمان نمیماند. تمام زندگی انسان در انتخابهایش خلاصه شده است. اگر میتوانستیم به گذشته باز گردیم، قطعاً آن چه باعث درد و ناراحتی ما شده را تغییر داده و تا آخر عمر با خوشبختی زندگی میکردیم. همچنین میتوانستیم زندگی خود را از سر بگیریم تا به جای انتخاب و تصمیمهای نادرست، انتخابی کنیم که درست و شایسته باشد. متن پیشین گزیدهای از موضوع داستان Boku Dake Ga Inai Machi (به فارسی:شهری که تنها من در آن گمشدهام و به انگلیسی: Erased) است.
- نام: شهری که تنها من در آن گمشدهام (Boku Dake Ga Inai Machi)
- ژانر : درام | فانتزی
- مدت زمان : میانگین هر قسمت ۲۵ دقیقه
- تعداد فصل: ۱ فصل
- تعداد قسمتها: ۱۲ قسمت
- سال اکران: ۲۰۱۶
پروانهی آبی
انیمه؛ روایتگر داستان شخصیتی به نام «فوجینوما ساتورو» است. وی در گذشته با سختی و مشکلات زیادی از قبیل کشته شدن دوستان خود به صورت پیاپی مواجه بوده است. حال وی ۳۰ سال دارد و در یکی از روزهای کاری خود با یک پروانه آبی مواجه میشود. این پروانه قابلیت بازگردانی زمان به پنج الی ده دقیقه قبل را دارد و ساتورو معمولا وقتی با آن مواجه میشود که قرار است یک اتفاق ناگوار و تلخ رخ دهد! ساتورو پروانهی آبی را اینطور معرفی میکند: “من به این پدیده میگم تکرار، هر چند وقت یه بار برام اتفاق میوفته و من رو میبره به ۱ یا ۵ دقیقه قبل که همه چیز دست نخورده سر جاشه. همیشه هم قبل از یک اتفاق بد میبینمش. در اکثر اوقات هم حوادث منفی به بار میاره و بعضی اوقات هم بلایی سر خودم میاد.” پروندهی قتلهای دوران کودکی ساتورو هیچ وقت بسته نشد و به دلایل نامفهومی، قاتل دوباره به ساتورو نزدیک شده و سعی بر این دارد او را از بین ببرد. اما این نابودی با دستان خود قاتل انجام نمیشود، بلکه شرایط را جوری مهیا میکند که ساتورو توسط پلیس دستگیر شود و در کار خود هم موفق میشود. وقتی که ساتورو توسط پلیس دستگیر شد، پروانه آبی دوباره به چشمش خورد و پا به فرار گذاشت. در هنگام فرار ساتورو باز هم به گذشته بازگشت؛ اما این دفعه نه پنج دقیقه! بلکه به ۲۰ سال پیش! درست وقتی که درست ۱۳ سال داشت. ایا او میتواند موانع را از سر راه خود بردارد و قاتل را دستگیر کند و همچنین از قتل دوستانش جلوگیری کند؟
یکی از دلایلی که داستان Boku Dake Ga Inai Machi را جذاب میکند، دو بعدی بودن آن است. بعد اول زندگی بزرگسالی ساتورو را روایت میکند و بعد دوم زندگی کودکی او که بیشتر داستان در آن اتفاق میافتد. به شخصه روایت داستان Boku Dake Ga Inai Machi را در بین انیمههای امروزی، استثنائی میپندارم. مخصوصاً وقتی که ساتورو به گذشته باز میگردد، داستان دوباره روح و جان دیگری به خود میگیرد. جدا از بحث جنایی بودن داستان، Boku Dake Ga Inai Machi به طور کلی روند به وجود آوردن یک قهرمان را رعایت کرده است. ساتورو فردی بی توجه به دنیای اطراف بزرگسالی خود، وقتی که مادر خود به قتل میرسد، ناخواسته به گذشته باز میگردد و سعی میکند که از اتفاقات گذشته جلوگیری کند. شاید بیننده در هنگام تماشای انیمه به این موضوع توجه نکند، اما ساتورو یک قهرمان تمام عیار است. به تصویر کشیدن جنایات یک شخص در زمان گذشته و حال و همچنین تلاش شخصیت اصلی برای سر درآوردن از مسئله قاتل و مقتولها، میتواند بیننده را در جای خود میخکوب کند و ۱۲ قسمت بینظیر با روایت داستان عالی را به ارمغان آورد.
طراحیهای انیمه نسبتاً قابل قبول هستند. نه میتوان گفت که Boku Dake Ga Inai Machi در زمینه طراحی عالی و بدون نقض عمل کرده و نه میتوان گفت که آنقدر طراحیهای آن ضعیف هستند که نتوان به آن نگاه کرد. طراحی چهره شخصیتها به خوبی انجام شده است و آنها با توجه به خصوصیات اخلاقی خود، از چهره خوبی برخوردار هستند. در بعضی از بخشها، انیمه صحنههای بسیار زیبایی را به رخ بیننده میکشد و واقعاً نمیتوان در آن مورد حرفی زد. به طور مثال وقتی که ساتورو و هینازوکی به دیدن درختی زیبا میروند، بیننده کاملاً به آن صحنه زیبا خیره میشود و تنها کاری که میتواند بکند، فشردن کلید مکث است.
صداگذاری Boku Dake Ga Inai Machi سطح قابل قبولی دارد. وظیفه گویندگی شخصیت ساتورو را میتسوشیما سینشسکه (Mitsushima Shinnosuke) بر عهده دارد و از اثار وی میتوان به صداپیشگی شخصیت ساواتاری (Sawatari) در انیمه Napping Princess اشاره کرد. گویندگی شخصیت هینازوکی نیز بر عهده یوکی آووی (Yuuki Aoi) بوده و از آثار وی میتوان صداپیشگی شخصیت میشا در انیمه Endride را نام برد. غم و اندوه در تک تک نوتهای موسیقی این انیمه قابل مشاهده است. موسیقی آن جزئی است که Boku Dake Ga Inai Machi در کنار داستان و طراحیاش به آن نیاز دارد.
Boku Dake Ga Inai Machi جز آثاری است، که مخاطب را با مبحث زمان درگیر میکند. داستانی بینقص و سرشار از پستیها و بلندیها و همچنین طراحی قابل قبول و در برخی صحنهها فوقالعاده در کنار موسیقی جنایی و غم انگیز و صداگذاری مناسب همه و همه Boku Dake Ga Inai Machi را به یک اثر زیبا که در ذهن بیننده ماندگار میشود، تبدیل میکند.