چالش های پیش روی خانم‌ها در مسیر شغلی
چالش یک تجربه مشترک در بین همه ماست و در هر بخشی از زندگی وجود دارد. گاهی آنها واضح و قابل لمس شدن توسط دیگران هستند و گاهی تنها خودمان با آن روبرو می‌شویم. اما برخی چالش ها تنها مربوط به قشر خاص در محیط خاص می‌شود مثل چالش خانم‌ها در مسیر شغلی. در حالی که دنیا به سمت برابری پیش می‌رود متاسفانه هنوز هم بسیاری از خانم‌ها در مسیر پیشرفت شغلی درگیر موانعی می‌شوند که بخشی از انرژی آنها را درگیر می‌کند و همین باعث شده تا با اینکه درصد جمعیت زنان جهان، کمی بیشتر از مردان است، اما بیشتر فرصت‌های شغلی مهم در دست آقایان است. به قول یک فعال حقوق بشر نیجریه‌ای:
هر چقدر بالاتر می‌روید، زنان کمتری مشاهده می‌کنید.
آقایان متوجه فرق داشتن شرایط خانم‌های همکار خود نیستند
برای بسیاری، بخصوص آقایان واضح نیست که اوضاع برای خانم‌ها سخت‌تر یا متفاوت‌تر است. شاید با خود فکر کنند که در گذشته اوضاع این طور بود اما حالا نه. شاید برای خود ما خانم‌ها این قضیه عحیب باشد که افرادی این شرایط و نابرابری‌ها در محیط کاری را نمی‌بینند.
صحبت در مورد این موارد معمولا راحت نیست. همین مطرح نشدن‌ها باعث شده که بسیاری از آقایان متوجه تفاوت‌ها و تاثیرات آن نباشند. بنابراین در جلسات هفتگی یا ماهانه کارتان، در مورد چالش ها و مشکلاتی که شما به عنوان یک خانم حس کردید صحبت کنید و اجازه دهید که دیگران هم متوجه آن شوند. شاید برای اولین بار کمی سخت باشد اما با انجام آن از نتیجه به دست آمده شگفت‌زده می‌شوید.
خانم‌ها معمولا در شرایط یکسان دستمزد کمتری می‌گیرند
این اتفاق که خانم و آقایی شغل یکسان و قابلیت‌های یکسانی داشته باشند، ولی حقوق متفاوتی بگیرند، متاسفانه بسیار دیده می‌شود. بارها شنیده‌ایم و حتی شاید خودمان با این اتفاق روبرو شده‌ایم که با اینکه یک خانم بیشتر از همکارانش تلاش می‌کند اما حقوق کمتری دریافت می‌کند. حتی گاهی خانمی از اعضای تیم زیرمجموعه‌اش نیز درآمد کمتری دارد. این نوع نگاه، انگیزه ادامه به کار و پیشرفت را در خانم‌ها تا حد زیادی کاهش می‌دهد.
یک خانم طراح کفش بریتانیایی که کسب و کار خود را در این زمینه مدیریت می‌کند، می‌گوید:
اگر حداقل ۳۰ درصد از کارکنان یک شرکت خانم باشد، آن شرکت سودآورتر می‌شود. خانم‌ها مذاکره کننده‌های فوق‌العاده‌ای هستند. آنان وقتی پای میز مذاکره می‌نشینند، می‌خواهند همه به سود برسند. آنان به دنبال شکست طرف مقابل نیستند. وقتی خانم‌ها پولی به دست می‌آورند، به احتمال بیشتر آن را به جامعه خود برمی‌گردانند.
ما همزمان با سایر پیشرفت‌هایمان، باورهایمان را تغییر نمی‌دهیم
نابرابری موقعیت‌ها واضح است. این حالت شاید هزاران سال پیش اتفاقی عادی بود. چرا که انسان‌ها دنیایی داشتند که در آن تنها چالش قدرت بدنی بود چون مهم‌ترین عامل زنده ماندن بود. هرکسی قوی‌تر بود، شانس بیشتری برای رهبری داشت و عموما مردان قوی‌تر بودند.
اما امروزه در دنیای متفاوتی زندگی می‌کنیم. کسی که شانس قوی‌تری برای رهبری دارد، الزاما کسی نیست که قدرت بدنی بالاتری دارد، بلکه امروز چالش افراد برای رهبری بر اساس باهوش‌تر، خلاق‌تر و نو آورتر بودن است و این صفات وابسته به جنسیت نیستند. هر مردی می‌تواند به اندازه هر زنی باهوش، خلاق و نوآور باشد.
ما پیشرفت کرده‌ایم، اما به نظر باورهای سابق‌مان پیشرفت نکرده‌اند و چالش های قبلی را به دیگیری‌های امروزمان اضافه کرده‌ایم.
از نظر یک سرمایه گذار موفق آمریکایی که بنیان گذار و مدیر عامل شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر خود است:
چیزی که زنان باید مشغول آن باشند و برای آن کار کنند، رهبری است. رهبری چیست؟ رهبری در واقع حمایت از افراد زیر دست‌تان و اهمیت دادن به پیشرفت آنان، بیشتر از پیشرفت خودتان است. اینکه چرا این اتفاق نیفتاده یا وابسته به فرهنگ موجود یا طرز فکر خانم‌ها در مورد خودشان است.
خانم‌ها مجبورند به خاطر جدی تلقی شدن، مردانه رفتار کنند
به عنوان یک خانم گاهی نیاز داریم ارزش خود را ثابت کنیم و برای این کار مجبور می‌شویم خلاف میل باطنی خود عمل کنیم. مثلا در محیط رسمی و کاری، خشک‌ترین و تیره‌ترین لباس را انتخاب می‌کنیم و سعی می‌کنیم تا جای ممکن شخصیت خود را حذف کنیم تا با چالش زیادی مواجه نشویم،چون که این طور جا افتاده است که در زمینه ظاهر، سبک آقایان به عنوان استاندارد شناخته می‌شود. حتی دیده شده که اگر خانمی به اندازه کافی مردانه به نظر نرسد، جدی گرفته نمی‌شود.
کافیست با کمی اعتماد به نفس خودمان باشیم. خواهیم دید که در این حالت در شغل خود مفیدتر هم واقع می‌شویم، چرا که راحت‌تریم و خود واقعی‌مان را به نمایش می‌گذاریم. ما لیاقت آن را داریم که با تمام ابعاد شخصیت‌مان مورد احترام واقع شویم. دارن هاردی در میکروکتاب اثرمرکب می‌گوید: ما نتیجه افکارمان هستیم. اگر شما فکر کنید که فرد معمولی هستید، پس هر روز معمولی‌تر می شوید.
در نهایت نباید فراموش کنیم که جنسیت اهمیت دارد. خانم‌ها و آقایان دنیا را به شکل متفاوت تجربه می‌کنند. جنسیت تجربه ما از دنیا را شکل و رنگ می‌دهد ولی ما می‌توانیم هرگاه نیاز شد این تجربه را تغییر دهیم.
شاید گاهی فکر کنیم این تفاوت‌ها فرهنگ ماست. اما فرهنگ دائما تغییر می‌کند. فرهنگ عامل حفظ و ادامه جامعه است. فرهنگ مردم را نمی‌سازد، بلکه مردم فرهنگ را می‌سازند.
پس اگر به خاطر این فرهنگ با چالش هایی روبرو هستیم، باید تغییرات مثبت را وارد فرهنگ کنیم.
برگرفته از INC
