Get Even، جدیدترین اثر استدیو باندای نامکو دقیقا چه چیزی خواهد بود؟
“به قلم احسان عباسی نسب”
صورت در خاک، صدای جیغ در گوش، بلندشو زندانی؛ باید “نفس” بکشی…. به یاد آر، یک دختر، یک میز، یک بمب. فقط “آرام” باش، به عقب برگرد. سیمها را حس کن، در اعماق جمجمهات، در اعماق حافظهات و در اعماق دردهایی که میکشی. حالا صدا را دنبال کن، صدای سرخ عمیق … فراموش نکن که باید “آرام” باشی. در اعماق ذهنت جست و جو کن، سیاه ترین خاطراتت را. سیاه ترین حقایق را. آری تو گم شدهای … آیا می توانی راه رستگاری را پیدا کنی؟ زمان تنها فریبت میدهد تا از حقیقت دور شوی. “تمام اینها جزئی از روند درمان است”.
جایی که مرز بین واقعیت و رویا غیرقابل تشخیص میشود
دوست دارم مقالهام را با طرح یک پرسش ساده آغاز کنم؛ Get Even اصلا چیست؟ خب پاسخ این سوال شاید خیلی پیچیدهتر از چیزی باشد که به نظر میرسد، آنقدر پیچیده که حتی خودِ سازندگان بازی یعنی استدیو “فارم 51” و باندای نامکو از ارائه دادن یک تعریفِ درست و حسابی برای آن نیز عاجزند. ” الیویر دِریویِر” آهنگساز جوان این پروژه، Get Even را اینگونه توصیف میکند: “ نه یک شبیهساز پیادهروی، نه یک بازی ترسناک، نه یک عنوانِ شوتر خالص و نه حتی یک بازی تماما معمایی، بلکه چیزی است که شما هیچگاه تاکنون بازی نکردهاید….“
این جمله خلاقانه شاید ذرهای بتواند ما را هایپ کند اما از آن طرف در ذهنمان دهها علامت سوال میسازد. حتی منابع الهامی که دو نویسنده بازی یعنی آقایان ” استیون لانگ” و ” آین شارکی ” برایمان فهرست میکنند، لیستی که با Saw شروع میشود و با Inseption به پایان میرسد، آنچنان دردی را دوا نمیکند. پس فقط یک راه باقی میماند و آن هم این است که خودمان پرده از راز این معمای بزرگ بگشاییم. سوالم را دوباره و به شکل دیگری میپرسم: Get Even چه جهنم خونینی خواهد بود؟
جایی که گذشته، آینده است و آینده، گذشته….
اما داستان Get Even از چه قرار است؟ خب این سوالی است که تا حدی میتوان به آن جواب داد. شما بازی را با قرار گرفتن در نقش یک محقق خصوصی آغاز میکنید که بنابه دلایلی (که خودش هم از آن بیاطلاع است)، سر از یک بیمارستان روانی درآورده است. شخصیت بینام و نشان ما (بعدها با نام کول بلک معرفی میشود) با کمی پیشروی متوجه میشود که منطقه اطراف توسط نگهبانان مسلح احاطه شده است. خوشبختانه وی نیز از قبل خود را برای همچین شرایطی آماده کرده و اسلحههای گوناگونی را در کولهپشتیاش با خود به همراه دارد. علاوه بر این، یک اسمارت فون چندمنظوره هم در اختیار بلک است که مانند آچار فرانسه، در همه حال به عنوان عصای دستش ظاهر میشود. نهایتا پس از مدت کوتاهی درمیبایید که علت اصلی حضور شما در این مکان، نجات جان یک دختر نوجوان (بازهم بنابه دلایلی نامعلوم) است.
“دختره رو نجات بده و قهرمان قصه شو.”
رسیدن به او آنچنان هم سخت نیست و حتی نیازی هم نیست که در این راه کسی را به قتل برسانید. اما داستان درواقع درست زمانی شروع میشود که سعی در نجات دخترک میکنید. در یک لحظه، ناگهان بمب متصل شده به سینه وی منفجر شده و دنیا در سیاهی مطلق فرو میرود. خیلی زود شما در مکانی دیگر همراه با وسیلهای شبیه به دستگاههای واقعیت مجازی که به سرتان متصل شده بیدار میشوید. از این پس تمام فکر و ذکر شما محدود میشود به پاسخ دادن به سوالاتی از قیبل اینکه هویت واقعیتان چیست؟ چرا آن دختر دزدیده شده بود؟ و از همه مهمتر به چه دلیل در نجات دادنش ناموفق بودید. شخصیت شما اعصاب ندارد، مدام از گذشتهای صحبت میکند که فاقد نقطهای درخشان است. حالا همه چیز به تصمیمات خودتان بستگی دارد. اینکه آیندهای بهتر از گذشته بسازید یا بازهم همان اشتباهات قبلی را تکرار کنید.
اول از همه بگویم که Get Even حول یک معمای مرموز میچرخد در نتیجه تحقیق و بررسی موبهمو بنیادیترین ماموریت شما برای رسیدن به پاسخ نهایی است. یک سری اتفاقات عجیب دنیای تاریکِ بازی را تبدیل به آشفته بازار کرده و حالا شما باید تمام توانتان را برای یافتن سرمنشاء این حوادث بهکار بگیرید. البته عمل کردن به این حرفها آنقدرها ساده نیست چرا که اصلا معمایی هم که از آن صحبت میکنیم به طور دقیق روشن نیست. سرنخهایی که بازی در اختیارتان میگذارد، تکه تکه و پراکنده هستند و همین، کار را حسابی دشوار کرده است. مهمترین ابزاری که برای حل معمای اصلی در اختیار دارید از درون ذهن خودِ شما تراوش میکند، بله، کاوش در اعماق خاطراتتان با استفاده از دستگاهی به نام “The Pandora”، همان دستگاهی که از زمان به هوش آمدن به سرتان وصل شده بود.
” Get Even از عناصر بازیهای FPS نیز به مقدار کافی بهره برده است.”
جایی که Condemned، Splinter Cell و Pokemon GO به هم میرسند
طبیعت گسسته و پراکنده حوادث در بازی که به نظر میرسد تقلیدی از واقعیتِ دنیایمان باشد، ریسک بزرگی برای تیم سازنده به حساب میآید چرا که این احتمال وجود دارد تا بازیبازان را از نیمه داستان به بعد گیج و سردرگم کند. امیدوارم که ویژگی مذکور در محصول نهایی به درستی حساب پس بدهد. به هرحال این ایده (با وجود هیجان انگیز بودنش) در کمتر عنوان دیگری دیده شده و هنوز احتمال اینکه Get Even قربانی عدم داستان سرایی منسجم شود نیز وجود دارد.
شاید این سوال برایتان پیش بیاید که در Get Even فقط قرار است به جلو حرکت کنیم و شاید روایت شدن یک داستان نسبتا هیجانانگیز باشیم؟ خب حقیقتش سوال بالا ممکن است ذهن اکثریت بازیکنان را به سوی قلمرو بازیهای شبیه ساز پیادهروی منحرف کند؛ مثلا عنوانی شبیه به کله گنده بزرگ این ژانر مانند Everybody’s Gone to the Rapture یا Gone Home. اما باید بگویم چیزی که Get Even از خود نشان داده است بسیار بسیار فراتر از اینها به نظر میرسد. تمرکز بالای بازی بر روی حرکات بازیکن و اکتشافاتی که در طول گیمپلی به آن دست مییابند در نهایت راه را برای گرفتن چند تصمیم بزرگ باز میکند. بله، نقش شما بیشتر از حل کردن یکی دوتا معمای آبکی و برداشتن چند قدم ساده تا رسیدن به خط پایان است. نوع استراتژی شما برای پیشبرد مراحل، تاثیر غیرمستقیم اما مهمی بر هسته داستانی بازی دارد. برای مثال، اینکه تصمیم بگیرید اسنیکگونه و با مخفیکاری به مقصد برسید یا اصلا در بین راه همه دشمنان را قلع و قمع کنید، نه تنها بر روی گیمپلی بلکه به طرز ویژهای روی روایت کلی بازی تاثیر میگذارد. ویژگی حیرتآوری که تا حدود زیادی من را به یاد بازی خاطرهانگیز Deus EX میاندازد. فوقالعاده است مگه نه؟
همانطور که احتمالا تا به حال متوجه شدهاید، Get Even مخلوطی از همه ژانرهای ممکن است (گرچه سخت میتوان آن را به طور دقیق در یکی شاخه بهخصوص طبقهبندی کرد). بنابراین عناصری از عناوین FPS را نیز میتوان در اینجا پیدا کرد. گاهی اوقات پیش میآید که توسط نگهبانان شناسایی شوید و خب اگر این اتفاق احیانا رخ بدهد، چارهی دیگری غیر از سر راه برداشتن آنها باقی نخواهد ماند. گرچه هنوز مشخص نیست که جدیدترین اثر باندای نامکو تا چه حد میخواهد اکشن باشد اما مسلما بهره بردن از سلاح گرم در چنین بازیهای به ظاهر خستهکننده، برای خالی کردن انرژی جمع شده در مغزتان میتواند خبر خوبی باشد.
” اسمارتفونی که در دست دارید یکی از مهمترین پایههای پیشروی در مراحل و حل پازلهای گوناگون به شمار میرود.”
جایی که نگارنده نیز در دادن یک جواب مشخص گیر میکند
و در نهایت، پس از بررسیهای فراوان که به شخصه از گوشه کنار و زمین و زمان داشتم، هنوز هم نمیتوانم بگویم که Get Even دقیقا چه جور پدیدهای است؟! شاید اگر در بدترین شرایط ممکن، چاقو زیر گلویم بگذارند و تهدید به مرگ بشوم؛ بگویم یکجورایی ژانر “معمایی روانشناختی مفهومی” که در آن از شما خواسته میشود همهچیز را کاوش کنید تا از راز نهفتهشده سردربیاورید. جسنجوی بادقت در جایجای نقشه بسیار حائز اهمیت است زیرا هر سرنخی که به کمک اسمارتفون خودتان پیدا میکنید درک شما را از داستان رازآلودگونه بازی عمیقتر از پیش خواهد کرد. از طرفی، توجه به آواهای اطراف هم به همان اندازه در تجزیه و تحلیل اتفاقات رخ داده کمکتان میکند. اعضای استدیو فارم 51 برای آخرین ساخته خود حسابی سنگ تمام گذاشتهاند و خطرات زیادی را هم به جان خریدهاند، باید منتظر ماند و دید تا چه اندازه اثر جدیدشان در نمایش ظرفیتهای درونیاش موفق عمل میکند.
اگر احیانا پس از خواندن این مقاله حسابی برای تجربه بازی هیجانزده شدهاید، نگران نباشید چراکه تا انتشار آن کمتر از یک هفته زمان باقی مانده است. Get Even در تاریخ 2 تیرماه 96 برای پلتفرمهای PC، XBOX ONE و PS4 منتشر میشود و خیلی زود با نقد کامل این عنوان شما را از وضعیت نهایی آن باخبر میکنیم.