حقایق سه گانه بتمن کریستوفر نولان
فیلم بتمن آغاز میکند (Batman Begins) اثر کارگردان محبوب و مطرح یعنیکریستوفر نولان که در سال ۲۰۰۵ اکران شد توانست موفقیتهای زیادی را هم از نظر تجاری و فروش و هم از نظر منتقدان کسب کند. همین مسئله بهانهای شد که نولان به فکر ساخت سه گانهای با محوریت شخصیت بتمن بیوفتد. قبل از این اثر، غیبت دو شخصیت فوقالعاده محبوب کمپانی دی سی یعنی سوپرمن و بتمن که از اوایل دهه ۲۰۰۰ دیگر روی پرده نقرهای سینماها دیده نشده بودند به شدت حس میشد. قبل از سال ۲۰۰۰ و پیش از فیلم Batman Beginsهمانطور که اشاره شد، آخرین اثری که از شخصیت سوپرمن به روی پرده سینما رفت در سال ۱۹۸۷ و فیلم سوپرمن 4: در جستجوی صلح (Superman IV: The Quest for Peace) بود که کریستوفر ریو نقش مرد فولادی یا همان سوپرمن را ایفا میکرد. همچنین قبل از آن سال، فیلمهای با محوریت بتمن هم توسط تیم برتون و جوئل شوماخر ساخته شده بود و آخرین قسمت آن در سال ۱۹۹۷ اکران شد که بیبرنامگیها و ناهماهنگی بین عوامل و مسئولین دست اندر کار، باعث خراب شدن مجموعه خود شد.
از سمت دیگر کمپانی مارول هم دست روی دست نگذاشته بود و به نوعی از غیبت این دو شخصیت محبوب دی سی به خوبی استفاده کرد. این کمپانی کار خود را با اکران فیلم اسپایدرمن (Spider-Man) در سال ۲۰۰۲ آغاز کرده و به طور جدی پا به عرصه دنیای فیلمهای ابرقهرمانی گذاشت. اکران اولین فیلم اسپایدرمن که موفقیتهای زیادی را در پی داشت، تیم تولید و عوامل را به این فکر انداخت که قسمت دوم آن را هم در دستور کار تولید قرار دهند. اینگونه شد که قسمت دوم فیلم Spider-Man هم ساخته و در سال ۲۰۰۴ اکران شد و به اندازه قسمت اول مجموعه به موفقیتهای زیادی رسید. به همین ترتیب دوباره دنیای فیلمهایی که براساس کتابهای کامیک ساخته میشدند جان گرفت و همانند قبل شد.
نولان هم با سه فیلم فوقالعاده موفق و سرگرمکنندهای که با محوریت شخصیت بتمن و با نام سه گانه شوالیه تاریکی (Dark Knight Trilogy) ساخته بود، توانست کمپانی دی سی را دوباره در ژانر فیلمهای ابرقهرمانی سر پا کرده و به میدان این بازی مهیج بازگرداند. اما آیا شما هم تصور میکنید با دیدن نسخه نهایی فیلم همه داستانهای پشت پرده آن را میدانید؟
کریستین بیل در حین فیلمبرداری خوابش برد
سبک زندگی شبانه بروس وین (با بازی کریستین بیل) بالاخره در فیلم بتمن آغاز میکند (محصول سال ۲۰۰۵) کار دستش داد و درنهایت به خاطر سموم ترسناک اسکرکرو (با بازی کیلین مورفی)، مسموم شد. زمانی که مسمومیت از بدن بروس دفع شد و بعد از بهبودی کامل به هوش آمد، دوستان وفادار خود یعنی آلفرد پنی ورث (با بازی مایکل کین) و لوشس فاکس (با بازی مورگان فریمن) را دید که بالای سرش انتظارش را میکشند.
در حین فیلمبرداری این سکانس، بیل به طرز عجیبی در نقشش فرو رفته بود به حدی که که در آن صحنه کاملا بیهوش شد. بیل در گفتگویی کوتاه درباره این سکانس توضیحاتی داد:
در فیلم بتمن آغاز میکند و در اولین صحنهای که من به طور همزمان با مایکل کین و مورگان فریمن فیلمبرداری داشتم ناگهان به طور غیرارادی به خواب رفتم. در آن سکانس قرار بود که من بعد از مدت کوتاهی از خواب بیدار شوم اما زمانی که روی تخت دراز کشیدم و چشمانم را بستم خیلی ناگهانی و کاملا غیرارادی به خواب رفتم و اصلا «صدا، دوربین، حرکت» را نشنیدم. بعد از اینکه به خواب رفتم با ضربهها و تکانهای مایکل کین بیدار شدم و میشنیدم که با خنده میگفت «این را نگاه کنید! خوابیده است مگه نه؟ این لعنتی خیلی راحت سر فیلمبرداری خوابیده است»
جک نیکلسون از انتخاب نشدن برای نقش جوکر بسیار «عصبانی» شده بود
مرگ غمانگیز هیث لجر دنیا را تکان داد و این اتفاق تقریبا همه را متاثر کرد. ارتباط عجیبی که او با شخصیت جوکر پیدا کرده بود باعث شد که بتواند این نقش را در فیلم شوالیه تاریکی (The Dark Knight) که در سال ۲۰۰۸ اکران شد انقدر زیبا و تاثیرگذار ایفا کند. لازم به ذکر است که لجر این حقیقت را عنوان کرده بود که اگر قرار باشد این نقش کوچکترین ارتباطی با نقشی که جک نیکلسون در فیلم بتمن (Batman) اثر تیم برتون (محصول سال ۱۹۸۹) ایفا کرد داشته باشد، حاضر نیست این نقش را قبول کند. او در گفتگویی کوتاه توضیح داد:
اگر تیم برتون کارگردان فیلم The Dark Knight بود و از من میخواست که نقش جوکر را برایش ایفا کنم به هیچ وجه قبول نمیکردم. زیرا به نظر من امتحان کردن و حتی لمس کردن چیزی که جک نیکلسون در دنیای ایجاد شده توسط تیم برتون خلق کرده بود، یک جنایت محسوب میشود.
واکنش تند و شدیدی که جک نیکلسون نسبت به اینکه از او خواسته نشده بود تا نقش جوکر را دوباره در فیلمی جدید ایفا کند کمی به دور از ذهن به نظر میرسید. او در مصاحبهای در اینباره عنوان کرد:
آنها هیچ وقت از من نخواستند که دوباره نقش جوکر را بازی کنم. من این نقش را میشناسم و خیلی خوب میدانم که چگونه باید این شخصیت را بازی کنم اما هیچ کدام از آنها هیچ وقت از من درخواست نکردند. ممکن است برای همه این موضوع پیش آمده باشد که آدم نمیتواند دلایل اتفاقاتی را که میافتد یا نمیافتد باور کند. درخواست نکردن از من برای بازی در دنباله این فیلم به عنوان شخصیت جوکر یکی از همان مسائل است. شاید آنها اشتباه نکرده باشند و کاملا هم کار درستی را کرده باشند اما اگر بخواهم با شما رو راست باشم، خیلی از این اتفاق عصبانی هستم.
قرار بود هنرمندان دیگری جای بازیگران فعلی حضور داشته باشند
دنیای سینمایی دی سی ممکن بود نتیجه متفاوتی را از این سه گانه دریافت کند اگر هنری کویل در سال ۲۰۰۵ میتوانست نقش بروس وین را برای فیلم Batman Begins برنده شده و به جای کریستین بیل انتخاب شود. علاوه بر هنری کویل، کیلین مورفی، بیلی کروداپ، جاشوا جکسون و جیک جیلنهال از جمله هنرمندانی بودند که برای ایفای این نقش تست دادند اما در نهایت بیل توانست این نقش را از آن خود کند. همچنین آنتونی هاپکینز در ابتدا قرار بود نقش آلفرد را ایفا کند که در نهایت این نقش به مایکل کین رسید.
در ابتدا برای نقش هاروی دنت/دو چهره در فیلم The Dark Knight، مت دیمون در نظر گرفته شده بود که او این نقش را نپذیرفت. در بین تمامی شخصیتها، نقش جوکر نقشی بود که خیلی از بازیگران خواهان آن بودند اما در نهایت این هیث لجر بود که توانست این نقش را از آن خود کند. البته لازم به ذکر است گزینهای که کمپانی برادران ورانر در ذهن داشت و واقعا میخواست که او این شخصیت را بازی کند شان پن بود.
با اینکه رابین ویلیامز و استیو کارل هم از جمله افرادی بودند به شدت دوست داشتند نقش شاهزاده دلقک جرم و جنایت را ایفا کنند و علاقه خودشان را هم نسبت به این شخصیت ابراز کرده بودند، اما نولان اعلام کرد که همیشه لجر را برای ایفای این نقش در ذهن خود داشته است و در نهایت هم او را انتخاب کرد. سام راکول و هوگو ویوینگ هم از جمله کسانی بودند که برای ایفای نقش شخصیت جوکر کاندید شده بودند.
آن هاتاوی در ابتدا تصور میکرد که قرار است برای نقش هارلی کویین تست بدهد. او با همین تصور توانست بازیگران ستارهای مانند ناتالی پورتمن، بلیک لایولی و کرا نایتلی را کنار زده و نقش سلینا کایل در فیلم شوالیه تاریکی برمیخیزد (The Dark Knight Rises) را از آن خود کند.
همچنین لئوناردو دیکاپریو، ریان گاسلینگ و مارک روفالو هم برای ایفای نقش جان بلیک یا همان رابین در نظر گرفته شده بودند که در نهایت نقش به جوزف گوردن لویت رسید.
نولان به سبک خود به شخصیتهای مختلفی در فیلم اشاره کرده است
به عنوان اولین مورد به کاراکتر خیلی مهمی در داستان بتمن میپردازیم که کسی نیست جز باربارا دختر جیمز گوردن. شخصیت باربارا گوردن به نحوی در این سه گانه به عنوان دختر کوچک جیم گوردن (با بازی گری اولدمن) حضور داشت. ما در قسمت دوم این سه گانه یعنی شوالیه تاریکی (محصول سال ۲۰۰۸) شاهد این بودیم که کولمن ریز (با بازی جاشوا هارتو) حریص، قصد داشت با اطلاعاتی که از فعالیتهای لوشس فاکس و بتمن به دست آورده بود از آنها اخاذی کند. به نظر من کولمن میتواند به طریقی با شخصیت ریدلر ارتباطاتی هم داشته باشد. اگر از لحاظ تلفظی و خواندنی به کلمه Mr. Reese نگاه کنید میبینید که همانند کلمه «Mysteries» (به معنی رمز و راز) خوانده میشود.
اگر در قسمت سوم یعنی قسمت شوالیه تاریکی برمیخیزد (محصول سال ۲۰۱۲) زمانی که افسر بلیک خبر زخمی شدن جیم گوردن را به بروس وین میدهد، به گفتگوی جان بلیک و بروس وین توجه کرده باشید، متوجه اشارات جان بلیک به شخصیت کیلر کراک هم میشوید. در این سکانس وین از او میپرسد که چرا اطلاعات به دست آورده از صحنه جرم را به مافوقانش نمیدهد و بلیک در پاسخ به او میگوید:
آنها به من گفتند اگر او (جیم گوردن) تمساحهای غول پیکر دیده بود به آنها خبر دهم.
در فیلم شوالیه تاریکی برمیخیزد ما شاهد حضور شخصیت رولاند دگت با بازی بن مندلسون هم بودیم. در انیمیشن Batman: The Animated Series دگت (با صداپردازی اد اسنر) تاجر مفسدی بود که از دشمنان بتمن محسوب میشد و با شخصیت کلی فیس در ارتباط بود. اما کریستوفر نولان تغییراتی در گذشته این شخصیت به وجود آورد و اسم او را از رونالد به جان تغییر داد.
زمانی که پیتر فولی (با بازی متیو موداین) خارج از ساختمان بورس مستقر شده بود و بِین و افرادش داخل ساختمان را کاملا به هم ریخته بودند، مشغول دستور دادن به افرادش و هماهنگ کردن آنها بود، افسر پلیسی که در کنار او بود نام «آلن» را زمزمه کرد. شاید او را نشناسید و از خود پرسیده باشید که آلن کیست. این صحنه به کریسپس آلن ملقب به اسپکتر اشاره دارد که به عنوان یک کاراگاه پلیس در شهر گاتهام فعالیت میکرد. علاوه بر این موارد، هم اتاقیکت وومن به نام جن (با بازی جونو تیمپل) هم به نوعی شخصیت هولی رابینسون از کتابهای کامیک بود که یکی از افرادی است که زیر نظر سلینا کایل آموزش دیده بودند.
واقع گرایی نولان پاسخی به فیلمهای جوئل شوماخر بود
واقع گرایانه بودن، نقش بسیار بزرگی در احیا کردن شخصیت بتمن روی پرده نقرهای ایفا میکند. فیلم بتمن و رابین (Batman & Robin) که در سال ۱۹۹۷ اکران شد، تقریبا به طور غیر قابل بازگشت و ناباورانهای شخصیت شوالیه تاریکی و تمامی زحمتهایی را که برای این شخصیت کامیکی روی پرده سینماها کشیده شده بود از بین برد. قبل از اینکه فیلم همانند یک تایتانیک غرق شود، مدیران استودیو مشغول صدور مجوزی برای ساخت پنجمین قسمت از مجموعه فیلمهای بتمن بودند که یک بار دیگر توسط جوئل شوماخر کارگردانی شود. این فیلم با عنوان Batman Unchained نام گذاری شده بود که اغلب با نام Batman Triumphant هم آن را میشناسند. البته فیلم Batman & Robin و درآمد خیلی کمتر از انتظار آن در باکس آفیس باعث شد که قسمت بعدی آن هیچ وقت دیگر نتواند روشنایی روز و پرده نقرهای را به چشم ببیند. به نظر من میتوان گفت ساخته نشدن آن اتفاق واقعا خوبی بود.
بعد از مدتی که غیبت بتمن به شدت روی پرده سینماها احساس شده بود، کمپانی برادران وانر تصمیم گرفت تا دوباره اقداماتی مبنی بر احیای شخصیت مرد خفاشی انجام دهد. کریستوفر نولان در مصاحبهی کوتاهی در این باره عنوان کرد:
من زمانی خیلی علاقهمند شدم تا ساخت فیلم بتمن را برعهده بگیرم که شنیدم کمپانی برادران وارنر قصد دارد تا دوباره فیلمی درباره این شخصیت بسازند و حضور او را روی پرده سینماها احیا کنند. از همان ابتدا من قصد داشتم که ساخت فیلمی با محوریت یک ابرقهرمان را برعهده بگیرم و داستان او را به سبک واقع گرایانه و نه خیلی تخیلی پیش ببرم که بعد از انتشار این خبر تصمیم گرفتم ایده خود را روی شخصیت بتمن پیاده کنم.
نولان و نویسنده فیلمنامه یعنی دیوید اس. گویر با همکاری یکدیگر توانستند داستانی منحصر به فرد و اختصاصی برای ماجراجوییهای بروس وین بنویسند که به طور کلی توانست داستان را از مسیر به شدت فاجعه باری که فیلمهای جوئل شوماخر در پیش گرفته بود خارج کرده و آن را به مسیر دیگری هدایت کنند. کتابها و رمانهای گرافیکی که در ساخت سه گانه شوالیه تاریکی کمک خیلی زیادی کردند، باعث شد این سه گانه به راحتی جایگاه مستقلی را از آن خود کرده و با فیلمهای قبلی که درباره مبارز شنلپوش ساخته شده بود تفاوت خیلی زیادی داشته باشد.
ایتسر اگها (نکات مخفی) رابین
در فیلمنامه حرفهای و پر از ریزهکاری نولان برای سه گانه شوالیه تاریکی، شخصیت رابین هرگز جایگاه مناسبی نداشت و آن طور که باید و شاید به آن پرداخته نشد و مورد توجه قرار نگرفت. با این حال اشارات مختلف در قسمتهایی از فیلم و درگیر کردن ذهن بیننده، چیزی نبود که سازنده این سه گانه بخواهد با آن هم مخالفتی داشته باشد.
در نسخه اولیه پیش نویس فیلم Batman Begins، توسط شخصیت ریچل داوس (با بازی کیتی هلمز) به دیک گریسون اشاراتی شده بود. ظاهرا داوس یکی از فامیلهای دور خانواده گریسون محسوب میشد. اما این اشارات فقط در نسخههای اولیه فیلمنامه آورده شده بود و در نسخههای بعدی حذف شد و هیچ وقت صحبتی از رابین در این فیلم روی پرده نقرهای سینماها مطرح نشد.
در عوض به جای اشاره نکردن به این شخصیت در دو قسمت اولیه این سه گانه، نولان سبک جدیدی از همکاری فوقالعاده بین بتمن و افسر پلیس جان بلیک ملقب به رابین (با بازی جوزف گوردن لویت) را در فیلم The Dark Knight Rises پدید آورد. این نسخه جدید و البته فوقالعاده پرطرفدار جان بلیک ممکن است که استعدادهای پنهان فیزیکی و ورزشی او را به نمایش نگذاشته باشد اما قدرت ذهن و استعداد کاراگاهی او را به خوبی به نمایش گذاشته است.
همچنین در این قسمت از سه گانه زمانی که جان بلیک نشان داد که میداند که بروس همان بتمن است، اشاره کوچک دیگری هم به شخصیت سومین رابین یا همان تیم دریک شد. در داستان کتاب A Lonely Place of Dying تیم دریک اشاره کرده بود که او توانسته شخصیت پنهان بتمن، نایتوینگ و جیسون تاد مرحوم را متوجه شود و بفهمد که آنها در واقعیت چه کسانی هستند.
داستان فیلمها ترکیبی از چند کتاب کامیک بوده است
کریستوفر نولان برای ساخت سه گانه بتمن خود از چند داستان و کتاب کامیک مختلف الهام گرفته است. اولین چیزی که او را در نوشتن داستان این فیلم کمک کرد و به او الهام بخشید، فیلم سوپرمن با نام Superman: The Movie (محصول سال ۱۹۷۸) بود. او در گفتگویی کوتاه در اینباره عنوان کرد:
چیزی که من درباره سوپرمن در این فیلم دوست داشتم این بود که کارهایش باعث نمیشد که شهر متروپلیس حس یک شهر خیالی را داشته باشد و همه این تخیلی بودن را حس کنند. کاری میکرد که متروپلیس حسی را داشته باشد که مردم نسبت به شهر نیویورک دارند. در این فیلم شهر متروپلیس همانند یک شهر معمولی و عادی درست شکل شهر نیویورک بود که فردی در بالای خیابانهای آن پرواز میکرد.
روایت داستانی فوقالعاده خوب نولان در این سه فیلم از ترکیب کتابهای مختلف سرچشمه گرفته است. ایدهها و شخصیتهای کلیدی که نولان را هرچه بیشتر در ساخت این سه گانه کمک کرد و الهام خیلی زیادی در نوشتن فیلمنامه این فیلم به او بخشید از کتابهای کامیک زیر است:
- فیلم Batman Begins (محصول سال ۲۰۰۵): کتاب Batman: Year One (سال ۱۹۸۷) از فرانک میلر، کتاب Blind Justice (سال ۱۹۸۹) و کتاب The Man Who Falls (سال ۱۹۸۹)
- فیلم The Dark Knight (محصول سال ۲۰۰۸): کتاب Batman #1 (سال ۱۹۴۰)، Batman #251 (سال ۱۹۷۳)، The Killing Joke (سال ۱۹۸۸) و The Long Halloween (سال ۱۹۹۶-۱۹۹۷)
- فیلم The Dark Knight Rises (محصول سال ۲۰۱۲): داستان این فیلم به طور عمده و قابل توجهی از کتاب Knightfall (سال ۱۹۹۳) الهام گرفته شده اما المانهای خیلی زیادی هم از دو کتاب No Man’s Land (سال ۱۹۹۹-۲۰۰۰) و The Cult (سال ۱۹۸۸) به فیلمنامه اضافه شده است.
- همچنین حضور شخصیت کت وومن در این سه گانه و ریزهکاریهای این شخصیت همگی از کتاب Catwoman: The Dark End of the Street (سال ۲۰۰۱-۲۰۰۲) الهام گرفته شده است.
سهگانه بتمن هم در گیشه و هم از دید منتقدین شدیدا موفق بودند
بعد از اینکه اولین قسمت از سه گانه شوالیه تاریکی کریستوفر نولان در سال ۲۰۰۵ اکران شد، منتقد محبوب و البته مرحوم راجر ایبرت از اظهار نظر خود درباره این فیلم اجتناب نکرد و در گفتگویی کوتاه که بحث این اثر پیش کشیده شد او عنوان کرد:
فیلم Batman Begins پنجمین اثری است که تا به امروز با محوریت شخصیت بتمن ساخته شده است. اما میتوان گفت که اولین فیلمی است که توانسته به یک موفقیت واقعا درست و واقعی دست پیدا کند.
این فیلم همچنین در مراسم جایزه اسکار، در بخش بهترین فیلمبرداری جزو نامزدهای این مراسم بود. فیلم بتمن آغاز میکند نه تنها از طرف منتقدان به موفقیتهای خیلی زیادی دست پیدا کرد، بلکه توانست در آن زمان در باکس آفیس سراسر دنیا درآمدی در حدود ۳۷۴ میلیون دلار را از آن خود کند. اما این موفقیتها و سوددهیها با اکران قسمت دوم این سه گانه یعنی فیلم The Dark Knight در سال ۲۰۰۸ به حد واقعا دیوانهواری افزایش یافتند.
بازی هیث لجر در نقش جوکر کمک خیلی زیادی به فیلم شوالیه تاریکی کرد تا به عنوان اولین اثر با محوریت بتمن بتواند در فروش جهانی مرز یک میلیون دلار را رد کند. این فیلم در چهار هفته متوالی توانست رتبه اول را در لیست باکس آفیس زمان خود کسب کرده و با درآمد تقریبا نزدیک به ۵۳۵ میلیون دلار در فروش داخلی توانست در لیست پولسازان تاریخ رتبه ششم را از آن خود کند. این فیلم علاوهبر موفقیتهای زیادی که به دست آورد توانست در مراسم اسکار، یک جایزه در بخش بهترین نقش مکمل مرد برای بازی هیث لجر در نقش جوکر و جایزه دیگر را هم در بخش بهترین تدوین صدا را به دست آورد.
فیلم شوالیه تاریکی برمیخیزد هم دست کمی از دو قسمت قبلی مجموعه خود نداشت. فیلم The Dark Knight Rises هم توانست دومین اثر با محوریت بتمن باشد که در سراسر جهان فروشی بیش از یک میلیون دلار را از آن خود کرد. ریچارد روپر روزنامه نگار و منتقد سینما این فیلم را «یک اثر باشکوه، زیبا و جذاب، خشن و واقعا رضایتبخش» توصیف کرده است.
شهردار شهر «Batman» از کمپانی برادران وارنر شکایت کرد
زمانی که فردی یا فیلمی به موفقیتهای خیلی زیادی دست پیدا میکند، حاشیههای زیاد و گاهی بیمعنی در حول محور آن به وجود میآید. سه گانه شوالیه تاریکی نولان هم مورد استثناء واقع نشد و حسین کلکان نوامبر سال ۲۰۰۸ آغاز کننده یکی از همین حاشیهها بود. کلکان که در آن زمان شهردار شهر Batman در کشور ترکیه بود، برای استفاده از نام بتمن بدون اجازه آنها دادخواست شکایتی را علیه کریستوفر نولان و کمپانی برادران وارنر تنظیم کرد.
او در اینباره گفت:
تنها یک Batman در کل دنیا وجود دارد. تهیه کنندگان و فیلمسازان آمریکایی بدون اجازه ما از اسم شهرمان در فیلمهایشان استفاده کردهاند.
با اینکه حتی حرف زدن درباره این مسئله هم خیلی خندهدار است اما کلکان قول داد که این شکایت خود را پیگیری کرده و در نهایت به مقصود مسخره و مضحک خود خواهد رسید.
این شهردار حتی به جایی رسیده بود که فیلم The Dark Knight را برای قتلهای حل نشده شهرش و خودکشیهای خیلی زیادی که در بین زنان آن شهر وجود داشت سرزنش میکرد و این فیلم را مقصر میدانست. با اینکه این مسئله کاملا مشخص بود اما دادخواست این شهردار هیچ نتیجهای را در انتها در بر نداشت. به نظر میرسید که حسین کلکان به این دلیل این مانور را به راه انداخت تا در دنیا خودی نشان بدهد و شهر ناشناخته خود را به گونهای به مردم جهان معرفی کند.
پایان فیلم شوالیه تاریکی برمیخیزد توهم و خیال نبوده است
برخی از مردم و مخصوصا کاربران فضای مجازی دوست دارند در مورد هر مسئلهای بحث کنند. پایان فیلم The Dark Knight Rises که بروس وین مرگ خود را جعل کرد و میراثش را برای جان بلیک قرار داد، نقل محفلها و صحبتهای خیلی زیادی در بین طرفداران شده بود و بحثها و تئوریهای خیلی زیادی در این باره بین بینندگان این سه گانه به وجود آمده بود. در فضای اینترنت ما حتی شاهد این بودیم که خیلی از طرفداران مخالف تئوریهای مطرح شده بودند و عقیده داشتند صحنههای پایانی فیلم شوالیه تاریکی برمیخیزد تنها تصور و خیال آلفرد پنی ورث بوده است.
از آنجایی که پایان این فیلم یک موضوع غیرقابل بحث و کش دادن است، اما میتوان گفت که بر سر این موضوع گستردهترین بحثها و بیشترین استدلالها مطرح شده و یکی از داغترین بحثهای فرعی تاریخ درباره یک فیلم بوده است. در دقایق پایانی فیلم ما شاهد این هستیم که لوشس فاکس زمانی که متوجه میشود خود شوالیه تاریکی تنظیمات کنترل خودکار هواپیمایش را تعمیر کرده است، میفهمد که او قصد داشته مرگ خود را جعل کند و به همه بقبولاند که مرده است. همچنین مامور املاک و دارایی زمانی که اموال بروس وین را بررسی میکرد، اعلام کرد که گردنبند مرواریدی از وسایل او کم شده است. بعد از آن ما در صحنه انتهایی فیلم زمانی که سلینا کایل بروس را در کافهای ملاقات میکند، این گردنبند مروارید را به وضوح میتوانیم در گردن سلینا مشاهده کنیم.
البته اگر به نظر شما این شواهد برای باور کردن این مسئله کافی نیست، میتوانید از زبان خود مایکل کین هم بشنوید. او در گفتگویی کوتاه در این باره اینگونه توضیح داده است:
آنها آنجا بودند. آنها واقعا آنجا بودند و واقعی بودند. اینها خیالات و تصورات آلفرد نبود. او در کنار آن هاتاوی (کت وومن) نشسته بود و من همانطور که در فیلم هم به بروس گفتم، واقعا برای او احساس خوشحالی و خوشبختی میکرد.
بارداری ماریون کوتیار باعث تغییر در برنامه فیلمبرداری شد
کریستوفر نولان برای اینکه بازیگر مدنظرش نقش دختر انتقامجو رأس الغول یعنی تالیا را در فیلم The Dark Knight Rises ایفا کند، مجبور شد به اندازه یک کوه جابهجا کردن سختی تحمل کند. نولان کاملا میدانست که ماریون کوتیار برای ایفای این نقش دو شخصیتی گزینه خیلی مناسبی است. نولان درباره کوتیار اینگونه نظر خود را بیان کرد:
او گزینه خیلی مناسبی بود و شما هم اگر جای من بودید نمیخواستید که فرد بااستعدادی مانند او را رها کنید.
از طرف دیگر زمانی که از ماریون کوتیار خواسته شد تا در قسمت سوم سه گانه نولان ایفای نقش کند، به شدت هیجانزده شده بود. او در گفتگویی کوتاه درباره این موضوع عنوان کرد:
فیلم بعدی که نولان قصد داشت روی آن کار کند با محوریت بتمن بود و من همیشه علاقه و وسواس خیلی خاصی روی شخصیت بتمن داشتم. اما بعد از مدت کوتاهی متوجه شدم که تقریبا آغاز مراحل تولید فیلم شوالیه تاریکی برمیخیزد و زمان تولد فرزند من در یک زمان با هم تلاقی میکنند. پس من بالاجبار با کریس تماس گرفتم و گفتم «اوه خدای من، من نمیتوانم این نقش را قبول کنم».
نولان در آن زمان اصلا قصد نداشت که بازیگر دیگری را جایگزین کوتیار بکند به همین منظور تصمیم گرفت تا زمان آغاز پروژه تولید این فیلم را کمی عقب بیاندازد تا ماریون بتواند بعد از انجام زایمانش برسر صحنه ظاهر شود.
ماریون زایمانش را انجام داد و درست بعد از آن به سر صحنه فیلمبرداری برگشت. میتوان گفت که او یک سوپروومن است.
همانطور که در فیلم مشاهده کردید، کوتایر بازی فوقالعاده جذابی به عنوان تالیا الغول انجام داد و طرفداران را با یکی از نیرومندترین دشمنان بتمن در طول تاریخ، روی پرده نقرهای سینماها آشنا کرد.
«سینهات را بپوشان بازوها میتوانند از خودشان مراقبت کنند…»
زمانی که نوبت به انتخاب بازیگران فیلم رسیده بود، کریستوفر نولان از فیلم Superman: The Movie (محصول سال ۱۹۷۸) کمک زیادی گرفت و براساس این فیلم سعی کرد از بازیگران درجه یک و بااستعداد برای اولین قسمت یعنی بتمن آغاز میکند استفاده کند.
ما ابتدا یک لیست از بازیگران فوقالعادهای که میتوانستیم برای نقشها در نظر بگیریم تهیه کردیم. این همان کاری است که تیم تولید فیلم سوپرمن انجام دادند و از آن زمان به بعد من دیگر مثل این کار را تقریبا ندیدم. آنها لیست بازیگران خود را با گلن فورد که نقش پدر سوپرمن را ایفا میکرد آغاز کردند؛ به نظر من تیم بازیگران آن فیلم فوقالعاده بودند. بنابراین ما هم سعی کردیم تیم بازیگر فوقالعاده خود را تهیه کرده و این لیست را با کریستین بیل که به نظر گزینه خیلی خوبی برای نقش بتمن بود آغاز کردیم.
نولان خیلی خوب توانست بازیگران بااستعداد و درجه یکی را برای سه گانه خود جفت و جور کند. بازیگران انتخابی نولان به طرز فوقالعاده باور نکردنی توانستند در نقشهای خود غرق شده و آنها را به خوبی ایفا کنند مخصوصا لیام نیسوننامزد جایزه اسکار که نقش رأس الغول را در این سه گانه ایفا کرد.
نکته خیلی خوبی که درباره لیام نیسون وجود دارد این است که او خیلی بااستعداد بوده و تقریبا هر نقشی را که به او داده شود میتواند به خوبی ایفا کند.
در قسمت اول این سه گانه و در طی دوره آموزشی بروس وین که آنها روی آب یخ زده دریاچه مبارزه میکردند، بروس در صحنهای روی قطعه یخ نازکی قرار گرفت و رأس الغول بدون اینکه به او کمک کند اجازه داد که بروس در آب یخ زده بیوفتد. بعد از آن، رأس به دانشآموز خود یاد داد که چگونه میتواند از یخ زدنش در هوای سرد جلوگیری کند. نولان در اینباره عنوان کرد:
او گفت «سینهات را با دستانت بپوشان، بازوها میتوانند از خودشان مراقبت کنند». من با شنیدن این دیالوگ پسربچه پیشآهنگی را تصور کردم که دور دنیا را سفر کرده و حالا دارد از سرما و یخ زدگی جانش را از دست میدهد. من در طول زندگیام هیچ وقت کمپینگ یا پیکنیک نرفتم. هیچ اطلاعی در این زمینه ندارم. اما نیسون این را گفته و میتوانید به حرفش اعتماد کنید.
کریستین بیل زمان تست، لباس وال کیلمر را پوشیده بود
حتی قبل از اینکه نوشتن فیلمنامه فیلم «بتمن آغاز میکند» آغاز شود، کریستوفر نولان با کریستین بیل ملاقاتی داشت و با او درباره بازی در نقش مبارز شنلپوش صحبت کرد. زمانی که نوبت به تست بازیگران رسیده بود، لباسهای وال کیلمر، بازیگر نقش بتمن در فیلم بتمن برای همیشه (Batman Forever) هم در این تست نقش کمی را ایفا کرده بود. بیل در مصاحبهای در اینباره توضیح داد:
زمانی که من به محل تست این نقش رسیدم، آنها لباس مخصوص وال کیلمر را به تن من پوشاندند. این لباس حتی مناسب من نبود و در بدن من خوب اندازه نمیشد. اما من اعتراضی نکردم و همزمان با اینکه مدام «احساس میکردم شکل یک احمق هستم» وارد صحنه شدم. به نظر شما مسخره نیست درحالی که شکل یک خفاش لباس پوشیدی مدام این طرف و آن طرف بروی؟ بعد از آن، زمانی که من وارد شدم آنها به من گفتند «سلام، حالت چطور است؟» و انگار نه انگار که من مثل یک خفاش لباس پوشیدهام.
تغییر وزن شدید کریستین بیل برای ایفای نقش بتمن
تعهد کریستین بیل برای تبدیل شدن به شوالیه تاریکی و ایفای این نقش باعث شد که او مجبور شود تا نزدیک به ۱۰۰ پوند (۴۵ کیلوگرم) به وزن آن زمان خود اضافه کند. او قبل از ایفای نقش بروس وین در فیلم بتمن آغاز میکند، در فیلم ماشینیست (The Machinist) در سال ۲۰۰۴ با نقش ترور رزنیک روی پرده سینماها حاضر شد.
بعد از اضافه وزن و زمانی که کریستین بیل با وزن ۲۲۰ پوندی (۹۹ کیلوگرم) خود سر صحنه فیلمبرداری ظاهر شد، کریستوفر نولان به شدت از دیدن او تعجب کرد. بیل درباره اولین دیدار خود با نولان بعد از اضافه وزنش اینگونه میگوید:
من آن زمان احساس میکردم مثل یک خرس شدهام. من به خوبی نگاه کریس و حالت چهره او را به یاد دارم و قشنگ به خاطر سپردهام. او جوری به من نگاه میکرد که انگار دارد با خودش میگوید «اوه خدای بزرگ، این پسر با خودش چه کار کرده است؟». بعضی از عوامل که قبلا من با آنها کار کرده بودم، زمانی که من را دوباره دیدند عکسالعملهای خیلی جالبی داشتند انگار آنها میخواستند بگویند «لعنتی، کریس ما دقیقا راجب چه شخصیتی میخواهیم فیلم بسازیم؟ Fatman یا Batman؟».
اگرچه علی رغم تمام این زحماتی که بیل برای اضافه وزن کشیده بود، درنهایت او مجبور شد که ۲۰ پوند از وزنش کاهش دهد تا به شوالیه تاریکیای برسد که مدنظر طرفداران و مورد علاقه آنهاست.
میراث لجر
مرگ ناگهانی هیث لجر دنیا را به شدت تکان داد و همه را متأثر کرد اما میراثی که از خود به جا گذاشته در آینده و در بین نسلهای بعدی هم زنده خواهد ماند.
لجر در طی دوران بازیگریاش، دو بار نامزد جایزه اسکار شد. اولین بار برای بازی در فیلم کوهستان بروکبک (Brokeback Mountain) در بخش بهترین بازیگر مرد؛ برای دومین بار هم در بخش بهترین بازیگر مکمل مرد برای بازی در نقش جوکر در فیلم شوالیه تاریکی که این مراسم بعد از مرگ او برگزار شد و او با بازی فوقالعادهاش توانست جایزه اسکار را به نام خود ثبت کند.
بعد از مرگ هیث لجر، بحثها و گمانهزنیهای خیلی زیادی حول محور علت مرگ ناگهانی او مطرح شد. یکی از عجیبترین تئوریهایی که درباره علت مرگ او مطرح شده این است که نقش خیلی تاریکی مانند جوکر را ایفا کرده و مجبور شده بود برای ایفای هرچه بهتر این نقش، بیشتر و بیشتر در این شخصیت غرق شود. همین موضوع باعث شده بود که ذهن و وضعیت روانیاش کمی از حالت عادی خارج شود. لجر قبل از مرگش در مصاحبهای درباره این شخصیت اینگونه عنوان کرد:
جوکر شخصیتی است که تا به این لحظه بیشتر از هر کاراکتر دیگری توانسته من را به شدت سرگرم کند. او کاملا غیرقابل کنترل است. تقریبا میتوان گفت که او هیچ درک و احساس همدلی ندارد. او یک جامعهستیز و روانپریش است. یک دلقک آدمکش روانی است و من واقعا از شخصیت او لذت میبرم. من قبل از اینکه با این کاراکتر آشنا بشوم یک سری تصورات و انتظارات از اینکه تجریبات مختلف در زمینه بازیگری چه شکلی میتواند داشته باشد، داشتم و میتوان گفت که شخصیت او از تمامی انتظارات من فراتر است.
کریستین بیل در رابطه با تاریخسازی هیث لجر به عنوان یکی از بازیگران نقش جوکر و مرگ ناگهانی او عنوان کرد:
امیدوارم فیلم شوالیه تاریکی به طریقی، هر چند کم و کوچک اما به نوبه خود بتواند یاد او را در ذهن همه نگه دارد و از هنرنمایی او تجلیل کند.
این موارد نکات جالبی بود که به نظر ما هر سینما دوستی که سه گانه شوالیه تاریکی را دیده است، باید این نکات را بداند. اگر شما هم نکتهای را سراغ دارید که در این مقاله از قلم افتاده است، حتما آن را با ما به اشتراک بگذارید.
برگرفته از Screenrant