بررسی بازی Finding Paradise
وقتی که چند سال پیش شانس تجربه بازی To the Moon را داشتم، با اینکه خیلی تعریف بازی را شنیده بودم اما انتظار نهایتا یک اثر خوب را داشتم. با این حال هرگز فراموش نمیکنم که پس از تمام کردن بازی که گیمپلی کوتاهی هم داشتم، تقریبا یک ساعت فقط به صفحه نمایش زل زده بودم و به اتفاقاتی که در این اثر افتاده بودم فکر میکردم. راستش را بخواهید برایم قابل درک نبود که چطور بازیای که توسط فقط و فقط یک نفر به اسم کان گائو ساخته شده، میتواند تا این حد داستانی بینقص روایت کند و به شکلی تاثیرگذار باشد که خیلی از بازیهای بزرگ و پر زرق و برق هم قادر به انجام آن نیستند.
همین لذت فوقالعادهای که از بازی برده بودم، کافی بود تا تمام این مدت را بیصبرانه منتظر Finding Paradise، دنباله این بازی بمانم. حال Finding Paradise چند روز پیش منتشر شده و پس از تمام کردن تجربه آن، به جرات میتوانم بگویم که کان گائو یک بار دیگر در خلق یک بازی مستقل بینظیر عالی عمل کرده است. البته که بازی یک سری مشکلات دارد که مخصوصا وقتی میخواهیم به دید یک بازی ویدیویی آن را بررسی کنیم نمیتوانیم آنها را نادیده بگیریم ولی در مجموع شاهد تجربهای هستیم که بازی کردن آن، مخصوصا برای افرادی که از To the Moon لذت برده بودند، بسیار شیرین و دلچسب خواهد بود.
بدون شک مهمترین عنصر در بازی Finding Paradise، داستان آن است. چرا که نسخه قبلی این بازی هم یک اثر داستانمحور بود و با اینکه با موتور RPG Maker ساخته شده بود که بیشتر از آن برای ساخت بازیهای نقش آفرینی استفاده میشود، اما در واقع با اثری طرف بودیم که کل مکانیزمهای گیمپلی آن به حل کردن چند معمای خیلی ساده خلاصه میشوند. به همین دلیل هم همه To the Moon را یک بازی داستانمحور میدانستند و این مساله در مورد Finding Paradise هم صدق میکند. اما آیا این بازی موفق شده داستانی در حد و اندازه نسخه قبلی روایت کند؟ پیش از آنکه به این سوال پاسخ بدهیم، اجازه بدهید کمی بیشتر با داستان بازی آشنا شویم.
Finding Paradise از جایی آغاز میشود که اوا روزلین و نیل واتس، دکترهایی که در To the Moon هم شاهد آنها بودیم، این بار به خانه پیرمردی به نام کالین ریدز میروند تا آخرین آرزوی او را پیش از مرگش برآورده کنند. اگر با کالین ریدز آشنا نیستید، پیشنهاد میکنم قبل از تجربه Finding Paradise سراغ بازی A Bird Story، دیگر بازی استودیو Freebird Games بروید که کالین شخصیت اصلی آن بود. راستش را بخواهید داستان بازی Finding Paradise به شکلی است که خیلی سخت بتوان بدون اسپویل کردن آن در موردش صحبت کرد، اما در همین حد بگویم که داستان این بازی، با اینکه شاید به اندازه To the Moon تاثیرگذار نباشد، اما این هرگز به معنی ضعیف بودن داستان نیست.
در واقع در حالی که نسخه قبلی سعی میکرد با داستانی تقریبا ناراحتکننده در روح و روان شما نفوذ کند، Finding Paradise بیشتر داستانی روایت میکند که شبیه به یک درس زندگی است. داستانی که در آن به اعماق خاطرات پیرمردی نفوذ میکنیم که خیلی اتفاقات مثبت در زندگیاش داشته اما حال که به روزهای آخر عمرش رسیده، حس میکند که انگار همیشه چیزی کم بوده است. انگار همیشه در پی تمامی خندهها و شادیها و دلخوشیهایش، مشکلی در درون او بوده که باعث شده همه این خندهها تصنعی باشند و با اینکه وی در دوران خوشی این موضوع را متوجه نشده، اما امروز که نفسهای آخرش را میکشد، متوجه این کمبود و کاستی در زندگیاش شده است.
داستان Finding Paradise همچنین از ابتدا تا انتهای بازی گیرا است و یکی دیگر از ویژگیهای مثبتش، این است که فقط و فقط روی داستان شخصیت کالینز متمرکز نشده است و هر از گاهی سراغ اتفاقات دیگری مرتبط با دیگر شخصیتهای حاضر در بازی از جمله دو دکتری که بهشان اشاره کردیم، میرود. این مساله پتانسیل این را داشت که باعث شود داستان آن حس انسجام کلیاش را از دست بدهد ولی خب این اتفاق رخ نداده و سازنده بازی موفق شده که روی تمامی خطوط داستانیای که برای بازی نوشته، به اندازه کافی متمرکز شده و دنبال کردن آنها را به کاری لذتبخش برای گیمر تبدیل کند. ویژگی مثبت دیگر داستان بازی، وجود پیچشهای مختلف در آن است؛ پیچشهایی که یکی از مهمترینشان را در همان اوایل ورود به خاطرات کالینز مشاهده خواهید کرد و از آنجا متوجه خواهید شد که چرا میگویم داستان این بازی متفاوت از داستان To the Moon است. چنین پیچشهایی در ادامه نیز وجود دارند و گاهی موفق میشوند حسابی انتظاراتتان را در هم شکسته و به بهترین شکل شما غافلگیر کنند.
در مجموع کان گائو که در کنار ساخت بازی به صورت انفرادی وظیفه نوشتن داستان آن را هم شخصا برعهده داشته، این بار تصمیم گرفته تا با دیدی متفاوت سراغ روایت داستان بازیاش برود و سعی کند از زاویه جدیدی به زندگی یک انسان نگاه کند و خب میتوان گفت که این تصمیم از جانب وی، باعث شده تا Finding Paradise نوع دیگری از داستان زیبا را به مخاطب ارائه کند. مقایسه Finding Paradise با To the Moon، شبیه به مقایسه یک منظره از دریا هنگام غروب آفتاب با یک منظره از جنگلی با درختان زیبا است که واقعا نمیتوان گفت کدام یک از آنها زیباتر است و فقط میتوان از هر دو لذت برد. از طرف دیگر در ابتدا اشاره کردم که پس از تمام شدن To the Moon تا مدتی ذهنم درگیر پایان بازی و اتفاقاتی بود که در آن رخ داده بودند و چنین چیزی در رابطه با Finding Paradise هم صدق میکند و گائو موفق شده داستان این بازی را هم به شکلی عالی و تاثیرگذار به پایان برساند. به این مساله دیالوگهای جالب رد و بدل شده بین شخصیتها را هم اضافه کنید که مشخص است با دقت زیادی نوشته شدهاند و گاهی حتی با حس طنز جالبی موفق میشوند مخاطب را به خنده بیندازند و همین مسائل یکی دیگر از ویژگیهای خوب داستان بازی هستند.
اما همانطور که پیشتر هم اشاره کردیم، Finding Paradise کاملا بدون نقص هم نیست. یکی از این مشکلات، تفاوت خیلی کم بازی از حیث گیمپلی با نسخه قبلی است. برای مثال اولین باری که وارد خاطرات کالینز میشوید، یکی از دکترها اعلام میکند که این بار یک ویژگی جدید به دستگاه مخصوص ورود به ذهن اضافه کرده و آن امکان شخصیسازی دو کاراکتر اصلی است! شاید مثلا چنین چیزی جالب به نظر برسد، اما واقعیت این است که صرفا امکان شخصیسازی شخصیتها برای جذابتر کردن گیمپلی بازی کافی نیست و کان گائو شاید میتوانست ویژگیهای دیگری برای Finding Paradise در نظر بگیرد یا حتی کمی معماهای بازی را جذابتر کند تا وقتی از دید یک بازی به سراغ این اثر میرویم، بتوانیم بیشتر با آن سرگرم شویم. از طرف دیگر Finding Paradise در مقایسه با To the Moon، تجربهای طولانیتر به شمار میرود و خب این مساله با اینکه باعث شده سازنده بتواند بهتر به داستان بازی بپردازد، اما از طرف دیگر هم باعث شده تا هر از گاهی شاهد یک سری اتفاقات اضافی و زاید در بازی باشیم که بود و نبودشان خیلی تاثیر مثبتی چه از حیث گیمپلی و چه از حیث پیشبرد داستان ندارد و این حس بهتان دست میدهد که سازنده بازی صرفا خواسته تجربهای کمی طولانیتر ارائه دهد و به همین دلیل هم یک سری بخشهای نهچندان مهم و جذاب در بازی قرار داده است.
بازی To the Moon با اینکه گرافیکی پیکسلی داشت و با موتوری قدیمی هم ساخته شده بود، اما این به معنی زشت بودن بازی نبود. بلکه برعکس سازنده بازی توانسته بود یک گرافیک پیکسلی خوب را برای بازیاش خلق کند که از قضا کاملا مطابق با حس و حال بازی نیز بود. این مساله در رابطه با Finding Paradise هم صدق میکند و حتی میتوان گفت که گرافیک هنری بازی نسبت به قبل پیشرفت نیز داشته است. چرا که در این نسخه شاهد محیطهای بیشتری هستیم و برخی از این محیطها واقعا طراحی زیبا و پرجزییاتی دارند. البته سازنده بازی میتوانست کمی آن را از حیث فنی بروزتر کند و حداقل شاهد پشتیبانی بازی از رزولوشنهای امروزی باشیم ولی خب این مساله خیلی هم آزاردهنده نیست. اما میخواهم خیلی زود بحث گرافیک را جمع کنم تا به المانی برسیم که اگر نظر من را بخواهید، بهترین ویژگی بازی Finding Paradise است! منظورم موسیقی بینظیر و واقعا شاهکار بازی است که هرچه از آن تعریف کنم هم قادر نخواهم بود زیباییهایش را به شکلی درست توصیف کنم.
با این حال این را میتوانم به جرات بگویم که درست است Finding Paradise داستان خیلی خوبی دارد و گرافیک پیکسلی آن هم زیبا است، اما اگر این بازی موسیقی فعلیاش را نداشت، راحت نصف زیباییها و تاثیرگذاریاش را از دست میداد. شاید باور این حرف سخت باشد اما باید بازی را تجربه کنید و حتی گاهی در جریان آن چشمانتان را بسته و فقط روی موسیقی بینظیرش متمرکز شوید تا بدانید که چرا تا این حد از جنبه صوتی بازی تعریف و تمجید میکنم. از طرف دیگر صرفا زیبا بودن قطعات موسیقی بازی نیست که باعث شده Finding Paradise از حیث صوتی تا این حد عالی باشد و بیشتر، چینش درست این قطعات است که منجر به چنین حس عمیقی شده است. منظورم این است که سازنده بازی توانسته یک هارمونی عالی بین موسیقی بازی و اتفاقی که در داستان رخ میدهد خلق کند. به همین دلیل هم در بازی شاهد هستیم که موسیقیهای مختلف دقیقا در جایی از داستان نواخته میشوند که مناسب اتفاقی هستند که در حال رخ دادن است و این مساله تاثیرگذاری بیشتر وقایع را هم در پی داشته است.
در مجموع، هرچقدر هم که در رابطه با Finding Paradise بنویسیم، نمیتوانیم آنطور که باید و شاید زیباییهای آن را توصیف کنیم. درست است که بازی مثلا از حیث گیمپلی مشکلاتی دارد و شاید خیلی جذاب نباشد، اما اگر عاشق بازیهای داستانمحور باشید، از این مشکلات بازی هم چشمپوشی خواهید کرد و از داستانی که بازی برایتان روایت میکند نهایت لذت را خواهید برد. پس اگر نظر من را بخواهید، انتظار طولانی برای دنباله بازی To the Moon ارزشش را داشت و Finding Paradise همان بازیای است که نشان میدهد موفقیت کان گائو در نسخه قبلی اتفاقی نبوده و اینکه وی چقدر ذهن زیبایی برای خلق روایتی عالی دارد.
Finding Paradise
Finding Paradise دقیقا همان دنبالهای است که طرفداران To the Moon انتظارش را داشتند؛ بازیای که دقیقا مانند نسخه قبلیاش داستانی عالی روایت میکند و از طرف دیگر با خلق هارمونیای عالی از موسیقی و هنر، موفق میشود روح گیمر را نوازش کند. اگر طرفدار To the Moon هستید یا اینکه به بازیهای داستانمحور علاقه دارید، Finding Paradise بازیای است که نباید آن را از دست بدهید.
افشین پیروزی
نقاط قوت
– داستان عالی با پیچشهای مختلف و پایانی تاثیرگذار
– شخصیتهای دوستداشتنی
– دیالوگهایی که با نهایت دقت نوشته شدهاند
– گرافیک پیکسلی زیبا
– موسیقیهایی که با روح و روان مخاطب بازی میکنند!