نقد و بررسی بازی Hand Of Fate 2
در دوره ای که دنیای داستان به نهایت نقطه اضمحلال خود رسیده است در زمانی که سالانه بیش از هزاران داستان مختلف در کمپانی های بزرگ داستان سازی دنیا تولید می شود، همیشه وجود یک داستان جدیدنقطه قوتی است برای بهتردیده شدن یک محصول که باعث جذب افرادی میشود که به طور خاص دنبال ژانرها و داستان های نو و جدید میباشند، نه تنها افراد جدید بلکه افراد دیگر هم که از تکراری شدن داستان ها و اشباع بودن ذهنشان از داستان های یکسان، خسته شده اند . در واقع در دوره بازی های امروز گاها مهمترین چیزی که سریعاً باعث جلب توجه برخی محصولات میشود “داستان” است. درحقیقت میتوان گفت که مهمترین نقطه مثبت یک محصول جدید توجیه وجودی آن و داستان شکل گیری آن است. کمبود داستان در صنعت سینما و بازی، این دست محصولات هنری را در این زمان دچار مشکل کرده است و هرروز شاهد بیرون آمدن محصولاتی هستیم که فاقد جذبه مناسب و باعث شکست هر روز گیشه ها هستیم . دقیقاً مشکل “داستان” است، داستان فاقد معنا و پوچ. هرروز شاهد ظهور یک ابر قهرمان، و بعد از مدتی ترکیب چند ابر قهرمان با هم و تولید یک داستان بی محتوای دیگر هستیم، گیشه های بازی ها در دست محصولاتی است که داستان جدید دارند و این موضوعی است که به تازگی کارگردانان به آن دست یافته اند. ویژگی بسیار خوبی که بازی Hand of fate 2 دارد داستان جدید و خوب آن است اولین چیزی که در این بازی توجه من را جلب کرد داستان جدیدی که ارائه داد بود . روایتی خاص و نو از یک بازی، این سوال را از خودم پرسیدم : چرا به فکر خودم نرسیده بود! اصل داستان دست سرنوشت ۲ یک موفقیت بزرگ برای یک اراده کلی است. ترکیب قوانینی از نوع سرکشی و طغیان بر یک صفحه کارت برای ساخت چیزی منحصربه فرد و حیله گر. داستانی از احساسی شبیه زندانی شدن در یک محفظه نیروهای مخالف که سعی در متوقف کردن شما دارند، یک ایده عالی. اما یک سری مشکلات اساسی که شما را در رسیدن به تمام تواناییتان ناتوان میدارد. جایی است که بازی اشکتان را در میآورد. اما خوشبختانه در مجموع دست سرنوشت ۲ سفری لذتبخش را بری شما تدارک دیده است.
داستان بازی از آن جایی شروع میشود که شما سراغ ۲۲ گانه ای از مأموریت می روید، انتخاب می کنید، مقابله میکنید، و کارت ها را و برگه هایی را که برروی میز بازی تان قرارگرفته است به تعادل می رسانید. بعد ازآن ورقه ها، با کارت پایه بازی میکنید. کارت ها را بر اساس نوع بازی که قرار است انجام دهید شکل میدهید، باید توجه داشته باشید که ورقه هایی که در مقابل شما قرار گرفته اند، در حقیقت هر چند شبیه یکدیگرند اما در واقع مختلف هستند و تفاوت دارند. با وجود این که شما در بازی معمولاً دنباله رو یک حرکت خاص هستید اما بازی فاز به فاز تغییر میکند و شما هستید که وارد چالش های جدیدی خواهید شد و باید تغییر تاکتیک بدهید، این کارت ها در واقع این کارت ها هم می توانند به شما برای دستیابی به موفقیت کمک کرده و هم ممکن است شما را از موفقیت دور کنند، گاهی نیز سیستم شانس در بازی شانس بازی که در طول بازی خیلی به آن تاکید میشود وارد کار میشود و شما را کمک می کند. نتایج بازی در موقعیت های مختلف به شما تذکر داده میشود توسط رابط کاربری بازی که به شما میگوید چگونه سطح بازی یا مهارت آن را تغییر دهید . چیزی که خیلی مهم است زمان بندی دقیق فشار یک دکمه بر روی صفحه نمایشگر، از حرکت ایستادن، گردونه شانس در یک زمان درست است . کاراکتر سوم شخص که در اینجا دارید می تواند در این مراحل از دست برود و با ازدست دادن پول یا از شدت گرسنگی به لبه پرتگاه مرگ نزدیک شود. همچنین چندین کارت شانسی وجود دارد که شما را مستقیماً پرتاب می کند به یک مبارزه، منظور از مبارزه مبارزه ای مختصر به عنوان کاراکتر سوم شخص تا زمانی که همه دشمنان از بین بروند و به خاک و خون کشیده شوند. در بازی دست سرنوشت ۲ در حالی بازی را شروع می کنید که شما به طور مداوم باید درحال شکار برای کارت رئیس باشید در این بازی شما در چندین جبهه باید بجنگید، اهداف متنوعی دارید وهمیشه با وجود تعدد کارها باز هم بایددنبال رئیس باشید تا اورا بُکشید . اما هر مأموریت به تدبیر شما بستگی دارد، که میتواند شامل به چالش کشیدن شمابرای کار خارج کردن اینکه کدام یک از ۳ شخصیت توطئه قتل در سر می پروراند یا شما را به عنوان اسکورت یک کشاورز سیب زمینی بی گناه به کار می گمارد. اگر چه بازی به شما فرصت های زیادی برای فرار از موقعیت های بد را می دهد یا دلایلی برای این که فلان کار درست نبود و تجدید نظر بر روی صفحه بازی را می دهد اما اگر بازی رودر روی شما به درستی کار نکند آن وقت است که شروعی دوباره خواهید داشت گاهی اوقات شروع هایی به شدت ناخوشایند هستند . یک نمونه اولیه از مأموریت، به عدالت رساندن است در حالی که شما وارد فضا شده اید ۲۸ کارت را روی میز گذاشته اید دراینجاست که جمع آوری منابع ، گول زدن دشمنان از طریق بازی شانس است که به شما کمک میکند به طور پیوسته سفر را به عقب بیندازید، برای تقویت حصارها و جمع آوری منابع غذایی، سلامتی و طلا.
نکته مثبت گیم پلی بازی اینجاست که زمانی که شما در یکی از چالش های بازی کشته شدید. حتی اگردرپایان آخرین مراحل باشد، اعصابتان خورد نمیشود و دوباره چالش را آغاز میکنید و می دانید برای اینکه دوباره موفق شوید. همه چیز به چندبار بازی کردن شما بستگی دارد. برای سعی مجدد یک مأموریت اینکه خودتان را از مهلکه ها بیرون بکشیدبسیار سخت است، وقتی که خیلی چیزها دیگراتفاق افتاده است و کارازکار گذشته است. همچنین در مبارزاتی که انجام داده اید اگرسلامتی شما به خطر افتاده باشد بعد ازحتی پایان مأموریت هنگام شروع مرحله بعد شما در سلامت کمی هستید وتوانایی هایتان را از دست داده اید و این رابا غذا خوردن باید التیام دهید. هر زمان که شما به مأموریت جدیدی داخل می شوید و فکر می کنید که دیگر سختی های بازی را گذرانده اید و سخت از این نمیشود این دقیقاً نقطه عطف ماجراست زیرا بازی، مبارزه را برای شما باز هم سخت ترو سخت تر میکند، اما هر مأموریت در Hand of fate 2 اغلب از شما می خواهد ادامه دهید، همین مبارزه را دوباره بازی کنید سخت تر از قبل تا جایی که واقعا خسته شوید . خوشبختانه وقتی که شما به پایان مراحل برسید چندین مأموریت ناتمام دارید که به خاطر کمبود منابع و سلامتی نتوانسته اید از پس آن بر بیایید در واقع از خوبی این بازی میتوان به این اشاره کرد که اگر یک مرحله را نتوانید از پسش بربیایید میتوانید از آن بگذرید و بعدا به سراغش بروید که این ارزش تکرار بازی را هم بالا می برد.
نکته ای که در مبارزات خشنود کننده است ازادی عمل شما در انتخاب تاکتیک حمله یا دفاع است. حس می کنید ضربه ها و سیستم حمله مستقیم کارآیی چندانی ندارند؟ جاخالی دهید و به موقع ضدحمله بزنید، ضربه خوب و کاری هم بزنید! این به شما مدیریت زمان بندی حمله ها و حرکت هایی که نیاز به توجه فعال دارد را یاد میدهد . شما میتوانید تجهیزات خود را بهینه سازی کنید و خود را مجهز کنید به تجهیزاتی که بسته به هر نوع مبارزه و چالش به آن احتیاج دارید. این تجهیزات به سه گروه تقسیم میشوند سه کلاس مختلف سنگین، دودستی و یک دستی و دقیقاً همین نوع انتخاب ها و تجهیزات هستند که وقتی که شما مجهز شوید موفقیت شما را تعیین میکنند. تجهیزات کاملاً بستگی به شرایط خاص شما دارند. مثلا شما با گروهی از دزدان رودررو شده اید و دزدان برای مثال در مقابل حمله شمشیری ضعیف اند .یک جراحت کوچک و سریع اجازه می دهد حمله های چندین باره داشته باشید پس بهتر است شمشیر یک دستی بردارید و به آنها ضربه وارد کنید. هرچند باید به این موضوع نیز اشاره کرد که جنگ های گیج کننده نیز در بازی وجود دارند و مبارزات همیشه هم قابل پیش بینی نیستند و اما همواره موفقیت شما خیلی به تجهیزات و مدیریت شما بستگی دارد. البته شانس هم یک قسمت مهم از Hand of fate 2 است و شما می توانید با شانس بیشتر و بهتر در مدیریت کردن عرشه خود موفق تر باشید.
البته این را هم بدانید که همیشه احتمال خرابکاری هم در این شانس ها وجود دارد و شانس میتواند جاهایی شما را به کشتن هم بدهد!! دربیشتر مأموریت ها شما عضو یکی از چهار گروه همراه هستید که هیچ کاری هم نمیتوانید انجام دهید برای خلاصی از این گروه ها!! البته این را بگویم که یارانی که همراه شما هستند غیر از این که گاها روی اعصاب شمایند اما بد هم نیستند و جاهایی در پیروزی شما هم تأثیر خواهند داشت. البته این همراهان در بخش داستان هم تاثیرگذارند و از دست دادن هر کدام به بار درام داستان بازی هم اضافه می کند. بدون شک از ابتدای بازی با خود فکر می کنید فردی که مکرراً گردونه را برای شما به حرکت درمیآورد و همیشه از اول بازی با او سروکاردارید کیست!!؟ او که همیشه به رخدادهایی که در بازی برای شما اتفاق خواهد افتاد اشاره خواهد کرد و بعضی اوقات از اسرار تاریکی در لباس خود دارد که شما را شگفت زده خواهند کرد، واقعا کیست؟ شاید در نگاه اول او شخصیت منفی به نظر برسد اما به جایی خواهید رسید که در این موضوع شک خواهید کرد و به جایی می رسید که نمیدانید در پس این شخصیت مرموز چه می گذرد. نهایتاً حتی لحظات ناامیدی Hand of fate 2 نیز برای شیرین بودن ماجراهای خود ارزشمند است و شناختن کارت های مختلف و یادگیری ساختن یک دسته ورق که کاملا مناسب مأموریتتان باشد در واقع رضایت بخش است و نقطه هیجان انگیز بازی آنجاست که عناصر ظاهراً غیر مرتبط با هم به خوبی با یکدیگر ارتباط دارند.
در بازی با انتخاب هایی روبرو خواهید شد که گاها سخت و نفس گیر هستند و نتیجه آن ها نیز اصلا شما را خوشحال نخواهد کرد. دست سرنوشت ۲ جهانی است از تمدن کارت ها. کمپین بازی به عنوان یک نقشه جهانی به ۲۲ چالش تقسیم شده است. چالش هایی از اهداف پیش رو، از نقش ها، شکست ها و….. در هر چالش یک سری کارت بر روی میز شما قرار گرفته است مثل مسابقه تخته دیجیتال. شما دریافتی ها و پیشرفت های خود را از کارتی به کارت دیگر منتقل می کنید و هر کدام از آنها یک رویداد جدید در مقابل شما می گذارند که می تواند به معنای بالقوه طلا، غارت یا مبارزه و غذا باشد. هر چالشی که شما به سراغ آن بروید و آن را بازکنید یک خط داستان جدید و متفاوتی را برایتان می گشاید. هر کدام از کارت ها ویژگی منحصر به فردی دارند. به شخصه بیشتر آنجایی تحت تاثیر قرار گرفتم که دیدم چقدر هر کدام از آنها می تواند عمیقاً بر روند بازی تاثیر گذار باشد در واقع اگر نگوییم شانس حرف اول را می زند لااقل دیگر حرف دوم را می زند!! شانس خیلی برای کارت کشیدن مهم است. شانس است که جاهایی تعریف می کند شما زنده باشید یا شما زنده نباشید. اما این شانس به زیبایی با استراتژی ترکیب شده است.
کارت های جدید و استراتژی ساختن عرشه جدید برای من از بهترین تجربیاتی بود که در این بازی داشتم. در مجموع ۴ نوع بازی وجود دارد که در طول بازی باید باز شوند و هر کدام برای خود منحصر به فرد هستند. به کارگیری مناسب قدرت کارت ها در مبارزه و درلایه های استراتژیک از نقاط قوت بازی به حساب می آید، در بعضی از نقاط بازی ممکن است با ۱۲ نفر آدم احاطه شوید در حالی که آنها بسیار ضعیف هستند یک حسی به آدم دست می دهد که برای تفریح هستند و بسیار مؤدبانه با شما درگیر شده و به عملیات انتحاری خود پایان می دهند!! می توان گفت که این از نقاط ضعف بازی به حساب می آید که مدام هم تکرار می شود و راستش یاد اون کاراکتر های مشکی در لاک پشت های نینجا افتادم که دیگر حوصله آدم را سر می بردند، با این ابهت وارد می شدند و با بیهودگی عجیبی جان به جان آفرین تسلیم می کردند. درطول خیلی از بازی ها همراهانی وجود داشتند که مرا از طریق یک سری از کارت های همراه خاص همراهی می کردند آنها با داستانشان به کارت های دیگر بافته شده بودند همراهانی که لحظاتی احساسی را به وجود می آورند بعضی جاها به درام داستان اضافه می شدند و بار غم داستان را در مواردی بر عهده می گرفتند گاهی اوقات مجبور هستی به خاطر آنها جنب و جوش بیشتری داشته باشی، گاهی هم به معرفی و تحسین قدرت نیروهای مخالف در طول داستان بازی می پرداختند، آخرین چالش یک دعوت به مبارزه است که باید طی آن به یک سیاه چال نفوذ کرد وبه عنوان یک تیم پس از نفوذ از کاخ و پس از کشتن شاه مأموریت را به پایان برسانید در واقع نمایش پایانی نتیجه ای است بر این که شما این کار را چقدر خوب انجام می دهید. نبرد نهایی پر پیچ وخم پیش رونده بود (وخوشبختانه چیزی شبیه به QTE یک رخداد سریع زمانی. سخت کوشی اول بازی جواب داد و تو الان رئیس هستی). اما هنوز هم این انتقاد مطرح است که این مبارزه نفس گیر پایانی نیز به سان دیگر مبارزات سطح پایینی دارد و شما در حد یک مبارز معمولی هستید و آنچه که انتظار دارید واقعا باشد نیست، گرچه تا این جای کار خیلی کار کرده اید خیلی چالش از این دست را به پایان برده اید و خیلی کارت جمع کرده اید اما متاسفانه آنطور که انتظار دارید باشد نیست. وقتی یک دشمن در مقابل شما قرار می گیرد لایه های استراتژیک کارت ها تغییر پیدا می کند به نمای سوم شخص در سبک اکشن .سلاح های بازی در سبک های مختلفی هستند که در هرکدام برای مقابله با انواع دشمن خاص تعبیه شده اند. مثلا سلاح های سبک که من اسمشان را دزد کش گذاشته ام برای دزدانی که در مقابل شما قرار می گیرند به خوبی کار می کنند و نه بیشتر. هر سلاح دارای یک نوع حمله ویژه منحصر خود است که می تواند پس از تعداد معینی بازی فعال شوند. و سلاح های قدرت مند تر که قادر به حیرت زده کردن دشمن اند و برای مقابله با چندین نوع دشمن کاربرد دارند و برای ضربان سهم گین تر به کار میآیند . حملات می توانند محدود یا چریکی هم باشد، واین شما اید که تعیین می کنید از کدام استفاده کنید کاملاً بستگی به شما دارد کدام گلوله را استفاده کنید گلوله سبز یا گلوله قرمز را . تنوع دشمنان هم تقریباً در جاهایی دور از انتظار و غالباً غیر منتظره است . غول های معمولی سربازان معمولی، تا غول های غول پیکر و انفجار های آتشین. پس زمینه بازی و انیمیشن های هر منطقه به نظر عالی می رسد، اما شما هنوز هم درگیر مبارزه با انسان ها در یک فضای کوچک هستید. نبردهای ساده و سطحی چیزی است که شما را گاها بسیار به ستوه می آورد. در بهترین حالت ریتم و ضرب آهنگ مبارزه می تواند هیجان انگیز باشد که این موقعی است که موسیقی حسابی با تصویر مچ شده باشد بسیاری از جاهای بازی هست که مفهومی شبیه به گیر کردن در منجلاب را دارد و زندگی به یک مو بسته شده است هر لحظه امکان پایین کشیده شدن وجود دارد، اینجا سرتاسر مقهوم “الان می میریم الان میمیریم ” را زنده می کند . ممکن است ۳۰ یا ۴۰ دقیقه بازی کرده باشید و به این نقطه برسید که آخرین ضربه است اگر نتوانم همه اش به باد می رود اما با رسیدن به این نقطه اکثر بازی ها تکرار شده هیجانی از بازی جدید و فضای جدید ندارید می دانید که باید چه کار کنید اما هیجانی از سر ترس و استرس بر این که نکند این زحمتی که کشیدم به باد رود را دارید، به ویژه این احساس زمانی در شما بیشتر می شود که هنوز یک سلاح کارآمد و پیشرفته را به دست نیاورده باشید چون موفقیت در خیلی از مناطق بازی بسیار به نوع تسلیحاتی که شما به کار می برید وابسته است.
درباره ی حرکت دوربین باید بگویم من همواره به طور دائم با دوربین ثابت و آزار دهنده و خودکار، هدف گیری و مبارزه کردم و راستش هرگز احساس نمی کردم کنترل شخصیتم بر عهده من است!! غالباً دوربین یک نمای بیرونی لانگ به من می داد که فقط من مبارزه را با تمام افراد را می دیدم. این از نظر شخصی من بسیار از هیجان می کاهد البته که می دانیم سازندگان بازی این کار را برای کاهش زمان و هزینه ها انجام داده اند و شاید به چشم نیاید اما میشود آن را هم از نقاط ضعف کارگردانی بازی به حساب آورد. استراتژی ساخت عرشه همچنان رضایت بخش است و انواع مختلفی از چالش ها را باعث میشود و استفاده هوشمندانه ای از توانایی دوباره بازی کردن برای کسب رنکینگ طلایی برای هرکدام. اگر اولین نسخه از بازی دست سرنوشت یک اثبات جالب اما نادرست از یک مفهوم داستانی بود، دست سرنوشت ۲ تحقق یک نسخه کامل از ساخت و ساز و بازی فانتزی از خانواده dungeon-crawler است .
برای فهمیدن قدرت گرافیکی بازی در صحنه هایی که درگیر جنگ هستید زیاد نمی توانید دقت کنید مگر اینکه صحنه را از حرکت متوقف کنید و یک نگاهی به اطراف بیاندازید زیرا معمولاً وقت اینکار برای شما پیش نمیاید فقط چند ثانیه شروع بازی تا چالش شروع شود شما وارد صحنه شوید و شروع به مبارزه کنید و وقتی که تمام دشمنان نابود شده اند به مدت چند ثانیه ای وقت دارید تا از گرافیک بازی سر در بیاوردید، محیط شکل گیری گرافیکی یک پلتفورم است که من اسم آن را پلتفورم ۲۲ گانه می گذارم اما در این پلتفرم ها چیز جدیدی اضافه نمیشود و بسیار از لحاظ بصری خسته کننده است.
نور های پس زمینه در بهترین حالت خود هستند که معلوم است از نرم افزار یونیتی برای ساخت بازی استفاده شده است نرم افزاری که در محاسبه این نوع نور ها تخصص دارد. در کل گرافیک بازی نمره تقریبا خوبی می گیرد هرچند که همه ی صحنه ها تکراری و از عنصر کپی کاری در بازی استفاده زیادی شده است و قابل مقایسه با بازی های روز نیست اما به خوبی بر روی یک سیستم ساده و متوسط بسیار روان قابل اجراست . خود بازی توضیحات و پیشنهاد های برای سیستم داده که زیاد جدی نگیرید. میتوان این بازی را در یک گرافیک پایین تر هم اجرا کرد. هرچه دقت کردم نتوانستم محیط های شارپی پیدا کنم که البته این را می توان به پای دوربین هم گذاشت. دوربین انقدری به شما حرکت آزادانه در محیط را نمی دهد که بتوانید همه جا را یک بار ببینید در حقیقت دوربین تعیین می کند که شما چه ببینید و چه نبینید و این باگ های بازی را در محیط گرافیکی بسیار پایین آورده است. بازی در صحنه های slow motionو زمانی که هیجانی وارد می شود سعی در یک زوم سریع می کند در اینجاست که گرافیک بازی خودی نشان می دهد و دقیقا همین جا ها هم هست که متوجه ضعف و نقاط قوت بازی می شوید، بهترین صحنه گرافیکی را می توان موقعی نامید که شمشیر در زمین فروکرده و زوم ناگهانی تصویر یک نمای بسته ای از مبارزه را به شما می دهد. قدرت گرافیک بیشتر زمانی است که شما در محیط عرشه انتخاب کارت ها هستید و اگر کارت گرافیک مناسبی نداشته باشید شاید در هنگام شروع اندکی دچار مشکل شوید اما این هم به زودی رفع می شود. محیط عرشه یک انیمیشن قابل قبول دارد و زمانی که شما عرشه شانس را انتخاب می کنید و کارت ها را بازی می کنید و سعی در چینش کارت ها دارید کیفیت بصری مناسبی دارد.
موسیقی کار که توسط JEFF VAN DYCK نوشته شده است جای حرف برای هیچ کسی را نمیگذارد، کارگردان این مجموعه از همان ابتدا کار سینک موسیقی و نوشتن موسیقی را به عهده JEFF VAN DYCK گذاشته است کارنامه این شخص هم از قبل بسیار پر زرق و برق هست و آنقدری کار خوب در کارنامه دارد که میتوان یکی از نقاط قوت بازی را در این قسمت قرار داد، بازی های سری NEED FOR SPEED و کار کردن با EA SPORT در چند مجموعه و آلبوم های جاز این موسیقی دان بیانگ کیفیت کار او هستند که در موسیقی این بازی نیز کاملا مشهود است. بیشتر موسیقی های این آهنگ ساز مربوط به کارهای احساسی و تاثیر گذار انگیزشی میباشد، موضوعی که به خوبی با این سبک از بازی مچ بوده و برخی از صحنه های بازی با این موسیقی جاز به خوبی قابل حس کردن هستند و سبب افزایش هیجان می شود، یکی از همراهان کاراکتر بازی هم یک موزیسین جاز است که موسیقی همراه با او از ویژگی های خوب بازی به شمار می آید، موسیقی عرشه انتخاب کارت ها هم بسیار عالی انتخاب شده است. در واقع موسیقی متن بازی hand of fate 2 که اخرین کار JEFF VAN DYCK باتجربه به حساب میآید تمام دانایی این مرد ۴۷ ساله را در خود دارد. جالب است بدانید که کم نیستند کسانی که نام و آوازه ای در صداگذاری داشته باشند و در این بازی حاضر بوده اند. زمانی که نام صداگذاران این مجموعه را ورق می زدم چهره های شناخته شده و مطرح سینمایی ای را دیدم که دست اول باورم نمیشد. اولین بار که بودجه ساخت مجموعه را ببینید شاید پیش خود بگویید ۲۰ میلیون دلار؟ آخه چرا انقدر هزینه تمام شده زیاد است؟ اما زمانی که به درون مطلب سرک می کشیم چنین چهره های شناخته شده ای را می بینیم که مطمئناً در هزینه تمام شده تاثیر به سزایی گذاشته اند افرادی مثل antony skordi ، Hannah whaiteok، Elizabeth saydah، brian stivaleو نزدیک به ۱۳ دوبلور مختلف که جفت و جور شدن دقیق آنها با داستان بازی تاثیر به سزایی داشته است.
بازی Hand of Fate 2 به کارگردانی morgan jaffit وmario lavin ساخته شرکت بازی سازی Defiant Development با بودجه ای نزدیک به ۲۰ میلیون دلار پس از گمانه زنی ها و انتظار ها بالاخره در تاریخ ۷ نوامبر ۲۰۱۷ وارد بازار رقابت و فروش بازی ها در کنسول های مختلف و رایانه های شخصی شد. بازی ای در سبک استراتژی، اکشن، ماجراجویی، و فانتزی و تخیلی که به عنوان آخرین محصول شرکت Defiant Development انتظار می رفت که بسیاری از پیش بینی ها را محقق کند. ما در این بررسی شاهد این بودیم که قول هایی که در مورد بازی داده شده بود تا حدود زیادی نگاه داشته شده و توقع مارا نیز برآورده کرد. بازی ای با ۲۲ چالش مختلف و مراحل ۲۲ گانه جذاب و لذتبخش. جاهایی بود که ما مجبور بودیم به عنوان دانای کل و تصویر از بالا به تصمیم گیری و چینش مهره های خود بپردازیم، قسمت هایی بود که ما را وارد محیط میکرد و توقع داشت از این چالش جور دیگری عبور کنیم جایی مجبور بودیم بجنگیم تا زنده بمانیم. جای دیگری مجبور بودیم برای زنده ماندن خوددعا کنیم وچشم به کارت ها بدوزیم چون شانس بود که در آنجا حرف اول را میزد. گاهی بود که بازی ما را باموسیقی منحصر به فردش به وجد میآورد جای دیگری بود که داستان بسیار جدید و سیستم جذاب روائی داستان ما را مشغول خود میکرد. همیشه مجبور به این بودیم که به روایت داستان و گیم پلی بازی دقت کنیم که جایی از آموزش را از قلم نیندازیم چون هرلحظه در بازی به ما یادآور یک چیز جدید میشد و لازم بود که ما گوش دهیم دقت کنیم وگرنه آن را از دست میدادیم، جای دیگری از بازی از شدت عصبانیت و تکراری بودن صحنه ها دوست داشتیم کاش میتوانستیم در محیط بازی بودیم تا این امکان برای ما فراهم می شد که سرمان را به دیوار بکوبیم، شاهد خنده هایی بودیم از بی حرکتی و منتظر مرگ بودن کاراکتر های منفی بازی، یک جا هم دوست داشتیم بالاخره این کسی که برای ما کارت ها را آماده میکند نقاب خود را بردارد ببینیم در پس این شخصیت که هیچ وقت هم نتوانستیم بفهمیم واقعاً باید با او باشیم یا برعلیه او، چه میگذرد.
اما از همه ی این ها که بگذریم نتیجه می گیریم که این بازی حداقل ارزش یک بار وقت گذاشتن را دارد، میارزد که ۳۰ دلار بدهیم و بازی را تجربه کنیم. اگر چه شخصیت پردازی نقش اصلی داستان که شما جای او بازی میکنید تقریبا خوب است و گاها شما را مجبور به همزاد پنداری میکند، اما شخصیت های مقابل را یک عده موجود یا انسان های احمق می یابید و بس. تصاویری که به شما نمایش داده میشود تماما مفهومیست انتزاعی با توجه به ماهیت تخیلی بودن داستان بازی اما کاری که این بازی در دستکاری بُعد ها می کند این است که شما را به جا به جایی های مختلف می برد، درست مثل خواب که وقتی درون ذهن آن رامرور می کنید خواهید گفت یک موقع این جا بوده ام و یک زمان دیگه فلان جا، در حالی که درواقع شما جای خاصی نیستید و این را نمیتوانید صد در صد بگوئید. ریتم و تمپو این مجموعه بسیار هوشمندانه و دقیق است، از اول تا آخر داستان بازی روندی جذاب دارد و دچار تغییر به خصوصی نمی شود. بازی جدید است و الگوی کاملاً مشخصی را هم از تعریف سبک ها دارد و خاصیت اصلی آن بدون شک دنیا و داستان فانتزی و جذاب آن است. تصاویر آهسته به خوبی در بازی به کار گرفته شده اند. عناصر در ترکیب با هم عالی به نظر میرسند، بار تراژیک ماجرا هم که به داستان اضافه شده بسیار به جا و خوب است و در مواقعی باعث همذات پنداری با کاراکتر بازی می شود، امیدواریم که درام نویسی در داستان های بازی ها ادامه پیدا کند همانطور که اکنون برخی سازندگان دست به کار شده اند و داستان های قوی می نویسند که بازیکن را درگیر میکند. دست آخر هم باید گفت فانتزی بودن کار بسیارخوب از کار درآمده و ساختار بیان گرائی دارد. Hand of Fate 2 عنوانی است که با دیگر بازی ها فرق دارد و در این دوره زمانه تکرار، ارزش تجربه کردن را داراست.