“حوصلهاش را ندارم”!!!
در این مطلب فقط یک هدف داریم و آن حذف “حوصلهاش را ندارم” از دایره واژگانمان است. “حوصلهاش را ندارم” جمله مشترک و رایجی میان دانشجویان و تمام افرادی که است که باید به نوعی از ذهنشان کار بکشند. این جمله قابلیتها و کارایی شما را محدود میکند.
بیشتر ما این جمله را خیلی جدی میگیریم. گمان میکنیم کارهایی که این جمله روی همه کارهای ما تاثیر دارد، اما واقعیت این است که “حوصلهاش را ندارم” قدرت این را ندارد که تصمیمهای ما را محدود کند
بیایید با خودمان روراست باشیم، با گفتن “حوصلهاش را ندارم” فقط برای خودتان بهانهای میتراشید تا از زیر کاری که باید انجام دهید شانه خالی کنید. “حوصلهاش را ندارم” نمیتواند جلوی جزوه باز کردن یا روشن کردن لپتاپ و کار کردن شما را بگیرد. این جمله فقط به شما اجازه میدهد که خودتان را توجیه کنید
شما به عنوان یک دانشجو، یک کارمند یا خانهدار وظایف زیادی دارید؛ امتحانات، پروژهها و تمام کردن کارها و… همیشه هم اراده انجام این کارها را ندارید.
ذهنیت حرفهای در مقابل ذهنیت تازه کار
نویسندهای در مورد نگرش این دو دسته گفته است:
فرق میان حرفهای ها و تازهکارها این است که تازهکارها منتظر حس و حال پیدا کردن مینشینند و حرفهایها با برنامه منظم حس و حال میگیرند.
بسیاری از نویسندگان یا افرادی که نیاز به خلاقیت در کار خود دارند هم با برنامههای منظم و مشخص هر روز ذهنشان را به کار میگیرند و منتظر رسیدن فرصت مناسب نمیمانند.
این نویسندگان معروف گفتهاند که نسخههای اولیهی ناقص و ضعیف بسیاری داشتهاند. آنها فقط مینشستند و اولین چیزی که به ذهنشان میرسید را مینوشتند و کاری به خوب و بد بودنش نداشتند. یا ورزشکاران حرفهای هم همین طور هستند. آنان هر روز با این امید که قرار است رکورد خود را بشکنند، سر تمرین حاضر نمیشوند. دارن هاردی در میکروکتاب اثر مرکب به این نکته اشاره میکند که: برای انجام یک کار کافیست آن را شروع کنید، اگر قرار است مطلبی بنویسید و چیزی به ذهنتان نمیآید کافی است روی یک کاغذ هر چیزی در مورد موضوع فکر میکنید را بنویسید حتی اگر کلمات بیمعنایی باشندُ چون با این کار ذهنتان را آماده میکنید تا دقیقا همان چیزی که میخواهید را به شما بدهد.
پس برای موفق شدن نیاز به ذهنیت حرفهای دارید، نه موقعیت مناسب. در اینجا این سوال مطرح میشود که:
چگونه چنین ذهنیتی پیدا کنیم؟
قدم اول این است که باید قبول کنید اینها کارهایی هستند که باید انجام دهید و برای انجامشان نیاز به حوصله و قدرت اراده خارقالعادهای ندارید. فقط باید انجامشان دهید. همان طور که شب امتحان در آخرین فرصتهای باقی مانده جزوه خود را به اتمام میرسانید یا چند دقیقه مانده به فرصت تحویل تمرین، آن را تحویل میدهید. اگر این ذهنیت که “این کاری است که باید تحت هر شرایطی انجام دهم” در تمام طول ترم ملکه ذهن شما شود، کمتر به “حوصلهاش را ندارم” متوسل خواهید شد.
یکی از دلایلی که چنین ذهنیتی پیدا نمیکنیم و مدام میگوییم “حوصلهاش را ندارم” این است که از ضعیف انجام دادن کار خود میترسیم. نگرانیم اگر با انگیزه و حوصلهی صد در صد کار را شروع نکنیم، نتیجه خوبی نخواهیم گرفت. پس برای تمرین و تقویت این ذهنیت، به خود اجازه دهید که ضعیف عمل کنید. بگذارید نمونههای اولیه کارتان بهترین نسخه در حد توان شما نباشد. اما اتفاقی که میافتد این است که کار را شروع کردهاید و حالا میتوانید بهبودش دهید.
به عنوان یک دانشجو، نیازی نیست هر بار که جزوهای مقابل خود باز میکنید، همان روز تمام مطالب آن را کلمه به کلمه یاد بگیرید. باز کردن جزوه مقابل خود و سعی کردن هم بهتر از “حوصلهاش را ندارم” گفتن است. تمرینات نیز به همین ترتیب. نباید فکر کنید که قرار است تمرین را شروع کنید، همه چیز را بلد باشید و فورا تمام کنید. همین که شروع کنید و چند مساله را حل کنید، تمام کردن بقیه تمرین بسیار سادهتر خواهد شد.
اراده حرف آخر را میزند
با بکار گرفتن این ذهنیت که “حوصله نداشتن اهمیتی ندارد”، بسیاری از مشکلات مربوط به نظم و انضباط شما حل خواهد شد. البته که برای هرچه بهتر شدن میتوان راهکارها و تکنیکهای زیادی به کار گرفت، اما در نهایت “اراده” بیشتر از همه چیز اهمیت دارد. یعنی ذهنمان را جوری سرسخت عادت دهیم که “حوصله نداشتن” اهمیتی نداشته باشد و بتوانیم تحت هر شرایطی حداقل کار را شروع کنیم و هر زمان از روز این ذهنیت را تمرین کنیم، پیشرفت را احساس خواهیم کرد. پیشرفتی که اگر به جای آن میگفتیم “حوصلهاش را ندارم” هیچ گاه حاصل نمیشد.
برگرفته از COLLEGE INFO GEEK