حقایق فیلم Inglourious Basterds

حرامزاده‌های لعنتی (Inglourious Basterds) به نویسندگی و کارگردانی کوئنتین تارانتینو، داستان گروهی از نیروهای متفقین است که در قالب جوخه‌ای به نام حرامزاده‌ها به رهبری شخصی به نام آلدو رین به خشن‌ترین شکل ممکن به کشتار نازی‌ها می‌پردازند. در این میان دختری جوان به نام شوشانا نیز به دنبال انتقام قتل عام خانواده‌اش از نازی‌ها و به طور ویژه، سرهنگ بی‌رحمی به نام هانس لاندا است. تارانتینو در حرامزاده‌های لعنتی طی یک داستان خیالی، پایان کار رایش سوم و مرگ هیتلر را به تصویر کشیده است. در ادامه‌ی مطلب، با بیان برخی حواشی و حقایق جالب این فیلم همراه ما باشید.

  • لئونارد دی‌کاپریو انتخاب اول تارانتینو برای نقش سرهنگ هانس لاندا بود ولی در ادامه تصمیم بر این می‌شود که از یک بازیگر آلمانی زبان برای این نقش استفاده شود. دی‌کاپریو در فیلم بعدی تارانتینو یعنی جانگوی رها از بند(Django Unchained) با وی همکاری می‌کند.
  • تیل شوایگر بازیگر نقش گروهبان هوگو استيگليتز با اینکه متولد آلمان است و در همان جا هم بزرگ شده اما تا به امروز تمام نقش‌هایی که باید در آنها یونیفورم نازی‌ها را می‌پوشید رد کرده است. او علت بازی در این فیلم را فقط و فقط کشتن نازی‌ها می‌داند.
  • کریستوفر والتز در طول فیلم به پنج زبان انگلیسی، آلمانی، فرانسوی، ایتالیایی و عبری صحبت می‌کند.
  • حرامزاده‌های‌ لعنتی پس از فیلم Django Unchained، پرفروش‌ترین فیلم کارنامه تارانتینو به حساب می‌آید.
  • یکی از نام‌هایی که روی چماق دانی نوشته شده آنه فرانک است. آنه فرانک دختر نوجوانی بود که در سال ۱۹۴۵ توسط نازی‌ها کشته شد و دفترچه خاطرات یافت شده از او بعدها به یکی از پرفروشترین کتاب‌های جهان تبدیل شد.
  • تاراتیتو پس از بی نتیجه ماندن جستجویش برای بازیگری مناسب برای ایفای نقش سرهنگ هانس لاندا به این تیجه رسید که نقشی که نوشته غیر قابل اجراست و قید ساخت فیلم را زد. در ادامه پس از گرفتن تست از کریستوفر والتز، تارانتینو و لارنس بندر به این نتیجه رسیدند که هر طور شده باید حرامزاده‌های لعنتی را بسازند.
  • در جنگ جهانی دوم واقعا نام یکی از گروه‌های نظامی آمریکایی «حرامزاده‌ها» بود. آنها این لقب را به خاطر خشونت‌شان در مقابله با ژاپنی‌ها تصاحب کرده بودند.

جوخه نظامی «حرامزاده‌ها»

  • تارانتینو ابتدا قرار بود فیلم را به شیوه‌ی وسترن اسپاگتی بسازد و نامی که برای آن انتخاب کرده بود روزی روزگاری در فرانسه‌ی تحت اشغال نازی (Once Upon a Time in Nazi-Occupied France) بود. در نهایت فصل اول فیلم به این عنوان نامگذاری شد.
  • در یکی از صحنه‌های فیلم، هنگامی که براد پیت خود را جای بازیگری ایتالیایی جا می‌زند خود را با نام انزو گیرولامی معرفی می‌کند. علت انتخاب نام انزو ادای دین به انزو کاستلاری، کارگردان فیلم حرامزاده‌های لعنتی نسخه‌ی ۱۹۷۸ بود. همچنین در این صحنه الی راث خود را آنتونیو مارگارتی معرفی می‌کند که آنتونیو مارگارتی در دنیای واقعی به عنوان یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های تارانتینو و راث، کارگردان فیلم‌های ترسناک و اسلشر است.
  • الی راث علت اجرای بیش از حد خشن نقش دانیرا را اینگونه بیان می‌کند: وقتی در هنگام فیلمبرداری آن لباس‌های پشمی کلفت را می‌پوشی، دوست داری هرکسی را که جلو می‌آید بکشی. از طرفی نامزدم چند تا از آهنگ‌های هانا مونتانا را به آیپدم زده بود که بعد از شنیدنش دیوانه می‌شدم.
  • ملانی لورنت برای ایفای بهتر نقش شوشانا، برای چند هفته در سینما به عنوان مسئول پروژکتور کار کرد.
  • تنها حدود ۳۰ درصد دیالوگ‌های فیلم به زبان انگلیسی است که این موضوع برای فیلمی هالیوودی، موردی کم نظیر به حساب می‌آید.
  • قرار بود سایمون پگ، کمدین انگلیسی، نقش ستوان آرچی هیکاکس را بازی کند که این امر در نهایت به دلیل تداخل در برنامه‌ریزی وی امکان پذیر نشد. در نهایت این نقش به مایکل فاسبندر رسید.
  • در طول فیلم، روی چاقوی تیل شوایگر به زبان آلمانی نوشته شده: وفاداری افتخار من است.
  • در صحنه‌ای که بریژیت به دست سرهنگ لاندا کشته می‌شود، کریستوفر والتز واقعا داشت دایان کروگر را خفه می‌کرد به طوری که کروگر چیزی تا مرگ فاصله نداشت و کاملا ترسیده بود. در نمای بسته‌ی صورت کروگر، دستی که دور گردن وی حلقه زده شده، دستان خود تارانتینوست. تارانتینو در این باره می‌گوید: از این فیلم‌هایی که بازیگران ادای خفه شدن را در می‌آورند ولی ما چیزی را در چهره‌ی آنها نمی‌بینیم متنفر هستم. به والتز گفتم برو واقعا خفه‌اش کن.
  • مجسمه‌ی عقابی که نشان نازی‌ها را به چنگال دارد و در لابی سینما قرار گرفته، از مجسمه‌ی مشهور عقاب، واقع در صدارت عظمای رایش در برلین الهام گرفته شده است. مجسه‌ی واقعی در حال حاضر، در موزه‌ی نیروی دریایی ایالت متحده قرار دارد.

  • ژان رنو پیشنهاد بازی در نقش مرد فرانسوی صاحبخانه در فصل اول را رد کرد.
  • تارانتینو نقش دانی را به آدام سندلر پیشنهاد داده بود اما سندلر آن را به خاطر تداخل با بازی در فیلم مردم بامزه (Funny People) ناچاراً رد کرد.
  • زمان نسخه‌ی اصلی فیلم سه ساعت و ده دقیقه بود که در نهایت برای نمایش در سینما نزدیک به ۴۰ دقیقه از آن حذف شد.
  • تارانتینو یک دهه روی فیلمنامه‌ی این اثر کار کرده بود.
  • انتخاب نام گروهبان هوگو استيگليتز برای نقشی که تیل شوایگر آن را بازی می‌کرد،  ادای احترامی بود به هوگو استيگليتز، بازیگر فیلم‌های اکشن درجه‌ی دو مکزیکی و یکی از قهرمانان دوران کودکی تارانتینو.
  • نام عملیات قتل نازی‌ها توسط بریتانیایی‌ها «کینو» بود. کینو در زبان آلمانی به معنای سینما است.
  • فیلمنامه‌ی حرامزاده‌های لعنتی در سال ۲۰۰۸ به عنوان فیلمنامه‌هایی که هرگز ساخته نشدند در لیست سیاه قرار داشت.
  • تام تیکور، کارگردان بزرگ سینمای جهان فیلمنامه‌ی حرامزاده‌های لعنتی را به زبان آلمانی ترجمه کرده است.
  • ادی مورفی، کمدین آمریکایی، برای بازی در یکی از نقش‌های فیلم با تارانتینو صحبت کرده بود.
  • ناستاسیا کینسکی (دختر کلائوس کینسکی) که به خاطر بازی در نقش تس در فیلمی به همین عنوان به کارگردانی رومن پولانسکی به شهرت رسیده است، اولین انتخاب برای ایفای نقش بریژیت بود. حتی تارانتینو برای جلب رضایت او به آلمان نیز سفر کرد اما در نهایت این همکاری میسر نشد.
  • در طول فیلمبرداری کار پس از اتمام هر برداشت، بازیگران باید رو به دوربین کرده و می‌گفتند «سلام سالی». این رویه از زمان ساخت قسمت اول فیلم بیل را بکش آغاز شده و در فیلم‌های بعدی تارانتینو نیز ادامه یافت که هدف از آن، روحیه دادن به سالی منکه، تدوینگر فیلم بود. منکه که به واسطه‌ی این فیلم، نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین تدوین شده بود، مدتی بعد به دلیل نامشخصی و به صورت کاملا ناگهانی در پارک گریفیث لس آنجلس درگذشت. تارانتینو، فیلم بعدیش جانگوی رها از بند (Django Unchained) را به منکه تقدیم کرده است.

  • در صحنه‌ی آتش سوزی سالن سینما الی راث و عمر دوم هر دو دچار سوختگی شدند. خود تارانتینو در این صحنه با کت و شلوار نسوز روی جرثقیل نشسته بود. آتشنشانان بعد از خاموش کردن آتش گفتند اگر فیلمبرداری این صحنه فقط ۱۵ ثانیه بیشتر طول می‌کشید خود تارانتینو هم درون آتش سقوط می‌کرد.
  • تارانتینو قبل از شروع فیلمبرداری به بازیگران دسته‌ی حرامزاده‌ها یک روز فرصت داد تا بروند و چگونگی کندن پوست سر را یاد بگیرند. او در ادامه گفت به سه نفر برتر جایزه‌ای ویژه تعلق می‌گیرد. این جایزه، یک نمای کلوز آپ هنگام کندن پوست سر نازی‌ها در فیلم بود.
  • جملات آخر شوشانا خطاب به نازی‌ها روی پرده‌ی سینما قرار بود به زبان فرانسوی باشد اما ملانی لورنت پیشنهاد داد که این دیالوگ‌ها را برای تاثیر گذاری بیشتر به زبان انگلیسی بگوید.
  • در فیلمنامه‌ی اولیه قرار بود شوشانا نقش پررنگ‌تری را در جریان انقلاب فرانسه ایفا کند. برای مثال با شلیک از پشت بام، سربازان نازی را بکشد یا یک لیست مرگ از سران نازی داشته باشد. ولی با ساخت فیلم بیل را بکش (Kill Bill) تارانتینو احساس کرد شوشانا خیلی شبیه به شخصیت عروس قاتل آن فیلم شده است. بنابراین تصمیم گرفت شوشانا را به شخصیتی عادی‌تر تبدیل کند.
  • لنگه کفش جا مانده از دایان کروگر و ادامه‌ی ماجرای مربوط به آن به داستان معروف سیندرلا اشاره دارد.
  • این نخستین بار بود که بازیگری به واسطه‌ی بازی در آثار کوئنتین تارانتینو، موفق به تصاحب جایزه اسکار می‌شد. کریستوفر والتز که در این فیلم برای ایفای نقش سرهنگ هانس لاندا برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد، در فیلم بعدی تارانتینو یعنی جانگوی رها از بند نیز دوباره این جایزه را از آن خود کرد.
  • به دلیل اینکه تارانتینو، دایان کروگر را در فیلم‌های هالیوودی دیده بود، تصور می‌کرد که او اصالتی آمریکایی دارد و از این رو، شک داشت که او بتواند به خوبی به لهجه‌ی آلمانی صحبت کند. در نهایت تارانتینو در هنگام تست گرفتن از کروگر بود که به اصالت آلمانی وی پی برد.
  • فیلم افتخار ملت (Nation’s Pride) که در فصل نهایی فیلم به عنوان اثر پروپاگاندای نازی‌ها در سینما نمایش داده می‌شود، در واقع توسط الی راث ساخته شده است. با توجه به کتاب پوسترهای فیلم رایش سوم (Film Posters of the Third Reich)، پوستر نمایش داده شده از این فیلم چه از نظر دارا بودن علامت سانسور آلمانی و چه از نظر شکل و ظاهر، کاملا منطبق با حقایق تاریخی آن دوره است.

  • حرامزاده‌های لعنتی با نامزدی در ۸ بخش مختلف جوایز اسکار، در بین تمام آثار تارانتینو از این حیث رکورد‌دار است. البته از نظر دریافت جایزه اسکار، Django Unchained بهترین عملکرد را به خود اختصاص داده است.
  • طبق ادعای برد پیت، تمام صحنه‌ها با همان ترتیبی که در فیلم نمایش داده می‌شود فیلمبرداری شده‌اند.
  • در دنیای کوئنتین تارانتینو، ستوان آلدو رین در حرامزاده‌های لعنتی، پدربزرگ فلوید در فیلم True Romance است که نقش هر دو شخصیت را برد پیت ایفا کرده است. با توجه به مصاحبه‌ی تارانتینو با ران بنینگتون، شخصیت دانی دانویتز با بازی الی راث نیز در واقع پدر شخصیت لی دانویتز با بازی سائول ریبنک در فیلم True Romance است که در آنجا قصد تولید یک فیلم جنگی را دارد.
  • زمانی که مایکل فاسبندر در برلین برای ایفای نقش هیکاکس مشغول تست دادن بود، از تارانتینو خواست تا نقش سرهنگ هانس لاندا را به او بدهد. تارانتینو نیز در جواب وی گفت کسی که برای بازی در نقش هیث کلیف انتخاب شده است، آنقدر آلمانی نیست که بتواند نقش شخصیت لاندای مورد نظر وی را ایفا کند. اشاره‌ی تارانتینو، به انتخاب شدن فاسبندر برای ایفای نقش شخصیت بریتانیایی هیث کلیف در فیلم بلندی‌های بادگیر (Wuthering Height) بود که البته حضور وی در آن فیلم در نهایت میسر نشد.
  • انتخاب نام آلدو رین برای شخصیت برد پیت، در واقع ادای احترامی است به آلدو ری، بازیگر و کهنه سرباز جنگ جهانی دوم که همسر سابق یوهانا ری، یکی از عوامل فیلم حرامزاده‌های لعنتی به حساب می‌آمد. آلدو ری در سال ۱۹۹۱ در سن ۶۴ سالگی درگذشت.
  • شخصیت یوزف گوبلس با بازی زیلوستر گروت، از شخصی واقعی به همین نام الهام گرفته شده است. گوبلس که مغز متفکر دستگاه تبلیغاتی هیتلر و و رئیس وزارت رایش برای روشنگری مردم و پروپاگاندا بود، نقش پررنگی را در یکپارچگی مردم آلمان ایفا کرد. او هیتلر را مجاب کرد تا به جای رفتن به باواریا و ایجاد مرکز مقاومتی جدید، در برلین مانده و تا پای جان در برابر ارتش سرخ مقاومت کند. حتی پس از خودکشی پیشوا نیز گوبلس نسبت به او وفادار مانده و راه وی را ادامه می‌دهد. او بلافاصله پس از مرگ هیتلر، ۶ فرزندش را با تزریق مورفین بیهوش کرده و در ادامه، کپسول سیانید را در دهانشان قرار داد. پس از مرگ تمامی فرزندان، یوزف و همسرش ماگدا نیز خودکشی می‌کنند. پیش از مرگ گوبلس، بسیاری از هم‌قطاران وی، سعی کردند تا او را برای فرار از برلین مجاب کنند ولی او در جواب آنان می‌گوید که یک کاپیتان، هیچگاه کشتی در حال غرق خود را ترک نمی‌کند.

یوزف گوبلس

یوزف گوبلس در کنار همسر و فرزندانش

  • پیش از این، برد پیت در فیلم افسانه‌های خزان (Legends of the Fall) نقش مردی را بازی می‌کرد که در خلال جنگ، پوست سر دو سرباز آلمانی را کنده بود.
  • کریستوفر والتز، یکی از ۶ بازیگر تاریخ سینما است که به واسطه‌ی ایفای نقشی که اکثر دیالوگ‌های آن غیر انگلیسی است، برنده‌ی جایزه‌ی اسکار شده‌اند. پنج بازیگر دیگر عبارت است از سوفیا لورن، رابرت دنیرو، روبرتو بنینی، بنیسیو دل تورو و ماریون کوتیار.
  • کلمه‌ی Inglorious هیچگاه در طول فیلم گفته نمی‌شود و تنها روی اسلحه‌ی شخصیت آلدو رین می‌توان آن را مشاهده کرد.
  • دانیل برول، بازیگر نقش فردریک زولر، در ابتدا برای ایفای یکی از نقش‌های سرگرد دیتر هلستروم از گشتابو یا گروهبان ویلهلم ویکی از دسته‌ی حرامزاده‌ها در نظر گرفته شده بود.
  • موریتس بلایبتروی، بازیگر سرشناس آلمانی نیز قرار بود در صحنه‌ی بار زیرزمینی در فصل چهارم فیلم به ایفای نقش بپردازد که در نهایت این امر به دلیل مشغله‌ی کاری وی میسر نشد.
  • نقش فرانچسکو موندینو، مترجم فرانسوی شخصیت یوزف گوبلس، به طور اختصاصی برای جولی درایفوس نوشته شده بود. او پیش از این نیز در فیلم Kill Bill: Vol. 1 نقشی شبیه به این را ایفا کرده بود.
  • کوئنتین تارانتینو در جریان گزینش بازیگری مناسب برای ایفای نقش شوشانا، سه مرتبه با ملانی لورنت دیدار کرد. در طول سومین دیدار، تارانتینو به لورنت گفت که تنها چیزی که درباره‌ی وی دوست ندارد، این است که او در بین مردم کشورش بسیار سرشناس است. چرا که او به دنبال کشف چهره‌ای جدید برای این نقش است. لورنت نیز در جواب وی با حالتی سراسیمه گفت که اتفاقا او در فرانسه، بازیگر چندان مشهوری به حساب نمی‌آید. چهار روز پس از این ملاقات، لورنت برای ایفای نقش شوشانا انتخاب شد.
  • تیم راث برای ایفای نقش ستوان آرچی هیکاکس، صحبت‌هایی را با کوئنتین تارانتینو انجام داد.
  • در صحنه‌ی مراسم پیش از آغاز فیلم غرور ملت، شخصیت یوزف گوبلس، فردریک زولر را به امیل یانینگز معرفی می‌کند و در ادامه، گفته می‌شود که یانینگز، بزرگترین بازیگر جهان است. در حقیقت، امیل یانینگز یکی از ستارگان بزرگ دنیای سینما بود که در تعداد زیادی از بهترین آثار سینمای صامت همچون فاوست (Faust) به کارگردانی فریدریش ویلهلم مورنائو و آخرین فرمان (The Last Command) به کارگردانی جوزف فون اشترنبرگ به ایفای نقش پرداخت. او همچنین در نخستین دوره‌ی مراسم جوایز اسکار، عنوان اولین بازیگری لقب گرفت که جایزه‌ی اسکار بهترین بازیگر مرد را از آن خود کرده است. با این وجود، با آمدن صدا به سینما، یانینگز با آن لهجه‌ی غلیظ آلمانی خود دیگر قادر به ادامه دادن موفقیت‌هایش در هالیوود نشد. او که در دهه‌ی ۳۰ و ۴۰ میلادی، در تعداد زیادی از فیلم‌های تبلیغاتی نازی‌ها به ایفای نقش پرداخته بود توسط گوبلس، لقب هنرمند دولت را دریافت کرد. پس از پایان جنگ جهانی دوم، یانینگز به دلیل ارتباط با نازی‌ها از سینما کنار گذاشته شده و تا زمان مرگش، در انزوا زندگی کرد.

امیل یانینگز

  • با اینکه تارانتینو اصرار داشت تا فیلمش فقط در سینماهای ویژه‌ی پخش فیلم‌های ۳۵ میلیمتری نمایش داده شود ولی این اثر در نهایت در تعدادی از سینماهای دیجیتال نیز به نمایش درآمد.
  • با اینکه بیشتر افراد دسته‌ی حرامزاده‌ها را آمریکایی‌ها تشکیل می‌دهند، ولی هیچ کدام از سلاح‌های آنها در فیلم ساخت خود کشور آمریکا نیست. در واقع آنها باید پس از کشتن نازی‌ها، اسلحه‌ی آنها را بر می‌داشتند.
  • روستای فرانسوی نادین که در فیلم نشان داده می‌شود و مکان آن روی نقشه‌ی حرامزاده‌ها نیز قابل مشاهده است، در واقع وجود خارجی ندارد.
  • الی راث، مایکل باکال، رائول راست، تیل شوایگر و بنجامین جوزف نواک که در نقش افراد دسته‌ی حرامزاده‌ها ظاهر شده‌اند، همگی در زمینه‌ی فیلمنامه نویسی نیز تجارب زیادی دارند.
  • تارانتینو در خلق شخصیت فردریک زولر، از شخصیت آودی مورفی، بازیگر سینمای کلاسیک و یکی از فرماندهان نظامی اهل آمریکا الهام گرفته است که برنده‌ی جوایزی همچون نشان افتخار و مدال شجاعت شده بود.
  • مایکل کین پس از تماشای فیلم حرامزاده‌های لعنتی، ضمن تمجدید عملکرد کریستوفر والتز، از شخصیت او به عنوان بهترین تبهکاری نام برد که تا به حال در سینما دیده است. کین همچنین به درستی پیش بینی کرد که والتز به خاطر نقش آفرینی‌اش، برنده‌ی جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد خواهد شد.
  • نام شخصیت دیتر هلستروم با بازی آگوست دیهل، به شخصیت دایمون هلستروم، معروف به پسر شیطان اشاره دارد.
  • انتخاب نام شخصیت ویلهلم ویکی با بازی گدیون بورکهارد، ادای دینی است به گئورگ ویلهلم پابست و برنهارد ویکی، دو هنر مند اتریشی.
  • دنیس منشت که در فصل اول فیلم نقش پیر لاپادیه را ایفا می‌کند در بین تمام بازیگران مجموعه، نخستین بازیگری بود که برای نقش خود تست داد.
  • راد تیلور برای ایفای بهتر نقش کوتاه وینستون چرچیل در این فیلم، با تماشای ده‌ها فیلم و عکس درباره‌ی چرچیل، کاملا به خلقیات، زبان بدن و تن صدا وی احاطه پیدا کرد.
  • انیو موریکونه، آهنگساز سرشناس ایتالیایی، به دلیل کار روی فیلم باریا (Baarìa) به کارگردانی جوزپه تورناتوره، پیشنهاد ساخت موسیقی متن حرامزاده‌های لعنتی را رد کرد. در عوض تارانتینو در طول فیلم، از موسیقی‌هایی که او برای فیلم‌های دیگری همچون مزدور (Il mercenario)، جدال بزرگ (La resa dei conti)، هفت تیر (Revolver) و بازگشت رینگو (The Return of Ringo) که عموما وسترن‌های اسپاگتی بودند، ساخته بود، استفاده کرد. موریکونه پس از ساخت موسیقی فیلم هشت نفرت انگیز (The Hateful Eight) به کارگردانی تارانتینو، جایزه‌ی اسکار بهترین موسیقی متن را از آن خود کرد.

تارانتینو در کنار انیو موریکونه

  • حرامزاده‌های لعنتی دومین فیلمی بود که در آن، زیلوستر گروت در نقش یوزف گوبلس ظاهر میشد. گروت دو سال پیش از آن، همین نقش را در فیلم آلمانی پیشوای من (My Führer) به کارگردانی دنی لوی ایفا کرده بود. مارتین وتکه نیز که در فیلم تارانتینو نقش آدولف هیتلر را بازی کرده است، در سال ۲۰۰۳ در فیلم Rosenstrasse در نقش یوزف گوبلس ظاهر شده بود.
  • در فیلمنامه‌ی اصلی فیلم، شخصیت ویلهلم پس از شلیک بریجت ون همرسمارک در بار زیرزمینی، همچنان زنده مانده و او است که اطلاعات مورد نظر سرهنگ لاندا را در اختیار وی قرار می‌دهد.
  • صحنه‌های مربوط به شخصیت آدا میمیو از نسخه‌ی نهایی فیلم حذف شد. این شخصیت صاحب اصلی سالن سینما و عمه‌ی غیر واقعی شوشانا بود. در ابتدا قرار بود نقش او را ایزابل هوپر ایفا کند ولی با توجه مشغله‌ی کاری وی، مگی چانگ در این نقش حضور یافت.
  • پس از پایان یافتن پیش‌نویس فیلمنامه‌ی حرامزاده‌های لعنتی، تمام متن آن در محیط مجازی لو رفت و در ادامه، سایت‌های طرفدار کوئنتین تارانتینو به نقد فیلمنامه و انتشار قسمت‌هایی از آن پرداختند.
  • اگرچه حرامزاده‌های لعنتی، یک داستان غیر حقیقی را روایت می‌کند، ولی بخش‌هایی از آن از عملیات واقعی گرین آپ که در فوریه‌ی سال ۱۹۴۵ توسط دفتر خدمات استراتژی ایالت متحده آغاز شد الهام گرفته شده است. در این عملیات، سه مامور دفتر خدمات استراتژی شامل فردریک مایر، جاسوس آمریکایی متولد آلمان، هانس واینبرگ، مامور متولد هلند و فرانس وبر اتریشی، یکی از افسران سابق ارتش آلمان نازی برای کسب اطلاعات ویژه به منطقه‌ی حفاظت شده‌ای در خاک اتریش فرستاده شدند. پس از گذشت چند ماه، هویت مایر که خود را به جای یک افسر نازی و همینطور یک برقکار فرانسوی جا زده بود افشا شد و پس از دستگیری توسط گشتاپو مورد شکنجه قرار گرفت ولی حاضر به لو دادن دو مامور دیگر نشد. در همین زمان ژنرال فرانس هوفر (هانس لاندا معادل این شخصیت است)، فرمانده نیروهای نازی در غرب اتریش متوجه وضعیت وخیم آلمان در جنگ شده و تصمیم گرفت که به جای تسلیم نیروهایش به ارتش سرخ، آنها را تسلیم متفقین کند. او مایر را به خانه‌ی خود آورده و از وی خواست تا پیامی را به دفتر خدمات استراتژی ایالت متحده ارسال کند. در نهایت هوفر خود را تسلیم آمریکایی‌ها کرد و مایر و واینبرگ نیز به آمریکا بازگشتند.

فردریک مایر، هانس واینبرگ و فرانس وبر

ژنرال فرانس هوفر

  • تیل شوایگر، در سال ۲۰۰۸ در فیلم در جستجوی شاهزاده هرزلنینده ی دلربا (In Search of the Ravishing Princess Herzelinde) با یوهانس هیسترس، محبوب‌ترین بازیگر آدولف هیتلر همبازی شد. هیسترس تا زمان مرگش در ۱۰۸ سالگی به بازیگری ادامه داد.
  • ساموئل ال جکسون به عنوان راوی در این فیلم به گویندگی پرداخته است.
  • در فصل پایانی فیلم، صدای شخصی که از طریق رادیو به مذاکره با هانس لاندا و آلدو رین می‌پردازد متعلق به هاروی کایتل است.
  • فصل سوم حرامزاده‌های لعنتی با نام شب آلمانی در پاریس (German Night in Paris)، تنها فصل فیلم است که کسی در آن کشته نمی‌شود و تنها فصلی است که در طول آن هیچ دیالوگی به زبان انگلیسی گفته نمی‌شود.
  • در دهه‌ی ۹۰، زمانی که کوئنتین تارانتینو ایده‌ی ساخت حرامزاده‌های لعنتی را مطرح کرد، شایعه شد که او سیلوستر استالونه را برای نقش آلدو رین، بروس ویلیس را برای نقش دانی دانویتز و آرنولد شوارتزنگر را برای نقش هوگو استيگليتز در نظر گرفته است.

تانی کال

برگرفته از IMDB

زومجی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *