نقد و بررسی فیلم It
کیفیت آثار ترسناک سینمایی معمولا ارتباطی با میزان وحشتانگیزی تهدیدات و تا حدودی مرگآور بودنش (اگر اصطلاح درستی باشد) ندارد. مهم نیست که تا چه اندازه تهدید بزرگ و بیرحمی سد راه شخصیتهای داستان شود؛ اولویت با درونمایه و نحوه فضاسازی سازندگان در خلق یک محیط ترسناک است. فیلمنامه اگر چه میتواند بزرگترین نقطه قوت این دسته آثار سینمایی باشد، اما قطعا تمام ماجرا به حساب نمیآید. چطور؟ اگر به پای تماشای فیلم It نشسته باشید، خیلی زود متوجه میشوید که با یک فیلم قالبا علمی-تخیلی طرف هستید و این اثر بیشتر از آن که وحشتانگیز باشد، سرگرم کننده و ماجراجویانه دنبال میشود. در این بین تصویر برداری خارقالعاده سازندگان ضعفهای فیلمنامه را میپوشاند. فیلم It در عین حال که قصه بدی دارد، کاملا در فضاسازی و خلق موقعیت موفق ظاهر میشود. It نشان میدهد که اقتباسهای صورت گرفته از رمان استیفن کینگ تا چه اندازه میتواند در گیشه مورد توجه قرار بگیرد. از آن مهمتر فضا و تم داستانهای استیفن کینگ مخاطب بیشماری در سرتاسر جهان دارد. پس اگر امروز شاهد موفقیت فیلم It هستیم، سازندگان میبایست موفقیتشان را متشکر از رمانهای او باشند.
وقتی راوی و خالق یک قصه استیفن کینگ باشد، کم و بیش باید بدانید که با چه دنیای اسرار آمیزی طرف هستید. سیر تا پیاز ماجرای It را دلقکی فناناپذیر تشکیل میدهد که پس از خوابی چندین ساله، اکنون با چهره ابوسش کابوس کودکان شهر دِری را یکی پس از دیگری به واقعیت بدل میکند. اقتباس از منبعی که خود پتانسیل تبدیل شدن به یک مجموعه تلوزیونی را دارد و حالا سازنده ریسک کرده و میخواهد صدها صفحه از کتاب را در چند ساعت خلاصه کند، حداقل از بیرون بسیار دشوار به نظر میرسد. سازنده قطعا نمیتواند جو مفصل کتاب را عینا در ساخته سینمایی خود پیادهسازی کند؛ چنین چیزی حداقل با عقل جور در نمیآید. در نتیجه فیلم It هم حسابی از سوی فیلمنامه ضربه میخورد؛ فیلمنامهای که مانند یک جاده صاف، حتی لحظهای نمیپیچد و کاملا سرراست است. سناریو برخلاف چیزی که ادعا میکند حسابی علمی-تخیلی است و اگر چه اصرار دارد بگوید در نبود پنی وایز (دلقک شرور و فانتزی داستان) همه چیز مانند دنیای عادی رقم میخورد و تنها غیرمعمول این سرزمین دلقکی است که از ترس کودکان تغزیه میکند، اما در واقعیت این گونه نیست. درصد بزرگی از فیلم It مربوط به شخصیتپردازی کاراکترها است؛ شخصیتهایی که در برههای متفاوت از رمان وارد چنین مصیبتی شدهاند. با وجود آن که در پرداخت به شخصیتها هیچ ظرافت و خلاقیتی به چشم نمیخورد، اما تغییر برهه زمانی فیلم نسبت به رمان کمی به قابل لمستر شدن آن کمک میکند. این تنها تفاوت فیلم با رمان نیست. مثلا فیلم It برخلاف منبع اقتباسیاش، توجه ویژهای بر مثلث عشقی موجود در داستان دارد. برخیها را بیش از حد ابلهانه به تصویر میکشد؛ وگرنه چه لزومی دارد که در کلوپ بازندگان (نامی که اعضای این گروه بر روی خود گذاشتهاند) ویژگیها تقسیم شود. یکی همواره مصدوم میشود، یکی همیشه مورد تمسخر قرار میگیرد، یکی همیشه از رنگ پوستش مایه میگذارد و تنها عضو مونث ماجرا هم دائما در چشم و حسابی نترس از آب در آمده است. در این بین «فین ولفهارد» (Finn Wolfhard) که پیشتر در مجموعه Stranger Things حسابی درخشیده بود، تنها عضو قابل تحمل در تیم خردسال بازیگران به حساب میآید. بازیگری که با تم فانتزی این دسته آثار حکم ریش سفید را در مقابل دیگر بازیگران خردسال آن دارد. تا زمانی که فیلم بر روی فیلمنامه تمرکز میکند، مدام دیالوگهای بیمایهای رد و بدل میشود؛ تا جایی که فضاسازی و خلق موقعیت به کمک اثر آمده و بمب ماجرا منفجر میشود.
ترس حاصل از تماشای It کاملا حال و هوای خاص خودش را دارد. شرور داستان که موجودی نامیرا و فانتزی است، فضا و بهانه کاملی برای خلق موقعیتهای ترسناک دارد. پنی وایز که به نوعی از ترس دیگران (یا بهتر است بگوییم کودکان) تغزیه میکند، توانایی خلق هر موقعیتی را دارد. لذا هر یک از شخصیتهای داستان میبایست در ایستگاه نهایی به مصاف با بدترین کابوس خود بروند. ماجرا از جایی شروع میشود که جورجی در یک روز تیره بارانی به دل خیابانهای شهر نفرین شدهاش میزند و ناگهان در تله میافتد. پنی وایز حالا از خواب بلندمدتش بیدار شده و حسابی گرسنه است. طعمه شدن جورجی به دستان پنی وایز (شاید هم بهتر باشد بگوییم دندانهایش) مشعل تورنومنت کابوسها را روشن میکند و از فردای آن روز کودکان یکی پس از دیگری ناپدید میشوند. سفر اسرار آمیز دنیای It بیشتر از آن که مخاطب را بترساند، او را عصبی میکند. فیلم در خلق وحشت حاصل از تهدیداتش بیشتر دست و پا چلفتی است تا آرام و کم صدا. برخی از جنبههای It اوج ترس و اضطراب فیلم را بیشتر بامزه کرده است. خشونتی آمیخته با نوعی طنزآمیزی و خلق موقعیتهای مختلف، ویژگیهایی هستند که فیلم It را قطعا عامه پسندتر میکند. در مقابل دوربین اما خشونت علیه کودکان رنگ و بوی قرمز و تندی به خود گرفته است. در لا به لای برخی سکانسها احتمالا با صحنههای تاثیرگذاری طرف هستید که برای نوجوانان و جوانان هم مناسب نیستند. اساسا خشونت در فیلم It تعریف خودش را دارد و احساس میکنم که این ریسک سازندگان اصلا جواب نداده است.
جاده روایت داستان در It صاف و بدون پیچ و خم است؛ درست مانند بخش بزرگی از بلاک باسترهای هالیوودی عصر حاضر. شاید نتوان عملکرد تیم خردسال این اثر را زیر سوال برد؛ چرا که هر چه نباشد آنها گرفتار یک فیلمنامه ضعیف شده و به ناچار در مقابل دوربین ادا در میآورند. اما با این حال احساس نمیشود که با تیم بازیگری خوبی طرف هستیم. شخصیتها چنان چه باید و شاید تاثیر گذار نیستند و هیچیک داستان قابل قبولی از گذشته به حالِ خود نیاوردهاند. هفت بازنده که میخواهند در کنار هم شاخ غول را بشکانند، اما به واقع هیچ کدام ویژگی خاصی ندارند. به نظر نمیآید که ما با هفت مهره داستانی طرف باشیم و همسفر شدن با کلوپ بازندگان بیشتر شبیه به اردوی سیاهی لشکران است. حتی شخصیت اصلی که به دنبال برادر کوچک مفقود شدهاش میگردد و بر روی کاغذ هدف و مقصودی از کارهایش دارد، بازهم نمیتواند به قهرمان داستان بدل شود. حتی تصور نمیکنم که مخاطب او را به چشم مُهره ارزشمندی ببیند. دوربین اما روی هیچیک از هفت شخصیت داستان زوم نخواهد کرد و احتمالا چنین برداشت میشود که فیلم شخصیت اصلی ندارد.
هالیوود همواره در ترکیب ماورا الطبیعه با زندگی عادی متبحر ظاهر شده است. در واقع It هم قرار نیست مرز ایدهپردازیهای هالیوود را جا به جا کند و اتفاقات تازهای را در قاب تصویر بگنجاند. اما قطعا نمیتوان منکر فضاسازی بینظیر «موشیتی» (Andy Muschietti) در خلق کابوسهای داستان شد. طراحی شخصیت پنی وایز، موقعیتهای مرتبط با تجسس شخصیتهای داستان در مخروبه و سایر وضعیتها به خوبی از آب درآمدهاند. مانند صحنهای که پنی وایز کلوپ بازندگان را در یک گاراژ تبدیل به طعمهای دست و پا بسته میکند و بیننده تا به خودش میآید متوجه میشود که شرور داستان را از ترس سیراب کرده است. یا زمانی که شخصیت «بن» (Jeremy Ray Taylor) در کنج کتابخانهای اسیر مرد بی سر و تهی میشود؛ البته اینجا «بی سر و ته بودن» تعریفی از ظاهر کابوس بود.
فیلم It نشان میدهد که هزار صفحه از کتاب استیفن کینگ تا چه اندازه میتواند برای مخاطبش اسرار آمیز جلوه کرده و ماجراجویی لذت بخشی را برایشان رقم بزند. تصویر برداری باعث میشود که این سناریوی برهنه از شادابی و ظرافت در منجلاب مشکلاتش غرق نشود و به روایتی آن را سرپا نگه میدارد. به هیچ وجه نمیتوان تاثیر جلوههای ویژه فیلم را در کنار فیلم برداری کم نقصش نادیده گرفت.
خشونت علی کودکان بیش از اندازه مورد توجه لنز دوربینها قرار گرفته و این درحالی است که بخشی از این خشونت پیش از اکران رسمی فیلم توسط دستهای پشت دوربین حذف شده بود که نشان از وخامت وضعیت در سناریوی اصلی دارد. فیلم It از آن دسته آثاری است که برای مخاطب جوان (مثبت 17 سال و رده سنی R) ساخته و پرداخته شده است، اما در واقعیت قشر نوجوان جامعه را هم هدف قرار میدهد. فیلم از حال و هوای آثار بچهگانه و تینیجری فاصله چندانی ندارد و از آنجایی که شخصیتهای داستان گروهی از بازیگران نوجوان و خردسالاند، باید این نتیجه گیری را بدیهی دانست.
فیلم نامه It به شکل قابل توجهی برای موفق شدن در گیشه طراحی شده است. این اثر به طور عجیبی عامهپسند بوده و با مخاطبش تعارف هم ندارد. تفاوتهای میان منبع اقتباس و فیلمنامه تنها گوشهای از کار است. فرضا شخصیتها به گونهای طراحی شدهاند که با هر قشری از جامعه مرتبط باشند. با این حال عامه پسند بودن تیم بازیگری و نقش آنها در فیلمنامه به معنی جذاب بودنشان نیست. چنان چه کمی قبلتر هم اشاره کردم، ما عملا با گروهی طرف هستیم که شخصیت پردازیشان هیچ ظرافتی ندارد. به همین منظور رفتار آنها معمولا توجیه مناسبی در فیلمنامه نخواهد داشت. از آن جایی که مخاطب فیلم It معمولا نوجوانان و جوانان تشنه به ماجراجوییاند، قطعا چنین سیاستهایی توجیه اقتصادی دارند. اما چیزی که توجیه ندارد برهه زمانی فیلمنامه و تفاوتش با منبع اقتباس است. تصمیمی که احتمالا کار را برای تیم بازیگری خردسال It حسابی آسانتر کرده است؛ حتی اگر در این میان مدل موی شخصیتها همچنان به گذشته تظاهر کند، بازهم جهان It بیشتر به دنیای مدرن شباهت دارد.
با این حال It بهترین اقتباسی است که میتوان از رمان کینگ انتظار داشت. رمانی که تبدیل کردنش به فیلمنامه قطعا برای روزهایی طولانی کابوس نویسندهِ آن بوده است. این فیلم را نمیتوان با اطمینان به مخاطب نوجوان و حتی مجنون دنیای استیفن کینگ پیشنهاد داد، اما قطعا در هنگام تماشای آن کارگردان خلاق بصری فیلم و همچنین گروه فیلمبرداری را تحسین خواهید کرد. چیزی که در حال حاضر از آن مطمئن هستم این است که It با اختلاف از رقبای بلاکباستری کنونی، خصوصا گزینههایی که برچسب وحشت روی آن خورده است عملکرد بهتری دارد. فقط در این میان گاهی پیش خود میگویید، کاش تجسس کلوپ بازندگان در مخروبهها و فاصلابها بیشتر مورد توجه دوربین قرار میگرفت و عوامل سازنده کمتر از جستجوی شخصیتها در جادهخاکیهای سناریو مایه میگذاشتند. It بیشتر از قواعدی استفاده کرده است که آن را در گیشه موفق ظاهر کند. این فیلم اگر کمی در گود توجه سازندگان قرار میگرفت، میتوانست به یکی از بهترینهای سال اخیر بدل گردد؛ اما طمع سازندگان در خلق این ماجراجویی احتمالا آن را در گوشهای از تاریخ سینما زمینگیر میکند.
در هرحال تماشای فیلم It به گروهی از مخاطبان گیم شات پیشنهاد میشود که هدفشان داشتن لحظاتی سرگرم کننده و هیجان انگیز است. به زحمت میتوان این ساخته سینمایی را اثری متمرکز بر وحشت و ترس دانست و اگر چه فضاسازیها بسیار خوبند، اما مجموعا با ساختهای طرف هستیم که جسته و گسیخته سرگرم کننده ظاهر میشود. شخصیتهای در نوع خود سیاهی لشکری هستند که به دل حوادث این سناریو میزنند و تقریبا هیچ ویژگی قابل لمسی ندارند. شاید بیشتر به این دلیل است که در پردازش به آنها هیچ ظرفتی احساس نمیشود. دلقک ماجرای It هیچ چهارچوبی برای خلق موقعیتهای اضطرابآور و هیجان انگیز ندارد و اینبار پیوند ماورا الطبیعه با زندگی عادی حداقل عامه پسند از آب درآمده است.