دستاوردهای یک رهبر از سرمایهگذاری در بازار سهام
همه فکر میکنند که سرمایهگذاران موفق، افرادی با دانش بالای اقتصادی هستند؛ یعنی همه چیز را دربارهی مفاهیم و اصول اقتصاد از بر هستند و از نظر علمی کاملا بر ترازنامهها، سود و زیان و … اشراف دارند. واقعیت این است که خیلی از افرادی که چنین دانشی دارند، اصلا طرف سرمایهگذاری هم نمیروند و بیشتر به عنوان مشاور و تحلیلگر بازار یا حسابدار فعالیت دارند. برای موفقیت در بازار سرمایهگذاری، دانستن اصول و مفاهیم لازم است اما به هیچ عنوان کافی نیست. درسهایی که تجربه و بازار در اختیار هر فرد میگذارند، ارزشی غیرقابلقیاس با سایر منابع آموزشی و علمی و… دارد. با ما همراه باشید تا ببینید سرمایهگذاری در بازار سهام، چه چیزهایی را به یک رهبر میآموزد؟
درسهای سرمایهگذاری در بازار
خیلی از سرمایهگذاران هستند که بدون تجربهی کافی وارد بازار بورس و سرمایهگذاری میشوند و متأسفانه متحمل شکستهایی میشوند که حتی دلیل آن را بهخوبی نمیدانند.
به عنوان نمونهای از این ناکامیها، شخصی را در نظر بگیرید که سرمایهگذاری را با ۳۰ درصد از ثروت و سرمایهی خود در بازار شروع کرده است، همه چیز به خوبی پیش میرود و شاخص بورس این سهام بهشدت رو به رشد است. بعد از گذشت مدتی، درحالی که همه چیز کاملا خوب پیش میرود، اتفاقی غیرمنتظره باعث میشود تا این سهام و سرمایهگذاری با افت شدید و غیرقابلباوری روبهرو شود.
شخص مذبور سریعا دست به اقدام میزند و سهم خود را با مبلغی بالاتر از قیمت خرید به فروش میرساند. روند رو به افول این سهام در بازار همچنان پیش میرود و سرمایهگذار اسبق ما از اینکه زود از مهلکه جسته است، احساس خوشحالی میکند. اما این خوشحالی دوام چندانی نمیآورد. زیرا پس از گذشت زمانی اندک، قیمت آن سهام بهشدت دستخوش تغییرات مثبت میشود و ارزش آن به ۵ برابرِ قیمت خرید افزایش مییابد.
دیدید که حرکت عجولانه در سرمایهگذاری و بیتجربگی این فرد، کار به دستش داد و باعث شد تا فرصت بزرگ پیروزی و ثروتمند شدن را از دست بدهد. او همچنان در آپارتمانی معمولی زندگی میکند و با خود میاندیشد که برای موفق شدن باید چه میکرد؟
رهبری و جرئت اقدام کردن در سرمایهگذاری
رهبر نباید لزوما از دلایل هر چیز آگاهی دقیقی داشته باشد. رهبر خوب کسی است که جرئت اقدام کردن و دل به دریا زدن دارد. این فرد میتواند در خلال مشکلات و ابهامات مدیریت اوضاع را به دست بگیرد.
آنچه فرقی اساسی میان رهبری مؤثر و عادی ایجاد میکند؛ مدیریتِ مرزِ باریکِ میان دانش و اجراست. وارِن بافِت (Warren Buffet ) معروف، رمز موفقیت خود را در رهبری و سرمایهگذاری اینطور عنوان میکند: «وقتی همه حریص و عجول هستند، بترسید و وقتی همه در ترس و نگرانی هستند، حریص و عجول باشید.»
تنها عدهی کمی هستند که به عمق معنای این نصیحت پی میبرند و این عدهی کم نیازی به این نصیحت ندارند، چرا که آن را از قبل به عنوان استراتژی پیروزیشان به کار بردهاند. در مثال قبلی، فرد سرمایهگذار باید کمی صبر به خرج میداد، در شرایط بحرانی خرید سهام را متوقف میکرد و منتظر گذر طوفانهایی میشد که اوضاع را تحت تأثیر قرار داده بودند. برای بقا و رشد باید مقاومت به خرج داد. همیشه لازم نیست که همرنگ جماعت بشوید و در هر مسیری که همه حرکت میکنند، قدم بردارید.
در دنیای امروز و بهویژه درمورد استارتاپها نیز قضیه به همین صورت است؛ استراتژی همراهی با جمع شما را از فرصتهای رشد عقب نگه میدارد. اگر میخواهید موفق باشید و قواعد بازی را به نفع خود تمام کنید، باید جسور باشید، خطر کنید و متفاوت عمل نمایید.
خودتان را خوب بشناسید
تعدادی از سرمایهگذاران به سرمایهگذاری ارزشی اعتقاد و علاقه دارند. این دسته از افراد در بازار سهام بهدنبال سهامی میگردند که کمتر از ارزش واقعی قیمتگذاری شده است و دیگران از این موضوع غافل ماندهاند.
در حقیقت، این دسته از افراد نوعی سرمایهگذاری محافظهکارانه و بلندمدت صورت میدهند و برخلاف عموم که در بخشهای رو به رشد سرمایهگذاری میکنند، سرمایهگذاری ارزشی را برمیگزینند. معمولا انتخاب با فرد سرمایهگذار است.
برخی از سهامداران ترجیح میدهند تا در زمینهی فناوری سرمایهگذاری کنند و برخی دیگر سهام اَبَرشرکتها را انتخاب میکنند. آنچه مهم است، شناخت سلیقه و توانایی خود در زمینهی سرمایهگذاری است. باید خود را خوب بشناسید و مسیرتان را مشخص کنید.
برخی از سرمایهگذاران نیز مایل به سرمایهگذاری در بخشهایی نوپا با ظرفیت رشد بالا هستند. در هر حال، انتخاب شما هرچه که باشد، زمانی موفق خواهید بود که استراتژی خود را در سرمایهگذاری مشخص کنید، در آن خبره بشوید و به آن وفادار بمانید.
اگر نقاط قوتتان را بشناسید و سعی بر رشد آنها داشته باشید، امکان رضایت و موفقیت شما بالاتر میرود. اگر ندانید که در اجرای چه استراتژیهایی موفق خواهید بود، موفقیت دندانگیری عایدتان نخواهد شد و نتیجهی کار چیزی جز فرسودگی شغلی و نارضایتی نمیشود.
از جمع آگاه باشید اما وارد حواشی نشوید
بازار مکانی پرسروصدا و مملو از حواشی مختلف است. اگر خود را درگیر شایعات و حواشی آن کنید، آرامش خود را از دست خواهید داد و احتمال اینکه بر پایهی مشتی شایعات زودگذر سرمایهگذاری کنید افزایش خواهد یافت، پس سعی کنید که سرتان در کسبوکار و زندگی خودتان باشد چرا که درغیراینصورت در طولانیمدت ضرر خواهید کرد.
اگر اهل تماشای فوتبال باشید حتما متوجه شدهاید که در ضربات پنالتی، دروازهبانها باید جهتی را برای گرفتن توپ انتخاب کنند. این شیرجهی اندک زمانی قبل از شوت توپ از جانب بازیکن حریف صورت میگیرد. کاملا شهودی و مبتنی بر احساسات! تمامی محاسبات منطقی و عقلانی نشان میدهند که دروازهبان باید ثابت بایستد، اما اگر دروازهبان ثابت باشد و گلی به ثمر برسد، او باید به همه بابت این بیتحرکی جواب پس دهد.
بازار بورس هم دقیقا به همین صورت است. همه سعی میکنند تا فعال به نظر برسند و اینگونه وانمود کنند که در روند امور تأثیرگذار هستند. بدین ترتیب شما در دنیایی از ایدههای لحظهای و بیاهمیت غرق میشوید و تنها به این دلیل که دیگران فکر میکنند این روند درستی است، انرژی خود را به هدر میدهید. پس شجاع باشید و خود را از این فضا دور نگه دارید، اینگونه شانس سرمایهگذاری مثبت برای شما دوچندان خواهد شد.
شناسایی علت و معلولها بهطور مداوم
بسیاری از وقایعی که در اطراف ما رخ میدهند، تصادفی هستند. تصادفی بودن به معنای عدم وجود ارتباط میان مؤلفههای مختلف رویداد است. در بازار بورس و سرمایهگذاری نیز وقایعی تصادفی رخ میدهند.
اما تحلیلگران متعدد بعد از هر رشد و افول، شروع به داستانسرایی و تحلیلهای مختلف میکنند. در سازمانها نیز اوضاع به همین ترتیب است. همه، همواره بهدنبال دست و پا کردن توضیحی بعد از وقوع رخدادها هستند. معمولا هم نتایج خوب موجود در تحلیلها، حاصل زحمات یک فرد است و نتایج بد به شرایط نامطلوب بازمیگردد.
یافتن مداوم علت و معلولها تنها زمانی کارآمد است که بهصورت عقلانی و واقعی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند نه با دلیلتراشیهای بیمنطق و بیریشه. در قرون گذشته، جنگ و حوادث اینچنینی، بستر مناسبی برای ایجاد و به کارگیری نظریههای مدیریتی پدید آورد و امروزه بازار و سرمایهگذاری مناسبترین محفل برای بهره بردن از این اصول و نظریههاست.
برگرفته از linkedin