مارکو ورمیس: چراغی برای کارآفرینان آینده
به گفته ناسوس من حداقل 4 الی 5 ویدئو 90 دقیقهای از چشمانداز کارآفرینی (یک کنفرانس سالانه یونان در مورد کارآفرینی) را تماشا کردم. با تماشای ویدئوهای مختلف، من به اسم یک هماهنگکننده برخوردم. نام آن هماهنگکننده مارکو ورمیس بود در ادامه برای آشنایی با این چراغ آینده کارآفرینان همراه باشید.
ما در یک صبح آفتابی در یک کافه همدیگر را ملاقات کردیم. او شخص بسیار خوشرویی بود و من احساس کردم که در حال خوردن قهوه با یکی از دوستان قدیمی خود هستم.
بنابراین چه چیزی علاوه بر این مدرک اجتماعی بزرگ، در وهله اول مرا به خود جلب کرد؟
این مرد از کلماتی درست و طرز فکری مناسب که مرا یاد بنیانگذاران مشهور مانند برایان چسکی، پل کراهام و یا جک دورسی میانداخت، استفاده میکرد. متاسفانه در یونان تنها تعداد معدودی از افراد در 40 سالگیشان این روش ساختار یافته فکری را در دنیای تجارت دارا هستند.
بنابراین مارکو نزدیکترین شخصی است میتواند من را به یک تجارت بزرگ و موفق برساند.
او یکی از بنیانگذاران آپاستریم است، یک شرکت بزرگ یونانی که در صنعت تلفن همراه فعالیت میکند. آنها در حال خدمت به 1.2 میلیارد نفر هستند تا به راحتی بتوانند خدمات مربوط به مناسبترین و کم هزینهترین اشتراک دیجیتال را در دستگاههای تلفن همراه خود دریافت و پرداخت کنند.
امروزه او سمت رئیس هیئت مدیره آپاستریم را بر عهده داشته و عضو هیئت مدیره پرسادو، آیاوبیای ( یک بنیاد برای تحقیقات اقتصادی و صنعتی)، diaNEosis و Intellibox است و او همچنین سرمایه گذار فرشته (سرمایهگذاری است که سرمایه یک یا چند شرکت نوپا را فراهم میکند اما برخلاف یک شریک، سرمایهگذار فرشته بندرت در مدیریت شرکت دخالت میکند.) و مشاور یکی از موفقترین استارتاپها یونان یعنی Workable است. در آخر او وقت خود را صرف ملاقات با شرکتهای جدید فنآوری کرده و آنها را به منظور ایجاد نسل جدیدی از کارآفرینان یونان، راهنمایی میکند.
آنچه که انجام میدهید را کنترل کنید
اگرچه او در لندن یک کارآفرین نبود و بلکه یک استراتژیست بازاریابی بود، در نهایت به یونان بازگشت زیرا او تمایل به ساخت کسب و کاری داشت که مسئولیتش را خودش به عهده بگیرد. کارآفرین شدن، پیامدهایی را به همراه دارد. شما رئیس همه نیستید، بلکه کاملا متضاد آن هست، دیگران رئیس شما هستند. مشتریان شما، کارکنان شما، شرکای تجاری شما، همه ارباب رجوعان شما هستند و شما باید بهترین راه را برای خدمت به آنها پیدا کنید.
شما رئیس همه نیستید، بلکه کاملا متضاد آن هست، دیگران رئیس شما هستند.
اما چیزی که از کارآفرینی به دست میآورید، کاملا زیر سلطه اعمال شما است. شما آزاد هستید که از شانس خود استفاده کنید و به کسانی که میخواهید خدمات دهید، در حالی که یک به عنوان یک کارمند این امتیاز به شما داده نمیشود.
قوه تخیل خود را توسعه دهید
هرچه ما بزرگتر میشویم، کارهای روزمره برای ما بسیار معمولی میشود و تخیلمان تحلیل میرود.
برای حل این مشکل راه حلی وجود دارد و آن خواندن داستانهای تخیلی است.
خواندن داستانهای تخیلی باعث میشوند که ذهن شما به گشت و گذار پرداخته و مسیرهایی را که تاکنون آشکار نشدهاند را کشف کند؛ این کار باعث میشود که وضعیت موجود را به چالش کشیده و خارج از چهارچوب آن فکر کنید.
آیا فکر میکنید که بیتکوین بدون جرقهای از تخیل اختراع میشد؟
یا اینکه ساکن شدن در مریخ را هرکسی میتوانست پیشنهاد دهد؟
طرز فکر کودکان اینگونه است زیرا آنها داستانها تخیلی میخوانند و قوه تخیلی بسیار قدرتمند دارند. اگر ما تجربه بزرگسالان، تواناییهای حل مسئله یک کارآفرین و قوه تخیل قدرتمند یک کودک را با هم ترکیب کنیم، چه به دست میآید؟
شایستهسالاری در مقابل تبار گرایی
من هزاران بار این بهانه را شنیدهام که میگویند او به دلیل اینکه از خانوادهای ثروتمند است، به موفقیت دست پیدا کرده است.
اما ظاهرا به گفته گروه مشاوران ثروت ویلیامز، 70 درصد خانوادههای ثروتمند، ثروت خود را در نسل دوم از دست میدهند و با آماری خیره کننده 90 درصد آنها در نسل سومشان ثروت خود را از دست میدهند.
آیا هنوز هم این بهانه را قبول دارید؟
باید به شما بگویم که حتی وارن بوفت، یکی از ثروتمندترین افراد جهان، خانواده خود را به خودکفایی و اخلاق کاری قوی واداشته است. او قصد دارد تا بیشتر ثروت خود را به خیریه اهدا کند.
این ترویج شایستهسالاری در بهترین حالت خود است.
مارکو یک حامی و مدافع قدرتمند شایستهسالاری است و او به وسیله بخشیدن سهام به کارکنان در حال تلاش برای ایجاد انگیزه برای کارکنان شرکتهایی است که او راهنمایی آنها را به عهده دارد. به این شیوه یک کارمند میتواند به یک کارآفرین تبدیل شود و عملکردش با شاخص دقیق، بیطرف و بیرحمانه بازار تعیین میشود و نه مدیری که روز بدی را گذرانده و میخواهد که از شما انتقاد کند.
کمتر صحبت کنید و بیشتر عمل کنید
امروزه ما شبکههایی مانند فیسبوک، اینستاگرام و اسنپچت و غیره داریم که میتوانیم از آنها استفاده کنیم. در نتیجه اکثر مردم وقت خود را صرف ایجاد پُستی بیعیب میکنند، تا اینکه بخواهند محصولی با ارزش تولید کنند.
این موضوع هنگامی پیچیده میشود که کسب و کار شما توسط سرمایهگذاران تامین مالی میشود و همه سرمایهگذارها میبینند که شما مصاحبههای شغلی روابط عمومی بسیاری را برگزار میکنید در حالی که هنوز به هدف خود نرسیدهاید.
یک استراتژی بهتر نیز وجود دارد، بگذارید موفقیت شما را معرفی کرده و به جای شما صحبت کند.
همه چیز درباره کارآفرینی نیست
این ممکن است بحث برانگیز باشد اما همه مردم برای کارآفرین شدن ساخته نشدهاند. این چیز بدی نیست، زیرا راههای بسیاری وجود دارد که با آنها ما میتوانیم در جامعه خود ارزش ایجاد کنیم.
علاوه بر این، کارآفرینان باید همه فن حریف باشند، در حالی که متخصصان میتوانند کارهای بهتری را زمینههای فنی انجام دهند. شما نمیتوانید هم زمان در زمینههای توسعه محصول، بازاریابی و مالی بهترین باشید.
اما اگر شما بهترین مشاور بازاریابی بودید چه؟
یا اگر بهترین حسابداری که میتوانستم با او مشورت کنم؟
در این موقعیت شما برای من یک نیاز حتمی بودید.
برگرفته از Medium