معرفی انیمیشن کوتاه Monkey Symphony
سنتها به عنوان مجموعه رفتارها و عقایدی که از نسلی به نسل بعد منتقل میشود، شاید در معنای لغو امری عادی و مفید به نظر برسد، اما در برخی موارد این عنصر تاثیرگذار در بسیاری از جوامع به جای آنکه یاری رسان و جهتدهنده در جایگاه اجتماعی باشد، به نوعی اجبار و اهرم فشار تبدیل میشود. در این زمان است که افراد مختلف جامعه باید زمینههای لازم برای کنار گذاشتن سنتها را فراهم کنند. هنر یکی از حوزههایی است که همواره در حال تغییر ذائقه عمومی و پیشرفت مداوم است و بیش از دیگر حوزهها با پسزنی عمومی روبهرو میشود. سبکهای نقاشی، اشعار و داستانهایی که در دوره خود مورد بیمهری قرار گرفته و پس از سالها ابعاد نوآورانه آنها مشخص میشود، همگی نمونهای از این نوع واکنش نسبت به هنر هستند. اما موسیقی، یکی از متعالیترین هنرها است که پیروی از سنتها و قواعد کلاسیک در آن بیش از دیگر جنبههای هنر به چشم آمده و در بسیاری موارد نوآوری در آن با نظر منفی مخاطبین و افراد تاثیرگذار همچون اساتید و منتقدین روبهرو میشود. انیمیشن کوتاه Monkey Symphony داستانی مشابه و تقابل سنت و مدرنیته در زیر سایه فشارهای عمومی را به نمایش میگذارد.
داستان این انیمیشن با آماده شدن نوازنده برای نواختن موومان سوم سونات مهتاب، اثر به یاد ماندنی بتهوون و یکی از مشهورترین قطعات پیانو در تاریخ موسیقی آغاز میشود. میمون نوازنده که در واقع نظافتچی سالن است، تنها وانمود به نواختن میکند و انگشتهایش به هیچ عنوان کلیدهای پیانو را لمس نمیکنند. اما با ورود همکارش، خیالبافیهای شخصیت اصلی داستان متوقف میشود و به سر کارش بازمیگردد. در این زمان است که یک استاد پیانو و نوازندهای که بسیار به نظافتچی شبیه است، به روی سن قدم میگذارند. این رویارویی و به یاد آوردن خاطرات گذشته، رخدادی را رقم میزند که زندگی هنری میمونها را تحت تاثیر قرار میدهد.
انیمیشن کوتاه Monkey Symphony پروژه فارغ التحصیلی چهار دانشجوی موسسه ایاسامای (ESMA) به نامهای مکسیم بودا، ملانی فومه، ساموئل گونو و ژولین گوتیه است. پیش از این نیز انیمیشن کوتاه A Fox and a Mouse، از دیگر آثار دانشجویان موسسه مذکور را معرفی کردهایم. در حال حاضر هریک از کارگردانان انیمیشن کوتاه سمفونی میمونها هماکنون در بخشهای مختلفی مشغول به کار شدهاند. مکسیم بودا سه فیلم کوتاه را کارگردانی کرده و در برخی از آنها به عنوان فیلمبردار، تدوینگر و آهنگساز انجام وظیفه کرده است. همچنین وی کارگردانی و تدوین اپیزود Blackout از سریال تلویزیونی Studio Movie را بر عهده داشته است. ساموئل گونو به بخش جلوههای ویژه جذب شده و به عنوان طراح ارشد نورپردازیها در تیم تولید بسیاری از فیلمهای مشهور سینمای هالیوود از جمله Guardians of the Galaxy Vol. 2 ،Beauty and the Beast ،Doctor Strange ،Wonder Woman و The Martian حضور داشته است. ژولین گوتیه نیز قدم در راه ساموئل گونو گذاشته و در فیلمهای Guardians of the Galaxy، Batman v Superman: Dawn of Justice و The Great Wall سمتی مشابه با او داشته است. علاوه بر این ژولین گوتیه طراح کانسپت فیلمهای Rogue One و Doctor Strange نیز بوده است.
انیمیشن کوتاه Monkey Symphony شاید از حیث جلوههای بصری محصور کننده و بیمانند نباشد، اما به عنوان یک اثر دانشجویی و کوتاه نمیتوان به ابعاد فنی آن خرده گرفت. عدم تغییر چین و چروک لباسها حتی در هنگام حرکت مشکلی است که بیش از دیگر موارد به چشم میآید. با این حال نحوه حرکت شخصیتها به درستی طراحی شده و ترکیبی از شیوههای انسانی و میمونها است. همچنین حرکت انگشتها روی پیانو منطبق با آهنگ در حال پخش بوده و به خوبی با آن هماهنگ است. نورپردازی و سایهزنی از نقاط قوت انیمیشن هستند. در سکانس فلشبک سایهزنی و در بخشهای مربوط به سالن نورپردازی به خوبی به چشم میآیند. داستان اثر در ابتدای امر کلیشهای جلوه میکند، داستان دو شخصیت متضاد که یکی در اوج موفقیت و دیگری در پایینترین طبقه اجتماعی، بارها در سینما و تلویزیون به نمایش در آمده است. اما سازندگان انیمیشن کوتاه Monkey Symphony با تزریق درونمایههایی همچون موسیقی و حفظ هویت حتی به قیمت از دست دادن موقعیت اجتماعی، عناصری هستند که انیمیشن را به اثری متفاوت تبدیل میکنند. نمای نزدیک از پیانو به اندازهی نمای دور از نوازنده خیالباف در سالن خالی، زیبا و جذاب است. جایگیری دوربین هرچند میتوانست بهتر و حسابشدهتر باشد، اما به کیفیت کلی و جذابیت بصری لطمه وارد نمیکند. پایان خوش اثر اگرچه غیرعادی و خلاقانه نیست، اما به واسطه ویژگیهایی همچون موسیقی گوشنواز و کارگردانی مناسب، تماشایی و لذتبخش است.
برای طراحی شخصیتها از یک Mesh استفاده شده است که نتیجه آن Blendshapes مشابه در تمامی آنها است. طراحی دقیق شخصیتها با رعایت تمامی المانهایی چهرهبندی میمونها باعث شده است که به خوبی به شرایط موجود واکنش نشان دهند. هر دو میمون نوازنده در اکثر دقایق غمگین و ناراحت هستند و تنها در مواقعی که فشارهای معلم پیانو روی آنها از بین میرود، میتوانند شاد باشند و در حالت خود تغییر ایجاد کنند. این ویژگی خود نیز نمادی از تاثیر مسیرهای از پیش تعیین شده در آینده افراد دارد. انیمیشن کوتاه Monkey Symphony به عنوان اثری که موسیقی محور است و این عنصر در بطن آن حضور دارد، به خوبی از این هنر در راستای پیشبرد داستان بهرهبرداری میکند. استفاده از موسیقیهای کلاسیک از نوازندگان مشهوری همچون فردریک شوپن، ولفگانگ آمادئوس موتسارت و لودویگ فان بتهوون در کنار واریاسیونهایی از مکسیم بودا و پیر ایو پلا باعث شدهاند که جلوههای صوتی اثر بسیاری از ضعفها در داستان و جلوههای بصری را پوشش دهد.
تکیه بیش از اندازه به سنتها و شیوه گذشتگان باعث شده است که خلاقیت، به عنوان یکی از مهمترین ویژگیهای انسانی، در برخی حوزهها و جنبههای حیات بشری مذموم شمرده میشود. این باور غلط به سرخوردگی منجر شده و آینده فرد را به کلی دگرگون میکند. کافی است خط زمانی را تصور کنید که به دلیل عدم نوگرایی در حوزه موسیقی، استعداد باخ شناخته نمیشد، دریاچه قو همچنان مورد نقد قرار میگرفت و فرانتس لیست هیچگاه به شهرت نمیرسید. مسلما در این شرایط موسیقی در زمان شکل متفاوتتری داشت و شاید به محبوبیت و قدرت فعلیاش نمیرسید.
برگرفته از Youtube / ESMA Movies