نقد و بررسی بازی Ruiner
آیا تا به حال فکر کردهاید اگر تعدادی از سازندگان سابق بازیهایی همچون The Witcher ،Dying Light ،This War of Mine و Shadow Warrior دور هم جمع میشدند و یک بازی میساختند، نتیجه چه میشد؟ یحتمل در این حالت کمتر کسی احتمال ساخت بازی «Ruiner» را میداد. استودیو «Reikon Games» که در ورشو لهستان واقع شده، در سال ۲۰۱۴ توسط چهار تن از طراحهای بازی با سابقه، که تجربه کار بروی عناوین ذکر شده را دارند، تاسیس شد. رویینر اولین ساخته این استودیو مستقل است که از ژانویه سال ۲۰۱۵ در حال ساحت بوده و بالاخره امسال مهمان PC و کنسولهای نسل هشتم شد. رویینر با اینکه تمرکز بسیاری بر روی گیمپلی دارد اما در کنار آن سعی میکند داستان خوبی نیز به مخاطبان ارائه دهد، آیا سازندگان موفق شدهاند عنوانی بسازند که در تمامی بخشها بازیکنها را راضی کند؟
داستان بازی در سال ۲۰۹۱ در شهری به نام «Rengkok» اتفاق میافتد، جامعهای که توسط سازمان «Heaven» اداره میشود. این سازمان تقریبا کل شهر را در اختیار دارد و در حالی که قرار بود برای مردم خوبی آورد، در حال ظلم کردن به آنهاست. شخصیت اصلی که ماسکی نیز بر چهره دارد، سعی میکند که به این سیستم فاسد ضربه بزند و در عین حال برادر خود را که ربوده شده، به کمک یک هکر مرموز نجات دهد. شاید کلیت داستان کمی کلیشهای به نظر برسد، اما سازندگان تلاشهای قابل تحسینی برای دوری از کلیشهها انجام داده اند؛ آنها با استفاده از فضاسازی آینده گونه شهر که بسیار عالی انجام شده و نیز طراحی خاص سلاحها و دشمنان، این کار را انجام دادهاند. در بازی فقط به بخش جنوبی شهر دسترسی دارید و با اینکه این بخش از شهر کوچک است اما بسیار پویا طراحی شده و شما مشاهده میکنید که هر کدام از مردم به کار خاصی مشغولاند و فضای آیندهنگری که سازنده قصد اجرای آن را داشته به خوبی به مخاطب منتقل میشود. یکی از ایردات داستان، شخصیت پردازی نه چندان جالب آن است که باعث میشود، خیلی زود نام و یاد کاراکترها را فراموش کنید، هر چند روایت نسبتا خوب داستان در کنار اتفاقات مهیج و غیر منتظرهای که در قسمتهای پایانی رخ میدهد، این بخش را در مجموع در سطح قابل قبولی قرار خواهد داد.
بدون شک میتوان گفت بهترین قسمت بازی، گیمپلی فوقالعاده خوب و جذاب آن است. در رویینر همه چیز به اکشن بیوقفه، خشونت و کشتار بیرحمانه دشمنان ختم میشود. سرعت و هیجان بازی آنچنان بالاست که وقتی شروع به بازی کردن میکنید، خواهید دید در یک مباره نفس گیر غرق شدهاید و تنها چیزی که میشنوید، صدای موسیقی تندی است که آدرنالین خون شما را حسابی بالا برده و همه اینها ندای یک چیز را میدهد، قرار است حمام خون به راه افتد! در این عنوان شما دو سلاح اولیه دارید که اولی یک سلاح سرد «pipe» (لوله) است و دیگری یک سلاح گرم با نام «Ruiner»، که هر دو به صورت نامحدود قابل استفاده هستند و در طول بازی میتوان آنها را ارتقا داد. افزون بر این دو، سلاحهای دیگر نیز وجود دارند که با برداشتن آنها متناسب با نوعی که دارند، جایگزین اسلحههای اصلی میشوند. البته به غیر از دو سلاح اولیه، بقیه همگی محدودیت داشته و بعد از اینکه قابلیت استفاده از آنها به پایان رسید دوباره سلاحهای اولیه جایگزینشان می شود. سلاحها تنوع بالایی داشته و انواع و اقسام سلاحهای سرد و گرم وجود دارند که میتوانید با آنها دشمنان را نابود کنید که این امر باعث میشود مبارزات در هر لحظه جذابیت بالایی داشته و روشهای متعددی برای از میان برداشتن دشمنان در اختیار شما قرار گیرد. یکی از قابلیتهای جالب بازی وقتی است که دشمنی در نزدیکی شما قرار دارد و اگر در آن هنگام اسلحه ای را بردارید، در این حالت زمان چند ثانیه ای آهسته می شود و به کمک آن حسابی از خجالت دشمنان در خواهید آمد. در کنار تنوع بالا سلاحها، نمی شود از Ability های بسیار خوب و کارآمد غافل شد، در این بخش شما با استفاده از Skill Point های به دست آمده میتوانید قابلیتهای جدیدی به شخصیت خود اضافه کنید، از آهسته کردن زمان و هک کردن دشمنان برای جنگیدن برای شما، تا «Dash» کردن و بسیاری کارهای دیگر که این تنوع باعث میشود هر کس به سبک خود بازی کرده و از بازی لذت بیشتری ببرد. تنوع دشمنان بالا بوده و Boss ها نیز به خوبی طراحی شده و مبارزه با هر یک از آنها جذابیت خاص خود را دارد. تنوع مراحل اصلی خوب بوده و در طول بازی با محیطهایی روبرو میشویم که حال و هوای داستان و فضاسازی بازی را به خوبی به مخاطب منتقل میکند. بعد از اتمام مراحل نیز میتوانید آنها را هرقت بخواهید با توجه به تواناییها و وضعیتی فعلی شخصیت اصلی، دوباره انجام دهید. این عوامل همراه با Ability های جالب و تعداد بالای سلاحها و دشمنان، ارزش تکرار مراحل را زیاد میکند. بعد از اتمام برخی از مراحل اصلی به جنوب شهر باز میگردید تا کاری خاصی انجام دهید، وقتی که به شهر بازگشتید، میتوانید تاثیر کاری که انجام دادهاید را در رفتار برخی از شخصیتها و نیز برروی محیط شهر ببینید. پیشتر گفتیم تعدادی مراحل فرعی نیز در بازی وجود دارد، این مراحل آن چنان متنوع نیستند و معمولا به جمع آوری یک آیتم خاص خلاصه میشوند. شاید اگر بخواهیم سختگیرانه به بازی نگاه کنیم، تنها ایراد کوچکی که این بخش دارد، این است که در مراحل پایانی بازی باید با یک نوع باس خاص چندین بار مبارزه کنیم که ممکن است برای برخی بازیکنها، خستهکننده شود. در نهایت بازی تجربهای بین شش الی هشت ساعت ارائه میدهد که این زمان با توجه به درجه سختی متغیر است.
از منظر گرافیک هنری، بازی در سطح قابل قبولی قرار دارد. طراحی محیطها مخصوصا نور پردازی آنها خیلی خوب انجام شده و رنگهای استفاده شده، افکتهای آتش و انفجارهایی که در طول بازی زیاد هم اتفاق میافتند نیز به خوبی کار شده اند. همچنین طراحی سلاحها، شخصیتها و باسها نیز جالب و متناسب با زمان آینده گونه بازی است. رویینر با استفاده از موتور «Unreal Engine 4» ساخته شده و در اکثر دقایق، نرخ فریم ثابتی را مشاهده میکنیم که به جذابتر شدن مبارزات، کمک شایانی میکند. موسیقیهای بازی همانطور که گفته شد بسیار زیبا بوده و کاملا در اختیار محیط بازی قرار دارند، برای مثال زمانی که قرار باشد اکشن بالاتر رود، قطعهای موسیقی با ریتم تند پخش میشود که آدرنالین خون شما را حسابی بالا برده تا از مبارزات لذت بیشتری ببرید. صداگذاری سلاحها و افکتها به خوبی انجام شدهاند، اما تنها نکته آزار دهنده در بخش صداگذاری این است که تمامی دیالوگها به صورت متنهای نوشتاری هستنند و از صداپیشگان در این زمینه استفاده نشده است.
Ruiner عنوانی است که در کنار فضاسازی خاصی که دارد، مبارزات جذاب و هیجانانگیزی نیز برای بازیکنها به ارمغان میآورد. تنوع بالای سلاحها، باسها و طراحی خوب بخش تواناییها، کاری میکند که ساعتها به بازی کردن پرداخته و از مبارزات جذاب آن لذت ببرید.