اگر شما نیز کتاب مشهور «1984» اثر جورج ارول فقید را خوانده باشید؛ می‌توانید با این فیلم ارتباط بهتری برقرار کنید. البته باید در نظر داشته باشید که این فیلم آنقدر ها هم نتوانسته موفق عمل کند و بی‌شک، کتاب ارول جذابیت بیشتری دارد. در 1984، ارول دنیایی را متصور می‌شود که مردمان درآن تحت نظارت دائمی توسط دستگاهی به‌نام «تله اسکرین» هستند و دیگر چیزی به‌عنوان حریم شخصی وجود ندارد. رهبران حزب که چنین کاری را انجام می‌دهند و نیت درونی‌شان آگاهی از هرگونه توطئه علیه حزب است؛ کارشان را با موضوعاتی چون نیل به اهداف متعالی حزب توجیه می‌کنند؛ چیزی که خواننده کتاب به‌خوبی می‌داند واقعیت ندارد. فیلم The Circle که به کارگردانی «جیمز پانسولت» ساخته شده، موضوعی مشابه را با توجه به زندگی امروزه بشر بیان می‌کند. اینترنت و دنیای مجازی و موضوعات این‌چنینی که همه روزه مسائل متعددی درباره آن شنیده می‌شود، موضوعی است که به‌نظر می‌رسد کمتر از 20 سال دیگر، جزئی از نیازهای نخستین انسان قلمداد شود و در زندگی او نقشی مهم ایفا کند. ارتباط از راه دور، خریدهای اینترنتی، دریافت اطلاعات متعدد و انجام پروژه‌های گوناگون؛ از مزایایی بود که شبکه جهانی اینترنت در اختیار کاربران خود قرار داد. البته دراین بین معایب بسیاری نیز به‌همراه داشت که از بزرگترین آنها می‌توان به هک کردن و هک شدن اشاره داشت. اثر جدید پانسولت به همین موضوع می‌پردازد اما با نگاهی متفاوت!
داستان فیلم درباره دختری مستعد به‌نام می (با بازی اما واتسون) می‌باشد که در یک کمپانی فناوری اطلاعات و رسانه به‌نام سیرکل (Circle) مشغول به‌کار می‌شود. کار اصلی این شرکت گردآوری انبوهی از اطلاعات شخصی و پردازش و تحلیل آنهاست؛ کاری که به گفته اعضای هیئت مدیره برای امنیت بیشتر جامعه و جلوگیری از اتفاقات ناخوشایند صورت می‌گیرد. درواقع این کمپانی با شعار جهانی بی‌نقص برای بشریت، سیاستی ماکیاولیزم (هدف، وسیله را توجیه می‌کند) را درپیش گرفته و دست به کار زشتی می زند که شکستن حریم شخصی افراد است. دراین راستا، رئیس این کمپانی، بیلی (با بازی تام هنکس) قصد دارد دوربین بسیار کوچکی که به‌تازگی اختراع کرده را در منازل سراسر ایالات متحده جاسازی کند تا رفتار مردمان پیوسته در نظارتی دائمی باشد. در کنفرانسی که این دستاورد معرفی می‌شود، می به‌عنوان داوطلب اعلام آمادگی می‌کند تا این دوربین را در منزل خود جاسازی کند.


موضوع نظارت بر مردمان و شکستن حریم شخصی آنها، چیز جدیدی نیست و حکومت‌های غیر دموکرات تک حزبی مدام به‌این کار اقدام کرده‌اند. در دنیای مدرن، وجود کامپیوترهایی که امکان نفوذ به آنها بسیار ساده می‌باشد از یک سو و تمایل بسیار نسل جدید به ذخیره اطلاعات و اسناد مهم روی حافظه کامپیوترها از سوی دیگر؛ سرقت اطلاعات بسیار سریعتر و شدیدتر شده‌است. به‌طوری‌که شبکه‌های جاسوسی مانند CIA همواره بابت این‌کار سرزنش شده‌اند. اما اینکه چنین امری به عادتی معمول بدل شود و فرهنگ‌سازی در جامعه به‌گونه‌ای اتفاق بیوفتد که مردمان با رضایت خود تن به چنین کاری بدهند، موضوعی جدید است که دراین فیلم بدان پرداخته است. این فیلم که برگرفته از رمانی به همین نام، نوشته «دیو اگرز» در سال 2013 می‌باشد، جهانی را متصور می‌شود که مردمان آن هیچ اعتقادی به حریم شخصی ندارند و ترجیح می‌دهند این موهبت و سرمایه نقد را فدایی امنیتی نسیه کنند. به‌راستی، هنگامی که آدمی در دهکده‌هایی بسیار کوچک می‌زیست و هیچ اطلاعی از مدنیت نداشت، حریم شخصی امن تری نداشت؟ چه شده که پیشرفت علم و تکنولوژی تا این حد چنین چیزی را برای آدمی کم‌ارزش کرده است؟


جدیدترین اثر پانسولت، کارگردانی که آثار موفقی چون «پایان تور» و «اینک شگفت‌انگیز» را در کارنامه خود دارد؛ آنگونه که انتظار می‌رود قوی و طبیعی نیست. فیلم‌نامه که توسط خود پانسولت و نویسنده اصلی داستان یعنی اگرز نوشته شده، از بزرگترین ضعف‌های این اثر به‌شمار می‌آید. دراین فیلم موضوعاتی فراوان مورد بحث قرار می‌گیرد و مسائل مختلفی مطرح می‌شود که درنهایت بدون پاسخی منطقی و بدون سرانجامی مشخص رها می‌شود. شخصیت پردازی‌ها قوی نیست و مهم تر از همه اینکه، فیلم حالت موعظه‌گرانه دارد؛ گویی در کلیسا نزد پدر روحانی نشسته باشید. کاراکتر می، شخصیتی یکنواخت دارد که برای مخاطب قابل هضم نیست! همه ما با افراد باهوش سروکار داشته ایم و می‌دانیم که بسیاری از آن ها انسان‌هایی یکنواخت نیستند و رفتارهای ضد و نقیض بسیاری از آنان دیده می‌شود؛ اما می که داستان دراین جا حول شخصیت او می‌گردد، با وجود هوش سرشار و البته داشتن مشکلات فراوان (مانند داشتن پدری مبتلا به ام.اس) فراز و فرود شخصیتی آن چنانی نداشته و در مسیر خطی مستقیم حرکت می‌کند. ناباورانه‌ تر از همه این است که این دختر جوان و باهوش، در سمینار معرفی محصول جدید که همان دوربین کوچک است، به‌شدت متأثر جو سمینار و سخنان مدیر کمپانی قرار می‌گیرد و داوطلب می‌شود که حریم شخصی خود را تحت نظارت قرار دهد. از نقاط ضعف دیگر فیلم که مخاطب را شدیداً ناراحت می‌کند؛ وجود تام هنکس در نقشی فرعی است! با اینکه در تمامی پوسترهای این فیلم، عکس تام هنکس و اما واتسون کنار هم قرار دارد، اما هنکس تنها حضوری فرعی و نه‌چندان قابل توجه دارد. به‌نظر می‌رسد عکس بزرگ او روی پوسترها، تنها یک سوء استفاده از شهرت و محبوبیت این بازیگر و حقه‌ای برای فروش بیشتر است.
فیلم The Circle به‌طورکلی نتوانسته نظر مخاطبین را آنگونه که باید و شاید جلب کند، چرا که در ده روز نخست اکران فروشی 15 میلیون دلاری داشته؛ فیلمی که تنها 18 میلیون دلار هزینه صرف ساخت آن شده‌است. این ضرر می‌تواند موجی منفی علیه کارگردان این فیلم به راه بیاندازد. اگر شما نیز به تماشای این فیلم می‌نشینید، انتظار اثری تأمل‌برانگیز از آن نداشته باشید.

30nama

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *