نقد و بررسی فیلم The Hitman’s Bodyguard
سال جاری میلادی، یعنی سال ۲۰۱۷ که هنوز چند ماهی تا پایان آن وقت داریم، پر بوده از فیلمهای ریز و درشتی که اکثرا موفق ظاهر شدهاند و هر یک در زمینهای خوش درخشیدهاند. از فیلمهای ژانر اکشن ابرقهرمانی و کمیک گرفته تا فیلمهای ترسناک وحتی درام و موزیکال. اما در این میان شاهد یک فیلم جدید به نام Hitman’s Bodyguard هستیم که اگر از خیلی از جهات به آن نگاهی دقیق و سختگیرانه داشته باشید، به جز چند ایراد جزئی و قابل تحمل، با مشکل خاص دیگری مواجه نخواهید شد. فیلم محافظ آدمکش حقیقا یکی از بهترین بلاکباسترهای امسال است که تریلری هیجانانگیز و مملو از اکشنهای خشن و بیرحم را تقدیم بینندگان خود میکند. در زمانی که خیلی از فیلمها که حتی ایدههای بسیار خوب و ستارههای محبوب در خود دارند، فیلمنامهای پر ایراد و ضعیف دارند؛ این فیلم یکی از بهترین و کم ایرادترین فیلمنامههای امسال را در چنته دارد که به نحو احسن، دوی ماراتنی را که در طول فیلم همراه با کاراکترهای مختلف طی میشود، به نمایش میگذارد.
به طور کلی میتوان گفت که در این فیلم شاهد یک فیلمنامهی قوی و نسبتا بدون نقص، اکشن های تر و تمیز و پر هیجان، غافلگیریهای میخکوب کننده و تعقیب و گریزهای نفسگیری هستیم که مانند تکههای مختلف یک پازل به خوبی در کنار هم چیده شدهاند و یکی از بهترین فیلمهای اکشن امسال را تشکیل میدهند. البته محافظ آدمکش به طور صد در صد بدون نقص و ایراد نیست و در برخی از موارد جزئی گاف میدهد. در این مطلب به بررسی دقیق این فیلم میپردازیم و به دلایل اینکه چرا این فیلم را به عنوان بهترین بلاک باستر در ژانر تریلر اکشن امسال، به حساب میآورم.
از همان اولین سکانسی که فیلم کار خود را شروع میکند، شاهد اتفاقی خواهید بود که به طور کامل متوجه غافلگیرکننده بودن آن خواهید شد. به طور کلی محافظ آدمکش در بیشتر مدت زمان ماجراهای خود قصد دارد روندی آرامش بخش به خود بگیرد که به هیچ وجه انتظار شروع درگیری و آتش بازی را نداشته باشید؛ بعد به یک باره خود را منفجر میکند و هر چیزی را که در صفحه نمایشگر خود مشاهده میکنید توسط دو شخصیت اصلیاش از بین میبرد و به آتش میکشد.
در محافظ آدمکش یک جفت ساموئل ال. جکسون و رایان رینولدز در خود دارد تا به هیچ وجه در فیلم نگرانی کمبود هیجان و صحنههای اکشن را احساس نکنید. هر وقت که مقدار بسیار کوچکی در فیلم احساس خستگی کنید و تنها لحظهای متوجه سر رفتن حوصلهتان شوید، سریعا ابر و باد و مه و خورشید و فلک درون فیلم به هم کوبیده میشوند و غیر قابل پیشبینی ترین اتفاقی که اصلا انتظار رخ دادنش را نداشتید، رخ میدهد. اگرچه این موضوع در ظاهر مقداری دلسردکننده و ضدحال زن به نظر میرسد اما در عمل به قدری در افزایش هیجان فیلم تاثیرگذار است که اصلا نمیتوانید فیلم را بدون حتی یکی از آنها تصور کنید و از آن لذت ببرید.
همانطور که مطمئنا تا به حال متوجه آن شدهاید، فیلم محافظ آدمکش یکی از بهترین تیمهای بازیگری را در میان بلاکباسترهای سال جاری میلادی، در خود جای داده است. در راس تمام بازیگران درون فیلم، شاهد دو شخصیت اصلی در جریانات داستان هستیم که داریوس کینکید و مایکل برایس نام دارند و به ترتیب ساموئل ال. جکسون و رایان رینولدز وظیفهی نقش آفرینی این دو کاراکتر را در فیلم دارند. به راستی میتوان گفت مثل بیشتر مواقع در سوابق کاری این دو هنرپیشهی معروف و محبوب هالیوود، شاهد عملکرد عالی و بسیار چشمگیری از آنان هستیم که به نوعی به عنوان گل سرسبد نقاط قوت فیلم به حساب میآیند. از طرفی دیگر نکتهای مهم و شایان به ذکر در رابطه با این دو شخصیت در فیلم نیز این است که رابطهی میان آن ها نیز بسیار هنرمندانه و جذاب فیلمنامه نویسی شده است و شاهد دیالوگهای بعضا کمدی، کنایهدار و حتی بی ربط و بی معنی از آنان هستیم که رنگ و لعابی متفاوت را به حوادث داستانی درون فیلم میدهند.
اما تمام تیم بازیگری فیلم محافظ آدمکش مربوط به ساموئل جکسون و رایان رینولدز نیست و علاوه بر این دو نفر که الحق عملکرد بسیار خوبی از خود بر جای گذاشتهاند، شاهد بازیگرانی آشنا و حرفهای در جایگاههای دیگر هستیم که به نحو احسن برای کاراکترهای خود انتخاب شدهاند و هر یک به خوبی نقشآفرینی شخصیت خود را به انجام میرسانند. آنتاگونیست اصلی فیلم نیز توسط یکی از بهترینهای این عرصه نقش آفرینی شده است و شاهد یک جلوهی خاص و جذاب از شخصیت منفی اصلی فیلم هستیم. گری اولدمن در فیلم محافظ آدمکش در نقش ولادیزلاو دوکوویچ که زمانی یک رئیس جمهور دیکتاتور و ستمگر بوده، قرار گرفته است و هنرنمایی جذاب و زیبایی از خود به نمایش در میآورد. از سویی دیگر الودی یانگ، همان الکترای درون سریالهای Daredevil و Defenders نیز در فیلم حضور دارد و در نقش آملیا، معشوقهی مایکل برایس به نقش آفرینی پرداخته است. همچنین در جایگاه شخصیتهای دیگر نیز بازیگران دیگری را مشاهده میکنیم که در میان آن ها باز هم چهره های آشنای زیادی به چشم میخورند اما نمیتوان توام آنها را در این مطلب به لیست بازیگران اضافه کرد و نقششان را توضیح داد.
داستان فیلم با اینکه میتوانست مقداری پیچیده و عمیقتر از این چیزی که است، باشد؛ بسیار خوب به نظر میرسد و نسبت به تریلر های اکشن چند وقت اخیر، روایت راضی کننده و جذابی را به همراه دارد. داستان محافظ آدمکش راجع به همکاری یک قاتل حرفهای و یک بادیگار با سابقه است و ماجرا های این دو برای فرار از دست افراد دوکوویچ و رسیدن سر وقتشان به دادگاه برای شهادت گناهکار بودن وی توسط کینکید را روایت میکند. بیشتر غافلگیریهایی که در طول فیلم با آنها مواجه میشویم و در بسیاری از آنها دهانمان باز میماند و به نمایشگر خیره میشویم، مربوط به گره خوردن های هرچه بیشتر داستان میشود که به نظر میرسد در اغلب مواقع صرفا برای غافلگیر کردن مخاطب به وجود آمده باشند وگرنه در سکانسی که از صندوق عقب یک ماشین ترقههای آتش بازی به هوا پرتاب میشدند و مایکل و داریوس روی زمین دراز کشیده بودند و در آن طرف یک ماشین سالم که توسط چند سرباز به جای مانده بود، چگونه ناگهان شاهد منفجر شدن ماشین مذکور بودیم تا به غافلگیرکنندهترین شکل ممکن ضد حال خوردن آن دو نفر را مشاهده کنیم. به طور کلی نمیتوان این ایرادات جزئی و ناچیز را وزنهای برای سنگین کردن کفهی ایرادات فیلم به حساب بیاوریم، بلکه آنقدر نکات مثبت و راضی کننده در محافظ آدمکش وجود دارند که اصلا ایرادات مورد بحث، به چشم نیایند. اما به هرحال مامورم و معذور. باید در صادقانهترین شکل ممکن ایرادات و مشکلات فیلم را بیان کنم و به موقعاش نیز به نقاط مثبت و قدرتمند فیلم اشاره کنم.
حقیقتا باید این موضوع را قبول کرد که اگر به جای بازیگران نام برده شده، شاهد چند هنرپیشهی دیگر و ناآشنا اما حرفهای، با همین فیلمنامه و روایت داستان بودیم، به جرات میتوان گفت کمر جذابیتهای فیلم شکسته میشد و دیگر اکشنها و تعقیب و گریزهایش خریدار نداشت. اینها را به این دلیل میگویم که وقتی بیننده با بازیگران موجود در فیلم آشنا میشود و هنرنماییهای قبلی آنها را در بسیاری از نقشهای جذاب در فیلمهای موفق و شاهکار به یاد میآورد، صرفا منتظر قهقهههای ساموئل جکسون و لحن حرف زدن کوچه بازاری لس آنجلسیاش است و در لا به لای آن نیز میخواهد میمیک شکست خورده و پر از حسرت رایان رینولدز در بسیاری از شرایط را تماشا کند. یا حتی به گوش دادن دیالوگهای خندهدار و بعضا مفهومی فیلم که توسط این دو بیان میشوند، بپردازد و واکنشهای مختلفشان در شرایط متفاوت را مشاهده کند. یا در سویی دیگر به عصبانیتها و فریاد زدنهای گری اولدمن چشم ببندند و مثل همیشه هنرپردازی بسیار زیبا و گیرای او را مشاهده کنند. یا از طرفی نیز درگیر احساسات به وجد آمدهی الودی یانگ در نقش آملیا شویم. از همین رو میتوان گفت اگر پتریک هیوز، کارگردان فیلم توانایی دور هم جمع کردن این تیم بازیگری پر از ستاره را در فیلم خود نداشت، شاهد این حجم از بازخوردهای مثبت نسبت به فیلم نبودیم.
اگر قرار است امام نکات مثبت و منفی و ریز و درشت محافظ بادیگارد را در این مطلب بیان کنیم، باید به کلیشهای بودن برخی از محتواهای آن نیز اشاره کنیم. برای مثال تصویری که از آنتاگونیست اصلی فیلم یعنی دوکوویچ با بازیگری گری اولدمن نمایش در میآید، یکی از کلیشهای ترین جلوههای ممکن برای معرفی یک شخصیت منفی در یک فیلم اکشن به حساب میآید. یک دیکتاتور کثیف و قدرتمند که از قدرتهایش در به ثمر رساندن هدفهای شرورانهاش سوءاستفاده میکند و به کشتن افراد بیگناه و حتی زن و بچه نیز میپردازد.
اما به راستی باید گفت که فیلم از فیلمبرداری بسیار خوبی بهره میبرد و شاهد تماشای فیلم از زوایای متفاوتی هستیم که پیش از این در فیلمهای اکشن دیگر کم تر به چشم میخوردند. همین موضوع در فیلم سبب خلق اتمسفری گیرا و هیجان انگیز شده است که در تمام طول فیلم بیننده را در اوج نگه میدارد و در سراشیبیهای متعدد داستان، سکانسهای هیجانانگیزی را برایش به ارمغان میآورد. از طرفی دیگر نیز شاهد موسیقیمتنهای بسیار جذاب و به موقعی در فیلم هستیم که به نوعی مکمل اکشنهای پر جنب و جوش فیلم به حساب میآیند و رفتهرفته همزمان با بالا گرفتن ضرب آهنگ حوادث فیلم، روند هیجانیتری به خود میگیرند و حماسی تر از قبل میشوند. حتی در مواقعی نیز تنها شاهد یک پیانوی ساده هستیم که جو بسیار خوب و درگیر کنندهای به یک سکانس ساده میبخشد.
به طور کلی امسال با حضور محافظ آدمکش شاهد یکی از بهترین فیلمهای اکشن ۲۰۱۷ هستیم که در گیشه نیز سر و صدای زیادی به پا کرده و توانسته مقدار بسیار زیادی را به فروش برساند. پتریک هیوز در تازهترین اثر هنری خود یک تریلر هیجانانگیز و مملو از صحنههای اکشن و تعقیب و گریزهای نفسگیر را به نمایش در میآورد که با مکملهای بسیار مطلوبش یعنی یک موسیقیمتن عالی و همچنین یک تیم بازیگری پر از ستاره و باتجربه، به تجربهای به یادماندنی و مثالزدنی تبدیل میشود. از تمام حوادث خشنونتآمیز و تنشزای فیلم که بگذریم، لازم به ذکر است که اکسیر جادویی عشق نیز در آن وجود دارد. چه در رابطه با مایکل برایس و چه در رابطه با داریوس کینکید، شاهد یک رابطهی عمیق عاشقانه هستیم که هر یک به نوعی در تلاش برای شکلدهی دوباره به آن هستند و از هیچ تلاشی برای بازگرداندن معشوقهشان به پیش خود، دریغ نمیکنند.
اگر تا به امروز فرصت تماشای فیلم Hitman’s Bodyguard را نداشتهاید یا نسبت به خوب بودن آن برای تماشا کردنش شک داشتهاید؛ به شما توصیه میکنم هرچه زودتر نسبت به تماشای آن اقدام کنید. به ویژه اگر از طرفداران پر و پا قرص فیلم های اکشنی مثل سریع و خشن و سه ایکس هستید.