بررسی بازی The Inner World: The Last Wind Monk
بازیهای ماجراجویی اشاره و کلیک از گذشته محبوبیت خاصی بین گیمرها داشتهاند؛ چه زمانی که بازیهایی مثل Monkey Island اصول و قوانین این ژانر را تعریف میکردند و چه بعدها که بازیهایی مثل Machinarium روحی تازه به این سبک دمیدند، افراد زیادی ساعتها وقت خودشان را پای حل معماهای مختلف این دست از بازیها صرف کردهاند. در سال ۲۰۱۳ استودیو فیزبین بازی The Inner World را در سبک ماجراجویی اشاره و کلیک منتشر کرد که با سبک طراحی عالی و داستان خوبش، خیلی زود مورد استقبال عالی گیمرها قرار گرفت و نمرههای خیلی خوبی هم از منتقدین دریافت کرد. همین مساله باعث شد تا سازندگان سراغ توسعه نسخه بعدی بازی بروند و حال این نسخه با نام The Inner World: The Last Wind Monk منتشر شده و به جرات میتوانم بگویم که بازی در بسیاری از زمینهها، از داستان گرفته تا طراحی معماها و جلوههای بصری، نسبت به نسخه قبلی پیشرفت داشته و البته یک سری مشکلات جزئی هم دارد. در ادامه با بررسی بازی The Inner World: The Last Wind Monk که البته بر اساس نسخه اندروید و آیفون آن صورت گرفته، همراه زومجی باشید.
یکی از ویژگیهای مثبت نسخه اول The Inner World، داستان آن بود و خب طبیعی است که از داستان نسخه دوم بازی نیز انتظارات بالایی داشته باشیم؛ انتظاراتی که خوشبختانه اکثرا برآورده میشوند و The Inner World: The Last Wind Monk در مجموع داستان خوبی برای روایت کردن دارد. داستان بازی از جایی آغاز میشود که مردم آسپوزیا طبق گفتههای شخصی به نام امیل، اعتقاد دارند که دماغ فلوتیها عامل تبدیل شدن کانروی به سنگ هستند و به همین دلیل هم در پی گرفتن انتقام و از بین بردن این قشر از مردم هستند. این در حالی است که واقعیت چیز دیگری است و در واقع این خود کانروی بوده که با خلق بازیلینها، که نوعی موجود عجیب هستند و قدرت تبدیل کردن مردم به سنگ را دارند، چنین مشکلاتی را بهوجود آورده است. اما چه فایده که مردم کانروی را در حد یک پادشاه و حتی فراتر از آن باور دارند و به همین دلیل هم نفرت عجیبی علیه دماغ فلوتیها ایجاد شده است.
از طرف دیگر، گیمر بازی را در نقش شخصیت روبرت آغاز میکند؛ کاراکتری که به مدت سه سال در اثر برخورد اشعه بازیلین سنگ بوده اما در ابتدای بازی، شما باید با کمک پرندهای به نام پِک (Peck)، وی را از این وضعیت نجات دهید و ماجراجویی خودتان را برای پی بردن به حقیقت و پیدا کردن آخرین Wind Monk آغاز کنید. راستش را بخواهید، خیلی از بازیهای مهم و بزرگ سبک ماجراجویی اشاره و کلیک بدون داشتن داستانی غنی هم به تجربههای ارزشمندی تبدیل شدهاند، اما سازندگان The Inner World: The Last Wind Monk سعی نکردهاند که داستان را در بازی دست کم بگیرند و از اینرو شاهد داستان خیلی خوبی در بازی هستیم؛ داستانی که در ابتدا محوریت اصلی آن روبرت است، اما به مرور شخصیتهای دیگری مثل لورا نیز معرفی میشوند و داستان هم شاخ و برگهای بیشتری پیدا میکند. حتی در جریان بازی شاهد یک سری پیچشهای داستانی خاص نیز هستیم و بازی گاهی حس و حال طنز پیدا میکند و گاهی هم روابط بین شخصیتها به شکلی پیش میرود که شاهد وقایع ناراحتکننده و تاثیرگذاری در بازی هستیم و حتی داستان در برخی قسمتها، شدیدا تاریک نیز میشود که بهشخصه لذت زیادی از آن بردم.
همین دقت بالای سازندگان برای روایت داستانی خوب در The Inner World: The Last Wind Monk، یکی از نقاط قوت اصلی آن است که به لطف شخصیتهای دوستداشتنی بازی، حتی تاثیرش پررنگتر نیز میشود. کاراکترهای بازی، چه اصلی و چه فرعی، برای یک بازی ادونچر شخصیتپردازی خیلی خوبی دارند و The Inner World: The Last Wind Monk از آن دست بازیهایی است که خیلی راحت قادر خواهید بود با کاراکترهای آن ارتباط برقرار کنید و از این طریق لذت بیشتری هم از داستان بازی ببرید. بهعلاوه بازی دیالوگهای خیلی خوبی هم دارد و از آنجایی که در کل، زمان زیادی را صرف صحبت کردن با شخصیتهای دیگر میکنید، از این حیث نیز بازی شما را راضی خواهد کرد.
اما یک بازی ماجراجویی حتی اگر بهترین داستان را هم داشته باشد، در نهایت توسط معماها و کیفیت طراحی آنها سنجیده میشود و خب The Inner World: The Last Wind Monk از این نظر هم موفق ظاهر میشود. مهمترین مورد در رابطه با معماها و پازلهای بازی، تعادلی عالی است که سازندگان از حیث درجه سختی در آنها اعمال کردهاند. معماهای بازی نه آنقدری راحت هستند که از حل کردنشان هیچ لذتی نبرید و نه آنقدر سخت که نتوانید هیچ راه منطقیای برای حل آنها پیدا کنید. در واقع همین بحث منطقی بودن است که باعث میشود بتوانیم از معماهای بازی The Inner World: The Last Wind Monk تعریف و تمجید کنیم. با اینکه دوست نداریم چیزی در رابطه با روش حل معماهای بازی فاش کنیم، اما اشاره به چند مثال قطعا باعث درک بهتری از کیفیت این بخش از بازی خواهد شد. پس اگر نمیخواهید چیزی در مورد معماهای بازی بدانید، پاراگراف بعدی را نخوانید:
برای مثال در همان اولین بخش بازی، شما قادر به تعویض چشمان یک بازیلین هستید تا از این طریق طلسم این موجود را باطل و روبرت را از حالت سنگ بودن خارج کنید. حال برای رفتن به محیط بعدی، نیاز به یک نردبان یا چیزی شبیه به آن دارید و خب برای بهدست آوردن چنین وسیلهای، باید دوباره چشمان بازیلین را عوض کنید تا در حالت طلسم کردن قرار بگیرد و از این طریق یک گیاه را که ظاهری چون نردبان دارد، به سنگ تبدیل کنید! راهحل چنین معمایی شاید در همان ابتدا به ذهن نرسد، اما پس از کمی فکر کردن و بررسی آیتمهای مختلف، به نتیجه خواهید رسید و از حل کردن معما لذت خواهید برد. یا مثلا در نمونهای دیگر، زمانی که به دنبال تعمیر کردن یک وسیله برای فرار هستید، باید چندین و چند بار برای بهدست آوردن وسایل مختلف به شهر برگردید و کارهای مختلفی را انجام دهید، اما چون همه این معماها روش حل لذتبخش و منطقیای دارند، هرگز این رفت و برگشتها حوصلهسربر نخواهند شد و برعکس، هیجان خوبی هم مخصوصا برای طرفداران بازیهای ماجراجویی خواهند داشت. پایان اسپویل.
معماهای بازی همچنین در کنار طراحی خوب، تنوع بالایی هم دارند و خیلی کم پیش میآید که بتوانید پس از روبهرو شدن با یک معما، روش حل آن را به سبب حل کردن معمایی مشابه در مراحل قبلی، راحت حدس بزنید و این مساله تا پایان بازی هم به همین قوت باقی میماند و معماهای The Inner World: The Last Wind Monk همواره تازگی خودشان را بهخوبی حفظ میکنند. بهعلاوه سازندگان یک سیستم راهنمای کارآمد هم برای این اثر طراحی کردهاند تا اگر در جایی از بازی گیر کردید، بتوانید به سراغ آن بروید و با گرفتن سرنخهایی، معما را حل کنید. یکی دیگر از ویژگیهای گیمپلی بازی The Inner World: The Last Wind Monk وجود چندین شخصیت قابل بازی در آن است که شما میتوانید بین آنها سوییچ کنید. وجود چنین ویژگیای در بازیها، باعث میشود تا شاهد خلق یک سری سناریوهای جذاب شویم؛ جایی که گیمر باید بتواند بسته به موقعیت، به شخصیت درست سوییچ کند و معمولا مراحل و معماها باید به شکلی پیش بروند که از پتانسیل همه شخصیتها استفاده شود.
اما اولین مشکل The Inner World: The Last Wind Monk در همینجا خودش را نشان میدهد؛ جایی که گاهی در بازی حس خواهید کرد که وجود چند شخصیت، بیشتر تاثیر داستانی در بازی دارد تا اینکه بتواند روی گیمپلی آن هم اثر مثبت بگذارد. برای مثال درست است که پِک از آنجایی که یک پرنده است میتواند پرواز کند و راحتتر به برخی نقاط دسترسی داشته باشد، اما از این پتانسیل وی در بازی استفاده خیلی زیادی نمیشود و فقط در چند جا معماها به شکلی هستند که حتما باید به این کاراکتر سوییچ کنید. البته جنبه سوییچ بین شخصیتها خیلی هم بد نیست، ولی قطعا سازندگان میتوانستند این ویژگی را بهتر هم در بازی عملی کنند.
The Inner World: The Last Wind Monk هم برای پیسی و کنسولها و هم برای گوشیهای موبایل منتشر شده و ما برای بررسی بازی، سراغ نسخه موبایل آن رفتیم. با اینکه معمولا تجربه بازیهای ماجراجویی اشاره و کلیک روی گوشیهای موبایل به سبب صفحه نمایش کوچکتر و احتمال دیده نشدن یک سری از جزییات لذت کمتری در مقایسه با نسخههای دیگر دارد، اما سازندگان The Inner World: The Last Wind Monk توانستهاند روی این پلتفرم هم با طراحی یک رابط کاربری مناسب، تجربهای لذتبخش از بازی ارائه کنند. برای مثال، مواردی مثل برداشتن آیتمها یا جاگذاری آنها در جای درست، حتی روی صفحه نمایشهای کوچک هم آزاردهنده نیست و از این نظر مشکل خاصی را در بازی تجربه نخواهید کرد.
حال که به بحث طراحی رابط کاربری اشاره کردیم، اجازه بدهید آن را به طراحی کلی بازی بسط دهیم که یکی از بهترین ویژگیهای The Inner World: The Last Wind Monk بهشمار میرود. در واقع این بازی مانند نسخه قبلی و حتی بهتر از آن، گرافیک مخصوصا هنری بسیار زیبایی دارد. طراحی محیطها شدیدا پرجزییات است و کاراکترها هم طراحی خیلی خوبی دارند و با اینکه مردم این منطقه اکثرا ظاهری شبیه به هم دارند، اما سازندگان موفق شدهاند با تغییر یک سری جزییات در ظاهر کاراکترها، به هرکدام از آنها ظاهری متمایز بدهند. این تنوع در محیطها هم که پیشتر به زیبا بودن آنها اشاره کردیم، دیده میشود و محیطهای بازی از مناطق جنگلی گرفته تا یک زندان و فروشگاهی پر از وسایل مختلف را شامل میشوند که «زیبا بودن»، ویژگی ثابت همگی آنها است.
اما یکی دیگر از مشکلات The Inner World: The Last Wind Monk که حداقل در نسخه موبایل آن آزاردهنده است، مسائله زمان طولانی بارگذاری بازی است. این موضوع زمانی آزاردهنده میشود که شما مجبور میشوید برای سوییچ بین دو منطقهای که همین چند ثانیه پیش هم آنجا بودید، مدتی را منتظر بارگذاری بازی بمانید. برای مثال فرض کنید با کلیک روی یک پنل، بازی بارگذاری میشود تا یک صفحه ساده برای حل یک پازل ظاهر شود و بعد وقتی میخواهید دوباره به محیط قبلی برگردید، باز هم باید مدتی را برای بارگذاری بازی صبر کنید. این مساله شاید در اوایل بهچشم نیاید، اما مثلا اگر یک ساعت مداوم بازی را تجربه کنید، آزاردهنده بودن این مشکل را کاملا حس خواهید کرد. The Inner World: The Last Wind Monk همچنین با اینکه در زمینه صداگذاری شخصیتها عالی است، اما از حیث موسیقی خیلی اثر قابل توجهی نیست و موسیقی بازی پس از مدتی، کمی تکراری میشود و جذابیت خاصی ندارد.
در مجموع، سازندگان The Inner World: The Last Wind Monk توانستهاند در این نسخه اثری حتی بهتر از قسمت قبلی ارائه کنند و اگر طرفدار بازیهای ماجراجویی هستید، حتما این بازی باکیفیت را که نسخه موبایل آن حجمی در حدود ۱.۳ گیگابایت دارد، تجربه کنید.
The Inner World: The Last Wind Monk
The Inner World: The Last Wind Monk شاید اثر کاملا بینقصی نباشد، اما از آن دست بازیهایی است که هم طرفداران سبک ماجراجویی اشاره و کلیک را جذب خواهد کرد و هم میتواند سایر گیمرها را به لطف ویژگیهایی چون معماهای عالی، داستانی غنی و جلوههای بصری باکیفیت راضی نگه دارد.
افشین پیروزی