برخی از چالش‌ها و هزینه‌های رهبری

مایک مدداک، نویسنده، کارشناس کسب‌وکار و مربی رهبری، معتقد است که افراد زیادی می‌توانند از عهده‌ی مدیریت یک تیم یا شرکت برآیند. اما بهترین رهبران، به‌خوبی از تفاوت‌هایی نه‌چندان ظریف مسئولیت رهبری و مدیریت آگاه‌اند. مدداک، مهم‌ترین تفاوت‌های این دو گروه را در نشریه‌ی فوربز شرح داده است:

ارزش شما، با تیمی که رهبری می‌کنید یکی است

زمانی که رهبری یک تیم را می‌پذیرید، باید بدانید که دوران گله و شکایت کردن از اعضای تیم به پایان رسیده است. اگر از وضعیت فعلی ناراحت هستید، می‌توانید به افرادتان کمک کنید تا پیشرفت کنند. می‌توانید مسئولیت‌های آنان را به شیوه‌ای تغییر دهید که از نقاط قوتشان برای حل چالش‌های مناسبی استفاده کنند. حتی می‌توانید آن‌ها را تشویق کنید که این سازمان را ترک کنند، اما نمی‌توانید از آن‌ها شکایتی داشته باشید. زیرا شما رهبر این تیم هستید و موقعیت و ارزش این تیم را خودتان شکل داده‌اید. شما سزاوار همین تیم هستید و مسئولیت همه‌ی مشکلات، به دوش خودتان است.

این تیم شما است.

زمانی که رهبری یک سازمان را به عهده می‌گیرید، خوب، بد یا زشت، باید مسئولیت تمام اتفاق‌هایی را که پیش چشم شما رخ می‌دهد به عهده بگیرید. سرزنش کردن یا انگشت اتهام را به سمت کسی نشانه گرفتن، نشانگر عدم بلوغ یک رهبر یا بدتر از آن، عدم صداقت او است.

یک رهبر بد، واقعاً سازمان را نابود می‌کند

سازمان‌ها، بازتاب رهبری خود هستند. بنابراین وقتی رفتار، یا نکته‌ای را در تیمتان می‌بینید که ناراحتتان می‌کند، پیش از هر چیز باید نگاهی به آینه بیندازید. از خودتان بپرسید: «چه راهی را اشتباه رفته‌ام و کدام بخش از سبک رهبری من نادرست بوده که به چنین رفتاری منجر شده است؟» شاید متوجه شوید افرادی را استخدام می‌کنید که شبیه خودتان هستند، یا الگوهایی را توسعه می‌دهید که در زندگی‌تان وجود داشته است.

اگر یک رهبر هستید و انرژی جاری در دفتر کارتان را دوست ندارید، باید بدانید که این انرژی از سمت خودتان جریان پیداکرده است. برنارد بنکس، پروفسور مدیریت و رهبری دانشگاهنورث‌وست می‌گوید:

رهبری شاید مثل قوانین فیزیک باشد. شما یک تیم بد را به من نشان بدهید و من رهبر بد آن را به شما نشان خواهم داد.

نتایج را بپذیرید، یا همه‌چیز را از نو پایه‌گذاری کنید

ریچارد مندرز، کارآفرین و مربی کسب‌وکار اشاره می‌کند که سازمان‌ها، به شکلی طراحی‌شده‌اند که نتایج فعلی را تولید و عرضه کنند. اگر از نتایج تیم یا سازمانتان راضی نیستید، باید همه‌ی سازمان را از نو طراحی کنید. سؤال اینجا است که اگر محصولات این تیم را دوست ندارید، چرا رهبری آن را به عهده گرفته‌اید؟

نوآوری‌های متحول کننده، دستاورد افراد جسور و بی‌پروا است

حس کنجکاوی، به یک مزیت رقابتی ناعادلانه میان شرکت‌های متمرکز بر رشد تبدیل‌شده است. اگر می‌خواهید واقعاً بازار را متحول کنید، باید سیستم‌ها و روال‌های فرمالیته را کنار بگذارید. تیمتان را تشویق کنید به آرامش رضایت ندهند و اوضاع را همان‌طور که همیشه هست، نپذیرند.

می‌خواهید تیم نوآوری داشته باشید؟ چالش شما این است که وجه ماجراجو و جسور افرادتان را بیرون بکشید و آن‌ها را با یکدیگر همسو کنید. افراد هوشمند و کنجکاو که خودشان را با فرهنگ‌سازمانی شما سازگار می‌کنند، می‌توانند تیم فوق‌العاده پیشرویی را شکل دهند.

اما موضوع به همین سادگی نیست. اگر بیش‌ازحد فریفته‌ی هوش و جسارت افراد شوید و فرهنگ را فراموش کنید، نمی‌توانید اعضای خطرناک سازمانتان را تشخیص دهید. حتی ممکن است خودتان به بیراهه بروید: یک رهبر استراتژی را تصور کنید که مشتریان عاشقش هستند، اما پشت درهای شرکت به یک دیکتاتور فکری تبدیل می‌شود. یا یک رهبر فروش که درآمد فوق‌العاده‌ای به دست می‌آورد، اما غیرقابل اطمینان است و اعتماد اعضای تیمش را هم ازدست‌داده است. واقعیت این است که شما می‌دانید به تغییر نیاز دارید، اما چگونه می‌توانید تغییر مثبت و نتیجه بخشی به وجود آورید و مطمئن باشید که قدم در راهی بسیار اشتباه نگذاشته‌اید؟ چراکه در این صورت بزرگ‌ترین اشتباه حرفه‌ای‌تان را مرتکب شده‌اید.

شما نمی‌توانید جریان جاذبه را معکوس کنید

سوزان رابرتسون، استاد خلاقیت دانشگاه هاروارد می‌گوید:«فرهنگ‌سازمانی از بالاترین مقام به پایین‌ترین رتبه‌ها جریان پیدا می‌کند.» اگر می‌خواهید بالای قله‌ی رهبری ایستاده باشید، باید دائماً پایین را نگاه کنید و ببینید چه پیامی را ارسال می‌کنید. هر ارزشی را که برای سازمانتان می‌خواهید، باید خودتان پیش از همه به آن پایبند باشید. در این صورت کارمندانتان به شما اعتقاد خواهند داشت و زندگی‌تان به طرز چشمگیری آسان‌تر خواهد شد.

تانی کال

برگرفته از FORBES

زومیت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *