بیوگرافی وودی هارلسون
وودی تریسی هارلسون متولد بیست و سوم جولای سال ۱۹۶۱ در میدلند واقع در ایالت تگزاس فرزند چارلز هارلسون، خلافکار مشهور و دایان لو است. او دو برادر با نامهای جوردن و برت دارد که از وی کوچکترند. پدرش چارلز که یک قاتل قراردادی بود در سال ۱۹۷۹ جان وود جونیور، قاضی فدرال، را اطراف خانهاش به قتل رساند. او پیش از آن هم در دو قتل دست داشته و در آن زمان یکی از متهمین ترور جان اف کندی، رئیس جمهور سابق آمریکا بود. چارلز سابقهی فرار از زندان را نیز داشت. او در سال ۱۹۶۴ از مادر وودی جدا شد.
وودی در دوازده سالگی به شهر مادریاش یعنی لبانون در ایالت اوهایو نقل مکان کرده و برای سالها آنجا زندگی کرد. او برای درآوردن خرج دبیرستانش به کار چوب بری و کنده کاری در پارک تفریحی کینگز آیلند مشغول شد و در همین زمان در چند تئاتر دانش آموزی هم شرکت کرد. پس از اتمام دوران دبیرستان به دانشگاه هانوفر در ایندیانا رفت تا در این مکان به طور جدیتر به کار تئاتر بپردازد. وودی نهایتا در سال ۱۹۸۳ با مدرک لیسانس هنر فارغ التحصیل شد. خودش دربارهی این مقطع زمانی اینچنین سخن میگوید:
در آن دوران به الهیات خیلی علاقه داشتم و مطالعات زیادی برای کشف ریشهی کتاب مقدس انجام میدادم. در ادامه، دربارهی ماهیت انسان مطالعه کردم. اطرافم را خوب نگریسته و دنبال نشانه میگشتم چرا که معتقد بودم خدا از طریق طبیعت و به طور کلی چیزهایی که اطراف انسان وجود دارد با وی صحبت می کند.
وودی یک سال بعد به دلیل رفتار آشوبگرانه و انجام حرکات موزون در خیابان، توسط پلیس بازداشت شد. البته بازداشتش به همین سادگیها هم نبود و پلیس بعد از مقاومتهای زیاد او و چندین بار اقدام به فرار، بالاخره وی را به چنگ آورد. او حتی بعد از دستگیری هم خود را از پنجرهی ماشین به بیرون انداخت که باعث شد در ادامه مورد ضرب و شتم پلیس قرار بگیرد. در پایان هم وودی بعد از محاکمه به جای رفتن به زندان مبلغی را به عنوان جریمه پرداخت کرد.
وودی با نقش آفرینی در سریال پرطرفدار چیرز (Cheers) محصول شبکهNBC بود که برای نخستین بار، چشمههایی از استعداد خود در عرصهی کمدی را به نمایش گذاشت و در ادامه، محبوبیت خاصی در بین طرفدران مجموعه به دست آورد. او که پیش از بازی در این سریال هیچ گونه شهرتی چه در سینما و چه در تلوزیون نداشت بعد از مرگ نیکولاس کولاسانتو که در سریال نقش شخصیت مربی را بازی میکرد، از فصل چهارم به گروه بازیگران اصلی اضافه شده و در ۲۰۱ اپیزود حضور پیدا کرد که به واسطهی نقش آفرینیهای خود، ۵ بار نامزد دریافت جایزهی امی شد و در سال ۱۹۸۹ نیز موفق به تصاحب آن شد.
سریال Cheers
اولین حضور سینمایی وودی در سال ۱۹۸۶ با ایفای نقش کوتاهی در کمدی ورزشی وایلدکتس (Wildcats) رقم خورد. سپس برای نمایش بیلوکسی بلوز (Biloxi Blues) به نویسندگی نیل سایمون در برادوی روی صحنه رفت و در همان سال با دختر سایمون یعنی نانسی ازدواج کرد. وودی و نانسی در همان روز ازدواج، تصمیم به طلاق گرفتند ولی وقتی به محل ثبت ازدواجشان برگشتند با در بسته روبرو شدند. در ادامه اتفاقاتی پیش آمد که آن دو مجبور به تحمل یکدیگر و آغاز یک زندگی مشترک شدند.
سریال Cheers
آغاز دههی نود برای هارلسون با دو فیلم بسیار پرفروش همراه بود. سفیدها نمی تونند بپرند (White Men Can’t Jump) به کارگردانی ران شلتون که فیلمی کمدی با موضوع بسکتبال بود و دیگری درام پیشنهاد بی شرمانه (Indecent Proposal) به کارگردانی آدریان لین و بر اساس رمانی به همین نام، نوشتهی جک انگلهارت که پس از نمایش، به دلیل موضوع ویژهی خود، جنجال های زیادی به پا کرد. Indecent Proposal با وجود استقبال فوق العادهی تماشاگران و فروشی غافلگیر کننده، با برخورد سرد منتقدان همراه شد تا جایی که در مراسم تمشک طلایی پایان سال، جایزه بدترین فیلم سال به این اثر و جایزه بدترین بازیگر نقش مکمل مرد نیز به وودی هارلسون داده شد. وودی که از مهد کابویها به سینما راه پیدا کرده بود، یک سال بعد برای بازی در فیلم وسترن مسیر کابوی (The Cowboy Way) انتخاب شد. فیلمی که قرار بود به نوعی هجویهای بر فیلمهای وسترن کلاسیک باشد ولی نتیجهی کار برای وودی، چیزی جز شکست نبود. البته این شکست زیر سایهی اولین موفقیت بزرگ سینمایی هارلسون هیچگاه به چشم نیامد. قاتلین بالفطره (Natural Born Killers) فیلمی بر اساس داستانی از کوئنتین تارانتینو و به کارگردانی الیور استون بود که هارلسون در آن نقش یک قاتل روانی را بازی میکرد.
فیلم Natural Born Killers
نقش آفرینی متفاوت و بسیار ترسناک وودی برای اولین بار توانمندیهای بالای وی را در خلق شخصیتهای خاص و پیچیده نمایان کرد به طوری که او در ادامه شانس این را پیدا کرد تا در فیلم بحث برانگیز میلوش فورمن تحت عنوان مردم علیه لری فلینت (The People vs. Larry Flynt) در نقش اصلی ظاهر شود. هنرنمایی بی پروایانهی او در نقش لری فلینت به عنوان یکی از جنجالسازترین افراد دوران معاصر، ترکیبی خارق العاده از کمدی و تراژدی بر پردهی سینماها بود . شاید بتوان لری فلینت را ماندگارترین نقش آفرینی تمام کارنامهی هنری وودی هارلسون دانست. فلینت، مردی بود که در راه هدفش یعنی شکستن تابوهای جامعه، دست به سوژه کردن مقدسترین موضوعات میزند و در راه رسیدن به آزادی بیان، همه چیزش را در زندگی از دست میدهد. وودی برای این نقش آفرینی نامزد دریافت جایزهی اسکار بهترین بازیگر مرد شد که البته در نهایت این عنوان به جفری راش به واسطهی فیلم Shine رسید.
فیلم The People vs. Larry Flynt
وودی یک سال بعد مسیر نقش آفرینیهایش به جای شخصیتهایی با مشکلات روانی را با فیلم سگ را بجنبان (Wag the Dog) ادامه داد. جایی که در آن با دو اسطورهی سینما یعنی رابرت دنیرو و داستین هافمن همبازی شد. او سپس در فیلم نئو نوآر پالموتو (Palmetto) به کارگردانی فولکراشلوندورف حضور پیدا کرد که نتیجهی کار، ناامیدی تماشاگران و منتقدان را به همراه داشت. وودی در ادامه در فیلم ترنس مالیک تحت عنوان خط باریک سرخ (The Thin Red Line)، در کنار ستارگانی چون نیک نولتی، شان پن، آدرین برودی، جان تراولتا و جورج کلونی قرار گرفت که این اثر در پایان سال، نامزد دریافت ۷ جایزهی اسکار از جمله جوایز بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شد.
فیلم The Thin Red Line
در همین دوران بود که وودی برای دومین بار توسط پلیس بازداشت شد. او برای به چالش کشیدن قانون ایالتی مبنی بر تفاوت نگذاشتن بین ماری جوانا و مواد مخدر شیمیایی در حرکتی نمادین چهار گیاه مربوط به ماری جوانا را پرورش داده و از آن فیلم گرفته بود. در نهایت وی به قید ضمانت آزاد شد.
هارلسون در سال ۱۹۹۹ در فیلم کمدی اد تی وی (Edtv) به کارگردانی ران هاوارد برای اولین بار با متیومککانهی همبازی شد. در همان سال در فیلم ورزشی دیگری به کارگردانی ران شلتون به نام تا استخوان مبارزه کن (Play It to the Bone) نقش بوکسوری را بازی کرد که به لاس وگاس میآید تا برای خود پول و شهرتی دست و پا کند ولی دررقابت پایانی بعد از رویارویی با دوست صمیمیش بر سر دو راهی سختی قرار میگیرد. وودی در ادامه نمایش «دورترین نقطه از آفتاب» (Furthest from the Sun) را به نویسندگی و کارگردانی خودش در مینسوتا روی صحنه برد. پس از اتمام این کار، در آمریکا و انگلستان در چند نمایش دیگر از جمله «باران ساز» (The Rainmaker)، «آخرین روزهای هنری ماس» (The Late Henry Moss) و «در یک روز معمولی» (On an Average Day) به ایفای نقش پرداخت تا اینکه در سال ۲۰۰۳ دومین نمایش خود با نام این است جوانی ما (This is Our Youth) را کارگردانی کرد. او در مدتی که در لندن به سر میبرد، به خاطر درگیری در تاکسی و پس از یک تعقیب و گریز مفصل، برای بار سوم توسط پلیس بازداشت شد که طبق معمول به قید ضمانت آزادیاش را به دست آورد. او در پایان این ماجرا ۸۸۰ دلار به عنوان خسارت به رانندهی تاکسی پرداخت کرد. وودی در سال ۲۰۱۷ در نخستین تجربهی کارگردانی فیلم سینمایی خود با الهام از این ماجرا، دست به کاری زد که پیش از آن هیچ کس دیگری در سینما جسارت انجام آن را نداشت. او ماجرای شب دستگیریاش را در قالب فیلمی ۱۰۰ دقیقهای با نام گمشده در لندن (Lost in London)، تنها با یک دوربین و به صورت سکانس پلان به تصویر کشید و نکتهی جالب اینجاست که فیلم وی، به صورت کاملا زنده در سالنهای سینما به نمایش درآمد. پیش از این نیز تعداد انگشت شماری از فیلمسازان، دست به ساخت فیلمهایی سکانس پلان زده بودند ولی این موضوع که فیلم به طور همزمان در سینما به نمایش دربیاید، ریسک بزرگی بود که شاید تنها هارلسون میتوانست آن را بپذیرد. چرا که با هر اشتباه کوچکی از طرف بازیگران یا دست اندرکاران فیلم، تمام کار بر باد میرفت. هارلسون پیش از ساخت فیلم قول داده بود که در صورت شکست در این پروژه، خود را از روی پل واترلو لندن به پایین پرتاب خواهد کرد. او هدفش از اجرایی کردن این ایده را پیوند زدن دنیای تئاتر و دنیای سینما عنوان کرده است.
فیلم Lost in London
ادامهی مسیر سینمایی وودی در دههی ۲۰۰۰ بیشتر با بازی در نقشهای مکمل همراه بود. او در مدیریت خشم (Anger Management) به کارگردانی پیتر سگال، در کنار جک نیکلسون و آدام سندلر بازی بسیار بامزهای ارائه داد. در ادامه در فیلم پس از غروب (After the Sunset) به کارگردانی برت رتنر که ادای دینی به فیلمهای آلفرد هیچکاک به حساب میآمد، نقش یک مامور پلیس فدرال را بازی کرد که به دنبال دستگیری یک دزد الماس بسیار حرفهای است. وودی در ادامه در سه فیلم پشت سر هم با چارلیز ترون همبازی شد. سرزمین شمالی (North Country) به کارگردانی نیکی کارو که نامزدی اسکار را برای ترون به ارمغان آورد. جدال در سیاتل (Battle in Seattle) به کارگردانی استوارت تاونسند که در آن وودی نقش یک پلیس عصبی را بازی میکرد و ترون در نقش همسر وی ظاهر شد و در نهایت خوابگردی (Sleepwalking) به کارگردانی بیل ماهر. از نقش آفرینیهای ماندگار وودی در این دوره میتوان به بازی او در اثر خلاقانهی ریچارد لینکلیتر یعنی یک اسکنر تاریک نگر (A Scanner Darkly) و حضور در فیلم جایی برای پیرمردها نیست(No Country for Old Men)، ساختهی تحسین شده برادران کوئن اشاره کرد. A Scanner Darkly در ابتدا به صورت دیجیتال فیلمبرداری شد و سپس به صورت انیمیشن در آمد که مثل انیمیشن قبلی لینکلیتر با نام دنیای بیداری (Waking Life)، به شدت مورد استقبال منتقدین قرار گرفت. No Country for Old Men نیز در آن سال موفق به دریافت ۴ جایزه اسکار از جمله جایزه بهترین فیلم شد. پیامآور (The Messenger) به عنوان فیلم بعدی هارلسون که دومین نامزدی اسکار را برای وی به همراه داشت، آغازی بر همکاری او با کارگردان مستقل و کاربلد آمریکایی، اورن موورمن بود. این فیلم که یکی از تلخترین آثار کارنامهی هارلسون به حساب میآید، داستان افسری جوان با بازی بن فاستر را روایت میکند که مسئولیتش، دادن خبر مرگ سربازان به خانواده هایشان است. این افسر با هر خبر مرگی که میرساند خودش هم مثل خانوادههای قربانیها به آن جهان رفته و باز میگردد. هارلسون در این فیلم نقش مافوق عصبی و بیاحساس بن فاستر را بازی میکند. شکستن بغض وودی در پایان فیلم به واقع، یکی از احساسیترین صحنههای کار و یکی از ماندگارترین صحنهها در بین کل نقش آفرینیهای هارلسون به حساب میآید.
فیلم The Messenger
همکاری هارلسون و موورمن در درام غافلگیر کنندهی رمپارت (Rampart) نیز ادامه مییابد. وودی در این فیلم نقش دیو براون، پلیس فاسدی را بازی میکند که با دو همسرش که با هم خواهر هم هستند در یک خانه زندگی میکند. او یک نژادپرست تمام عیار است که دربارهی خود به هیچ قید و بندی پایبند نیست ولی این ویژگی را در هیچ فرد دیگری تحمل نمیکند. در واقع رمپارت داستان نابودی تلخ و تدریجی دیو، چه در زندگی شخصی و چه در محیط کاریاش است. به نوعی این هنر وودی بود که از شیطانیترین انسان ممکن، چهرهای ملموس و زمینی بسازد. هنری که در فصل جوایز، از چشمان داوران بیذوق پنهان ماند.
فیلم Rampart
هارلسون در کنار اجرای نقشهای جدی با بازی در سه فیلم کمدی سرزمین زامبیها (Zombieland)، موج سوار (هکاری مجدد با متئو مک کانهی) و دیفندر (Defendor) یک بار دیگر استعداد شگفت انگیزش را در اجرای نقشهای کمدی به رخ کشید . او در دیفندر نقش ابر قهرمانی را بازی میکند که هیچ شباهتی به قهرمانان ندارد، شخصیتی خود درگیر و در عین حال بامزه که یک تنه میخواهد در برابر شرارتهای خیابانی بایستد و در این راه همچون دیگر شخصیتهای به اجرا درآمده توسط وودی، سرانجامی جز نابودی ندارد.
فیلم Defendor
هارلسون در بازگشتش به تلوزیون به همراه دوست قدیمی خود متئو مککانهی به عنوان کارآگاهان فصل اول سریالکارآگاه حقیقی (True Detective) زوجی فوق العاده را تشکیل دادند که نقش آفرینی آنها به همراه فضای تاریک سریال، به شدت مورد تحسین تماشاگران و منتقدین قرار گرفت. البته هردوی آنها برای تصاحب جوایز امی و گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد مینی سریال، در نهایت در برابر بیلی باب تورنتون ناکام ماندند. از دیگر فیلمهای مطرح این مقطع از کارنامهی هارلسون میتوان به هفت روانی (Seven Psychopaths) به کارگردانی مارتین مکدونا، بیرون از کوره (Out of the Furnace) به کارگردانی اسکات کوپر و سری فیلمهای عطش مبارزه (The Hunger Games) اشاره کرد.
سریال True Detective
وودی در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ شلوغترین سالهای دوران بازیگری خود را تجربه کرد به طوری که در این دو سال، به ترتیب در پنج و شش اثر ظاهر شد. در میان این آثار پرتعداد، زیباترین نقش آفرینیهای وی را میتوان در دو فیلم آستانه هفدهسالگی (The Edge of Seventeen) به کارگردانی کلی فرمون کریگ و سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری (Three Billboards Outside Ebbing, Missouri) به کارگردانی مارتین مکدونا، در نقشهای یک معلم تاریخ شوخ طبع و کلانتری غمگین به نظاره نشست.
فیلم Three Billboards Outside Ebbing, Missouri
وودی هارلسون با آن چشمهای ترسناک غیر قابل اعتماد خود، بارها در نقش پلیسهای فاسد و البته گاهی هم خوب ظاهر شده است و به نوعی همواره نام او یک تیپ خاصی از مامورین را به یاد ما میآورد. زندگی او از کودکی با جنایت و فضای پلیسبازی گره خورده است. خود وودی کثیف کاریهای پدر را عامل مرگ مادرش و تنها شدن وی میداند. در فیلمهایش هر لحظه میتوان منتظر یک خرابکاری از او بود. در بسیاری از لحظات کلهاش کار نمیکند و به هیچ وجه بلد نیست ادای آدمهای باهوش را دربیاورد.
هارلسون در بیش از ۳ دهه فعالیت حرفهای خود به عنوان بازیگر، با کارگردانهای مطرحی به همکاری پرداخته که از آن جمله میتوان به میلوش فورمن، جان بورمن، بری لوینسون، رابرت آلتمن، اسپایک لی، مایکل وینترباتم، استیون فریرز، مایکل چیمینو، پل شریدر، راب رینر، الیور استون، جان هیلیکات و برادران کوئن اشاره کرد. او از بازیاش در رمپارت، به عنوان بهترین نقش آفرینی کارنامهی هنری خود یاد میکند و آرزوی همیشگیاش این است که میتوانست در فیلم احمق و احمقتر (Dumb and Dumber) بازی کند. بیل موری، بازیگر محبوب وودی است و اوون ویلسون، مایکل جی. فاکس، داریوس راکر و وسلی اسنایپس نیز از دوستان نزدیک وی به حساب میآیند.
وودی هارلسون در کنار میلوش فورمن و اورن موورمن
وودی یک فعال جدی محیط زیست است. او در سپتامبر ۲۰۰۷ در گردهمایی بزرگ مدافعین محیط زیست که به مدت سه روز در آمستردام برگزار شده بود شرکت کرد. در ادامه به همراه چند نفر دیگر بنری را چاپ کرد و روی پل سانفرانسیسکو به نمایش گذاشت که روی آن نوشته شده بود جنگلهای باستانی با ارزشتر هستند یا طلا؟ این حرکت در اعتراض به سخنرانی مدیر عامل شرکت بزرگ پالکو بود که گفته بود این طلا است که قوانین را وضع میکند. در سال ۲۰۰۳ برای رساندن پیام برخورد درست با محیط زیست و گوشزد کردن وضعیت وخیم آب و هوای کرهی زمین، در حرکتی نمادین مسافت سیاتل تا لس آنجلس را دوچرخه سواری کرد. وودی همچنین از حامیان بزرگ ماری جوانا است و برای لغو قانون منع استفاده ازآن تلاشهای زیادی کرده است. او یکی از مشاورین ارشد سازمان ملی اصلاح قوانین ماری جوانا به حساب میآید. سالهاست که گیاه خوار است و به هیچ وجه گوشت و لبنیات پر چرب نمیخورد. حتی شکر و آرد را هم از برنامهی غذایی خود حذف کرده است. در سال ۲۰۱۱ عکس او به همراه کسانی چون جسیکا چستین به عنوان یکی از بیست شخصیت مشهور گیاهخوار جهان روی تمبرهای سازمان پتا (حمایت از حقوق حیوانات) به چاپ رسید. در سال ۲۰۱۰ در مسابقهی فوتبال خیریهای در ورزشگاه الدترافورد مقابل منچستر یونایتد به میدان رفت که تیمش در ضربات پنالتی پیروز شد. در سال ۲۰۱۲ هم در برابر تیم ملی انگلستان قرار گرفت. این دو مسابقه با تلاش یونیسف برگزار شد. دانشگاه نیویورک نیز برای فعالیتهای مستمر او برای مسائل زیست محیطی و خیرخواهانه به وی مدرکی افتخاری اهدا کرد.
وودی بارها در مجامع عمومی، اعتراضش را به حمله نظامی آمریکا به عراق اعلام کرده است. همچنین اعتقاد دارد در حادثهی یازدهم سپتامبر و تخریب برجهای دوقلو، افرادی از خود حکومت آمریکا گردانندهی ماجرا بودند. وودی در سال ۱۹۹۱ برای تجربهی زندگی آفریقایی به شهر نایروبی در کشور کنیا رفت و برای چند هفته داخل چادری در حومه شهر زندگی کرد.
آلوده کردن کرهی زمین توسط کارخانهها و شرکتهای بزرگ کشور ما، بزرگترین نقض حقوق بشر است اما فعلا که سیاست مداران ما آمریکایی مشغول محکوم کردن سایر کشورها هستند. دولت ما با جلوگیری از انتقال کمکهای مردمی به خاور میانه جان میلیونها نفر انسان بیگناه را میگیرد. چهرهی دولتها عوض میشود ولی آنچه که همیشه پابرجاست، دعوا بر سر نفت است.
وودی از سال ۱۹۸۷ با بالارا لویی وارد رابطهای عاشقانه شده و در بیست و هشتم دسامبر ۲۰۰۸ با او ازدواج کرد. آنها سه دختر با نامهای دنی، زویی و ماکانی دارند و در حال حاضر در جزیره مائوئی در هاوایی زندگی میکنند.
همیشه دوست داشتم پولدار و مشهور باشم ولی وقتی به آنها رسیدم فهمیدم که هر دوشان پوچ و توخالیاند. امروز مهمترین چیز برای من، داشتن ارتباط خوب با خانواده و دوستانم است. طبیعت و محیط زیست، دیگر مسئلهای است که برایم بسیار اهمیت دارد.
وودی در کنار همسرش بالارا لویی
فهرست فعالیتهای هنری وودی هارلسون:
سمت | زمینه | کارگردان | نام | سال |
بازیگر (نقش کوتاه) | فیلم سینمایی | ریچارد سی. بنت | Harper Valley P.T.A. | ۱۹۷۸ |
بازیگر | تئاتر | جین ساکس | Biloxi Blues | ۱۹۸۶ – ۱۹۸۵ |
بازیگر | سریال تلویزیونی | متفاوت | Cheers | ۱۹۹۳ – ۱۹۸۵ |
بازیگر | فیلم سینمایی | مایکل ریچی | Wildcats | ۱۹۸۶ |
بازیگر | فیلم تلویزیونی | کارل گوتلیب | Paul Reiser Out on a Whim | ۱۹۸۷ |
بازیگر | فیلم تلویزیونی | کارل شنکل | Bay Coven | ۱۹۸۷ |
بازیگر | تئاتر | جوزفین آر. ابیدی | The Boys Next Door | ۱۹۸۸ – ۱۹۸۷ |
بازیگر | فیلم سینمایی | جان هیوز | She’s Having a Baby | ۱۹۸۸ |
بازیگر | فیلم تلویزیونی | اسکات گارن | Mickey’s 60th Birthday | ۱۹۸۸ |
بازیگر | فیلم سینمایی | واریس حسین | Killer Instinct | ۱۹۸۸ |
بازیگر | سریال تلویزیونی | استن دنیلز | Dear John | ۱۹۸۹ |
بازیگر | فیلم تلویزیونی | جف استین | Mother Goose Rock ‘n’ Rhyme | ۱۹۹۰ |
بازیگر | فیلم تلویزیونی | – | The Earth Day Special | ۱۹۹۰ |
بازیگر | سریال تلویزیونی | جیمز باروز و جان لندیس | Walt Disney’s Wonderful World of Color | ۱۹۹۰ |
بازیگر | فیلم ویدئویی | مارک مولین و ریچارد شپارد | Cool Blue | ۱۹۹۰ |
بازیگر | فیلم تلویزیونی | جی دابین | The American Film Institute Presents: TV or Not TV? | ۱۹۹۰ |
بازیگر | فیلم سینمایی | میک جکسون | L.A. Story | ۱۹۹۱ |
بازیگر | فیلم سینمایی | مایکل کیتون حونز | Doc Hollywood | ۱۹۹۱ |
بازیگر | فیلم سینمایی | بادکورت | Ted & Venus | ۱۹۹۱ |
بازیگر | فیلم سینمایی | ران شلتون | White Men Can’t Jump | ۱۹۹ |
بازیگر | فیلم سینمایی | آدریان لین | Indecent Proposal | ۱۹۹۳ |
بازیگر | فیلم سینمایی | جیمز ال بروکس | I’ll Do Anything | ۱۹۹۴ |
بازیگر | فیلم سینمایی | گرگ چمپیون | The Cowboy Way | ۱۹۹۴ |
صداپیشه | انیمیشن سریالی | مارک کرکلند | The Simpsons | ۱۹۹۴ |
بازیگر | فیلم سینمایی | الیور استون | Natural Born Killers | ۱۹۹۴ |
بازیگر | فیلم سینمایی | جوزف روبن | Money Train | ۱۹۹۵ |
بازیگر | فیلم سینمایی | مایکل چیمینو | The Sunchaser | ۱۹۹۶ |
بازیگر | فیلم سینمایی | بابی فارلی و پیتر فارلی | Kingpin | ۱۹۹۶ |
بازیگر | فیلم سینمایی | میلوش فورمن | The People vs. Larry Flynt | ۱۹۹۶ |
بازیگر | سریال تلویزیونی | لی شالات چمل | Spin City | ۱۹۹۶ |
بازیگر | فیلم سینمایی | مایکل وینترباتم | Welcome to Sarajevo | ۱۹۹۷ |
بازیگر | فیلم سینمایی | بری لوینسون | Wag the Dog | ۱۹۹۷ |
بازیگر | فیلم سینمایی | جان بورمن | Palmetto | ۱۹۹۸ |
بازیگر | سریال تلویزیونی | جیل جانگر | Ellen | ۱۹۹۸ |
بازیگر | فیلم سینمایی | تام مارکس و آدام ریفکین | Welcome to Hollywood | ۱۹۹۸ |
بازیگر | فیلم سینمایی | ترنس مالیک | The Thin Red Line | ۱۹۹۸ |
بازیگر | فیلم سینمایی | استیون فریرز | The Hi-Lo Country | ۱۹۹۸ |
بازیگر | سریال تلویزیونی | پاملا فریمن | Frasier | ۱۹۹۹ |
بازیگر | فیلم سینمایی | ران هاوارد | Edtv | ۱۹۹۹ |
بازیگر | فیلم سینمایی | جی روچ | Austin Powers: The Spy Who Shagged Me | ۱۹۹۹ |
بازیگر، نمایشنامه نویس و کارگردان | تئاتر | وودی هارلسون | Furthest from the Sun | ۱۹۹۹ |
بازیگر | فیلم سینمایی | ران شلتون | Play It to the Bone | ۱۹۹۹ |
بازیگر | تئاتر | جان الیس | The Rainmaker | ۲۰۰۰ – ۱۹۹۹ |
بازیگر | سریال تلویزیونی | جینز باروز | Will & Grace | ۲۰۰۰ |
بازیگر | تئاتر | سم شپارد | The Late Henry Moss | ۲۰۰۱ |
بازیگر | تئاتر | جولیان جارولد | On an Average Day | ۲۰۰۲ |
بازیگر | فیلم سینمایی | گاوین گریزر | Scorched | ۲۰۰۳ |
بازیگر | فیلم سینمایی | پیتر سگال | Anger Management | ۲۰۰۳ |
بازیگر و کارگردان | تئاتر | وودی هارلسون | This is Our Youth | ۲۰۰۳ |
بازیگر | فیلم سینمایی | اسپایک لی | She Hate Me | ۲۰۰۴ |
بازیگر | فیلم سینمایی | برت رتنر | After the Sunset | ۲۰۰۴ |
بازیگر | فیلم سینمایی | مارک مایلود | The Big White | ۲۰۰۵ |
بازیگر | فیلم سینمایی | نیکی کارو | North Country | ۲۰۰۵ |
بازیگر | فیلم سینمایی | جین اندرسون | The Prize Winner of Defiance, Ohio | ۲۰۰۵ |
بازیگر | تئاتر | آنتونی پیج | Night of the Iguana | ۲۰۰۶ – ۲۰۰۵ |
بازیگر | موزیک ویدئو | تونی کی | Johnny Cash: God’s Gonna Cut You Down | ۲۰۰۶ |
بازیگر | فیلم سینمایی | رابرت آلتمن | A Prairie Home Companion | ۲۰۰۶ |
صداپیشه | انیمیشن سینمایی | کریستوفر نیلسن | Free Jimmy | ۲۰۰۶ |
بازیگر | فیلم سینمایی | ریچارد لینکلیتر | A Scanner Darkly | ۲۰۰۶ |
بازیگر | فیلم سینمایی | بیل گوتنبرگ و دن استارمن | Nanking | ۲۰۰۷ |
بازیگر | فیلم سینمایی | پل شریدر | The Walker | ۲۰۰۷ |
بازیگر | فیلم سینمایی | برادران کوئن | No Country for Old Men | ۲۰۰۷ |
بازیگر | فیلم سینمایی | زک پن | The Grand | ۲۰۰۷ |
بازیگر | فیلم سینمایی | استورات تاونسند | Battle in Seattle | ۲۰۰۷ |
بازیگر | فیلم سینمایی | برد اندرسون | Transsiberian | ۲۰۰۸ |
بازیگر | فیلم سینمایی | بیل ماهر | Sleepwalking | ۲۰۰۸ |
بازیگر | فیلم سینمایی | کنت آلترمن | Semi-Pro | ۲۰۰۸ |
بازیگر | فیلم سینمایی | اس . آر بیندلر | Surfer, Dude | ۲۰۰۸ |
بازیگر | فیلم سینمایی | استفن بلبر | Management | ۲۰۰۸ |
بازیگر | فیلم سینمایی | گابریل موچینو | Seven Pounds | ۲۰۰۸ |
بازیگر | فیلم سینمایی | اورن موورمن | The Messenger | ۲۰۰۹ |
بازیگر | فیلم سینمایی | پیتر استبینگز | Defendor | ۲۰۰۹ |
بازیگر | فیلم سینمایی | روبن فلیشر | Zombieland | ۲۰۰۹ |
بازیگر | فیلم سینمایی | رولاند امریش | 2012 | ۲۰۰۹ |
بازیگر | فیلم کوتاه | – | Designing the End of the World | ۲۰۱۰ |
بازیگر | فیلم سینمایی | گای موشی | Bunraku | ۲۰۱۰ |
بازیگر | فیلم سینمایی | ویل گلاک | Friends with Benefits | ۲۰۱۱ |
بازیگر | فیلم سینمایی | اورن موورمن | Rampart | ۲۰۱۱ |
بازیگر، نمایشنامه نویس و کارگردان | تئاتر | وودی هارلسون | Bullet for Adolf | ۲۰۱۲ |
بازیگر | فیلم سینمایی | جی روچ | Game Change | ۲۰۱۲ |
بازیگر | فیلم سینمایی | گری راس | The Hunger Games | ۲۰۱۲ |
بازیگر | فیلم سینمایی | مارتین مکدونا | Seven Psychopaths | ۲۰۱۲ |
بازیگر | فیلم سینمایی | لویی لتریر | Now You See Me | ۲۰۱۳ |
صداپیشه | انیمیشن سینمایی | جیمی هیوارد | Free Birds | ۲۰۱۳ |
بازیگر | فیلم سینمایی | اسکات کوپر | Out of the Furnace | ۲۰۱۳ |
بازیگر | فیلم سینمایی | فرانسیس لارنس | The Hunger Games: Catching Fire | ۲۰۱۳ |
بازیگر و تهیه کننده | فیلم سینمایی | کری فوکوناگا | True Detective | ۲۰۱۴ |
بازیگر | فیلم سینمایی | فرانسیس لارنس | The Hunger Games: Mockingjay – Part 1 | ۲۰۱۴ |
بازیگر | ویدئوی کوتاه | وینسنت هیکاک | U2: Song for Someone (Version 1) | ۲۰۱۵ |
بازیگر | فیلم سینمایی | فرانسیس لارنس | The Hunger Games: Mockingjay – Part 2 | ۲۰۱۵ |
بازیگر | فیلم سینمایی | جان هیلیکات | Triple 9 | ۲۰۱۶ |
بازیگر | فیلم سینمایی | جان ام. چو | Now You See Me 2 | ۲۰۱۶ |
بازیگر | فیلم سینمایی | کیران دارسی اسمیت | The Duel | ۲۰۱۶ |
بازیگر | فیلم سینمایی | راب رینر | LBJ | ۲۰۱۶ |
بازیگر | فیلم سینمایی | کلی فرمون کریگ | The Edge of Seventeen | ۲۰۱۶ |
بازیگر، نویسنده، کارگردان و تهیه کننده | فیلم سینمایی | وودی هارلسون | Lost in London | ۲۰۱۷ |
بازیگر | فیلم سینمایی | کریگ جانسون | Wilson | ۲۰۱۷ |
بازیگر | فیلم سینمایی | مت ریوز | War for the Planet of the Apes | ۲۰۱۷ |
بازیگر | فیلم سینمایی | دستین دنیل کرتون | The Glass Castle | ۲۰۱۷ |
بازیگر | فیلم سینمایی | مارتین مکدونا | Three Billboards Outside Ebbing, Missouri | ۲۰۱۷ |
بازیگر | فیلم سینمایی | راب رینر | Shock and Awe | ۲۰۱۷ |
بازیگر | فیلم سینمایی | ران هاوارد | Solo: A Star Wars Story | ۲۰۱۸ |
بازیگر | فیلم سینمایی | روبن فلیشر | Venom | ۲۰۱۸ |