فیلم بازی تقلید (The Imitation Game) به کارگردانی مورتن تیلدام در سه مقطع زمانی مختلف به زندگی آلن تورینگ، ریاضیدان، دانشمند علوم کامپیوتری و رمزنگار سرشناس بریتانیایی می‌پردازد. بخش عمده‌ای از دقایق فیلم روی ماجراهای جنگ جهانی دوم و تلاش تورینگ و گروهش برای شکستن کد ماشین انیگما که نازی‌ها از آن برای ارسال پیام‌های سری خود استفاده می‌کنند تمرکز دارد. بازی تقلید (The Imitation Game) پس از نمایش در سال ۲۰۱۴ علاوه بر جلب نظر مثبت تماشاگران و منتقدان، نامزد دریافت ۸ جایزه اسکار شد که در نهایت، جایزه‌ی اسکار بهترین فیلمنامه‌ی اقتباسی را از آن خود کرد. در ادامه با بررسی برخی حواشی پیرامون این فیلم و بیان حقایقی جالب درباره‌ی زندگی آلن تورینگ همراه ما باشید.

alan turing

  • پیام‌های رمزگذاری شده به وسیله‌ی انیگما، برای نخستین بار توسط سه ریاضیدان لهستانی شکسته شد. در ادامه، ۵ هفته مانده به آغاز جنگ جهانی دوم، لهستانی‌ها در نزدیکی شهر ورسای با نمایندگان سازمان‌های اطلاعاتی فرانسه و انگلستان دیدار کرده و تکنولوژی رمزگشایی انیگما را در اختیار آن‌ها قرار دادند. این سیستم که بریتانیایی‌ها بعدها نام الترا (Ultra) را روی آن گذاشتند، نقش تعیین کننده‌ای را در پیروزی نیروهای متفقین بر نازی‌ها ایفا کرد.
  • در ابتدای فیلم وقتی دو افسر پلیس وارد خانه‌ی تورینگ می‌شوند، او در حالی که پارچه‌ای را روی بینی و دهانش کشیده، مشغول جمع آوری پودر سیانور رقیق شده از روی زمین است. او در ادامه به افسران پلیس اخطار می‌دهد که عقب‌تر بروند چرا که استنشاق مقدار کمی از این ماده باعث مرگ آنها خواهد شد. این صحنه به شکل کنایه آمیزی به نظریه‌ی مطرح شده در سال ۲۰۱۰ اشاره دارد که مرگ وی در اثر خودکشی نبوده بلکه استنشاق تصادفی سیانور باعث مرگ وی شده است. از طرفی در زمان مرگ آلن، یک سیب آغشته به سیانور در کنار تخت خواب وی پیدا شده است. صحنه‌ای که تورینگ برای به دست آوردن دل همکارانش به هر کدام از آنها یک سیب می‌دهد، در واقع به علاقه‌ی وی به این میوه اشاره دارد. مادر آلن تورینگ از جمله کسانی بود که اعتقادی به خودکشی فرزندش نداشت.
  • در تعدادی از صحنه‌های فیلم، ما آلن تورینگ را در حال دویدن می‌بینیم. توریگ در زندگی واقعی‌اش، دونده‌ی دو استقامت بود و در سال ۱۹۴۶، در جریان مسابقات دو ماراتن، مسافت ۴۲ کیلومتر را در زمان دو ساعت و چهل و شش دقیقه دوید. در طول فیلم به طور رسمی هیچگاه به ورزشکار بودن وی اشاره نمی‌شود.

خواهیم پرداخت.

آلن تورینگ در حال رقابت در دو ماراتن

  • در ۲۴ نوامبر سال ۲۰۱۴، پیش از آغاز نمایش بازی تقلید (The Imitation Game) در آمریکا، نیویورک تایمز جدول متقاطعی را که در سال ۱۹۴۲ توسط توینگ طراحی شده بود دوباره منتشر کرد. جایزه‌ی کسانی که موفق به حل این جدول شدند، شرکت در تور لندن و دیدار مرکز بلچلی پارک از نزدیک بود.
  • وینستون چرچیل بعدها اعتراف کرد که در طول جنگ جهانی دوم، هیچ افرادی به اندازه‌ی کدشکنان مرکز بلچلی پارک، به ارتش بریتانیا کمک نکردند.
  • در یکی از صحنه‌های فیلم، فرمانده دنیستون به تورینگ می‌گوید که در یک هفته‌ی گذشته یکی از بهترین زبان‌شناسان کشور را رد کرده است. کسی که زبان آلمانی را بهتر از برتولت برشت می‌شناسد. شخصی که دنیستون درباره‌ی آن صحبت می‌کند درواقع جان رونالد روئل تالکین، نویسنده‌ی کتاب‌های هابیت و ارباب حلقه‌ها است که به واسطه‌ی اصالت مادرش، زبان آلمانی را از همان کودکی آموخته بود. در ژانویه‌ی سال ۱۹۳۹ از تالکین پرسیده شد که در صورت ضرورت ملی، او حاضر است در بخش رمزنگاری دفتر امور خارجه فعالیت کند که او نیز موافقت کرد و از بیست و هفتم مارس، در یک دوره‌ی آموزشی چهار روزه حضور یافت. تالکین در این مرکز به خدمات غیر ضروری می‌پرداخت و هیچگاه دست به رمزنگاری نزد.
  • در روز بیست و چهارم دسامبر سال ۲۰۱۳، آلن تورینگ مشمول عفو سلطنتی ملکه‌ی بریتانیا شد. بندیکت کامبربچ در مصاحبه با USA Today اینچنین به این اتفاق واکنش نشان می‌دهد: در واقع این تورینگ است که باید آنها را ببخشد. امیدوارم این فیلم نشان دهد که تورینگ چه انسان خارق‌العاده‌ای بود و در ادامه چگونه توسط طرح درمانی دولت به نابودی کشیده شد. این واقعا شرم آور است. این اتفاق، بخش ننگینی از تاریخ ماست.
  • ماشین رمزنگاری آلن تورینگ در فیلم، بر اساس نسخه‌ی واقعی آن که در موزه‌ای در بلچلی پارک نگهداری می‌شود ساخته شده است. با این حال با توجه به توضیحات ماریا ژورکویچ به عنوان طراح کار٬ به خاطر حفظ جنبه‌ها‌ی سینمایی، این ماشین نسبت به نسخه‌ی اصلی‌اش کمی بزرگتر و البته پیچیده‌تر به تصویر کشیده شده است.

The Imitation Game

نسخه واقعی ماشین رمزنگاری آلن تورینگ معروف به کریستوفر

  • در یکی از صحنه‌های مربوط به بازجویی آلن تورینگ، او صحبت‌هایی را در رابطه با بازی تقلید و آزمون تورینگ مطرح می‌کند. تورینگ این آزمون را در سال ۱۹۵۰ به منظور سنجش میزان هوشمندی ماشین طراحی کرد. در آزمون تورینگ، یک شخص به عنوان قاضی با یک انسان و یک ماشین از طریق یادداشت به گفتگو می‌نشیند. در طول آزمون، ماشین سعی دارد به گونه‌ای به سوالات مشترک مطرح شده پاسخ دهد که قاضی را متقاعد کند که یک انسان است و در واقع وی را فریب دهد. وقتی قاضی در تشخصی انسان و ماشین دچار اشتباه شود، در آن صورت است که ماشین، این آزمون را با موفقیت پشت سر گذاشته است. برای اینکه ماشین مجبور به تقلید صدای انسان نباشد، پرسش و پاسخ از طریق نمایش‌گر و صفحه کلید صورت می‌گیرد. تا به امروز پس از گذشت سال‌ها، هیچ برنامه‌ای قادر به موفقیت در این آزمون نبوده است. در پایان صحنه‌ی بازجویی، تورینگ پس از پاسخ دادن به سوال‌ها از کارآگاه می‌پرسد که آیا او یک ماشین است یا یک انسان و در نهایت کارآگاه نیز در جایگاه شخص قاضی این آزمون، می‌گوید که قادر به قضاوت این موضوع نیست.
  • صحنه‌های مربوط به نوجوانی آلن تورینگ، در مدرسه‌ی شربورن تصویربرداری شد. جایی که وی در فاصله‌ی بین سال‌های ۱۹۲۶ تا ۱۹۳۱ در آنجا تحصیل می‌کرد. اکثر بازیگران این بخش از فیلم، دانش آموزان واقعی مدرسه شربورن بودند.
  • پس از نمایش بازی تقلید (The Imitation Game) درمونت تورینگ، برادرزاده‌ی آلن تورینگ، بندیکت کامبربچ را بهترین انتخاب برای ایفای نقش عمویش توصیف کرد. جیمز تورینگ، برادرزاده‌ی بزرگ آلن نیز ضمن ستایش کامبربچ عنوان کرد: بندیکت چیزهایی درباره‌ی آلن تورینگ می‌داند که من پیش از این نمی‌دانستم. این سطح از آشنایی وی با شخصیت تورینگ واقعا شگفت انگیز است.
  • سایت رسمی فیلم با آدرس theimitationgamemovie.com مجموعه‌ای از جدول‌های متقاطعی را که آلن تورینگ در طول زندگی خود طراحی کرده است، در اختیار کاربران قرار می‌دهد.
  • بازی تقلید (The Imitation Game) نخستین فیلم انگلیسی زبان مورتن تیلدام، کارگردان نروژی به حساب می‌آید.

The Imitation Game

  • تصاویر مربوط به پوسته‌ی لاک پشت که روی دیوار خانه‌ی تورینگ چسپانده شده، در واقع به آخرین فعالیت علمی وی پیش از مرگش اشاره دارد. تورینگ معتقد بود که الگوهای به کار رفته در این پوسته‌ها، علیرغم زیبایی و پیچیدگی ظاهری آنها، از قوانین و دستورالعمل‌هایی تحت عنوان کد ژنتیکی پایه پیروی می‌کنند. در واقع موجودیت بیولوژیکی بسیار پیچیده، می‌تواند از برنامه‌هایی بسیار ساده از جمله تغییرات کوچک در DNA ناشی شود. این نظریه‌ها در ادامه نقش بسزایی را در سیر تکامل علم ژنتیک ایفا کرد خصوصا برای آن دسته افرادی که اعتقاد داشتند، پیچیدگی زندگی نمی‌تواند تصادفی باشد. تورینگ اعتقاد داشت که وجود اعداد فیبوناچی در ساختار گیاهان قابل مشاهده است.
  • استوارت گراهام منزیس که نقش وی را در این فیلم مارک استرانگ ایفا می‌کند، منبع الهام ایان فلمینگ برای خلق شخصیت M، به عنوان رئیس جیمز باند بود. منزیس از سال ۱۹۳۹ تا سال ۱۹۵۲ ریاست سرویس اطلاعاتی و جاسوسی انگلیس در بخش برون مرزی موسوم به MI6 را بر عهده داشت.
  • کمپانی واینستین (The Weinstein Company) با پرداخت ۷ میلیون دلار، امتیاز پخش بازی تقلید (The Imitation Game) در ایالت متحده را خریداری کرد که این مبلغ، بالاترین رقم هزینه شده برای به دست آوردن امتیاز یک فیلم اروپایی به حساب می‌آید.
  • مجله‌ی تایم (TIME)، بازی بندیکت کامبربچ در نقش آلن تورینگ را به عنوان بهترین نقش آفرینی سال ۲۰۱۴ انتخاب کرد.
  • آلن تورینگ و بندیکت کامبربچ در زندگی واقعی، نسبت فامیلی بسیار دوری با هم دارند. در واقع اجداد آنها در جان بوفورت، نخستین کنت سامرست (Somerset) که در قرن چهاردهم زندگی می‌کرد به هم می‌رسند.
  • در صحنه‌هایی از فیلم، شخصیت پیتر هیلتون به دلیل تاثیر مستقیم آلن تورینگ روی کشته شدن برادرش، با وی وارد مشاجره می‌شود. در سال ۱۹۹۹ در خلال مستند Station X، پیتر هیلتون واقعی که بعدها تبدیل به استاد ریاضیات شد، به شدت به تورینگ ادای احترام می‌کند. او می‌گوید: تورینگ نابغه بود و باید به این نکته نیز توجه کرد که تفاوت بسیاری بین یک فرد بسیار باهوش و یک نابغه وجود دارد. او با اصالت تفکر خود، هر لحظه ما را شگفت‌زده می‌کرد.
  • بازی تقلید (The Imitation Game) نخستین تجربه‌ی فیلمنامه نویسی گراهام مور به حساب می‌آید که در همان اولین گام، جایزه‌ی‌ اسکار بهترین فیلمنامه‌ی اقتباسی را برایش به ارمغان آورد. او که از علاقه‌مندان جدی علم کامپیوتر است، از چهارده سالگی به دنبال نوشتن فیلمنامه‌ای با محوریت داستان زندگی آلن تورینگ بود. فیلمنامه‌ی گراهام مور، پیش از ساخته شدن در لیست سیاه قرارداشت و در سال ۲۰۱۱ نیز به عنوان بهترین فیلم غیرهالیوودی این لیست انتخاب شد.
  • کت و شلوار آبی راه راهی که مارک استرانگ در نقش استورات منزیس به تن می‌کند، یک لباس ویژه‌ی متعلق به دهه‌ی ۴۰ میلادی است که به خوبی تفاوت وی به عنوان رئیس MI6 و سایر شخصیت‌های فیلم را نمایان می‌کند.
  • جویس گراو، خانه‌ای که در طول فیلم از آن به عنوان مرکز بلچلی پارک استفاده می‌شود، در واقع خانه‌ی دوران کودکی ایان فلمینگ، نویسنده‌ی مجموعه داستان‌های جیمز باند است.

The Imitation Game

خانه کودکی ایان فلمینگ که در فیلم به عنوان لوکیشن بلچلی پارک استفاده شد

  • شخصیت جان کیرنکراس در فیلم، یکی از کدشکنان اصلی مرکز بلچلی پارک است که بعدها هویتش به عنوان جاسوس شوروی توسط آلن تورینگ شناسایی می‌شود. با این وجود در دنیای واقعی، کیرنکراس و تورینگ هیچگاه یکدیگر را ملاقات نکرده‌اند. با اینکه کیرنکراس در آن زمان در بلچلی پارک مشغول به کار بود، ولی نقشی در حد یک مشاور داشت.
  • تا به امروز کتاب‌ها و مقالات بسیاری درباره‌ی چگونگی شکسته شدن رمز انیگما منتشر شده است که در اغلب آنها، نقش ریاضیدانان لهستانی در دستیابی به این موفقیت نادیده گرفته شده است. از مهمترین این نمونه‌ها می‌توان به کتاب فردریک ویلیام وینترباتم تحت عنوان راز الترا (The Ultra Secret) اشاره کرد که وی در آن ادعا می‌کند که انگلستان نخستین کشوری بود که رمز انیگما را شکست. اگر چه ماشین انیگمایی که انگلیسی‌ها موفق به رمزگشایی آن شدند، از آنچه لهستانی ها کد آن را شکستند پیچیده‌تر بود ولی نباید این نکته را نیز فراموش کرد که انگلستان، تا پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، همچنان از زبان‌شناسان برای رمزگشایی پیام‌ها استفاده می‌کرد و این لهستانی‌ها بودند که آنها را به سمت الگوهای ریاضی کشاندند.
  • نمایش عمومی بازی تقلید (The Imitation Game) در تاریخ چهاردهم نوامبر ۲۰۱۴، همزمان با هفتاد و چهارمین سالگرد حمله‌ی هوایی به شهر کاونتری در انگلستان آغاز شد. بسیاری بر این اعتقادند که نقشه‌ی حمله به این شهر توسط مرکز بلچلی پارک رمزگشایی شده بود ولی چرچیل از ترس اینکه آلمان‌ها به شکسته شدن رمز انیگما پی ببرند، ترجیح داده هیچ اقدامی را برای جلوگیری از این حمله صورت ندهد.  با این حال اسنادی وجود دارد که می‌گوید دولت انگلستان از زمان این حمله‌ی هوایی باخبر بوده ولی برای جلوگیری از آن، قادر به شناسایی محل حمله نشده است. در اپیزود رسوایی در بلگراویا (A Scandal in Belgravia) از مجموعه‌ی شرلوک، همین بحث مطرح می‌شود و در آنجا، کامبربچ در نقش شرلوک هولمز می‌گوید که شک دارد که اظهارات دولت حقیقت داشته باشد.
  • در ابتدا قرار بود جی بلیکسون، کارگردانی بازی تقلید (The Imitation Game) را بر عهده بگیرد. بلیکسون ساخت دو فیلم ناپدید شدن آلیس کرید (The Disappearance of Alice Creed) و موج پنجم (The 5th Wave) را در کارنامه دارد.
  • کتاب آلن تورینگ: انیگما (Alan Turing: The Enigma) نوشته‌ی اندرو هاجز پایه گذار ساخت فیلم بازی تقلید (The Imitation Game) بوده است. فیلم تلویزیونی شکستن کد (Breaking the Code) به کارگردانی هربرت وایز٬ دیگر اثری است که با اقتباس از این کتاب در سال ۱۹۹۶ ساخته شده است.
  • اگرچه بازماندگان آلن تورینگ از انتخاب بندیکت کامبربچ برای ایفای نقش وی بسیار رضایت داشتند ولی با انتخاب کایرا نایتلی برای نقش جوآن کلارک مخالف بودند چرا که اعتقاد داشتند جوآن واقعی بسیار ساده‌تر از این حرف‌ها بود.

The Imitation Game

جوآن کلارک

  • الکساندر دسپلا، موسیقی متن فیلم را تنها در ظرف دو و نیم هفته ساخت. او این موسیقی را با همکاری ارکستر سمفونیک لندن در ابی رود استودیوز (Abbey Road Studios) ضبط کرد.
  • بندیکت کامبربچ و کایرا نایتلی در زندگی واقعی جز صمیمی‌ترین دوستان یکدیگر به حساب می‌آیند. متیو گود نیز که در این فیلم نقش هیو الکساندر را ایفا می‌کند، از سال ۲۰۰۰ دوستی نزدیکی را با کامبربچ دارد.
  • بندیکت کامبربچ مدرک کارشناسی خود را در رشته‌ی نمایش از دانشگاه منچستر گرفته است. همان دانشگاهی که آلن تورینگ پس از جنگ، فعالیت‌های محاسباتی خود را در آنجا انجام می‌داد.
  • نوشته‌ها، کدها و تصاویری که روی دیوار خانه‌ی آلن تورینگ چسپانده شده، همگی ایده‌های طراح تولید فیلم، ماریا ژورکوویچ است. از نظر مورتن تیلدام، اگرچه این کاغذها آنچنان به چشم نمی‌آیند، ولی نقش مهمی را در تعریف بهتر شخصیت تورینگ ایفا می‌کنند.
  • ریچارد کورلیس، منتقد مجله‌ی تایمز نام «Dancing with Doctor Strange» را برای عنوان نقدش بر این فیلم انتخاب کرده بود. جالب اینجاست که یک ماه بعد، بندیکت کامبربچ به طور رسمی برای ایفای نقش دکتر استرنج در دنیای سینمایی مارول انتخاب شد.
  • بر خلاف ظاهر آراسته و مرتب آلن تورینگ در فیلم، تورینگ واقعی به نامرتب بودن و عدم توجه به سر و وضع ظاهری‌اش شهرت داشت.
  • بندیکت کامبربچ در سال ۲۰۰۴، در فیلم تلویزیونی هاوکینگ (Hawking) نقش استیون هاوکینگ، یکی دیگر از نوابغ بریتانیایی را ایفا کرده است.
  • در ابتدای فیلم در حالی که آلن تورینگ در حال رفتن به مرکز بلچلی پارک است، صدای سخنرانی رادیویی نخست وزیر نویل چمبرلین و در ادامه، صدای پادشاه جورج ششم شنیده می‌شود که به طور رسمی، جنگ بریتانیا با آلمان را اعلام می‌کنند. هر دوی این سخنرانی‌ها در فیلم سخنرانی پادشاه (The King’s Speech) نیز وجود دارد. آهنگساز هر دو فیلم، الکساندر دسپلا است که برای هر دو اثر نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شده است.

The Imitation Game

بلچلی پارک در جنگ جهانی دوم

  • دستگاه انیگما به عنوان یک دستگاه رمزگذار مبتنی بر روتور، در ابتدا در سال ۱۹۱۵ توسط دو افسر نیروی دریایی هلند طراحی شد. پس از پایان جنگ جهانی اول، آلمان این تکنولوژی را به منظور ارتباطات تجاری و دیپلماتیک توسعه داد.
  • لئوناردو دی‌کاپریو اصلی‌ترین گزینه برای ایفای نقش آلن تورینگ بود.
  • تیموتی کارلتون، پدر واقعی بندیکت کامبربچ، فارغ التحصیل مدرسه‌ی شربورن است. همان مدرسه‌ای که آلن تورینگ نیز در آنجا درس می‌خواند.
  • برخی از لباس‌هایی که آلن تورینگ در طول فیلم می‌پوشد، دارای یک سری الگوهای هندسی خطی است که به نوعی به فعایت‌های بعدی وی در علم کامپیوتر اشاره دارد.
  • مادر بزرگ مادر بندیکت کامبربچ با نام کاترین، یکی از اعضای تیم کدنگاری مرکز بلچلی پارک بود.
  • ایستگاه راه آهن نمایش داده شده در ابتدای فیلم، ایستگاه گینگز کراس در لندن است. همان ایستگاهی که هری پاتر از آنجا با قطار به هاگوارتز می‌رود.
  • آغاز نمایش عمومی بازی تقلید (The Imitation Game) با دو اتفاق ویژه در زندگی شخصی بندیکت کامبربچ و کایرا نایتلی همراه شد. کامبربچ در نوامبر ۲۰۱۴، نامزدی‌اش را با سوفی هانتر، کارگردان تئاتر اعلام کرد و نایتلی نیز متوجه بارداری خود از همسر موزیسینش یعنی جیمز رایتون شد.
  • مراحل تصویربرداری فیلم در روز یازدهم نوامبر سال ۲۰۱۳، همزمان با روز بزرگداشت (Remembrance Day) به اتمام رسید. روز بزرگداشت روزی است که در آن قرارداد آتش‌بس بین آلمان و متفقین به امضا رسید و بدین ترتیب آتش جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۸ خاموش شد.
  • بندیکت کامبربچ طی مصاحبه‌ای اعتراف کرده که در هنگام تصویربرداری صحنه‌ی پایانی فیلم، قادر به متوقف کردن گریه‌اش و کنترل احساسات خود نبود. او که شیفته‌ی شخصیت آلن تورینگ شده بود، از ستمی که بر وی روا شد بسیار متاثر بود.

The Imitation Game

  • شخصیت فرمانده دنیستون با بازی چارلز دنس، در این فیلم به عنوان شخصیتی مخالف و عاملی منفی به تصویر کشیده شده است. در حالی که دنیستون واقعی خودش یک رمزنگار بود که برای سازمان اطلاعات نیروی دریایی کار می‌کرد. او به همراه همکارانش در خلال جنگ جهانی اول موفق به رمزگشایی تلگراف آرتور زیمرمان، وزیر امورخارجه‌ی آلمان به مکزیک شدند که در خلال آن از مکزیک خواسته شده بود علیه آمریکا و به نفع آلمان وارد عمل شود. او در ادامه در حالی که رئیس مدرسه‌ی کدنگاری بود، اهمیت شکسته شدن کد آلمانها را درک کرده و از حامیان اصلی تورینگ برای رمزگشایی ماشین انیگما بود. دنیستون آنقدر به تورینگ ایمان داشت که اجازه می‌داد اسناد محرمانه‌ی سازمان را با خود به خانه ببرد.
  • پیش از خرید حقوق کتاب آلن تورینگ: انیگما (Alan Turing: The Enigma)، تهیه کنندگان کار قصد داشتند بازی تقلید (The Imitation Game) را در قالب یک سریال تلویزیونی تولید کنند.
  • ۱۵ نفر از بازیگران و خدمه‌ی بازی تقلید (The Imitation Game)، پیش از این در فیلم بندزن، خیاط، سرباز، جاسوس (Tinker Tailor Soldier Spy) به کارگردانی توماس آلفردسون نیز با یکدیگر همکاری داشته‌اند.
  • در صحنه‌ی پایانی فیلم، آلن تورینگ در حال کار روی دستگاه کامپیوترش به تصویر کشیده می‌شود. در واقعیت، تورینگ در آن زمان در آزمایشگاه ملی فیزیک مشغول کار روی موتور محاسبه‌ی خودکار بود ولی در ادامه به خاطر کند بودن روند پیشرفت پروژه٬ آن را نیمه‌کاره رها کرد. او پس از ارائه‌ی طرح نخستین کامپیوتر برنامه‌دار، به دانشگاه منچستر رفت و در آنجا به جای ساخت ماشین‌ها به برنامه‌نویسی برای آنها پرداخت.

زومجی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *