تیم های ایتالیایی همواره تحت شدیدترین فشارها هستند، فشارهایی که از سوی رسانه ها، مسئولان باشگاه و بیشتر از همه هواداران وارد می شود. از دهه ۱۹۷۰ به بعد، افراطی ترین هواداران باشگاه ها را در ایتالیا با نام «اولتراها» می شناسند. آنها قادر هستند تا هر چیزی را که بر وفق مرادشان نباشد، در هم بریزند. اینتر در طول فصل ۹۹-۱۹۹۸، تحت فشار همین اولتراها مجبور به تغییر ۴ سرمربی شد و در سال ۲۰۰۱ نیز هواداران خشمگین اینتر یک بمب دست ساز را به سوی مربی خود پرتاب کردند.
هواداران خشمگین شهر ناپل نیز در سال ۲۰۰۳، اتومبیل کاپیتان تیم خود را حین رانندگی در جاده از پرتاب سنگ در امان نگذاشتند و در همان فصل، دو مسابقه سری آ به علت اغتشاش تماشاگرها لغو گردید. مرگ یک پلیس توسط هواداران افراطی در جریان دربی کاتانیا و پالرمو در سال ۲۰۰۷ موجب شد که در کلیه ورزشگاه های فوتبال به روی تماشاگرها بسته شوند اما هیچ کدام از تدابیر قادر به مهار «اولتراهای رام نشدنی» نبودند. برخی از این تماشاگرها نه تنها به خوی تهاجمی خویش ادامه دادند، بلکه در برخی موارد دیده شده که علیه تیم خود یا بازیکن مشخصی از تیم محبوبشان نیز شعار سر می دهند. گاهی حتی رئیس باشگاه و مربیان نیز از این شعارهای غضبناک در امان نیستند.
مردم ایتالیا با فوتبال زندگی می کنند. هزاران نفر به تماشای تمرینات تیم های محبوب خود رفته و میلیون ها نفر نیز با حضور در ورزشگاه و یا از طریق تلویزیون، مسابقات سری آ یا کوپا ایتالیا را می بینند. پُر مخاطب ترین روزنامه در این کشور، یک روزنامه ورزشی (گاتزتا دلو اسپورت) است که نسبت به دو روزنامه ورزشی دیگر در ایتالیا، طرفدارهای بیشتری دارد. اغلب محتوای این روزنامه ها به فوتبال مربوط شده و علاوه بر آنها، باید تعداد زیادی از ماهنامه ها و نشریه های تخصصی ورزشی (فوتبال) را نیز به دکه مطبوعات ایتالیا اضافه کنیم.
«کالچو» برای ایتالیایی ها صرفاً یک بازی نیست و حتی گاهی، تعریف آن به عنوان یک ورزش نیز، کمی دشوار می شود ولی می توان با اطمینان گفت که «کالچو» یک تجارت بسیار بزرگ است. برای ایتالیایی ها، کالچو یا همان فوتبال به مثابه یک مذهب مدنی و تعصبی بوده که وفاداری و عقده های روحی، یک امر بسیار عادی در این آیین محسوب می شود. به اعتقاد جان فوت نگارنده کتاب «کالچو، تاریخ فوتبال ایتالیا»، رعایت بازی جوانمردانه (Fair Play) در فوتبال این کشور نسبت به سایر نقاط اروپا بسیار کمتر است. دایوینگ یا مشابه سازی، یک پدیده مذموم در فوتبال ایتالیا نیست و حتی اغلب گزارشگرهای فوتبال، فریب کاری بازیکن ها در داخل زمین را نه تنها مورد ملامت قرار نمی دهند، بلکه آن را می ستایند. در فوتبال ایتالیا، همیشه حق با برنده ها است و بازنده ها همیشه نادرست می گویند.
یکی از تلخ ترین حوادث تاریخ فوتبال ایتالیا؛ قربانی شدن یک پلیس توسط هواداران پس از دربی سیسل (پالرمو و کاتانیا) در سال ۲۰۰۷
جان فوت پژوهشگر انگلیسی در دهه ۱۹۹۰ در ایتالیا زندگی می کرد. او می گوید که تنها با زندگی کردن در این سرزمین می توان پی برد که فوتبال چه تأثیر شگرفی بر زندگی ایتالیایی ها داشته و حتی بر تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز تأثیر گذار است. فوتبال در ایتالیا یک پدیده صرفاً ورزشی نیست و درک شرایط این کشور بدون در نظر گرفتن فوتبال، یک امر محال است و بر عکس.
نمونه بارز تأثیر فوتبال بر سیاست در کشور ایتالیا را باید به جلوس سیلیو برلوسکونی رئیس باشگاه میلان بر کرسی نخست وزیری این کشور در سال ۱۹۹۴ دانست. برلوسکونی با تکیه بر شعار «Forza Italia» که برگرفته از تکیه کلام هواداران میلان و سایر تماشاگرهای فوتبال در ورزشگاه های این کشور بود، نخست وزیر ایتالیا شد. به نظر می رسد که مرز بین سیاست و فوتبال در ایتالیا به شدت در حال کم رنگ تر شدن است، البته اگر مرزی باقی مانده باشد!
همان طور که از شور و شعف ایتالیایی ها در فوتبال گفتیم، باید روی دیگر سکه را نیز ببینیم. یکی از بزرگ ترین رسوایی های تاریخ فوتبال در ماه می ۲۰۰۶ در این کشور فاش گردید که به «کالچوپولی- calciopoli» و به زعم هواداران اینتر به «موجی پولی-Moggiopoli» معروف شد. [اصطلاح «موجی پولی» به دخالت لوچانو موجی رئیس وقت باشگاه یوونتوس در برخی از پرونده های رسوایی کالچوپولی اشاره دارد]
چند هفته پس از افشای این رسوایی بزرگ، مردم ایتالیا جشن قهرمانی آتزوری را در جام جهانی ۲۰۰۶ برگزار کردند تا یک پارادوکس را در سرزمین چکمه شاهد باشیم. بسیاری از فوتبال نویس های ایتالیایی هاج و واج مانده بودند که از لکه ننگ کالچوپولی بنویسند یا از قهرمانی در جام جهانی؟ تابستان ۲۰۰۶ برای فوتبال ایتالیا، مرزی بین پلشتی ها و زیبایی ها وجود نداشت و ایتالیایی ها در اوج سر افکندگی به اوج غرور رسیدند.
فوتبال ایتالیا معجونی است از خشونت، ، شور و شعف، تعصب، نژاد پرستی، عشق، اعتراضات هیستریک هواداران، مصدومیت های ساختگی و شیرجه های الکی، ژورنالیست های حرفه ای و مرموز، داورهای مرموز تر، تاکتیک ها، رسوایی ها، اولتراها و تیفوسی ها، سیاست و سیاست مدارها، پول و بی پولی، رسانه های دلربا و یک تیم ملی که همه برای آن زندگی می کنند. فوتبال ایتالیا یا کالچو، هر نامی که برای آن در نظر بگیرید، معجونی بی بدیل است و همچون سکه، دو رو دارد. در ادامه داستان فوتبال ایتالیا، به سراغ هر دو روی این سکه خواهیم رفت، هم زیبایی ها و هم پلشتی ها!
کالچو، داستان فوتبال ایتالیا ادامه دارد…
برنامه نود