«دیوید لینچ» را همگان می شناسند. او یکی از رک ترین فیلمسازان معاصر به شمار می رود که هر آن چه اختیار کند را در آثار خود می گنجاند و واهمه ای از برداشت درست یا غلط مردم و منتقدین از کارگردانی اش ندارد. این روز ها با اکران فصل سوم سریال «Twin Peaks» تقریباً به هرجا سرک می کشیم رد پایی از دیوید لینچ را مشاهده می کنیم. او به تازگی بیانات متعددی در زمینه های مختلف از خود ابراز نموده است. در جدیدترین خبری که از این شخص منتشر شده، او از در خطر بودن سینما ابراز نگرانی کرده است. پایگاه خبری «عرب نیوز» در مصاحبه ی ویدئویی با این شخص به نکات قابل توجهی رسیده که خلاصه ی آن را می توانید در جملات زیر ملاحظه کنید:
به عقیده ی من فیلم های سینمایی با مشکل جدی رو به رو هستند و خانه ی هنر و سینما دیگر مکان قدیمی برای خلق هنر نیستند و از بین رفته اند. در این میان شبکه ها و تلویزیون هستند که به داستان سرایی هرچه بیشتر پرداخته و کورسوی امید برای خلق آثار جدید را روشن نگه داشته اند.
دیوید لینچ دنیای سینمایی منحصر به فرد خودش را دارد. برخی فیلم های او را عجیب می نامند و عده ای به ستایش هنرمندی او در خلق آثاری چون «بزرگراه گمشده» ، «جاده ی مالهالند» و «مخمل آبی» می پردازند؛ با این حال چیزی که بدیهیست این است که تاریخ سینما تنها یک دیوید لینچ به خود می بیند و معلوم نیست در آینده کسی بتواند سینما را آن گونه که لینچ از آن صحبت می کند، درک کند. نکته ی کلیدی حرف های چند وقت اخیر لینچ این است که او جو حاکم بر صنعت فیلم سازی آمریکا را مناسب ساخت فیلم سینمایی جدیدی نمی بیند و همین مسئله باعث شده نزدیک به 12 سال از آخرین اقدام او جهت ساخت فیلم سینمایی سپری شود. وقتی خبرنگار از او سوال می کند که چرا فکر می کند خانه ی هنر ملی آمریکا و سینما در حال از بین رفتن اند با چنین پاسخی رو به رو می شود :
در حال از بین رفتن نیستند. خیلی وقت است که مرده اند. در این مکان ها اثری از هنر نمی بینم.
بیاناتی که می توان به وضوح شاهد آن ها بود. سینمای امروز آمریکا اسیر تجملات و بلاک باسترهایی شده که اجازه ی عرضه اندام به آثار مستقل یا دراماتیک را نمی دهند و توجه ی عمده ی مردم به سمت فیلم های ابرقهرمانی استودیوهایی نظیر ماول و دی سی معطوف گشته است. این مسئله باعث شده تا فیلم سازان بزرگی از جمله «دیوید لینچ» جو حاکم را برای ساخت فیلم های بعدی خود مناسب نبینند و به حمایت و تمجید از تلویزیون بپردازند. با این حال تعداد کارگردان هایی که به ارزش واقعی هنرهفتم پی برده اند قابل توجه است و می توان هرساله آثار بسیار خوش ساختی را از سینمای بین الملل به تماشا نشست که کوشیده اند ادای احترامی به جایگاه رفیع هنر و رسالت سینما کرده باشند.
30نما