سریال «گناهکار»؛ معمایی با موضوع قتل

درباره سریال «گناهکار» که ژانر جنایی- معمایی دارد و جان کلامش این است: همان قدری امکان وقوع اتفاق های جدید در گذشته وجود دارد که در آینده.

این گناهکار را تبرئه کنید

رامبد خانلری: قسمت اول «گناهکار» را از روی بیکاری دیدم. دیدم سریال جدیدی آمده با بازی «جسیکا بیل» که سایت آی ام دی بی هم نمره زیاد خوبی به آن نداده است. تجربه ثابت کرده من سریال های با نمرات بالای 9 سایت آی ام دی بی را دوست ن دارم. سریال های مورد علاقه من همیشه عددی بین 7.5 تا 8.5 دارند. نمره گناهکار هم بین 7.5 تا 8 بود. بی میل و رغبت در حال تماشای قسمت اول بودم، به نظرم آمد از آن سریال هایی است که هر وقت بی سریال شدم می توانم یکی از قسمت هایش را تماشا کنم؛ از آن سریال هایی که نه تماشا کردنشان به جایی از دنیا بر می خورد و نه تماشا نکردنشان.
عادت دارم پیش از تماشای سریال ها مختصری در مورد آن ها بخوانم. فهمیدم که این سریال را از روی یک کتاب پرفروش ساخته اند. چقدر خوب است که دست اندرکاران ساخت سریال های آن طرف آبی کتاب می خوانند. این جا اگر سازندگان بخواهند کتاب مورد علاقه شان را بسازند، همه شروع می کنند به ساختن سریال «شازده کوچولو» چون بیشترشان فقط همین یک کتاب را خوانده اند. همین فکرهایی که حالا برای شما می نویسم، وقت تماشای قسمت اول سریال گناهکار به سراغم آمده بود و در سرم می چرخید.
سکوت و سکون ابتدای قسمت اول به فکرهایم این اجازه را می داد که خوب در سرم جولان بدهند و من را فکری نگه دارند که اتفاقی در سریال به من سیلی محکمی زد و تمام فکرهایم را از سرم تاراند و من را وادار به این کرد که ادامه سریال را با توجه بیشتری نگاه کنم. تماشا کردم تا پایان قسمت اول. آخرین صحنه قسمت اول به من بهانه بیشتری برای تماشا داد.
مدت ها بود ندیده بودم سریالی همان جایی تمام شود که مخاطب را وادار به تماشای قسمت دوم کند و گناهکار این کار را کرد. وقتی قسمت دوم و سوم این سریال را تماشا می کردم، هنوز نظر خاصی در مورد گناهکار نداشتم، اما با خودم فکر می کردم از آن سریال های خنثی است که تماشا کردنشان بهتر از تماشا نکردنشان است؛ ولی یک جایی به گمانم به وقت تماشای قسمت چهارم به خودم گفتم من این سریال را خیلی دوست دارم و به همین راحتی گناهکار تبدیل به سریال مورد علاقه من شد.
یک سریال شسته رفته در هشت قسمت که جان کلامش این است: همان قدری امکان وقوع اتفاق های جدید در گذشته وجود دارد که در آینده. سریالی جنایی- معمایی با دغدغه مذهب و دنیای کاملا زنانه. یک مینی سریال تر و تمیز که تماشای آن را به همه توصیه می کنم. این قدر از این سریال خوشم آمد که تماشای آن را به تمام نزدیکانم توصیه کردم. در یکی از صفحات شخصی خودم در یکی از شبکه های اجتماعی هم تماشای این سریال را به دوستان توصیه کردم.
در این یک هفته گذشته دوستان زیادی به من پیام دادند و از من برای معرفی این سریال تشکر کردند. فهمیدم که گناهکار برای همه سریال جذابی است و همه از تماشای آن به وجد می آیند و پیگیر ادامه داستان می شوند.
یکی از نقاط قوت این سریال انتخاب خوب بازیگران و بازی خوب آن ها در نقش هایی است که به خوبی نوشته شده اند. حالا که این سریال را تماشا کرده ام، کنجکاو خواندن کتاب گناهکار هستم، چون معتقدم فیلم ها و سریال های خوبی که از روی کتاب ها ساخته می شوند، هر چقدر هم که خوب باشند، به خوبی کتاب نیستند.
 سریال «گناهکار»؛ معمایی با موضوع قتل
جنایت خواهرانه
روناک حسینی: یک روز گرم تابستان است و آخر هفته ای کنار ساحل و آدم ها گروه گروه روی زیراندازهای نازک کوچک نشسته اند و می خندند. بچه ها جیغ می کشند، دنبال هم می دوند و به هم آب می پاشند، عده ای لب ساحل شنا می کنند و عده ای دیگر روی ماسه های ساحل زیر آفتاب دراز کشیده اند. همه چیز خوب، آرام و دل انگیز است تا این که آهنگ همه چیز را زیر و رو می کند و داستان سریال «گناهکار» از همین جا آغاز می شود.
احساس گناه آدمیزاد را می کشد. اگر نکشد، قوی ترش نمی کند، بلکه آهسته آهسته او را به جسدی بی جان تبدیل می کند که نگاه می کند، اما چیزی نمی بیند. گوش می دهد، اما چیزی نمی شوند. نفس می کشد، اما زندگی نمی کند. این احساس، پاگ سیاه کوچولوی افسردگی را به یک سگ شکاری عظیم الجثه بدل می کند که مهار کردنش اصلا ساده نیست.
کورا، شخصیت اصلی سریال گناهکار، با احساس گناه بزرگ می شود. احساس گناهی که باعث می شود هر لحظه نخواهدباشد. این احساس گناه با تنبیه های سختگیرانه و عجیب و غریب مادرش، او را بدل به زنی سرگشته می کند که برای زنده ماندن به امیدهای کوچکی چنگ می زند که به راحتی می تواند از آن ها بگذرد و رهایشان کند.
کورا و خواهر کوچک ترش، فیبی، که از بدو تولد با انواع بیماری دست به گریبان است، رابطه ای صمیمانه و وابسته دارند. فیبی، زندگی کورا را به عجیب ترین شکل ها تغییر می دهد. دخترک بیمار در جزء به جزء ذهن و خاطره کورا نفوذ کرده است.
گناهکار یک سریال جنایی است که مخاطب را به راحتی در دام معمای قتل می اندازد. معمایی که نه تنها آهسته آهسته حل می شود که حتی به آهستگی به وجود می آید. رویدادی که دیوانه وار آغاز می شود، مخاطب را درگیر می کند و با خود به هر جا بخواهد می کشاند.
علاوه بر جذابیت معمای داستان، رابطه دو خواهر که یکی ساق و سلامت و دیگری بیمار و همیشه در رختخواب است هم دلیلی دیگر باری تماشای فصل اول سریال تا قسمت آخر است. ممکن است وقتی این سریال را در بعد از ظهر یک روز تعطیل شروع می کنید، ناگهان به خودتان بیایید و ببینید هفت، هشت ساعت است که بی وقفه پای فیلم نشسته اید.
خوبی این سریال این است که ماجرای شروع شده در قسمت اول، بعد از هشت قسمت به سرانجام می رسد و دیگر لازم نیست برای فهمیدن ادامه ماجرا یک سال برای پخش فصل جدید صبر کنید. با این که ممکن است باگ هایی در قصه ببینید که کمی توی ذوق بزند، وجود شخصیت های جذاب و البته بازیگرهای این سریال و هیجان انگیز بودن داستان، باعث می شود از وقتی که گذاشته اید پشیمان نشوید.
 سریال «گناهکار»؛ معمایی با موضوع قتل

در جریان قصه، شخصیتی را که در نگاه اول برایتان بی معنی است، دوست خواهیدداشت و برای سرنوشتش نگران می شوید. احساس گناهی که در شخصیت های اصلی داستان رسوخ کرده است، شاید آزارتان دهد، اما جز این است که اغلب ما خود را بابت آنچه تقصیری در آن نداشته ایم، خودآگاه یا ناخودآگاه، تنبیه می کنیم؟ حتی اگر دایره این تنبیه به خودمان و زندگی روزمره مان محدود شود، نمی توان گفت که دیگران از بابت آن آسیبی نمی بینند. در این سریال، همین احساس گناه است که قصه را می سازد. احساسی که به جنایتی خواهرانه بدل می شود.وقتی همه خوابند

المیرا حسینی: هیچ کس حواسش به کورا نیست؛ نه پدر و مادر، نه همسر و نه حتی دوستانی که دور و برش را گرفته اند. حتی خودش هم اعتنایی به کابوس هایی نمی کند که در خواب و بیداری سراغش می آیند. خاطرات تلخ مثل ماری روی ذهن و قلبش چنبره می زند و این مار یک روز آفتابی کنار ساحل بیدار می شود و یک غریبه را نیش می زند.
آن قدر داستان سریال جذاب است که نمی خواهم با گفتن حتی یک بخش کوچک، لذت مواجهه با قصه را از شما بگیرم. فقط همین قدر بگویم که زمانی قریب به دو ماه در زندگی کورا گم شده و هیچ خاطره ای از آن ندارد. تنها برش هایی نامفهوم هر از گاهی سر بر می آورند و حتی خودش را هم شگفت زده می کنند. او ازدواج کرده و همسر و فرزندش را بسیار دوست دارد. در ظاهر زنی است آرام و خوش برخورد که در کارها به همسر و پدر همسرش کمک می کند. همین هم باعث تعجب می شود وقتی می فهمند آن زن آرامی که حتی آزارش به مورچه نمی رسد و با صدای بلند با کسی حرف نمی زند، کسی را کشته است.
انگار آدم ها همه در خواب زندگی می کنند؛ خوابی تلخ و وحشت آور که نمی توانند از آن بیدار شوند. برای همین هم هست که این قدر نسبت به کورا و آزاری که در گذشته دیده، بی توجهند.
همه نشانه ها را می بینند و خطر را حس می کنند، اما ترجیح می دهند خود را به آن راه بزنند و درگیر ماجرایی نشوند که نمی دانند در انتهایش چه چیز در انتظارشان است و گرفتار خواب تلخ خود بمانند. در این میان تنها کارآگاهی که او نیز گرفتار کابوسی تلخ و افسرده کننده است، به کمک کورا می آید. او گرفتاری های بسیار دارد و جایی در سریال به این اشاره می کند که اتفاقاتی در دوره جوانی می تواند برای انسان بیفتد که تاثیراتش ابدی است.
 سریال «گناهکار»؛ معمایی با موضوع قتل
وجه مشترک کارآگاه (هری) و کورا همین است؛ اتفاق بدی که در زمان جوانی برایشان افتاده، با این تفاوت که کورا از آن بی اطلاع است و فقط تاثیراتش را در زندگی می بیند و هری میانسال با علم به آن واقعه ناگوار، شاهد اثرات عجیب و غریب آن در زندگی خود است. او برخلاف ظاهر معقول خود، نمی تواند رابطه زناشویی معقولی داشته باشد و این مسئله خودش را بیش از هر کس دیگری آزار می دهد؛ اما هری برخلاف آدم های دیگر از کنار کورا به سادگی نمی گذرد.
هر چند جرم مسجل است و کورا از همان ابتدا به گناهکار بودن خود اعتراف می کند؛ اما او نمی پذیرد شخصی که تا امروز زندگی معقول و سالمی داشته، یک باره و بدون هی دلیلی دست به قتلی فجیع بزند. حتی زمانی که خود کورا خسته و آشفته می خواهد زودتر همه چیز تمام شود، مقاومت می کند و از تمام اعتبارش مایه می گذارد که گره این پرونده را باز کند. او به دنبال حقیقت است و تا یافتن آن، آرام نمی شود.
نمی توانم بگویم قصه و آدم ها و اتفاقات کاملا بی ایراد هستند؛ اما قصه و بازی ها آن قدر قدرت دارند که شما را پای سریال میخکوب کنند و ذهن شما را درگیر. حدس و گمان های مخاطب معمولا درست از آب در نمی آید و بیننده را مجبور می کند پیگیر ماجرا باشد.

داستان آدم ها در عین گسستگی ظاهری، در نهایت پیوستگی غریبی دارند و این داستان ها تا مدت ها پس از پایان سریال نیز دست از سر شما بر نمی دارند. احتمالا شما هم پس از پایان سریال دائم اتفاقات را با خود مرور می کنید و می گویید اگر مادر کورا این چنین نبود، اگر آن آهنگ لعنتی پخش نمی شد، اگر آن شب آن طور تمام نمی شد، اگر اطرافیان کورا را می دیدند و خواب نبودند… شاید زندگی کورا هم طور دیگری رقم می خورد؛ نه فقط کورا، بلکه اطرافیان او نیز می توانستند سرنوشت متفاوتی را تجربه کنند.مختصر و مفید درباره سریال «گناهکار»

•    سریال امریکایی «گناهکار» به کارگردانی آنتونیو کمپوس، برد اندرسون و جودی لی لیپس براساس رمانی به همین نام نوشته پترا همسفار ساخته شده است. همسفار یکی از شناخته شده ترین نویسندگان ادبیات جنایی برای آلمانی زبان هاست و تقریبا هم ردیف بزرگانی همچون استیفن کینگ قرار می گیرد و به دلیل بینش روانشناسانه ای که نسبت به ذهن های تاریک و به هم ریخته دارد، با نویسنده ای همچون پاتریشیا های اسمیت (نویسنده امریکایی غریبه ای در قطار) مقایسه می شود. او پیش از این موفق شده است جوایز متعددی را ازجمله جایزه ادبیات جنایی ویسبادن، برای رمان های پررمز و راز خود دریافت کند.
•    سفارش ساخت این سریال در 17 ژانویه سال 2017 برای شبکه کابلی و ماهواره ای یو اس ای نتورک داده شد و اولین قسمت آن از دوم آگوست روی آنتن رفت و پخش آن تا 20 سپتامبر ادامه داشت.
 سریال «گناهکار»؛ معمایی با موضوع قتل
•    براساس آمار منتشر شده از گناهکار، این سریال با میانگین 3.5 میلیون بیننده برای دو قسمت اول، موفق شده است عنوان پربیننده ترین سریال جدید در بیک شبکه های کابلی امریکا را به دست بیاورد. گناهکار پس از سریال های «آقای روبات»، «کلوتی» و «دادخواست»، آخرین سریال امریکایی است که توانسته به این میزان بیننده تلویزیونی در شبکه های کابلی این کشور برسد.
•    جسیکا بیل در این سریال نقش مادر جوانی به نام کورا تانتی را بازی می کند که مردی را در روز روشن و جلوی چشم صدها شاهد به قتل می رساند، بدون این که هی ایده ای درباره علت این کار داشته باشد. این جاست که کارآگاه هری آمبروز با بازی بیل پولمن وارد ماجرا می شود تا علت قتل را کشف کند.
•    سریال گناهکار توانست به سرعت نظر منتقدان را به خود جلب کند. سایت اینترنتی روتن تومیتوز که نقدهای سینمایی و تلویزیونی را بررسی می کند، به این سریال 94 امتیاز داد. گناهکار در متاکریتیک نیز توانست 71 امتیاز از منتقدان تلویزیونی بگیرد. در اغلب ریویوهای منتشر شده به فیلمنامه هوشمندانه گناهکار، قابل پیش بینی نبودن داستان و بازی های هنرمندانه اشاره شده است.
•    جسیکا بیل که نه فقط به عنوان بازیگر، بلکه در مقام تهیه کننده اجرایی با این پروژه همکاری داشته، در حاشیه برگزاری فستیوال فیلم ترابیکا به بینندگان توصیه کرد که ابتدا این سریال هشت اپیزودی را تماشا کنند و بعد به سراغ کتاب 400 صفحه ای پترا همسفار بروند. او همچنین در مصاحبه ای گفته که وقتی این کتاب را می خوانده، هر صفحه ای که جلو می رفته، برایش مثل یک شوک بزرگ بوده و با خودش فکر می کرده که دیگر هیچ چیز نمی تواند او را تا این حد متعجب کند.

تانی کال

برگرفته از هفته نامه کرگدن

برترین‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *