یکی از اولین دستهبندیهای موجودات زنده در کره زمین؛ شکار و شکارچی است. در واقع جایگیری در یکی از این دو دسته است که نحوه ادامه حیات بخش اعظم موجودات و حتی انسانها را تعیین میکند. همانطور که شکارچیها به دلیل نیازهای مختلفی دست به شکار و صلب حیات دیگری میزنند، شکارها به دلایل متفاوتی از جمله ضعف محکوم به نابودی هستند. اما در جهانی که تنها از دو دسته شکار و شکارچی تشکیل شده، گاهی مواردی پیش میآید که شکارچی برای حفاظت از شکارش، تمامی غریزهها و نیازهایش را از یاد میبرد. انیمیشن کوتاه The Short Story of a Fox and a Mouse داستان یکی از همین شکارچیها را به تصویر میکشد.
این انیمیشن با نمایی از محیطی برفی آغاز میشود که تنها درختان و روباه در رنگ سفید آن تضاد ایجاد میکنند. روباه گرسنه که در سرمای زمستان و برف بیانتهایش به دام افتاده، بینتیجه به دنبال غذا میگردد. اما به نظر میرسد که تلاشهایش برای مدت طولانی بیثمر نخواهد بود، زیرا که در دور دست موشی را مشاهده میکند. از این لحظه است که داستان معمول حیات وحش یعنی فرار شکار و تقلای شکارچی آغاز میشود. موش که با سرعت در بین درختان حرکت میکند، نهایتا روی شاخهای و در کنار دو جغد پناه میگیرد. از این مرحله روند غیرعادی اتفاقات کم کم شکل میگیرد.
انیمیشن کوتاه «روباه و موش» اثری دانشجویی از دانشآموختگان موسسه ایاسامای (ESMA) واقع در کشور فرانسه است. کمیل ژه، کوین راجر، هوگو ژان، ماری پیلیر و ژولیت جوردان کارگردانی و نویسندگی این انیمیشن را بر عهده داشتهاند. کوین راجر در تیم تولید بازی Absolver به عنوان انیماتور گیمپلی حضور داشته است. همچنین کریم کنیسی، از مدیران موسسه ایاسامای، به مانند بسیاری دیگر از آثار این موسسه، تهیهکننده انیمیشن کوتاه The Short Story of a Fox and a Mouse بوده است. انیمیشن مذکور در کنار انیمیشن Catch It، دیگر اثر دانشجویی موسسه ESMA در لیست نامزدهای اسکار بهترین انیمیشن کوتاه سال ۲۰۱۶ بوده است که در رقابت با انیمیشنهایی نظیر Bear Story و World of Tomorrow شکست خورده و موفق به راهیابی به لیست نهایی نشد. در ساخت این انیمیشن از نرمافزارهای Houdini و Yeti استفاده شده است.
انیمیشن کوتاه The Short Story of a Fox and a Mouse از همه لحاظ در حد و اندازههای آثار کمپانیهای بزرگ و باسابقه ظاهر میشود. از داستان خلاقانه اثر که با غافلگیریهای متعدد داستان کلیشهای شکار و شکارچی را متحول کرده و از شیوههای مرسوم روایت چنین آثاری فاصله میگیرد، گرفته تا جلوههای بصری بینظیر انیمیشن که تمامی اصول طراحی واقعگرایانه را رعایت کرده، همه و همه بدون هیچ اشکال و نقص هستند. در ثانیههای ابتدایی و با مشاهده درختان، این تصور به وجود میآید که این انیمیشن در زمینه طراحی ساده است. اما هر چه دوربین به روباه نزدیک میشود، طراحی دقیق و با جزئیات اثر خود را بروز میدهد. انیمیشن کوتاه The Short Story of a Fox and a Mouse را میتوان جزء واقعگرایانهترین انیمیشنهای کوتاه تاریخ دانست. در کلوز آپهای روباه و موش طراحی تحسین برانگیز خزها و واکنش طبیعی آنها به عواملی از جمله باد قابل مشاهده است. این ویژگی در زیر آب بهتر از هر بخش دیگری به چشم میآید. نه تنها خزها دارای فیزیک مثالزدنی هستند، بلکه این ویژگی در برف نیز وجود دارد که بهترین نمونه در هنگام ریزش برف بر سر روباه و موش است. در کنار تمامی این ویژگیها، موردی که باعث میشود این انیمیشن کوتاه یک سر و گردن بالاتر از آثار همسبکش قرار گرفته و بیش از پیش طراحی رئالیستیک آن به رخ کشیده شود، بازتاب بسیار دقیق المانهای محیطی روی دریاچه یخ زده است.
با این وجود که طراحی روباه و موش منطق با نمونه واقعی آنها انجام شده است، اما این مورد باعث نشده است که سازندگان در راستای جذابتر شدن انیمیشن از هرگونه دستکاری و شخصیسازی دوری کنند. جغدها برخلاف دو حیوان ذکر شده، متفاوت نسبت به جغدهای موجود در طبیعت طراحی شدهاند. طراحی و رنگبندی آنها دقیقا در تضاد با شخصیتپردازیشان است که جزء برترین نمادهای اثر است. سازندگان به خوبی توانستهاند احساسات را به چهره واقعگرایانه روباه و موش اضافه کنند. این شخصیتها با تغییر در المانهای صورت حسهایی نظیر ترس و خشم را به نمایش میگذارند. همچنین جغدها نیز با طراحی متفاوتشان در بروز درونیات عالی عمل میکنند. آنچه که در انیمیشن کوتاه The Short Story of a Fox and a Mouse فقدان دیالوگ و کمتعداد بودن جلوههای صوتی را جبرا میکند، موسیقی است. موسیقی کلاسیک و زیبای اثر که در پس زمینه جریان دارد، با رخدادهای انیمیشن در هماهنگی کامل است و در بخش فرار موش و سکانسهای زیر آب شاخص است.
هر چه جلوههای بصری زیبا و بینقص باشند، باز هم کمبود داستانی که رخدادها را شکل دهد، همواره حس میشود. خوشبختانه انیمیشن کوتاه The Short Story of a Fox and a Mouse در هر دو بخش عالی عمل کرده است. داستان اثر به مخاطب میآموزد که قضاوت براساس ظاهر ممکن است به اتفاقی جبران ناپذیر ختم شود. همچنین این انیمیشن به نقد پیروی از پیشداوریها، ترس از ناشناختهها و پذیرفتن مفهوم بد مطلق میپردازد. به واسطه این انیمیشن میتوانید از تماشای اثری زیبا و خوشساخت لذت ببرید و همزمان داستانی غافلگیرکننده و متفاوت را به تماشا بنشینید.